تحریف تورات، ریشه توحش صهیونیست‌ها-راهبرد معاصر

تحریف تورات، ریشه توحش صهیونیست‌ها

مظلوم‌نمایی یکی از ارکان برنامه یهود در طول تاریخ بوده است؛ زمانی که قصد داشتند آبادی‌های فلسطین را غصب کنند، شعارشان «خون و آتش و خاکستر» بود. خودِ صهیونیست‌ها برای اشغالگری، توسعه‌طلبی و جنایاتشان به متون توراتی و افسانه‌های عبرانی استناد می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ - ۰۲ آبان ۱۴۰۲ - 2023 October 24
کد خبر: ۲۱۰۰۶۳

به گزارش راهبرد معاصر، معمولاً در موضوع دشمن‌شناسی آنچه که مورد غفلت قرار می‌گیرد، توجه به مبانی تفکری و اندیشه‌ای دشمن است؛ به این صورت که در رویدادهایی مانند نبرد غزه، محور تحلیل‌ها بر مبنای موضوعات سیاسی و نظامی است نه تفکری که دشمنان بر اساس آن، جبهه خود را تشکیل دادند؛ رهبر معظم انقلاب نیز بر همین نکته تأکید داشتند که در تبلیغ باید به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کنید.

 

اما با نگاهی به آنچه که امروز از توحش صهیونیست‌ها بر قاب رسانه‌ها نقش بسته، در می‌یابیم که این توحش ریشه در باور تحریف‌شده یهودیت آن هم منطبق بر متن تورات‌ دارد؛ آموزه‌های قرآن گویای آن است که بخشی از یهود کارشان تحریف بوده و سخنان خدا را تحریف می‌کردند و سخنان خویش را به عنوان کلام خدا قالب می‌کردند. خداوند در سیاق مربوط به اعمال یهود می‌فرماید «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّه‏ ...» یعنی وای بر کسانی که کتاب را با دستان‌شان نوشتند و گفتند این از جانب خداست. علاوه بر این بخش‌هایی از ابواب این کتاب حاکی از نگاهی کاملاً نژادپرستانه است به گونه‌ای که اگر متن آن در اختیار مؤمنان حقیقی یهود قرار گیرد، آن را رد می‌کنند، چرا که در دیدگاه قرآن جمعی از یهود ایمان به خدا و روز قیامت دارند و کاملاً با اندیشه یهودیت صهیونیست در ستیز هستند که نمونه آن را در عصر حاضر در خاندان‌های اصیل یهودی مشاهده می‌کنیم. بنابراین روی سخن در این مصاحبه با آن دست از یهودیانی است که خود را سروران عالم می‌دانند و با اندیشه نژادپرستانه و گستاخانه و حیوان‌مآبانه خویش ریختن خون بی‌گناهان را برای خود جایز می‌دانند و با اندیشه تلمودی خویش غیر یهود را حیوان تلقی می‌کنند.

 

برای درک بهتر موضوع با محمدتقی تقی‌پور نویسنده و پژوهشگر حوزه صهیونیست و دبیرکل جمعیت حامیان قدس شریف به گفت‌وگو نشستیم. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

 

* اگر لطفاً مختصری خودتان را معرفی و بفرمایید تاکنون چه فعالیت‌هایی در حوزه‌های مطالعاتی و پژوهشی در زمینه صهیونیزم داشته‌اید؟

بنده نزدیک به چهل سال است که در حوزه مباحث مربوط به فلسطین و صهیونیزم فعالیت‌های تحقیقاتی و مطالعاتی دارم. اولین کتابم در سال 1365 به رشته تحریر در آمده و در سال 1367 با عنوان «توطئه جهانی؛ پژوهشی درباره صهیونیزم جهانی» چاپ شد. کتاب دومم در سال 1368 به زبان فارسی با عنوان «نغمه مقاومتفلسطین» چاپ شد. کتاب اولم کار تحقیقاتی و پژوهشی است و کتاب دوم، بحث روایی راجع به چگونگی و تاریخ اشغال فلسطین که با زبان ادبی نگاشته شد؛ با این هدف که نسل جوان ما راحت‌تر بتوانند ارتباط برقرار کنند. خوشبختانه در همان سال این کتاب مورد توجه برخی بزرگان قرار گرفت؛ مرحوم حضرت آیت‌الله تسخیری رحمت الله علیه که در آن زمان معاون امور بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی بودند، این کتاب را با عنوان «نشید المقاومة الفلسطینیه» به زبان عربی ترجمه کردند.

 

سال 1372 کتابی با عنوان «افسانه قتل‌عام یهود در جنگ جهانی دوم» منتشر کردیم که در آنجا برای اولین بار هولوکاست را با مستندات خود نویسندگان یهودی و غربی زیر سؤال بردیم و اثبات کردیم که این مسئله، یک افسانه و دروغ ساخته و پرداخته دست یکسری اشخاص و کانون‌های یهودی و صهیونیستی است.

 

سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران، استراتژی پیرامونی اسرائیل، پَس پرده هولوکاست، ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی، حماسۀ مسجدالاقصی، یهود در قرآن، از جمله کتاب‌های دیگری هستند که تاکنون منتشر کرده‌ام.

 

  • درباره مؤسسه خودتان صحبت کنید که از چه زمانی تأسیس شد و چه اقداماتی انجام دادید؟
    با توجه به کاستی‌هایی که در حوزه مطالعاتی و پژوهشی و تبلیغاتی وجود داشت، تعدادی از پژوهشگران و نویسندگان همفکر در سال 1378 تصمیم گرفتیم برای آگاه‌سازی نسل جوان جامعه اسلامی مباحث مربوط به فلسطین، چیستیِ مسئله فلسطین، چرایی اشغال فلسطین و چگونگی اشغال فلسطین و نیز اندیشه یهود و صهیونیزم و ماهیت و راهبردها و تهدیدات آنها را مورد بحث قرار دهیم. بنابراین مؤسسه و «جمعیت حامیان آزادی قدس شریف» را به عنوان سازمانی غیر دولتی ثبت کردیم. برای اولین بار در ایران تنها مجله تخصصی و رسمی را با عنوان «نسیم قدس» منتشر کردیم که متأسفانه به دلیل وجود برخی مشکلات و در زمان دولت آقای روحانی تعطیل شد. کتاب‌های متعدد و مختلفی منتشر کردیم که آخرین آن «تا فراموش نکنیم» است. این کتاب، ترجمه کتاب «کَی لا نَنسی» یعنی نسخۀ عربی و نسخۀ انگلیسی آن با عنوان «ALL THAT‌ REMAINS‌» است که در بیروت چاپ شده بود. این کتاب بیش از 418 آبادی فلسطین را توضیح می‌دهد که قبل از اشغال این روستاها و آبادی‌ها چه وضعیت و موقعیتی داشتند، چگونه اشغال شدند و چه بلایی سر مردم اینجا آمده و اکنون چه وضعیتی دارد. در سال 1379 نسخه عربی این کتاب به عنوان کتاب برتر و کتاب سال شناخته شد. ویژگی این کتاب به این صورت است که در هر کتابخانه‌ای قرار گیرد، صدها سؤال، ابهام و شبهه را در رابطه با مسئله فلسطین به نسل جوان دانشگاهی ما پاسخ می‌دهد.
  •  

می‌دانیم که طی روزهای اخیر یکی از رویدادهای مهم منطقه و جهان یعنی مبارزه فلسطینیان با اسرائیلیان رقم خورد. رویدادی که ضرباتی را بر جبهه باطل وارد آورد و سبب آشکار شدن تزلزل صهیونیست‌ها و ضعف جبهه آنها شدیم. حال رمز موفقیت رزمندگان فلسطینی در عملیات طوفان الاقصی را چه نکته‌ای می‌دانید؟

یک رمزِ موفقیت رزمندگان مسلمان فلسطینی در عملیات طوفان الأقصی این است که رزمندگان از اصل غافلگیری استفاده کردند. اصل غافلگیری دکترینی است که یهودیان و صهیونیست‌ها آن را اصلی انحصاری و مختص به خودشان می‌دانند؛ زیرا بسیاری از جنگ‌هایی که علیه جهان اسلام و جهان عرب آغاز کردند، به واسطه این اصل بود. لذا از آنجایی که رزمندگان فلسطینی از این اصل بهره بردند، صهیونیست‌ها کاملاً غافلگیر شدند. اصل غافلگیری بر پایه اصل دیگری استوار است که صهیونیست‌ها و جامعه یهود معتقدند آن اصل، اصالتاً برای آنهاست؛ این دکترین یهودی می‌گوید: «جنگ را به خانه دشمن ببر و اوّلین ضربه را تو وارد کن.» دقیقاً رزمندگان فلسطینی از این اصل استفاده کردند و دشمن را کاملاً غافلگیر و مات و متحیر کردند.

 

شهرک‌های صهیونیستی پادگان نظامی هستند

برای اینکه علاقه‌مندان و مخاطبان بیشتر نسبت به این موضوع دقت و حساسیت پیدا کنند، در این تصویر نمونه مشاهده می‌کنید. این یک آبادی فلسطینی است که به صورت شهر ارواح در آمده است که در همان سال 1947 و 1948 گروه‌های تروریستی با نام هاگانا، پالماخ، اشترن و ایرگون آن را مورد تهاجم نظامی قرار دادند، صاحبان و ساکنان اصلی فلسطینی را اخراج و یا قتل عام کردند و اکنون تبدیل به شهرک‌های اشغالی شده است.

 

سؤال این است که چه اتفاقی برای مردم این روستاها و آبادی‌ها افتاد؟ این تصویر یک نمونه است. روستاییان فلسطینی در یک منطقه جمع‌آوری شدند و تحت محاصره صهیونیست‌ها و اشغالگران یهودی قرار گرفتند. حالا در دنیای امروز اینها تبلیغات می‌کنند که فلسطینیان به خانه ما و سرزمین ما وارد شدند. در حالی که آن جا سرزمین و خانه اصلی و آبادی‌هایی در طول تاریخ متعلق به فلسطینیان بود.

 

مظلوم‌نمایی یکی از ارکان سیطره و قدرت یهود است

  • رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان فرمودند اینها دارند مظلوم‌نمایی می‌کنند. در واقع یکی از نمودهای مظلوم‌نمایی همین تصاویر است. یعنی خودشان قتل و غارت کردند و اکنون می‌گویند ما را می‌کشند. این مستندات خوبی است برای اینکه بگوییم آنها ماجرا را شروع کردند و شهرک‌های خود را بر پایه خون فلسطینیان برپا کردند.

 

اصلاً مظلوم‌نمایی یکی از ارکان سیطره و قدرت یهود در طول تاریخ بوده است؛ به ویژه برای صهیونیست‌ها طی این صد سال اخیر. زمانی که قصد داشتند روستاها و آبادی‌های فلسطین را غصب کنند، شعارشان «خون و آتش و خاکستر» بود. این مسئله نزد خودشان مکتوب است. آنجا را سرزمین بی‌مردم برای مردمی بی‌سرزمین قلمداد کرده بودند.

 

یکی از نویسندگان مشهور آمریکای لاتین، حدود بیست و چند سال پیش از این، به دنبال کشتار وحشیانه فلسطینیان در منطقه جنین از سوی نظامیان تا بُن دندان مسلح اسرائیلی، و انهدام و تخریب منازل مسکونی مردم آن منطقه، با صدور بیانیه‌ای در عرصۀ جهانی رهبران یهودی و مقامات اسرائیلی را به شدت مورد انتقاد و سرزنش و نکوهش قرار داد. او در بیانیه خود تصریح کرد که اشغالگران در همان سال‌های آغازین عملیات اشغال فلسطین به مردم دنیا و افکار عمومی جهان القا کردند و شعار دادند که آن‌جا «سرزمینی بی‌مردم برای مردمی بی‌سرزمین (یهودیان) است». اما وقتی یهودیان فوج فوج وارد فلسطین شدند با باغستان‌ها، نارنجستان‌ها، تاکستان‌ها، باغ‌های زیتون، سرزمین سرسبز و مردمانی سرشار از سرزندگی مواجه شدند که با صلح و صفا در کنار یکدیگر روزگار می‌گذراندند. در برابر شگفتی و حیرت این جماعت یهودی، رهبران و سردسته‌های سفاک و تروریست آن‌ها، اعلام کردند که برای اثبات درستی شعار یا فرضیۀ «سرزمین یا کویری بی‌مردم» راه گریزی ندارند جز این که تمام ساکنان فلسطینی آن سرزمین را قتل‌عام کرده و یا اخراج و آواره کنند و روستاها و باغستان‌های سرسبز را به تلی از ویرانه و خاک و خاکستر تبدیل کنند. آن‌ها با همین دلایل و توجیهات ضدانسانی، آن همه فجایع و جنایت‌ها را در فلسطین مرتکب شدند.

 

واقعیت این است که بر اثر این قبیل تبلیغاتِ دروغین نویسندگان، مبلغان و رهبران یهودی و صهیونیستی در آن سال‌ها، نه فقط بعضی روشنفکران و تاریخ‌نگاران غربی فریب خوردند و یاوه‌های صهیونیستی را تکرار کردند، بلکه حتی برخی نویسندگان ایرانی مثل دکتر سعید نفیسی نیز تحت تأثیر این تبلیغات دروغین در مسیر خواست و مطامع صهیونیست‌های سفاک قلمفرسایی کردند و ترانه‌ها سرودند.


اصلاً مظلوم‌نمایی یکی از ارکان سیطره و قدرت یهود در طول تاریخ بوده است؛ به ویژه برای صهیونیست‌ها طی این صد سال اخیر. زمانی که قصد داشتند روستاها و آبادی‌های فلسطین را غصب کنند، شعارشان «خون و آتش و خاکستر» بود. این مسئله نزد خودشان مکتوب است. آنجا را سرزمین بی‌مردم برای مردمی بی‌سرزمین قلمداد کرده بودند.

 

بنابراین اصل تأسیس اسرائیل بر پایه دروغ‌پردازی، مظلوم‌نمایی و تبلیغات بود که اکنون در دنیای امروز آن را بازخوانی و ترویج و تبلیغ می‌کنند. اگر می‌خواهیم به رزمندگان فلسطینی کمک کنیم، باید این مسائل را تبیین کنیم نه فقط برای خودمان و جهان اسلام. حتی برای جهان غرب دست به این روشنگری‌ها بزنیم.

 

* هولوکاست هم از همین ترفند مظلوم‌نمایی شکل گرفت.

کاملاً درست است. اردوگاه‌هایی که آنها ادعا دارند در جنگ جهانی دوم بر پا شده و در آن کوره‌های آدم‌سوزی وجود داشته، کاملاً ساخته و پرداخته کانون‌ها و اشخاص یهودی و صهیونیستی است. ما آثار و مستندات متقنی داریم که اثبات می‌کند داستانی به نام هولوکاست و قتل‌عام چند میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم، دروغ بزرگ تاریخی و ساخته و پرداخته برای بهره‌برداری خاص سیاسی، اقتصادی و نیز اشغالگری و توسعه‌طلبی بوده است.

 

* مقداری درباره مبانی فکری و دلایلی که سبب شده این اشغالگران سرزمین فلسطین را اشغال کنند صحبت بفرمایید.

اگر اجازه دهید در ادامۀ صحبت قبلی نکته‌ای را اضافه کنم. به نظرم نباید نسبت به یک مسألۀ بسیار مهم غفلت کرد که یک برگ برنده مسلمانان، کشورهای اسلامی، مکتب اسلام و رزمندگان فلسطینی است. ما باید این نکته را در دنیا تبیین کنیم، رسانه‌های ما تبلیغ کنند، سخنرانان و نویسندگان آن را پررنگ کنند. ببینید، رزمندگان و مجاهدان فلسطینی از همان روز اول یعنی 7 اکتبر مصادف با 15 مهر با مهارت و ویژگی خاصّ اطلاعاتی و عملیاتی توانستند ورود معجزه‌آسا به شهرک‌ها یا بهتر است بگوییم قلعه‌های نظامی صهیونیست‌ها داشته باشند؛ این شهرک‌ها به مانند دژ یا پادگان نظامی است. اولین ضربه را هم وارد کردند. عمده زنان و مردان در این شهرک‌ها مسلح هستند. به گونه‌ای آنها را غافلگیر کردند که نتوانستند دست از پا خطا کنند. آنها که مسلح بودند، اسیر یا تلف شدند. آنها که مسلح نبودند، رزمندگان فلسطینی در اوج آن شرایط حساس و سرشار از اضطراب و دغدغه و شتاب، نسبت به اسیران خود، کاملاً با اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی برخورد کردند. به این اسرا اجازه دادند به محل امن یا پناهگاه بروند. حتی زنانی را که نیمه‌برهنه بودند، از شال و چفیه خودشان استفاده کردند و به حرمت زن بودن، پوشاندند و آنها را مورد لطف و محبت قرار دادند. در حالی که آن فرد تا دیروز یک تروریست مسلح و شهرک‌نشین مجهز به سلاح کشتار بود.

 

این برخورد را با رفتار مهاجمان یهودی و صهیونیست‌ها مقایسه کنید. خودشان اعتراف می‌کنند که حتی کودکان را سر می‌بریم و از خون زنان نمی‌گذریم و همه را قتل‌عام می‌کنیم. همان شعارهایی که 75 سال قبل می‌دادند. اینجا تقابل دو ارزش و فرهنگ و آیین و مکتب است. مکتب یهودی و صهیونیستی که همه انسان‌های غیر یهودی را حیوان می‌بیند و همه را از دم تیغ می‌گذراند و به قول خودشان آنها را به عنوان قربانی به پیشگاه یَهُوَه تقدیم می‌کند! از یک طرف جوان فلسطینی، به جز آنان را که مسلحند، به بقیه ترحم می‌کند و مورد لطف قرار می‌دهد. به نظرم بزرگ‌ترین، بالاترین و ارزشمندترین دستاور این عملیات همین نکته است و باید در طول تاریخ ماندگار و برای تمام اقوام و طوایف و نیز ملل جهان و حتی برای خود یهودیان تبلیغ و بازخوانی شود. ما در رابطه با این موضوع باید بیش از پیش کار کنیم. به غربی‌ها و جهان غرب یعنی آن دسته‌ای که طرفدار این یهودیان و اسرائیلی‌ها هستند، نشان دهیم که این فلسطینی‌های صاحب آن سرزمین از کدام اصول و مبانی پیروی می‌کنند و اشغالگران مهاجم و مسلح یهودی از چه اصولی؟ کدام یک انسانی، اخلاقی و ارزشی است؟

 

در این رابطه بیشتر توضیح می‌فرمایید که مبانی فکری یهودیان چیست و تفاوتش با مبانی فکری ما چیست. البته مبانی فکری ما مشخص است و حالا می‌خواهیم با مبانی فکری آنها آشنا شویم تا مخاطبان بدانند این رژیم منحوس با یک اندیشه‌ای خاص وارد فلسطین شدند.

 

اما در پاسخ به سؤال شما، باید تأکید کنم کهما برای یک بار هم که شده، لازم است بعضی مصلحت‌اندیشی‌های رسانه‌ای را که معلوم نیست چه کسی باب کرده و در جامعه ما نهادینه شده، کنار بگذاریم. دشمن را با پرچم خودش معرفی کنیم. او با پرچم خودش به جنگ ما نمی‌آید. این نکته را من نمی‌گویم، هنری‌فورد آمریکایی حدود 102 سال قبل در کتاب «یهود بین‌الملل» می‌گوید. او در این کتاب مطرح می‌کند که آنها چگونه آمریکا را تسخیر کردند. می‌گوید یهودیان نه با پرچم خودشان بلکه با پرچم و ماهیت دیگری آمدند و ایالات متحده را اشغال کردند و به این روز سیاه نشاند و از آن به عنوان «اورشلیم جدید» یاد کردند. ما چه بخواهیم چه نخواهیم؛ چه بگوییم چه نگوییم و چه بدانیم و چه ندانیم،‌ واقعیت این است که ما در سرزمین فلسطین با صهیونیست‌هایی طرفیم از اصول و آیین یهودی پیروی می‌کنند. شما حالا یک اسم با عنوان اشغالگران اسرائیلی یا صهیونیست روی آنها بگذار! من می‌گویم نباید اینطور افکار عمومی، به خصوص جوانان را از واقعیت‌ها دور کنیم. آنها متن تورات را تحریف کردند و بسیاری از آنها روی این موضع ایستادند هرچند در بین ایشان هستند یهودیان اصیلی که با این سیاست‌های صهیونیست و اعمال وحشیانه آنها مخالفند و خط خود را از خط آنان سوا می‌دانند. قرآن هم از این عده با عنوان مؤمنان حقیقی خدا و روز قیامت یاد می‌کند؛ در صدر اسلام هم این مؤمنان به اسلام گرویدند و به پیامبر ایمان آوردند. اما در هر صورت باید گفت صهیونیست‌ها مبتنی بر همان آموزه‌های توراتی عمل می‌کنند که منتسب به آیین یهود است.

 

باید به مبانی فکری دشمن هجمه برد

برای اینکه با سند و مدرک حرف بزنم، کتاب‌های عهد عتیق را شاهد می آورم. از تورات گرفته تا بقیه این مجموعه. می‌خواهم با کتب خودشان صحبت کنم. کتبی که خودشان مدعی هستند ما بر اساس این اصول و مبانی عمل می‌کنیم. نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب چند ماه پیش در جمع مبلغان فرمودند که تبلیغات یا تبیین، صرفاً دفاع نیست بلکه در وهله اول تهاجم به اصول و مبانی فکری دشمن است. خودِ صهیونیست‌ها برای اشغالگری، توسعه‌طلبی و جنایاتشان به متون توراتی و افسانه‌های عبرانی استناد می‌کنند و ارجاع می‌دهند. مگر جز این است که خداوند در قرآن تصریح دارد شدیدترین دشمنان اهل ایمان،‌ یهود هستند و می‌فرماید با آنها دست دوستی ندهید؟ باز هم تأکید می‌کنم که در بین یهودیان هستند مؤمنانی که با این روش و مسلک مخالفند و بین خود و صهیونیست‌ها مرزبندی می‌کنند. کدام یهودی است که این بخش از تورات را قبول نداشته باشد؟ درسِفر تثنیه باب 20آمده است: «هنگامی که یَهوَه خدایتان آن شهر را به شما داد، تمام مردان آن را از بین ببرید، اما زن و بچه‌ها و گاوها و گوسفندان و هرچه را در شهر باشد، می‌توانید برای خودتان تصاحب کنید.» صهیونیست‌ها به بهانه این آیات تحریف‌شده و با خواندن علنی آن در محافل و مجالس و نوشته‌های‌شان مسلمانان را از دم تیغ می‌گذرانند که در جلوتر به بخش‌های دیگری اشاره می‌کنیم.

 

صهیونیست‌ها برای جنایاتشان به متون توراتی و افسانه‌های عبرانی رجوع می‌کنند

نباید کتمان و پنهان شود که اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین دشمن ما مسلمانان و فلسطینیان همین مهاجمان یهودیان صهیونیست هستند. حتی آمریکا هم تحت سیطره آنهاست. آمریکا و مقامات آمریکایی‌ کاملاً تحت فرامانروایی یهودیان و صهیونیست‌ها هستند. اینها برای اشغال فلسطین و اتفاقاتی که الان رقم می‌زنند، استناد به متون توراتی و افسانه‌های عبرانی می‌کنند. آنها می‌گویند فلسطین، سرزمین موعود یهود و قوم برگزیده است. می‌گویند در نظام خلقت و سه هزار قبل، این سرزمین به ما وعده داده شده که بر اساس تقویم یهودی، 5 هزار و 700 سال قبل است. چه کسی وعده داده؟ می‌گویند یَهُوَه خدای ما. کجا گفته؟ استناد به کتاب تورات می‌کنند. مثلاً سِفر تثنیه باب 1 شماره 6 تا 8. عین عبارت را برای اینکه کسی تصور نکند من دارم تحلیل می‌کنم، یا ایده‌های خود را القاء می‌کنم،‌ آدرس را دقیق گفتم. عین عبارتی که به دروغ به موسی علیه‌السلام نسبت دادند اینطور است: «خداوند به ما فرمود به اندازه کافی در اینجا (یعنی صحرای سینا) مانده‌اید. اکنون بروید و سرزمین کوهستانی آنها، تمامی سرزمین کنعان و لبنان یعنی تمام سواحل مدیترانه تا رود فرات را اشغال کنید.» همان نیل تا فراتی که در پرچم آنها نیز با دو نوار آبی رنگ مشخص و اعلام شده است. می‌گوید «تمامی آنها را به شما می‌دهم. داخل شده، آن را تصرف کنید. چون من (یعنی یَهُوه) خدای شما به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسل‌های آینده ایشان وعده داده‌ام.» همین شهرک‌نشین‌ها، تمام گروه ها، احزاب و فرقه‌ها با گرایش‌های گوناگون استناد به همین متون تحریف‌شده می‌کنند.

 

در کتاب یوشع باب 1 شماره 1 تا 6؛یوشع از قول خدا می‌گوید: «خدمتگزار من موسی در گذشته است، پس یوشع برخیز و بنی‌اسرائیل را از رود اردن بگذران و به سرزمینی که به ایشان می‌دهم، برسان.» یعنی همین فلسطین. «همان طور که به موسی گفتم هر جا قدم بگذارید، آنجا را به تصرف شما در خواهم آورد. حدود سرزمین شما از صحرای نِگِب ]یا نِقِب، منتها الیه جنوب فلسطین [در جنوب تا کوه‌های لبنان تا شمال و از دریای مدیترانه در غرب تا رود فرات عراق در شرق خواهد بود. پس قوی باش، شجاع باش،‌ چون این قوم را رهبری خواهی کرد تا سرزمینی را که به پدران ایشان وعده داده‌ام، تصاحب نمایند.»

 

یا درسِفر تثنیه باب یازدهم شماره 24 از کتاب تورات: «هر کجا که قدم بگذارید، به شما تعلق خواهد داشت،‌ مرزهای‌تان از بیابان نِگِب در جنوب تا لبنان در شمال و از رود فرات تا مشرق تا دریای مدیترانه در مغرب خواهد بود.» مستندات اینها در طول تاریخ همین بوده است. این کتاب برای 2 هزار و اندی سال قبل است.

 

* یعنی یک نگاه تمدنی دارند برای اینکه آن مکان را پایگاه تمدنی خود قرار دهند.

می خواهم به یک شخصیت بلندپایه اسرائیلی به نام خانم «گلدا مایر» اشاره کنم که پنج سال نخست وزیر اسرائیل بود و در 1978 از دنیا به گور رفت. او در کتاب خاطرات خودش که به فارسی هم ترجمه شده، می‌نویسد من رفتم از آمریکا کمک بگیرم و با «کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا دیدار کردم. به او گفتم اسرائیل به نوعی با سایر کشورها متفاوت است، چرا که قوم یهود قومی متفاوت و برگزیده و باستانی است. حالا این خانم سوسیالیست و ملحد که به خدا و موسی اعتقادی ندارد، منتها می‌گوید من یهودی‌ام. چرا؟ چون یهودیت دین و آیین نیست بلکه بیش از اینکه یک دین و آیین باشد، قومیت است. در اسلام شما باید به خدا و پیامبر اسلام و قرآن اعتقاد داشته باشید تا مسلمان باشید. در مسیحیت باید به حضرت مسیح و خدای مسیح و قیامت اعتقاد داشته باشید. در یهودیت ممکن است کسی به موسی، خدا و تورات اعتقاد نداشته باشد،‌ اما به لحاظ قومی، یهودی باشد. حالا اگر کسی به خدا و موسی و تورات اعتقاد داشته باشد، اما مادرش و اجداد مادری‌اش یهودی نباشند،‌ می‌گویند او یهودی نیست و شهروند درجه 2 محسوب می‌شود. این خانم گلدا مایر با این اصول الحادی و سوسیالیستی به رئیس جمهور آمریکا می‌گوید:

 

«یهودیان 3 هزار سال قبل پا به عرصه وجود گذاشتند. در بین همه این ملت‌ها فقط یهودیان مصمم بودند که هویت خود را حفظ کنند و یهودی باقی بمانند. یهودیان باقی ماندند و آرزوی بازگشت به تپه‌های صهیون را در دل خود زنده نگه داشتند. ما اکنون به آنجا باز گشته‌ایم. بار مسئولیت حفظ این سرزمین بر دوش سران اسرائیل سنگینی می‌کند.»

 

باید آمریکا به ما کمک کند و تجهیزات نظامی دهد. این جماعت از ادوار گذشته تا کنون، همگی یک اصول و مبانی مشترک بیشتر ندارند، آن هم استناد به پیشنیه تاریخی ادعایی خودشان است که معتقدند ما یک حق تاریخی در نظام خلقت برای تصاحب سرزمین فلسطین داریم و در ضمن «نژاد برتر» و «قوم برگزیدۀ» روی زمین هستیم.

 

* آیا کشتاری که علیه زنان و کودکان راه انداختند، با همین مبانی توجیه می‌شود؟

سؤال بسیار مهم و جالبی است. کاملاً و دقیقاً همین طور است. متأسفانه طبق روایت بعضی متون و منابع تاریخی و همان‌طور که برخی از مقامات و نویسندگان و کارشناسان تکرار می کنند و به اشتباه می‌گویند، فلسطین 75 سال قبل اشغال شد. واقعیت این است که فلسطین در جنگ جهانی اول توسط انگلستان اشغال شد. از صد و چند سال قبل، یعنی پس از جنگ جهانی اول که آنها وارد فلسطین شدند تا قبل و بعد از تأسیس اسرائیل، شعارشان «آتش و خون و خاکستر» برای کشتار مردم آنجا بود؛ چرا که می‌گفتند این سرزمین متعلق به یهود است و فلسطینیان غاصبند. فلسطینی‌هایی که هزاران سال و نسل در نسل در آنجا زندگی می‌کردند. مُستمسک و دست‌آویز همه رهبران یهودی و صهیونیست‌های غاصب کتاب‌های عهد عتیق و تورات است.

 

درکتاب تورات، سِفر تثنیه باب 20 آمده است: «هنگامی که یَهوَه خدایتان آن شهر را به شما داد، تمام مردان آن را از بین ببرید، اما زن و بچه‌ها و گاوها و گوسفندان و هرچه را در شهر باشد، می‌توانید برای خودتان تصاحب کنید. تمام غنائمی که از دشمن به دست می‌آورید برای شماست. خداوند آنها را به شما داده است. این دستورات فقط برای شهرهای دوردست است نه شهرهایی که در خود سرزمین موعود هستند.» مثلاً می‌گوید اگر عراق و یمن را می‌گیرید، این کار را انجام دهید. «در شهرهای داخل سرزمین موعود (یعنی همین فلسطین) هیچ کس را نباید زنده بگذارید. هر موجود زنده‌ای را از بین ببرید. این حکمی است که یَهُوه خدای‌تان به شما داده است.»

 

سند بعدی، سِفر تثنیه باب 7:«هنگامی که خداوند شما را به سرزمینی که در شرف آن هستید، ببرد، این اقوام را نابود کنید. زمانی که خدایتان آنها را به شما تسلیم کرد و شما آنان را مغلوب کردید باید تمام آنها را بکشید. با آنها معاهده‌ای نبندید، به آنها رحم نکنید بلکه آنها را به کلی نابود کنید. تمام قوم‌هایی راهی که خداوند خدایتان به دست شما گرفتار می‌سازد، نابودی کنید، به ایشان رحم نکنید.»

 

یک نمونه دیگر، استناد بهکتاب عاموس نبی، باب 1، شماره 6 تا 8 است. در این کتاب آمده است: که مثلاً خداوند به عاموس می‌فرماید: «من حصارهای غزه را به آتش خواهم کشید و تمام قلعه‌های آنان را ویران خواهم کرد. تمام فلسطینیانی که آنجا باقی مانده‌اند، هلاک خواهم کرد.» جنایاتی که امروز غاصبان یهودی در فلسطین مرتکب می‌شوند و فجایعی که به بار می‌آورند دقیقاً با توسل به همین اصول و مبانی است.

 

* پس سربازان‌شان هم توجیهند که یک امر مقدسی را انجام می‌دهند؟

کاملاً همین طور است. آنها وقتی یک کودک یا زن و دختر فلسطینی را به صورت تَفَنُّنی و تفریحی می‌کشند، می‌گویند ما یک قربانی به پیشگاه یهوه تقدیم کردیم. یعنی یک حیوان، گوسفند و گاو قربانی به خدای بنی‌اسرائیل پیشکش کردیم. این عین آموزه هایی است که امروز در همه مراکز آموزشی اسرائیل، از مدارس تا دانشگاه‌ها و پادگان‌های نظامی و سربازخانه‌ها آموزش و تعلیم داده و تبلیغ و ترویج می‌شود. بعضی از خاخام‌های مشهور یهودی در فلسطین اشغالی پرچمدار این گونه آموزش‌ها و تبلیغات هستند./ تسنیم

ارسال نظر