وقتی قرار بود به خیال خوش غربگرایان همه مشکلات اقتصادی حتی مشکل آب خوردن مردم هم با معاملهی با کدخدا و اهالی دیارش حل شود و نشد و در مقابل کدخدا در تلاش است حلقههای تحریم ظالمانه خود را با یک جنگ تمام عیار اقتصادی ناعادلانه و سلطهطلبانه تنگتر کند، آیا اقتصاد ایران بدون تعامل با آمریکا و همپیمانانش در دنیای تجارت منزوی میشود؟
آیا برای گشایش اقتصادی نیاز به مذاکره با حکومت غیرقابل اعتماد آمریکا و شیادی شیطان صفت همچون ترامپ داریم -که البته تجربه تلخ برجام هم نتیجه دیپلماسی لبخند در برابر جنایتکاران را به روشنی خورشید نشان داد- یا در غیر این صورت به بن بست اقتصادی کشور میرسیم؟
در این شرایط، آینده پیش روی اقتصاد کشور، پیشرفت صنعتی و توسعه اقتصادی و تکلیف رفاه و معیشت مردم با این همه فشار و سختی چه خواهد شد؟
آیا ظرفیتها و مزیتهای قابل ملاحظهای برای پیروزی در این نبرد در اقتصاد ایران وجود دارد و یا یک بازی نامتوازن و یکطرفه است؟
چطور در حوزههای دفاعی، نظامی، امنیتی، مهندسی و حتی عرصههای علمی قلههای پیشرفت را با سرعتی باورنکردنی آن هم از نگاه دیگران پیمودیم، اما در اقتصاد مستاصل ماندهایم؟
برای پاسخ به این سوالات لازم است به چند مسئله کلان، از جمله وضعیت موجود جایگاه و شرایط ایران و وضعیت مطلوبی که میتوان با امکانات و توانمندیها و مزیتهای اقتصادی واقعی به آن دست یافت، پرداخته شود.
رویکرد اقتصاد سیاسی ایران جهت رشد و توسعه کشور و رویارویی با تحریمهای اقتصادی بر اساس فرامین رهبر معظم انقلاب اسلامی مبتنی بر " اقتصاد مقاومتی " است که راهبرد اصلی توسعهای آن اقتصادی درونزا و بروننگر تعریف میشود.
به بیان دیگر اقتصاد ایران باید به سمتی حرکت کند که با باور و تکیه به توان داخلی و افزایش تولید و بهرهوری علاوه بر تامین نیازهای داخل و رفع وابستگی، موجبات صادرات و کسب بازارهای خارجی و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی را فراهم نماید و به بازیگر اقتصادی فعال و قدرتمند در منطقه و جهان تبدیل شود.
دولت تدبیر و امید با صرف ۵ سال زمان در مذاکره و تعامل با آمریکا و اروپا به نتیجه نرسید و در همین زمان چشم به دستان چدنی با روکش مخملی دموکراتها دوخت و دل به لبخندهای شیطانی سردمداران استکبار جهانی خوش کرد و با فرصت سوزی و بی توجهی نسبت به سایر موقعیتهای تجاری، دیپلماسی فعال اقتصادی را قربانی دیپلماسی لبخند کرد، اما اگر همین دولت با عبرت از تجربه تلخ برجام و با بکارگیری توان دیپلماسی خود با تکیه به ظرفیتهای درونی و نگاهی اقتصاد محور به سمت کشورهای شرقی، دوست، متحد و بویژه همسایه هم راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی حرکت کند تحولی اساسی در توسعه و اقتصاد کشور و معیشت مردم ایجاد خواهد شد.
ظرفیت و شرایط کشورهای دوست و همسایه برای تعامل تجاری ایران و کسب منافع اقتصادی آنقدر گسترده و مناسب است که با نگاهی اجمالی به بازارهای مصرفی کشورهای مذکور ادعای تحول اقتصادی ما را اثبات میکند.
پیش از بررسی لزوم تغییر نگاه دولت از غرب به شرق و تشریح مزیتهای اقتصادی ایران در تعامل با کشورهای شرقی لازم است از اصلیترین ابزار سیاسی بهره برداری از پتانسیلهای اقتصادی در تجارت بین کشورها که از آن با عنوان "دیپلماسی اقتصادی " یاد میشود، سخن بگوییم.
دیپلماسی اقتصادی همانطور که از نامش پیداست تلفیقی از دو مقوله دیپلماسی -روابط دولتمردان و سیاستمداران بویژه دیپلماتها در کشورهای مختلف- و اقتصاد و به معنی دقیق تر تبادل و تجارت کالا و خدمات تشکیل شده و منافع اقتصادی کشور در خارج از مرزها را گسترش داده و با استفاده از روش های متعدد در زمینههای بازرگانی و تجارت، سرمایهگذاری و هرگونه مبادله سودآور در جهت دستیابی به منافع اقتصادی، پیوندی ناگسستنی بین رفاه و قدرت یا اقتصاد و سیاسیت در عرصه داخلی و بین المللی ایجاد میکند.
در واقع دیپلماسی اقتصادی موفق علاوه بر عایدی اقتصادی، منافع سیاسی و امنیتی به دنبال دارد و به نفوذ و قدرت بیشتر کشور در منطقه و جهان اضافه میکند.
ظرفیتها و مزیتهای بالقوه ایران در دیپلماسی اقتصادی:
نگاهی اجمالی به کشورهای شرقی و ظرفیتهای موجود برای بهرهبرداری در تجارت خارجی ایران:
بسیاری از کشورهای دیگر مثل چین، هند، ونزوئلا و سوریه که در همسایگی ما نیستند اما روابط نزدیکی به دلایل مختلف با ما دارند میتوانند کشور هدف جهت تعاملات تجاری و اقتصادی باشند.
بنابراین ملاحظه میکنید توسعه تجارت خارجی ایران و بهدنبال آن ارتقا اقتصاد داخلی و تبدیل ماهیت وابستهی نظام اقتصادی کشور به اقتصادی مقاوم و پویا و استفاده از شرایط و زمینههای موجود، به دلیل ضعف در سیاستگذاریهای اقتصادی لیبرال، مدیریت اجرایی ضعیف، بی توجهی مسئولان امر به مزیتهای اقتصادی و ظرفیتهای خارج از سلطهی غرب و عدم برخورداری از دیپلماسی اقتصادی فعال در وزارت امورخارجه، مغفول مانده است.
در مجموع باور به توان داخلی، اعتماد به جوانان و متخصصان ایرانی، شناخت دشمنان خارجی و تغییر نگاه از غرب به شرق، درک مزیتهای اقتصادی، توجه به پیشنهادات کارشناسان خبره، حمایت از صنعت و تولید و کالای ایرانی، تسهیل و ثبات در قوانین کسب و کار و قوانین صادراتی و در نهایت تقویت دیپلماسی اقتصادی ضعیف، ناکارآمد و منفعل سابق و کنونی کشور نقشه راهی است که میتواند در برابر دشمنیها و تحریمهای خارجی و حل معضلات اقتصادی داخلی، راهبردی موثر واقع شود.
با وجود اینکه از تشکیل دیپلماسی اقتصادی در وزارت امورخارجه قریب به 2 سال میگذرد اما به گفته صادرکنندگان و آمارهای رسمی تراز تجاری کشور عملکرد قابل قبولی آن هم با توجه به شرایط خاص جنگ اقتصادی و فشار تحریم ها نداشته است.
منبع: خبرگزاری دانشجو