بازیگر فیلم های دفاع مقدس: به اندازه تمامی رزمندگان می توان فیلم جنگی ساخت/ از فیلم های دفاع مقدس حمایت کافی نمی شود/ نقشم در بوی پیراهن یوسف مورد پسند جامعه است-راهبرد معاصر

بازیگر فیلم های دفاع مقدس: به اندازه تمامی رزمندگان می توان فیلم جنگی ساخت/ از فیلم های دفاع مقدس حمایت کافی نمی شود/ نقشم در بوی پیراهن یوسف مورد پسند جامعه است

قاسم زارع در گفتگویی گفت: من همیشه افتخار کرده‌ام که در عمده کارنامه‌ام، کارهای ارزشی و دفاع‌مقدسی ثبت شده‌اند. هیچ‌وقت برایم نقش کوتاه و بلند مهم نبوده، تأثیرگذاری در نقش از همه‌چیز مهمتر است. میان مردم به من می‌گویند که ما عاشق آن نقشی هستیم که در «بوی پیراهن یوسف» داشتید.‎
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۸ - ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - 2019 September 30
کد خبر: ۲۳۶۲۱

به گزارش راهبرد معاصر؛‌ در جنوب شهر همدان به دنیا آمده و محله زندگی‌اش نزدیک قبرستان همدان است. شب‌‌های جمعه‌ای که این قبرستان حکایتی برای خودش دارد؛ جالب است که «قاسم زارع» در شب‌های جمعه همین قبرستان علاقه‌مند عرصه‌های نمایشی شد؛ چرا که مردم زیادی در شب‌های جمعه به قبرستان می‌آمدند و همین باعث می‌شد تا گروه‌های زیادی از پرده‌خوان‌ها، نقال‌ها، مارگیرها و... به آنجا بیایند و برای مردم نمایش‌های مختلف اجرا کنند.

 

خانواده زارع اصلاً در فضای کارهای فرهنگی و هنری نبودند؛ به همین دلیل او به تماشای معرکه‌گیرها و پرده‌خوان‌های حاشیه شهر می‌رفت و از همان زمان به نمایش و بازیگری علاقه‌مند شد.

 

او همچون «سیدجواد هاشمی» معروف به حضور موثر در فیلم‌های دفاع‌مقدس است، حتی عمده شوخی که با او می‌شود این است که "در فیلم‌های دفاع‌مقدس زیادی بازی کرده‌اید اما معمولاً در آنها زنده می‌ماندید!» او در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم با خنده پاسخ داد "در فیلم‌ها شهید نشده‌ام! در زمان جنگ تا خط مقدم هم رفتم؛ اما شهید یا مجروح نشدم و زنده برگشتم! زمان جنگ پسرم سه ساله بود و مدام به خانواده‌ام فکر می‌کردم و دوست داشتم زنده و سالم پیش آنها برگردم."

 

البته در جریان گفت‌وگو، انتقادی هم به عدم حمایت و پشتیبانی از سوژه‌های جدید و ناگفته‌های باقی‌مانده از دوران دفاع‌مقدس داشت که در مشروح این گپ و گفت می‌آید:

 

به اندازه آدم‌های جنگ، می‌توانیم فیلم جنگی بسازیم

*با تجربه‌ای که در بازی در آثار دفاع مقدس دارید، روند تولید این آثار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

در دوره‌ای آثار خیلی خوبی با این موضوع تولید می‌شد، فیلمسازان بزرگ و سرشناس درباره 8 سال دفاع مقدس فیلم ساختند، اما این روند سیر صعودی خود را از دست داد و دیگر کمتر آثار خوب جنگی تولید شد، اما به نظرم با این موضوع می‌توان فیلم‌های خیلی خوبی ساخت؛ به اندازه آدم‌هایی که در جنگ حضور داشته‌اند، می‌توان فیلم جنگی ساخت؛ ساخت فیلم با موضوع دفاع‌مقدس، حوصله، حمایت، تجهیزات و… لازم دارد که این روزها کم است!

 

کجاست آن فیلم‎های ارزشمند "ملاقلی‌پور"، "درویش" و "حاتمی‌کیا"!

*اما برخی هم می‌گویند اگر سراغ سوژه‌های ارزشی برویم به مضحکه گرفته می‌شویم یا ناگفته‌ها و سوژه‌هایی از دفاع‌مقدس وجود دارند که باید ساخته شوند اما ساخته نمی‌شوند؛ به نظر شما چه دلیلی دارد؟

 

زاویه‌های پنهانی از دوران دفاع‌مقدس وجود دارد که اگر مطرح شوند تعبیر ضدجنگ از آن می‌آورند؛ این همه فیلم‌های خوب از دوران دفاع‌مقدس ساخته شده که تکرار نشدنی است. کجاست آن فیلم‎های ارزشمند "رسول ملاقلی‌پور"، "درویش" و "حاتمی‌کیا"! آن موقع با کمبودها و فضاهای ناچیز، شاهکارهایی را به ارمغان می‌آوردند؛ چرا الان این فضاها وجود ندارد و چرا نگاه‌ها به سمت و سوی دیگری رفته است.؟!

 

چرا می‌گویند بس است جنگ...!

چرا می‌گویند بس است جنگ و سراغ کارهای کمدی بروید؟! ما ناراحت ساخت کارهای کمدی نیستیم و مخالفتی هم نداریم؛ همان موقع که کارهای جنگی حمایت می‌‎شد فیلم‌های کمدی هم می‌ساختند؛ مگر همان موقع کار خوب «اجاره‌نشین‌ها» داریوش مهرجویی ساخته نشد!

 

هیچ‌کس یاری‌شان نمی‌کند

قبول دارم خیلی کمتر ریسک می‌کنند به سراغ کارهای ارزشی بروند، چون دوستانی که نصف و نیمه به سمت سوژه‌های جنگی و کارهای ارزشی می‌‌روند از پا می‌افتند و نمی‌توانند قصه را به سرانجام برسانند و هیچکس یاری‌شان نمی‌کند؛ واقعاً فیلم‌ جنگی ساختن کار ساده‌ای نیست و حمایت و پشتیبانی لازم دارد؛ اگر این مسیر و فرآیند طی نشود که تأثیرگذاری در پی ندارد.

 

در فیلم‌ها شهید نشده‌ام!

*در «بوی پیراهن یوسف» دیده شدید، در «آژانس شیشه‌ای» درخشیدید اما همیشه در فیلم‌های دفاع‌مقدس زنده ماندید...

(با خنده!) نه در فیلم‌ها هم شهید نشده‌ام! در زمان جنگ تا خط مقدم هم رفتم، اما شهید یا مجروح نشدم و زنده برگشتم! زمان جنگ پسرم سه ساله بود و مدام به خانواده‌ام فکر می‌کردم و دوست داشتم زنده و سالم پیش آنها برگردم.

 

با «پیراهن یوسف» دیده شدم

به دعوت عباس شیخ بابایی در اولین فیلم جنگی به نام "راهیان شهادت" بازی کردم و حضور در اینگونه آثار ادامه یافت، اما با بازی در فیلم "بوی پیراهن یوسف" که نقش آزاده‌ای را بازی کردم، بازی‌ام دیده شد. بعد هم در فیلم "آژانس شیشه‌ای" بازی کردم که کار خیلی خوبی بود.

 

«آژانس شیشه‌ای» شاهکار سینمایی دفاع‌مقدس

"آژانس شیشه‌ای" یکی از شاهکارهای سینمایی دفاع‌مقدس است؛ به همین دلیل همه بازیگرانش دیده و در ذهن مردم ماندگار شدند.

 

رسماً ما را مسخره می‌کنند

* می‌گفتید «حاجی سیّدتو کشتند!» یا «نخودا را بریزید» خیلی این عبارت‌ها در میان مردم پیچید...

خیلی دردناک است که برخی از جوانان امروزی، به تمام اتفاقات گذشته، می‌خندند؛ مثلاً به من می‌گویند «حاجی سیّدتو کشتند؛ چیزی به تو دادند» رسماً ما را مسخره می‌کنند و هیچ جوابی هم نداریم؛ چه چیزی باید به این جوان گفت که در جریان اختلاس و زد و بند و اتفاقاتی از این دست قرار می‌گیرد؛ شاید بخشی از این رفتارها را در فیلم «نفوذی» دیدیم و نقش "جورابچی" گونه‌ای واضح از این تناقض در رفتار،گفتار، عقبه و سبقه است.

 

افتخار می‌کنم به کارهای دفاع‌مقدسی

 

*کدام نقش و کاراکتر دفاع‌مقدسی‌تان را بیشتر از همه دوست دارید؟

 

من همیشه افتخار کرده‌ام که در عمده کارنامه‌ام، کارهای ارزشی و دفاع‌مقدسی ثبت شده‌اند. هیچ‌وقت برایم نقش کوتاه و بلند مهم نبوده، تأثیرگذاری در نقش از همه‌چیز مهمتر است. میان مردم به من می‌گویند که ما عاشق آن نقشی هستیم که در «بوی پیراهن یوسف» داشتید.

 

فیلم سیاسی با سیاست‌بازی ساخته نشود!

*چرا تلویزیون و سینما آن‌طور که باید و شاید به دفاع‌مقدس نپرداختند؟

 

در تلویزیون خیلی مسائل بودجه‌ای دست و بالِ همه را بسته است و البته نپرداختن به مسائلی که می‌گویند نباید گفته شود؛ نکاتی که به گونه‌های دیگر مطرح می‌شوند و مردم در جریان آن قرار می‌گیرند. من اعتقاد دارم فیلم سیاسی باید ساخته شود اما نه اینکه سیاست‌بازی‌ها آنقدر واضح باشد که مخاطب از آن دلزده شود! از کنار سیاست باید رد شد و حرف‌های مهم و به روز زد.

 

خیلی نقش‌هایی است که یا به من ندادند و یا نشد!

خیلی نقش‌هایی هست که دلم می‌خواهد بازی کنم اما به من ندادند یا نشد! سینمای اکشن ما تعطیل شد؛ چرا سینمای اکشن نداریم؟ سینمای معمایی و پلیسی نداریم؟ سینمای کودک ما بازیچه دست یک جشنواره کودک شده است.

 

سینما و تلویزیون باید یک سوپرمارکت باشند

*شما اشاره کردید به بودجه، اما تلویزیون به عنوان رسانه‌ملی باید بیشتر به فکرِ مفاهیم ارزشی دفاع‌مقدس و انتقال این معارف و آموزه‌ها به نسل جوان باشد.

 

قبول دارم اما درگیری بودجه و گرفتاری‌های مالی گریبان همه کارهای فرهنگی را گرفته است؛ من اعتقاد دارم مخاطب ما به همه‌جنس کار و سریال نیاز دارد؛ ویترین سریال‌های نمایشی و فیلم‌های سینمایی مثل سوپرمارکتی است که باید همه نوع خوراکی و لوازمی را در اختیار مخاطب و خریدار قرار دهد.

 

باید مردم را با کلاهبرداری‌ها آشنا کنیم

*سریال «نوار زرد» کاری پلیسی و معمایی در تلویزیون است که به تازگی از شبکه آی‌فیلم2 روی آنتن می‌رود؛ شما آنجا نقش سرهنگ را ایفا می‌کنید؛ جذابیت‌های نقش سرهنگ که در سریال «نوار زرد» برعهده داشتید برای خودتان چه بود؟

 

در کل نقش‌هایی برای من جذابیت دارند که در وهله اول آگاهی‌دهنده باشند. کارها باید جامعه را به سمت آگاهی دادن به مشکلاتی که مردم گرفتار آن‌ها می‌شوند، سوق دهند. این مسائل می‌تواند شامل قاچاق و کلاه‌برداری باشد که به واسطه فضای اینترنتی وسعت نیز پیدا کرده‌اند. اکنون کلاهبرداری‌های وسیعی در جامعه اتفاق می‌افتد که باید درباره آنها به مخاطبان آگاهی بدهیم. بنابراین جنبه‌ای از کارهای تولیدی مربوط به آگاهی‌دهندگی است، موضوع بعدی بحث سرگرمی است. نقش باید جذابیت‌های خاص خودش را داشته باشد تا بیننده مجاب شود که به تماشای فیلم یا سریال بنشیند. فکر می‌کنم نقشی که در سریال نوار زرد برعهده داشتم این ویژگی‌ها را داشت و به همین دلیل برایم جذاب بود.

 

قصه‌های واقعی جذابیت بیشتری برای بیننده دارند

*اصولاً به نظرتان سریال باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد تا مردم دوستش داشته باشند؟

 

همه چیزهایی که در بالا گفتم به اضافه حقیقی بودن قصه باعث می‌شود که مردم سریالی را دوست داشته باشند. اگرچه هر فیلم و سریال باید جذابیت‌های خاص خودش را داشته باشد اما در تمامی آنها حقیقت‌گویی موضوع مهمی است؛ وقتی داستانی واقعی باشد، مردم با آن ارتباط می‌گیرند و دوستش دارند. یکسری از قصه‌ها حاصل خیال‌پردازی نویسنده است اما برخی به مسائل روز و ملموس مردم می‌پردازند. هرچه موضوع واقعی‌تر باشد، مردم بیشتر آن را دوست دارند؛ قصه‌های واقعی، هم جذابیت بیشتری برای بیننده دارند و هم، تا حد زیادی اعتماد بیننده را جلب می‌کنند.

 

کارهایی که در زمینه کمدی ساخته می‌شود زیاد خوب نیستند

*به چه ژانری علاقه دارید؟

 

تمام ژانرها را دوست دارم؛ من اعتقادم بر این است که باید راجع به تمام ژانرها و قصه‌ها صحبت شود و مسائل سیاسی، اجتماعی، کمدی و... باید مد نظر قرار بگیرند. فکر می‌کنم کارهایی که الان در زمینه کمدی ساخته می‌شوند زیاد خوب نیستند، لازم است که بیشتر در این زمینه کار کنیم؛ ما باید در تمامی زمینه‌ها فیلم و سریال بسازیم و اجازه بدهیم بیننده در میان انبوهی از کارها بر اساس سلیقه‌اش انتخاب کند که کدام اثر را ببیند.

 

نقش‌های تکراری برای بازیگر زیبنده نیست

*در سال‌هایی که از عمر فعالیت هنری شما می‌گذرد گاهی شاهد بازی‌تان در نقش‌های تکراری هستیم.

بله، متأسفانه این موضوع وجود دارد؛ بر اثر اینکه کارگردان‌ها یا تهیه‌کنندگان ریسک نمی‌کنند، پیشنهادات تکراری به بازیگران داده می‌شود. گاهی اوقات کارگردان‌ها فراموش می‌کنند که می‌شود هنرپیشه‌ای را در شکل‌های دیگر هم دید؛ کمتر اتفاق می‌افتد که از بازیگری خواسته شود تا نقشی متفاوت را ایفا و تجربه کند. وقتی فردی در نقشی خوب می‌درخشد، مدام از او می‌خواهند که همان نقش را ایفا کند، نقش‌های تکراری برای بازیگر زیبنده نیست اما چاره‌ای نیست و بازیگر باید این نقش‌ها را قبول کند.

 

در «جشن سربرون» سیدضیاء هستم

 

*جایی شنیدم که در «جشن سربرون» مجتبی راعی حضور دارید و در کار جدید علی عطشانی هم نقش‌آفرینی می‌کنید؟

 

در «جشن سربرون» مجتبی راعی نقش «سیدضیاء» را بازی می‌کنم؛ در فیلم‌سینمایی «سلفی با دموکراسی» علی عطشانی هم حضور خواهم داشت؛ این فیلم چند روز دیگر در تهران کلید می‌خورد و راجع به بچه‌های جنگ است.

 

امیدوارم امام حسین(ع) ما را هم بطلبد

 

*به ایام اربعین حسینی نزدیک می‌شویم؛ شما در نهضت پیاده‌روی که چند سال است به راه افتاده، حاضر نشدید و نظرتان درباره آن چیست؟

 

من نرفتم و تا الان سعادت و توفیق نداشتم؛ خوشحالم می‌بینم که هنرمندان خوش ذوق ما تئاتری را در آنجا به روی صحنه برده‌اند؛ امیدوارم امام حسین(ع) ما را هم بطلبد.

 

آنقدر عاشقان «حسین بن علی» پرشور در پیاده‌روی اربعین حسینی حضور پیدا می‌کنند که همه را حیرت‌زده کرده‌اند؛ این عاشقی‌ها حال ما را عوض کرده،‌ چون می‌روند به سمت عشقشان؛ پیاده راه می‌افتند، می‌روند و همه عشق و صفا و تربیت اسلامی و اهل‌بیتی‌شان را به رخ همگان می‌کشند.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده