به گزارش «راهبرد معاصر»؛ «بی بی» در 1.5 سال اخیر توانست با حمایت دولت دموکراتها وارد نبردی فرسایشی با محور مقاومت شود و به نقطه آتشبس در لبنان و غزه دست یابد. پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده بودند بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی قصد دارد در صورت پیروزی دونالد ترامپ به سمت گزینه ادامه جنگ و کسب دستاوردهای راهبردی در میدان نبرد حرکت کند.
سعودیها در ازای عادی سازی روابط نه تنها نمیتوانند انتظار امتیازاتی همچون تشکیل دولت مستقل فلسطینی داشته باشند، بلکه باید خود را برای الحاق غیرقانونی سرزمینهای 1967 آماده کنند
با توجه به اخبار مطرح شده از واشنگتن به نظر می آید رئیس حزب لیکود به دنبال دستیابی به اهداف جاهطلبانه همچون الحاق کرانه باختری و نوار غزه، اشغال کامل منطقه جولان و حتی دست درازی به سرزمینهای جنوب لبنان است. بیان چنین طرحهایی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی یادآور اظهارات رؤیاپردازانه تیم ترامپ در جریان معرفی ایده موسوم به «معامله قرن» در منامه بحرین است. در چنین شرایطی سؤال کلیدی اینکه، آیا راست گرایان صهیونیست موفق خواهند شد با کمک دولت ترامپ ایده «رژیم صهیونیستی بزرگ» را دنبال کنند یا آنکه کشورهای منطقه با این روند به مخالفت برخواهند خواست.
مهمترین رؤیای نتانیاهو توسعه ارضی رژیم صهیونیستی و گسترش محدوده جغرافیایی آن براساس ایده «نیل تا فرات» و عملیاتی کردن کریدور داود به سمت شرق رودخانه فرات است. تحقق این ایده مستلزم تغییر نقشه غرب آسیا و تجزیه یا کوچکتر شدن محدوده کشورهای شرق عربی است. نکته جالب توجه آنکه به صورت همزمان صهیونیستها با جدا کردن موضوع فلسطین از ایده توسعه صلح ابراهیم قصد دارند به سمت عادی سازی روابط با پادشاهی سعودی حرکت کنند.
به بیان دیگر سعودیها در ازای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نه تنها نمیتوانند انتظار امتیازاتی همچون تشکیل دولت مستقل فلسطینی داشته باشند، بلکه باید خود را برای الحاق غیرقانونی سرزمینهای 1967 آماده کنند. برهمین اساس یکی از تهدیدات جدی در زمینه آینده منطقه را میتوان نقض آتشبس در غزه- لبنان و از سرگیری عملیات نظامی ارتش صهیونیستی در این مناطق دانست. رسانهها و اندیشکدههای عبری بارها اعلام کردند، رژیم صهیونیستی همچنان نتوانسته است در برابر حماس و حزب الله به پیروزی کامل دست یابد و به همین دلیل احتمال ازسرگیری جنگ در این مناطق به شکل قابل توجهی زیاد است.
دیگر پرونده مهم بررسی شده در جریان سفر نتانیاهو به آمریکا را میتوان بررسی تهدید ایران با تمرکز بر توان هسته ای ایران دانست. در ماههای اخیر رسانهها و اندیشکدههای همسو با رژیم صهیونیستی سعی کردند این خط تحلیلی را به کارگزاران آمریکایی انتقال دهند که پس از درگیری میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی از سویی و حملات موشکی ایران به سرزمین های اشغالی از سوی دیگر، تهران به دنبال تقویت «بازدارندگی» به وسیله حرکت به سمت ساخت سلاح هستهای است.
نکته کلیدی در این روایت سازی صهیونیستها اینکه بازه زمانی کنونی به عنوان «زمان طلایی» به دولت آمریکا معرفی و از واشنگتن خواسته شده است برای ضربه به برنامه هسته ای ایران با رژیم صهیونیستی حداکثر همکاری انجام شود.
نتانیاهو قصد دارد با سوءاستفاده از قدرت گیری جریان راست گرا در آمریکا و روی کارآمدن چهرههای نزدیک به لابی صهیونیستی به سمت تحقق رؤیاهایش حرکت کند
در کنار ایجاد تهدید معتبر نظامی علیه برنامه هسته ای ایران، رئیس جمهور آمریکا در نقش «پلیس خوب» ظاهر شده است و با ارسال پالس مذاکره مستقیم با رئیس جمهور ایران سعی دارد خود را حامی توافق هستهای جدید نشان دهد. ترامپ در شبکه اجتماعی سوشال تروث نوشت: میخواهم ایران کشوری بزرگ و موفق باشد، اما نباید سلاح هستهای داشته باشد. گزارشهایی که ادعا میکنند آمریکا همراه با رژیم صهیونیستی قصد دارد ایران را به کلی نابود کند، بسیار اغراقآمیز هستند. من توافق صلح آمیز هستهایِ راستی آزماییشده را بسیار ترجیح میدهم؛ توافقی که به ایران اجازه دهد به صورت مسالمتآمیز پیشرفت کند. ما باید فوری روی این موضوع کار و پس از امضای آن، جشن بزرگی در غرب آسیا برگزار کنیم.
به نظر می آید در ماههای آینده کمپین فشار حداکثری علیه ایران افزایش یابد، در عین حال بازیگران میانجی برای کاهش تنشها میان تهران- واشنگتن و فراهم کردن بستر لازم برای توافق جدید تلاش کنند.
نتانیاهو قصد دارد با سوءاستفاده از قدرت گیری جریان راست گرا در آمریکا و روی کارآمدن چهرههای نزدیک به لابی صهیونیستی همچون استیو ویتکاف، مایک والتز و مارک ربیو به سمت تحقق رؤیاهایش حرکت کند. قطعاً رخدادهایی همچون تلاش برای تعویق در روند مذاکرات مرحله دوم آتشبس، آغاز عملیات بیسابقه «دیوار آهنین» در کرانه باختری و در نهایت کسب «چراغ سبز» برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران نشان دهنده جدی بودن هیئت حاکمه صهیونیستی برای تغییر موازنه در غرب آسیاست.
در چنین شرایطی لازم است عقلای نظام با استفاده از ظرفیتهای کشور، دستگاه دیپلماسی و محور مقاومت علاوه بر مقابله با تهدیدان نوظهور در چهار سال آینده، گامهای جدی در جهت خنثی سازی نقشههای توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی بردارند.