به گزارش راهبرد معاصر، در ابتدای ماه جاری طبق قانون بودجه، یارانه حدود ۲۰۰ هزار خانوار حذف شد. بحث و گفتگوهای بسیاری در باب قانون فوق در بین کارشناسان و رسانهها جاری بوده و هست. فارغ از اینکه این طرح چقدر توانسته است صحیح و هدفمند اجرا شود سوالی که کمتر به آن پرداخته شد آن است که آیا معیار و روش شناسایی خانوارهای پردرآمد که توسط دولت در پیش گرفته شده است معیاری علمی است یا نه؟ و اینکه چرا دولت و مجلس تصمیم گرفتند در این مرحله تنها ۳۰ درصد از دهکهای درآمدی یا به عبارتی تنها سه دهک را حذف کنند و نه کمتر یا بیشتر؟ در این خصوص گفتگوی کوتاهی با حسین صمصامی مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی انجام دادیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دهک معیار منطقی و علمی برای حذف یارانهها نیست توضیح داد: معیار دهکبندی خانوارها اینگونه است که ابتدا کل درآمد یا هزینه خانوارها را از کوچک به بزرگ طبقهبندی کرده و ۱۰درصد ۱۰درصد خانوارها را جدا میکنند که هر ده درصد یک دهک بشمار میآید.
وی ادامه داد: بر این اساس ممکن است افرادی در دهکهای یک و دو قرار گیرند که درآمدهایی شبیه و مساوی داشته باشند ولی چون ده درصد اول بسته شده است این افراد در دهک دوم قرار خواهند گرفت. بنابراین ممکن است نه تنها درآمدهای خانوارهایی که در دو دهک مختلف قرار دارند با هم مساوی باشد بلکه مرز بین دهکها هم بسیار ناچیز یا گاهی برابر است. با این توصیف به عقیده من دهک مبنای علمی برای حذف یارانه نیست.
صمصامی معیار مناسبتر را محاسبه خطر فقر اعلام کرد و گفت: تنها راه شناسایی خانوارها درست کردن بانکهای اطلاعاتی است بطوریکه این بانکها شامل اطلاعات مربوط به گردش حسابها، پرداخت حقوق، فعالیت افراد در بازار آزاد، خرید و فروش ملک، خودرو، ارز، سکه و زمین باشد. سپس بر مبنای این اطلاعات درآمد هر خانوار محاسبه و در مرحله بعد حداقل نیازهای هر فرد چه خوراک و چه غیرخوراک براورد شود. خط فقر محاسبه شده از این روش را مبنای حذف خانوارهای پردرآمد قرار دهیم بطوریکه خانواری که درآمدش بسیار بالاتر از خط فقر است از دریافت یارانه محروم شود. تنها در این صورت یارانهها هدفمند حذف خواهند شد.
وی با بیان اینکه در بعضی از شهرهای ایران حدود ۶۰ درصد از خانوارها زیر خط فقر هستند، گفت: طبق محاسبات خط فقر در تهران تنها از منظر خوراک برای هر فرد متوسط حدود ۴۰۰هزار تومان در ماه است که این رقم بسته به نوع خانوار از منظر جنسیت و ترکیب سنی متفاوت است. بر این اساس یک خانوار سه نفره در ماه باید یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان درآمد داشته باشد تا تنها بتواند نیازهای خوراکی خود را تأمین کند. براساس ضریب انگل ۳۰درصد از کل بودجه خانوار را خوراک تشکیل میدهد که در اینصورت رقمی بالغ بر ۳میلیون و ۶۰۰ هزار تومان میشود.
وی با تأکید بر اینکه پس از افزایش قیمتها این حداقل بیشتر شده است توضیح داد: در خرداد ماه سال ۹۷ حداقل خوراک هر فرد در ماه حدود ۲۰۷ هزار تومان بود که در سال جاری این رقم دو برابر یعنی ۴۰۰ هزار تومان شده است. با این اوضاع سخت اقتصادی دولت باید با دقت بسیار زیادی اقدام به شناسایی و حذف دهکها نماید تا بی اعتمادی و نارضایتی در جامعه ایجاد نشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان برای شناسایی خانوارها بسیار دقیق است، افزود: بهتر است دولت رویه خود را ادامه داده و به مرور خانوارها را حذف نماید چراکه این پول برای این خانوارها با توجه به گردش حسابی که دارند پولی بحساب نمیآید ولی برای خانوارهای زیر خط فقر واقعا تعیینکننده است.
صمصامی ادامه داد: دولت باید اشراف دقیقی از وضعیت خانوارهایی که نیازمند حمایت هستند داشته باشد. همانطور که باید هدفمند حذف کنیم باید منابع آزاد شده را نیز هدفمند تخصیص دهیم. بخشی از آن را به شکل وجوه در اختیار به خانوارها وام دهیم تا ابزار تولید تهیه کنند، بخش دیگری از آنرا به خانوارهای بدسرپرست و آنهایی که مریض دارند نقدی کمک شود. در کل به نظر من پرداخت یکسان و برابر به همه راهکار صحیحی نیست. توجه کنیم که مشکلات خانوارها با هم متفاوت است و باید به هر خانوار براساس پتانسیلی که دارد کمک کرد.
در پایان صمصامی با تأکید بر حذف یارانه پردرآمدها گفت: با طرح حذف موافقم تنها باید توجه کرد که حذف هدفمند باشد و منابع آزاد شده آن هم هدفمند تخصیص یابد. براساس تئوری بهینه پارتو میتوانیم طوری یارانه را به افراد نیازمند تخصیص دهیم که وضع آنها بهتر شده درحالیکه وضع سایر افراد جامعه ثابت بماند.
منبع: فارس