یادداشت وائل عواد، مشاور ارشد مرکز مطالعات راهبردی هند؛

سناریوهای کشمیر/ تغییر قواعد بازی هند و پاکستان

حادثه خونین در منطقه مورد مناقشه کشمیر و افزایش تنش‌های پس از آن، امکان دارد آغاز دوران جدیدی در درگیری دو همسایه مسلح به سلاح اتمی باشد که مبتنی بر تغییر قواعد بازی سنتی است، قواعدی که با وجود تنش‌های مکرر هند و پاکستان، با خویشتن‌داری نسبی برجسته بودند.
وائل عواد؛ مشاور ارشد مرکز مطالعات راهبردی هند
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۸ - ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025 May 07
کد خبر: ۲۷۷۳۷۹

سناریوهای کشمیر/ تغییر قواعد بازی هند و پاکستان

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پس از حمله مرگباری که ۲۲ آوریل در منطقه کشمیر رخ داد و به کشته شدن ۲۶ گردشگر غیرنظامی هندی منجر شد، به نظر می آید روابط هند و پاکستان در آستانه نقطه عطف تاریخی قرار گرفته است. دهلی نو به سرعت گروه‌های مسلح مستقر در پاکستان را به دست داشتن در حمله متهم و اعلام کرد، قصد دارد مجموعه‌ای از اقدامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی را برای مجازات مسئولان حمله انجام دهد. 

 

خشم عمومی به سوخت سیاسی تبدیل شد و رسانه‌ها و افکار عمومی بسیج شدند تا دولت نارندرا مودی، نخست وزیر هند را زیر فشار قرار دهند تا قاطعانه به آنچه «حمایت پاکستان از تروریسم فرامرزی» توصیف می‌کنند، به ویژه در منطقه مورد مناقشه کشمیر پاسخ دهد. کشورهای جهان به سرعت حمله را محکوم، با هند ابراز همدردی و آمادگی خود را برای همکاری در مبارزه با تروریسم اعلام کردند. این موضوع هند را بر آن داشت تا راهبرد فشار حداکثری بر پاکستان را به اجرا بگذارد. 

حمله اخیر در کشمیر صرفاً حادثه ای امنیتی نبود، بلکه لحظه‌ای سرنوشت‌ساز بود که نخست وزیر هند از آن برای تقویت روایت خود در زمینه دخالت پاکستان در حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی سوءاستفاده کرد

 

در واقع، اقدامات هند با لغو توافق‌نامه سند که سال ۱۹۶۰ میلادی زیر نظر بانک جهانی برای تقسیم 6 رودخانه در منطقه مورد مناقشه امضا شده بود، آغاز شد. پاکستان این اقدام را به منزله اعلام جنگ از سوی هند تلقی کرد، زیرا پاکستان برای ۶۵ درصد از نیازهای آبی خود به این رودخانه‌ها متکی است.

 

گام بعدی تحریم رسانه‌های اجتماعی میان دو کشور، بستن وب‌سایت‌های پاکستانی، اخراج دیپلمات‌ها و شهروندان پاکستانی، لغو ویزا و بستن گذرگاه‌های مرزی بود و اسلام‌آباد نیز به نوبه خود پاسخ داد. درگیری‌های مرزی در امتداد خط تماس در منطقه مورد مناقشه جامو و کشمیر رخ داد و دو طرف یکدیگر را به نقض آتش‌بس متهم کردند.

 

این حادثه خونین و افزایش تنش‌های پس از آن، امکان دارد آغاز دوران جدیدی در درگیری دو همسایه مسلح به سلاح اتمی باشد که مبتنی بر تغییر قواعد بازی سنتی است؛ قواعدی که با وجود تنش‌های مکرر، با خویشتن‌داری نسبی برجسته بودند.

 

پشت پرده افزایش تنش چیست؟

حمله اخیر در کشمیر صرفاً حادثه ای امنیتی نبود، بلکه لحظه‌ای سرنوشت‌ساز بود که نخست وزیر هند از آن برای تقویت روایت خود در زمینه دخالت پاکستان در حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی سوءاستفاده کرد. نکته قابل توجه اینکه واکنش هند محدود به بیانیه‌ها نبود؛ دهلی نو شروع به اجرای تحریم‌های بی‌سابقه‌ای کرد، ازجمله:

 

  • قطع تجارت از گذرگاه‌های مرزی مستقیم و غیرمستقیم

  • کاهش روابط دیپلماتیک به پایین‌ترین سطح

  • تلاش برای معرفی پاکستان به عنوان «حامی تروریسم دولتی» در مجامع بین‌المللی

  • افزایش کنترل امنیتی و اطلاعاتی کشمیر

  • دادن آزادی عمل به ارتش هند برای تصمیم‌گیری، واکنش و محافظت از هند

  • ناوگان نیروی دریایی پاکستان در حالی به مرز دریایی پاکستان نزدیک می‌شود که زمزمه‌هایی مبنی بر قطع ارتباط با بندر کراچی (شریان حیاتی اقتصاد پاکستان) به گوش می رسد.

  • حمایت از جنبش‌های جدایی‌طلب در بلوچستان و طالبان در پاکستان که هند با آنها گفت وگو آغاز کرده است و اسلام آباد پس از اختلافات شدید بر سر تقسیم مرز و اخراج پناهندگان افغان از پاکستان، با آنها در حال مبارزه است.

 

پاکستان زیر فشار، انکار یا سازگاری؟

پاکستان، به نوبه خود هرگونه ارتباط با این حمله را رد کرد و اتهامات هند را تلاشی برای فرار از شکست‌های داخلی، به ویژه در کشمیر دانست؛ جایی که خصومت علیه نیروهای هندی در حال افزایش است. با وجود این، موضع پاکستان برای جامعه بین‌المللی شرم‌آور به نظر می‌آمد، به ویژه اینکه از بحران اقتصادی شدیدی رنج می‌برد و نیازمند حمایت بین‌المللی و مشارکت‌های جدید است.

 

گزینه‌های اسلام‌آباد محدود است، ازجمله:

  • لزوم حفظ آرامش و دادن امتیازات نمادین

  • افزایش تنش‌های رسانه‌ای و دیپلماتیک برای تلاش در راستای شکستن محاصره سیاسی تحمیلی

  • حمایت از گروه‌های فعال در کشمیر، بدون برجای گذاشتن هیچ ردپای مشخص و شرکت در «بازی شطرنج اطلاعاتی»
پاکستان، به نوبه خود هرگونه ارتباط با این حمله را رد کرد و اتهامات هند را تلاشی برای فرار از شکست‌های داخلی، به ویژه در کشمیر دانست

 

هند به سمت سیاست بازدارندگی حرکت می‌کند؟

موضوع نگران‌کننده صحبت‌های جنجالی در محافل هندی در زمینه بازدارندگی پیشگیرانه است؛ یعنی حملات محدود در داخل خاک پاکستان علیه اهدافی که دهلی نو آنها را تهدید می‌داند، همانطور که در «عملیات بالاکوت» در سال ۲۰۱۹ میلادی رخ داد. این دکترین جدید می‌تواند هر لحظه به آتش‌ گرفتن منطقه‌ منجر شود، به ویژه از آنجایی که پاکستان بارها اعلام کرده است هرگونه حمله‌ای به خاک خود را قاطعانه پاسخ خواهد داد. 

 

اسلام آباد در صورت احساس تهدید علیه امنیت ملی خود، در استفاده از سلاح اتمی تردید نخواهد کرد. پاکستان همچنین آزمایش موشک زمین به زمین انجام داد که همزمان با پرتاب موشک بالستیک با بُرد ۴۵۰ کیلومتر بود که پیش تر در ارتش پاکستان استفاده می شد و دهلی نو آن را «اقدامی تحریک‌آمیز» دانست.

 

سناریوهای احتمالی 

  1. درگیری محدود و به دنبال آن کاهش تنش: هند حملات کیفی انجام می‌دهد که با پاسخ سنجیده پاکستان مواجه می‌شود، سپس طرف‌های ثالث (مانند آمریکا، روسیه، چین یا کشورهای حوزه خلیج فارس) برای مهار بحران مداخله می‌کنند.

  2. وقوع جنگ سرد بلندمدت: قطع دائمی روابط دیپلماتیک، به طوری که درگیری به وسیله رسانه‌ها، اقتصاد و گروه‌های نیابتی محلی به درگیری غیرمستقیم تبدیل شود.

  3. تنش‌زدایی مشروط: اگر رهبری یکی از دو کشور تغییر کند یا تغییرات منطقه‌ای رخ دهد (مانند تفاهمات هند و کشورهای خلیج فارس)، امکان دارد درها به روی مذاکرات امنیتی باز شود.

  4. سناریوی فاجعه‌بار: هرگونه اشتباه محاسباتی یا تقابل میدانی کنترل‌نشده می‌تواند به نزاع اتمی محدود یا هرج و مرج گسترده در جنوب آسیا منجر شود.

 

بهره سخن

نیشکانت دوبی، نماینده حزب بهاراتیا جاناتا در مجلس هند  قصد نارندرا مودی را برای تجزیه پاکستان و بازگرداندن بخش پاکستانی منطقه مورد مناقشه کشمیر پنهان نکرده است. وی گفت: اگر پاکستان تا پایان سال جاری به چندین بخش تقسیم نشود، می‌توانید حزب بهاراتیا جاناتا را به دادن وعده‌های دروغین متهم کنید. پاکستان پایان خواهد یافت؛ این تضمین مودی است. 

 

این اظهارات خطرناک از سوی یک مقام حزب حاکم را نمی‌توان صرفاً تلاشی برای جذب خشم داخلی و بسیج افکار عمومی به نفع حزب دانست، بلکه آنها موج خطرناکی را شکل می‌دهد و بسیاری از برنامه‌های هند علیه پاکستان را برای حزبی که دیدگاهی جامع و تهاجمی اتخاذ کرده است، آشکار می‌کند.

 

اظهارات دوبی نشان دهنده تغییری کیفی در طرز فکر حکومت هند است؛ از سیاست دفاعی و بازدارندگی گرفته تا راهبرد تهاجمی جامع با هدف از هم پاشیدن داخلی حریف از نظر سیاسی و اجتماعی. این اظهارات امکان دارد صرفاً کمپین رسانه‌ای حساب‌شده باشند، اما اگر با رفتار سیاسی یا نظامی واقعی همراه شوند، در را به روی احتمالات فاجعه‌بار باز می‌کنند.

 

حمله اخیر در کشمیر فراتر از اقدامی تروریستی، به نقطه عطفی اساسی تبدیل شده است که تهدیدی برای ترسیم مجدد مسیر درگیری تاریخی هند و پاکستان است. با ورود هند به مرحله «حمله پیشگیرانه» و افزایش واکنش‌های مردمی، پاکستان امکان دارد خود را در مواجهه با انتخاب‌های دشوار میان افزایش تنش و امتیازدهی بیابد.

 

سال جاری میلادی به سالی محوری در روابط دو قدرت هسته‌ای همسایه تبدیل شده است؛ آن هم با نشانه‌های آشکاری از گسست از قواعد سنتی تعامل و آغاز نوع جدیدی از درگیری راهبردی، درگیری‌ای که در آن محاسبات اطلاعاتی با مؤلفه‌های قومی و پروژه‌های سیاسی فراملی در هم می‌آمیزد. این تغییر نه تنها نشان‌دهنده افزایش تنش‌ها، بلکه نشان‌دهنده ورود به مرحله‌ای پیچیده‌تر است که مهار آن به وسیله ابزارهای دیپلماتیک سنتی امکان دارد دشوار باشد.

 

با توجه به خسارت های مورد انتظار ناشی از تقابل مستقیم که فراتر از مرزهای جغرافیایی گسترش می یابد و بر امنیت و ساختار سیاسی منطقه تأثیر می‌گذارد، به نظر نمی آید حرکت به سمت تقابل مستقیم برای هیچ یک از دو طرف گزینه منطقی باشد. در اینجا مسئولیت قدرت‌های بزرگ، نه به عنوان ناظران منفعل، بلکه به عنوان بازیگرانی که موظف به ارائه ابتکارات هوشمندانه مهار تنش هستند و از تبدیل رقابت به درگیری تمام عیار جلوگیری می‌کنند، متبلور می‌شود.

 

آیا شاهد نشانه‌های فروپاشی ساختار بازدارنده سنتی هستیم که دهه‌ها پابرجا بوده است؟ یا شاهد آغاز جنگ سرد جدید با ابزارهای خطرناک‌تر و کمتر آشکار هستیم؟ منطقه احتمالاً در آستانه تغییر ساختار عمیق است و نتیجه تحولات کنونی پیش از آنکه در میدان نبرد باشد، در پشت صحنه سیاست تعیین خواهد شد.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار