به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران که ظاهراً به وسیله اسرائیل انجام شد، احتمالاً مذاکرات آتش بس غزه و معامله تبادل اسیران را متوقف و منطقه را یک گام به جنگی فراگیر نزدیک می کند؛ چه اینکه در عرض چند ساعت آیت الله خامنه ای، رهبر ایران از قصد خود را برای حمله به اسرائیل در پاسخ به «ترور مهمانشان» خبر داد.
افزایش تقریباً قطعی تنش ناشی از ترور هنیه نشان دهنده نقص اساسی در سیاست خارجی جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در زمینه جنگ غزه و امید به مهار آن است. هرچند احتمال درگیری منطقهای همیشه خط قرمز واقعی بایدن بوده، اما ماههاست دامنه جنگ به یمن، لبنان، سوریه، عراق و اکنون ایران کشیده شده و اینکه هنوز به درگیری گسترده تر و شدیدتر منجر نشده، نتیجه دیپلماسی و شانس فراوان وی است، اما به نظر می آید شانس هایش در حال تمام شدن است.
ماههای بعد، دولت بایدن درخواستها برای آتشبس را به تعویق انداخت، زیرا با اعتراضات گسترده جهانی و مخالفتهای داخلی علیه دولتش مواجه شد
برخی نهادهای دیپلماتیک آمریکا بر این باورند، از آنجایی که ایالات متحده و ایران خواهان جنگی گسترده نیستند، آرامش و عقلانیت پیروز خواهد شد. با وجود این، اگر خشونت ها در منطفه حل نشود، دیگر نمی توان آن را کنترل کرد.
لحظات خطرناک کنونی نتیجه فرضیات غلطی است که سیاست خارجی ایالات متحده مدت ها قبل از شروع جنگ بر مبنای آنها بنا نهاده شده است. ششم اکتبر 2023 ایالات متحده عمدتاً بر ایجاد توافقی میان اسرائیل و عربستان سعودی متمرکز شد و تا حدی بر این ایده بود که مردم فلسطین بتوانند برای همیشه راحت زندگی کنند، در عین حال به تدریج اسرائیل در اشغال نظامی فلسطین پیشرفت هایی داشته باشد، ولی تعهد دهد روزی به اشغالگری خود پایان دهد؛ ولی حملات هفتم اکتبر نشان داد این تصورات خیالی خام است.
ماههای بعد، دولت بایدن درخواستها برای آتشبس را به تعویق انداخت، زیرا با اعتراضات گسترده جهانی و مخالفتهای داخلی علیه دولتش مواجه شد، زیرا توانسته بود با فروش تسلیحات و حمایت سیاسی، راستگرایان اسرائیلی را جسور کند؛ در عین حال، درگیری های منطقه ای به طور پیوسته در حال گسترش است.
پرتاب راکت از لبنان بلافاصله پس از هفتم اکتبر آغاز و باعث آوارگی ده ها هزار اسرائیلی از شمال فلسطین شد و حدود 60 هزار آواره را بدون هیچ امیدی به تعیین تاریخی برای بازگشت، باقی گذاشت. علاوه بر این، حملاتی که یمنی ها به مسیرهای کشتیرانی در دریای سرخ انجام دادند، بار سنگینی بر اقتصاد جهانی تحمیل کرده و هزینه های حمل و نقل بیش از دو برابر شده است.
حملاتی که به وسیله جنبشهای مورد حمایت ایران در سوریه و عراق علیه منافع آمریکا آغاز شده بود، با حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی در اردن به اوج خود رسید و به کشته شدن سه نظامی آمریکایی در ابتدای سال منجر شد. حمله اسرائیل به ساختمان کنسولی ایران در دمشق در ماه آوریل به حمله پهپادی و موشکی ایران به مرکز اسرائیل منجر شد. نمی توان از اهمیت حمله مستقیم ایران برای نخستین بار به عمق اسرائیل غافل شد. ماه گذشته نیز پهپادی یمنی به پدافند هوایی اسرائیل نفوذ کرد و مرکز شهر تل آویو را مورد حمله قرار داد که اسرائیل برای نخستین بار به یمن حمله کرد.
27 ژوئیه حمله موشکی به شهر مجدل شمس در جولان که اسرائیل حزب الله را به آن متهم کرد، با حمله هوایی به حومه جنوبی بیروت پاسخ داده و یک فرمانده ارشد نظامی حزب الله ترور شد ممکن است دامنه درگیری ها را گسترش دهد.
با عبور از هر خط قرمز جدید، خطر تنش افزایش مییابد و واشنگتن نباید تمایل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را برای کشاندن ایالات متحده به جنگی فاجعهبار و نیز احتمال دخالت نظامی ایران یا موارد بدتر از آن را دست کم بگیرد. با وجود این، واشنگتن به جای اینکه همه این موارد را دلیلی بر نیاز فوری به پایان دادن به جنگ غزه بداند، گزینه تلاش برای مهار افزایش تنش را برگزید. دولت بایدن بهطور مداوم از توقف ارسال تسلیحات به اسرائیل برای توقف جنگ خودداری کرده است، حتی به نظر میآید قوانین ایالات متحده از ادامه این کار خودداری میکند.
واشنگتن نباید تمایل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را برای کشاندن ایالات متحده به جنگی فاجعهبار و نیز احتمال دخالت نظامی ایران یا موارد بدتر از آن را دست کم بگیرد
اعلامیه بایدن در اواخر ماه مه مبنی بر پیشنهاد آتش بس دائمی تلاش مهمی برای برای حصول توافق برای پایان دادن به جنگ بود، اما این مانور تبلیغاتی با خودداری مستمر از دادن ضرب الاجل به نخست وزیر اسرائیل تضعیف شد. آخرین ترفند این بود، حزب جمهوریخواه از نخستوزیر اسرائیل دعوت کرد در کنگره سخنرانی کند و رئیس دموکرات کنگره با آن به طور غیرمسئولانه همکاری کرد و همانطور که انتظار میرفت، نتانیاهو تشویق شد تا به تأخیر در آتشبس ادامه دهد.
باید دید عواقب طولانی مدت جنگ غزه چه خواهد بود. از قبل واضح است این فاجعه به دلیل باور غلط واشنگتن به توانایی خود در مدیریت گسترش خشونت رخ داده است. درهم شکستن این توهم خطرناک گامی اساسی در تدوین سیاست خارجی ایالات متحده متناسب با این برهه تاریخی است.
همچنان ممکن است امکان جلوگیری از جنگ زمینی در لبنان و رگبار موشکی ویرانگر و پایدار به اسرائیل وجود داشته باشد، اما این کار مستلزم دیپلماسی فوری و تغییرات قابل اجرا در خط انتقال تسلیحات به اسرائیل است.
شاید خیلی دیر باشد، اما لازم است بایدن در نهایت فشار واقعی را برای توقف جنگ، با توقف ارسال تسلیحات به اسرائیل، تسهیل فرایند تبادل اسیران و فراهم کردن بستر کمک های بشردوستانه مورد نیاز مردم غزه به کار بندد. ایالات متحده باید با صدای بلند و واضح اعلام کند، دیگر از جنگ حمایت نخواهد کرد و نشان دهد واقعاً جنگ را معنا می داند.