پایان تلخ جست و جوی پدر برای پیدا کردن پسرش-راهبرد معاصر

پایان تلخ جست و جوی پدر برای پیدا کردن پسرش

وقتی مرد جوان ناپدید شد، همسرش نزد خانواده شوهرش ادعا کرد که او برای کار به ترکیه رفته، اما پدر داماد که حرف‌های عروسش را باور نمی‌کرد تصمیم گرفت اسرار سرنوشت پسرش را فاش کند.
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۵ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 28
کد خبر: ۲۴۲۹۶۹

به گزارش راهبرد معاصر؛ چند روز قبل مردی به اداره پلیس تهران رفت و خبر از ناپدید شدن پسرش داد.

وی گفت: پسرم مهرداد از اوایل سال گذشته به طرز مشکوکی ناپدید شد و هیچکس از او خبری نداشت. او جواب تلفنم را نمی‌داد و هر وقت به مقابل خانه‌اش می‌رفتم، همسرش می‌گفت که سر کار است و در آنجا نمی‌تواند موبایلش را جواب بدهد. ابتدا حرف‌هایش را باور کردم، اما مدتی که گذشت و از پسرم خبری نشد، مجددا به مقابل خانه اش رفتم و اینبار همسرش گفت که وی برای کار به ترکیه رفته است. پسر من هرگز قصد رفتن به خارج از کشور را نداشت و آنجا بود که به ماجرا مشکوک شدم. حتی به دیدن خانواده عروسم رفتم، اما آنها هم گفتند که پسرم به ترکیه رفته تا از آنجا به یکی از کشور‌های اروپایی برود.

مرد میانسال ادامه داد: من که هیچکدام از این حرف‌ها را باور نکرده بودم شروع کردم به جست و جو. به محل زندگی پسرم رفتم و از همسایه‌ها شنیدم که او به شدت با همسرش اختلاف داشته است. به گفته همسایه‌ها آنها بار‌ها با هم درگیر شده و کتک کاری کرده بودند. تحقیقاتم نشان می‌داد که احتمالا بلایی بر سر پسرم آمده و عروسم در این ماجرا نقش دارد. برای همین تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.

با این شکایت، پرونده‌ای تشکیل شد و ماموران زیر نظر بازپرس جنایی تحقیقات خود را آغاز کردند. در ابتدا همسر مرد گمشده بازداشت شد. او، اما مدعی بود که همسرش ورشکست شده و بعد از آنکه کارش را از دست داده به ترکیه رفته است. با این حال بررسی‌ها نشان می‌داد که این مرد هرگز از کشور خارج نشده است. بازجویی از زن جوان ادامه داشت تا اینکه او دیروز اسرار ناپدید شدن شوهرش را فاش کرد.

وی گفت: من و همسرم به شدت با یکدیگر اختلاف داشتیم. او می‌گفت خانواده ام در زندگی ما دخالت می‌کنند. روز حادثه، پدر و برادرم خانه ما بودند که من و همسرم با یکدیگر بحثمان شد. دعوا که شدت یافت، شوهرم مرا کتک زد. همین موضوع موجب شد تا پدر و برادرم به سمت شوهرم حمله کنند و او را کتک بزنند. سپس من پا‌های شوهرم را گرفتم و آنها وی را خفه کردند.

وی ادامه داد: بعد از قتل، برادرم جسد را داخل گونی گذاشت و آن را با ماشینش به سمت بیابان‌های اطراف تهران برد. وقتی برگشت گفت جسد را در بیابان‌ها به آتش کشیده است.

با اعتراف این زن، بازپرس جنایی دستور بازداشت پدر و برادر وی را صادر کرد. / همشهری

کلمات کلیدی: قتل پلیس جسد
مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار