یادداشت حسن حسن خانی، کارشناس مسائل اقتصادی؛

حباب هوش مصنوعی، کارایی در مقابل مقیاس

در اقتصاد به هم پیوسته امروز همواره کارایی در مقابل مقیاس پیروز است. در زمانی که غول‌های فناوری میلیاردها دلار برای توسعه مدل‌ها و خرید سخت‌افزارهای عظیم صرف می‌کنند، برخی بازیگران کوچک می‌توانند با بودجه‌های بسیار ناچیز، اما با عملکرد کارآمد و بهره‌ور اوج بگیرند.
حسن حسن خانی؛ کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 February 05
کد خبر: ۲۷۰۱۹۲

حباب هوش مصنوعی، کارایی در مقابل مقیاس

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ حتماً به خاطر دارید که در سال 1999 و با گسترش اینترنت، شرکت‌هایی مانند WorldCom، Amazon و Exodus Commmunications که بر روی زیرساخت‌های اینترنت سرمایه‌گذاری کلانی کرده بودند، به یکباره سقوط و با زیان‌های میلیارد دلاری مواجه شدند. این اتفاق عجیب بعدها به حباب Dotcom شهرت یافت. با گذشت ربع قرن از آن زمان ظاهراً تاریخ بار دیگر در حال تکرار است.

در زمانی که غالب فعالان بزرگ اقتصادی به دنبال جذب سرمایه و توسعه مقیاس خود در اقتصاد هستند، ممکن است شرکت‌ها و افراد نوپا با تکیه بر بهره‌وری و سرمایه اندک، گوی سبقت را از رقبا ربوده و یک شبه فعالان پرهیاهو و غیر بهره ور را نابود نمایند

 

ظهور DeepSeek ابزار چینی تجزیه و تحلیل اطلاعات مبتنی بر هوش مصنوعی که طی دو ماه و با هزینه ای کمتر از 6 میلیون دلار راه اندازی و به بازار عرضه شد، سبب سقوط سریع سهام شرکت‌های بزرگی نظیر NVIDIA، Microsoft و بسیاری از شرکت‌های امریکایی و قرمزپوش شدن بازار بورس نیویورک در سوم فوریه شد. ارزش بازار NVIDIA تنها در یک روز با 593 میلیارد دلار کاهش روبرو شد که یک رکورد تاریخی برای سقوط ارزش یک شرکت محسوب می‌شود.

 

در این روز شاخص صنعتی داوجونز با 1.25 درصد کاهش، شاخص S&P500 با 1.69 درصد افت و شاخص نزدک تکنولوژی با 2.16 درصد مواجه شدند. این اتفاق بزرگ پس از انتشار مقاله‌ای از یک تحلیلگر مالی به نام جفری امانوئل رخ داد که ادعا کرده بود NVIDIA بیش از حد ارزش گذاری شده و برای این ادعا از پروژه DeepSeek نام برده بود. مقاله وی توسط افراد معروف دنیای فناوری و سرمایه‌گذاری مانند چامات پالیهاپیتیا و ناوال راویکانت به اشتراک گذاشته شد و به یکباره با موج رسانه‌ای عجیبی همراه شد.

 

چامات یکی از مدیران ارشد سابق Facebook است که بعدها شرکت سرمایه گذاری خود به نام Social Capital را با هدف سرمایه گذاری خطرپذیر در استارتاپ‌ها و نوآوری‌های پیشرفته تأسیس کرد. ناوال نیز به دلیل تأسیس پلتفرم معروف Angeilist شناخته می شود؛ پلتفرمی که به استارتاپ‌ها کمک می کند تا سرمایه جذب کنند. نکته جالب توجه این است که گفته می‌شود یکی از مدیران ارشد شاغل در DeepSeek قبلاً در NVIDIA مشغول به کار بود.

 

از این اتفاق عجیب که مشابه آن در ربع قرن گذشته به وقوع پیوست می توان نتیجه گرفت در اقتصاد به هم پیوسته امروز همواره کارایی در مقابل مقیاس پیروز است. در زمانی که غول‌های فناوری میلیاردها دلار برای توسعه مدل‌ها و خرید سخت‌افزارهای عظیم صرف می کنند، برخی بازیگران کوچک می‌توانند با بودجه‌های بسیار ناچیز اما با عملکرد کارآمد و بهره‌ور اوج بگیرند.

 

حباب DeepSeek را می توان حباب بهره وری نامید. در زمانی که غالب فعالان بزرگ اقتصادی به دنبال جذب سرمایه و توسعه مقیاس خود در اقتصاد هستند، ممکن است شرکت‌ها و افراد نوپا با تکیه بر بهره‌وری و سرمایه اندک، گوی سبقت را از رقبا ربوده و یک شبه فعالان پرهیاهو و غیر بهره ور را نابود نمایند. در ماجرای حباب دات کام شرکت‌هایی مانند Google و Amazon تنها به این دلیل باقی ماندند که توانستند خود را با تحولات فناورانه جدید سازگار نمایند. لذا اگرچه صرفه‌های ناشی از مقیاس در اقتصاد بسیار معنادار و یکی از پتانسیل‌های موفقیت محسوب می‌شود اما همه ماجرا نیست.

باید دید آیا ترامپ می تواند عوامل تهدید کننده هژمونی نظامی ـ اقتصادی امریکا را با رویکرد تهاجمی خود بازگرداند یا روند افول آمریکا بر اثر این رویکرد سرعت خواهد گرفت

 

نکته جالب توجه در ماجرای حباب DeepSeek و تفاوت آن با حباب Dotcom این است که حباب Dotcom از درون بازار مالی امریکا خلق شد و در آن زمان چیزی بنام غول‌های فناوری چینی موسوم به BATX وجود نداشت و غول‌های فناوری امریکایی (GAFAM) کاملاً بی‌رقیب بودند. اما امروز یک شرکت کوچک چینی باعث سقوط سهام سردمداران فناوری امریکایی شده و حساسیت سیاسی بالایی ایجاد کرده است. به ویژه اینکه اتفاق مذکور مقارن شده با آغاز دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که به اعمال سیاست های تهاجمی تجاری (جنگ تعرفه ای) به ویژه علیه چین مشهور است.

 

ارتباط دولت چین با DeepSeek و به سقوط کشاندن بازار بورس نیویورک چندان آشکار نیست و ممکن است این اتفاق بی سابقه صرفاً یک رویداد اقتصادی بدون دخالت عوامل سیاسی باشد، اما در شرایط فعلی به طور ناخودآگاه رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و تبدیل به اهرم فشاری علیه سیاستمداران تازه کار امریکایی شده است. هژمونی اقتصادی آمریکا پیشتر و بارها توسط چین به چالش کشیده شده و هژمونی نظامی آمریکا نیز طی یکسال گذشته در تنگه باب المندب توسط انصارالله یمن با چالش جدی مواجه شد.

 

باید دید آیا ترامپ می تواند عوامل تهدید کننده هژمونی نظامی ـ اقتصادی امریکا را با رویکرد تهاجمی خود بازگرداند یا روند افول آمریکا بر اثر این رویکرد سرعت خواهد گرفت؟ برای یافتن پاسخ این سوال کافی است چهار سال منتظر باشیم.

 

ارسال نظر