به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هر جنبش سیاسی با وزن منطقه ای را نمی توان موضوعی صرفاً محلی توصیف کرد. وضعیت بحرین نیز همین گونه است و آنچه در این کشور اتفاق می افتد موضوعی داخلی خاص نظام حاکم آل خلیفه و مخالفانش نیست، بلکه با توجه به اینکه منطقه منبع اولیه نفت جهان به شمار می رود، به همه کشورهای حوزه خلیج فارس ارتباط دارد و بر حضور نظامی آمریکا و حتی اقتصاد جهانی تأثیر می گذارد.
جنبش مردمی بحرین به قبل از استقلال از بریتانیا در سال 1971 میلادی به ویژه از دهه 1920 میلادی برمیگردد و نخستین جنبش صلحآمیز حوزه خلیجفارس بود که مطالبه دموکراسی و برابری داشت. در دهه 1950، مخالفان اتحادیه ملی تشکیل دادند و خواستار شورای قانونگذاری، قانون جزایی و مدنی مشترک، اتحادیه کارگری و دادگاه عالی شدند. این جنبش با سرکوب و تبعید رهبرانش پایان یافت. در دهه 1960 جنبش دیگری در اعتراض به اخراج تعدادی از کارگران آغاز شد.
خطرناک ترین جنبه بحران سیاسی بحرین، تلاش حکومت آل خلیفه برای خالی کردن کشور از جمعیت اصلی اش به وسیله لغو تابعیت سیاسی بود
دهه 80 و 90 با طوماری به امضای حدود 300 شخصیت از گروهها و گرایشهای مختلف جامعه که به امیر وقت بحرین تقدیم شد، جنبشی شکل گرفت که خواستار اصلاحات سیاسی، احیای نظام پارلمانی و فعالسازی قانون اساسی 1973 میلادی در ژانویه 1993 شد.
با شدت یافتن بحران سیاسی از 14 فوریه 2011 میلادی، شکل گیری جنبش مردمی بحرین در دهه گذشته در ابعاد منطقه ای و بین المللی دنبال شد. خطرناک ترین جنبه بحران سیاسی بحرین، تلاش حکومت آل خلیفه برای خالی کردن کشور از جمعیت اصلی اش به وسیله لغو تابعیت سیاسی بود؛ تهدیدی که از نظر قانونی مستلزم برگزاری همه پرسی عمومی است که این افراد را قادر می سازد درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند و حق تضمین شده بین المللی است. با وجود این، آل خلیفه با نادیده گرفتن حق مسلم طیف گسترده ای از مردم، به نقض غیرقانونی حق سیاسی ادامه داد.
پس از دستگیری غیرقانونی شیخ علی سلمان، جمعیت «الوفاق» منحل و شیخ عیسی قاسم به اتهامات واهی ازجمله تحریک مردم به براندازی نظام متهم و تابعیتش سلب شد. با انزوای سیاسی رهبر شیعیان بحرین، شدت بحران افزایش یافت. سلب تابعیت شیخ قاسم و دیگر علمای دینی و صدها شهروند بحرینی، نشان دهنده جنگ ساختاری ای بود که آل خلیفه علیه مردم به راه انداخت.
آنچه در مبارزات انقلابی شیخ عیسی قاسم و شیخ علی سلمان قابل توجه بود، حذف رسمی یکی از برجسته ترین حامیان اقدام مسالمت آمیز و ضامن سوق نیافتن جنبش مطالبات به سمت گزینه خشونت آمیز در بحرین است؛ چه اینکه جامعه بین المللی و نظام حقوق بشر لغو تابعیت شیخ عیسی قاسم را به عنوان نقض کنوانسیون های بین المللی محکوم کردند.
یکی از برجسته ترین مواضع اعلام همبستگی با شیخ عیسی قاسم، جایگاه تاریخی شهید حاج قاسم سلیمانی بود که اهانت به شیخ را سرآغاز قیام خونین این کشور دانست. مردم بحرین که سال ها ظلم، تبعیض و خشونت رژیم آل خلیفه را تحمل کرده بودند، با وجود فشارهای زیاد، رفتارهای نژادپرستانه و دستگیری رهبران سیاسی و مذهبی به دنبال دستیابی به حقوق عادلانه و برحق خود به شیوه ای مسالمت آمیز بودند.
حاج قاسم دید «استکبار آل خلیفه» جایی رسیده است که روز به روز بر جنایت هایش می افزود، فشار بر مردم را افزایش می داد، از شرافت و حرکت مسالمت آمیز آنها و نیز سکوت متحدانش سوءاستفاده می کرد. به همین دلیل بارها بر حمایت از ملت مظلوم بحرین تأکید داشت.
جنایت فجیعی که وجدان آزادگان جهان را به لرزه درآورد، شیخ عیسی قاسم صبح روز 12 دی ماه 1399 آن را تجاوزی مجرمانه توصیف کرد که دشمنان را به وحشت انداخت و در عین حال باعث افتخار و سربلندی محور مقاومت شد. در آن بامداد، شهیدان سلیمانی و المهندس که ابرقهرمان های جهاد و مجاهدان خستگی ناپذیر راه دین، کرامت و آزادی میهن و دفاع از مقدسات بودند، به وسیله دشمن آمریکایی به شهادت رسیدند.
شیخ عیسی قاسم معتقد است، روح شهید سلیمانی پس از شهادتش همچنان حضور دارد، همچنان که سایه وی در زمان حیاتش دشمنان را به وحشت می انداخت. حاج قاسم و المهندس در همه عرصههای جهاد حضوری مؤثر داشتند، فی سبیل الله رشادت و فداکاری کردند و عزم راسخ و شور و شوق خود را برای دفاع از حق نش دادند و در سینه آرزوی شهادت داشتند.
شمنی شیاطین آمریکا با اسلام و امت اسلامی به ویژه مقاومت، علما، نمادهای آن و حاملان پرچم اسلام مانند شهیدان سلیمانی و المهندس رو به افزایش است
رهبر شیعیان بحرین عنوان کرد، شهیدان سلیمانی و المهندس آیات جهاد میخواندند، آگاهانه میشنیدند و آنها را عملی نشان می دادند. آمریکا با هر حرکتی که به دنبال استکبارستیزی است مخالفت می کند. بی تردید اگر زمین از مقاومت در برابر سیاست های خصمانه آمریکا تهی می شد، فساد کل جهان را فرا می گرفت و جایی که فساد حاکم شود، انسانیت از بین می رود، عزت و سربلندی منحل می شود و سرنوشت قوم ها چیزی جز نابودی نیست.
عالم دینی برجسته مقاومت، گفتمان آمریکا را آدم کشی، کشتن افراد و گروه های مخالف و ترور خواند و تصریح کرد: آمریکا به ملت بحرین می گوید مقاومت نکنید، به فکر سربلندی، عزت و استقلال نباشید. بلکه تحقیر و تسلیم شوید؛ تسلیم سیاست آمریکا و شیاطین جهان.
به گفته شیخ عیسی قاسم، دشمنی شیاطین آمریکا با اسلام و امت اسلامی به ویژه مقاومت، علما، نمادهای آن و حاملان پرچم اسلام مانند شهیدان سلیمانی و المهندس رو به افزایش است.
نقش رهبری ممتاز شهیدان سلیمانی و المهندس، جاذبه ایمانی آنان و اعتماد به جوانان غیور و قهرمان و تربیت صالحان بسیاری از رزمندگان مقاومت، نشان از اخلاص آنان در راهی دارد که از ابتدا برایش با خداوند متعال عهد کرده بودند.