به گزارش راهبرد معاصر؛ دمشق اکنون توانسته قدرت سیاسی و نظامی خود را تثبیت کند و برنامه هایی برای آزادسازی ادلب و غوطه، تنها نقاط مهم تحت کنترل مسلحین در غرب فرات، در پیش گرفته است. در این میان عملیات غوطه شرقی، بیش از همه توجهات را به خود جلب کرد. رسانه های ضد سوری، گزارشات متعددی از غوطه منتشر می کردند و فضای مجازی مملو از تصاویر ادعایی از "کشتار کودکان غوطه شرقی" شد. شدت پروپاگاندا علیه عملیات آزادسازی غوطه به حدی است که باعث شده مسائل بسیار مهمی از قبیل اعلام تاریخ انتقال سفارت واشنگتن به قدس، به کلی در حاشیه قرار گیرد. اما چرا غوطه شرقی تا این حد برای معارضین سوری حساسیت دارد که آن ها را به چنین عملیات روانی سنگینی وا داشته؟
اهمیت غوطه شرقی در چیست؟
غوطه شرقی، منطقه ای در نزدیکی دمشق، پایتخت، است و حضور در آن به گروه های معارض این امکان را می دهد که سناریوی اشغال پایتخت و کاخ ریاست جمهوری را زنده نگه دارند. حملات متعددی به خصوص در سال 2012، از غوطه شرقی به سوی دمشق انجام گرفت که البته با واکنش فوری و قاطع ارتش سوریه، به کلی خاموش شدند. در سال 2013 و پس از فتح ارتفاعات القلمون به دست حزب الله، تروریست های غوطه شریان تسلیحاتی اصلی خود را از دست دادند و به مرور، تنها توانستند مواضع خود را حفظ کنند. از این نقطه، سناریوی تسخیر پایتخت برای مسلحین بسیار صعب الوصول شد، ولی حملات آن ها به دمشق ادامه داشت. در یک مورد، تروریست های غوطه با حفر تونل، به محله خالدیه رسیدند و چندین تن از شهروندان طرفدار بشار اسد را شبانه سر بریدند. در همین حال، هرگاه دمشق به سوی مواضع تروریست های همپیمان با گروه های حاضر در غوطه پیش می رفت، با حملات خمپاره ای مواجه می شد. در واقع، حملات خمپاره ای از غوطه به دمشق، اهرم بازدارنده کارآمدی علیه هرگونه عملیات ارتش سوریه در مواضع تروریست های جبهه النصره، جیش الاسلام و ارتش آزاد در هر نقطه از سوریه شده بود. بنابراین، فتح غوطه شرقی، حتی بیش از فتح حلب، زمینه ساز پیشروی ارتش سوریه در نواحی جنوبی و شمال غربی تحت کنترل مسلحین خواهد شد.
سه گروه معارض اصلی در غوطه شرقی
جیش الاسلام: این گروه توسط عربستان پی ریزی شده است. بنا بر برخی برآوردهای سازمان های
اطلاعاتی، تعداد نیروهای جیش الاسلام نزدیک به 20 هزار نفر است که آن را قادر ساخته
نقش اصلی در غوطه را ایفا کند. زهران علوش، فرمانده اول جیش الاسلام کمی پس از
ورود روسیه به جنگ، کشته شد و اکنون برادر او، محمد، فرماندهی را بر عهده گرفته
است. هرچند این سازمان از سوی محافل دولتی غربی و عربی هرگز به عنوان یک سازمان
تروریستی شناخته نشده، ولی شواهد زیادی دال بر این وجود دارد که هویت این گروه
آغشته به وهابیت خشونت گراست. برای اثبات این مدعا شواهد بسیاری وجود دارد؛ این
شواهد تنها محدود به سر بریدن و مثله کردن اجساد نیست بلکه شامل اسیر وشکنجه کردن
زنان و کودکان خانواده های طرفدار حکومت نیز می شود. در یک اقدام بی سابقه، علوش راسا دستور داده بود تا برای جلوگیری از حمله هوایی ارتش، زنان و
کودکان خانواده های طرفدار بشار در قفس هایی، بر روی بام بعضی خانه ها که احتمالا
مقر نظامی جیش الاسلام بوده، قرار داده شوند.
جبهه النصره: وابستگی این گروه به القاعده باعث شده هیچ یک از محافل غربی و عربی جهت تطهیر آن نکوشند و همگی آن را در لیست تروریسم خود قرار دهند. این گروه طی عملیات های خود تلاشی گسترده به خرج داده تا مناطق نفوذ خود را گسترش دهد ولی چندان به موفقیت دست نیافت. موقعیت این گروه اکنون بیش از پیش تضعیف شده چراکه به گزارش القدس العربی، دو رقیب آن به منظور اعلام برائت خود از تروریست های بین المللی متعهد شده اند تا اثری از جبهه النصره در غوطه باقی نگذارند.
فیلق الرحمن: این گروه وابسته به ارتش آزاد است و فعالیت های زیادی در غوطه شرقی داشته است. لازم به یادآوری است که 47 شهروند ایرانی که در اوایل بحران بدست تروریست ها اسیر شدند، توسط عوامل فیلق الرحمن ربوده شده بودند.
در غوطه چه می گذرد؟
رسانه های غالب اینگونه وانمود می کنند که غوطه منطقه ای مملو از غیرنظامیان است و بی وقفه از سوی آن چه که "رژیم اسد" می خوانند، تحت حملات هوایی شدید قرار گرفته است. اما واقعیت این است که اولا غوطه مدت هاست تقریبا خالی از سکنه شده است. ثانیا، اگر اکنون غوطه نزدیک به 300 هزار تن جمعیت داشته باشد، همه ادعاهای مطروحه طی تمام سال های 2011 به بعد در خصوص کشتار صورت گرفته در غوطه شرقی دروغ بوده است. به عبارت دیگر، اگر این حجم از کشتار در غوطه در جریان باشد، قطعا ادعاهای دیگر در مورد کشتار در غوطه که شاید هزاران بار مطرح شده باشد، دروغ بوده است. ثالثا، تمرکز ارتش سوریه بر فتح غوطه از راه زمین است نه هوا چراکه نیروهای نمر، وارد این عملیات شده اند و کشته های زیادی هم داده اند.
پس تحقیقا ارتش سوریه در غوطه شرقی در حال سرکوب گروه های
تروریستی است که قصد پذیرش صلح را ندارند.
تحرکات غرب برای "مداخله بشردوستانه" به بهانه غوطه شرقی
مقامات امریکایی، انگلیسی و فرانسوی طی روزهای اخیر ضمن ابراز نگرانی از وضعیت انسانی غوطه شرقی، تاکید داشته اند در صورت حمله شیمیایی به غوطه، گزینه نظامی علیه دولت بشار اسد را بر خواهند گزید. هرچند که مستندات بسیاری ثابت می کند احتمال کاربرد سلاح شیمیایی توسط دولت دمشق نزدیک به صفر است (در این رابطه به تحلیل "آیا سناریوی غوطه شرقی 2013 و خان شیخون 2017 در ادلب در سال 2018، پیاده خواهد شد؟" رجوع شود) ولی غرب اصرار دارد که دست بردن به چنین اقدامی از سوی دولت بشار اسد ممکن است. غرب چند دهه ای است که با بهانه "مداخله بشردوستانه"، دولت های مخالف خود را با حملات نظامی برانداخته همانطور که در قضیه لیبی دیده شد. مشی اظهارات مقامات ضد سوری حکایت از این دارد که آن ها تلاش دارند تا سوریه، گزینه بعدی برای مداخله بشردوستانه باشد. گوترش، گفته "جهنم غوطه شرقی" باید متوقف شود. امیر قطر بشار اسد را "جنایتکار علیه بشریت" خوانده؛ دی میستورا از کشتار زنان و کودکان ابراز نگرانی کرده و آلمان این "نقض فاحش حقوق بشر" را محکوم کرده است.
جمع بندی
عملیات آزادسازی غوطه، در واقع تحرک نظامی زمینی در مواضع سه گروه تروریستی در منطقه وسیع و خالی از سکنه ای است که حضور در آن به معارضان سوری، در حکم داشتن سلاحی بازدارنده است. سه گروه اصلی حاضر در سرتاسر غوطه، مسلما تروریست هستند و به هیچ روی نمی توان عملیات علیه آن ها را همپای کشتار غیرنظامیان خواند. مخالفان دولت سوریه، به منظور در اختیار داشتن قدرت بازدارندگی در قبال بشار اسد، تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا غوطه شرقی را از دست ندهند و حتی از امکان مداخله نظامی صحبت به میان می آورند. به همین علت، آزادسازی غوطه شرقی برای بستن پرونده تروریست ها یک ضرورت است و نباید از اولویت های ارتش سوریه خارج شود.