
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور بازگشت (comeback) بیسابقهای به عرصه سیاست داشت؛ وی که با تک دورهای شدن در دوره نخست ریاست جمهوری، به صف معدود روسای جمهوری تک دورهای تاریخ آمریکا پیوسته بود، با بازگشت در دوره مابعد، توانست رکورد تازهای را در این زمینه به ثبت رساند.
اما یا حافظه جمعی در آمریکا ضعیف است یا اوضاع به قدری در این کشور خراب و پریشان شده که مردم آمریکا دوباره به دنبال شخصی مثل ترامپ هستند که شرایط را بهبود ببخشد.
در سیاست خارجی ترامپ قول داد جنگ غزه و جنگ اوکراین فورا پس از ورود او به کاخ سفید پایان یابد. همچنین وی مدعی شد توافق هستهای جدیدی با ایران به سرعت صورت خواهد گرفت
ترامپ در سیاست خارجی و سیاست داخلی با قولهای وسوسه کنندهای وارد کارزار انتخاباتی شد. خرابیهایی که جو بایدن و دولت او در آمریکا و جهان به بار آورده بودند، مزید بر علت شد تا مردم آمریکا با دیگر به دنبال معجزهای از سوی ترامپ باشند.
در سیاست خارجی ترامپ قول داد جنگ غزه و جنگ اوکراین فورا پس از ورود او به کاخ سفید پایان یابد. همچنین وی مدعی شد توافق هستهای جدیدی با ایران به سرعت صورت خواهد گرفت.
در زمینه تجارت بینالملل، ترامپ وعده اعمال سیاستهای نئومرکانتلیستی و به راه انداختن جنگ تعرفه در راستای احیای تولید داخلی را مطرح کرد.
در زمینه داخلی، ترامپ مدعی شده بود که راهکارهای ضربتی برای مسأله مهاجرت دارد و در عین حال وعده اشتغال کامل و رونق دوباره صنایع را برای عمده ایالتهای آمریکا ارایه کرده بود.
اینک پس از گذشت حدود 6 ماه از ۲۰ ژانویه، زمان ورود ترامپ به کاخ سفید، همه وعده ها دروغ از آب درآمدهاند. در واقع ترامپ با وعده و وعیدهای خوشایند، مردم آمریکا را دوباره فریب داد یا اینکه در حالت خوشبینانه، نسبت به توانایی خود برای تغییر امور دچار توهم است. در حال حاضر فاصله حرف تا عمل نمایان میشود و اوضاع مواردی که ترامپ وعده داده بود به ترتیب زیر رقم خورده است :
- جنگ اوکراین : پس از جنجال های اولیه شامل مواخذه ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در دفتر بیضی شکل، ایجاد خوش بینی اولیه و پیامهای مساعد از جانب روسیه، شرایط دوباره به حالت قبل و حتی بدتر بازگشته است .
روسیه شدیدترین حملات خود را بر پایه موشک و پهپاد علیه اوکراین انجام و اوکراین هم پلهای ارتباطی و بمبافکنهای اتمی روسیه را هدف قرار داد. با ورود علنی آلمان به جنگ، بیم بروز جنگ جهانی جدید به وجود آمده است.
درمجموع، فعلا چشم انداز روشنی از آتش بس نیست، ترامپ هم در مصاحبهای گفت: شاید بهتر باشد روسیه و اوکراین مدتی دیگر با همدیگر بجنگند.
- جنگ غزه: از ابتدا هم مشخص بود ترامپ درباره صلح در غزه دروغ گفته است. او نخست، طرح عجیب خالی کردن نوار غزه و تبدیل آن به منطقه گردشگری را مطرح کرد. سپس چشم بر جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان بست و از نسل کشی و تداوم قحطی در این باریکه حمایت کرد. حرفهای ضد و نقیض وی درباره سرزمینهای اشغالی تمامی ندارد، هرچند تاکنون یک همدردی تمام و عیار ولو برای حفظ ظواهر هم با مردم غزه نکرده است.
میگویند با بنیامین نتانیاهو اختلاف نظر دارد؛ اما نمیدانیم دقیقا در چه موردی، چرا که آنچه نتانیاهو خواسته در حال انجام است. دولت راستگرای صهیونیستی از هیچ جنایتی در غزه فروگذار نیست و ترامپ هم اساسا دغدغهای راجع به این مسأله نشان نمیدهد.
- پرونده هستهای ایران: درباره پرونده هستهای ایران، ترامپ کسی است که هیچ موضع ثابتی ارائه نمیدهد. او در عین حالی که بیشترین تمایل برای ادامه مذاکرات را نشان داده، همزمان از وضع تحریمهای بیشتر، لفاظی درباره بمباران ایران، یاوهگویی در ریاض علیه ایران و امثال اینها دریغ نکرده است.
ترامپ در ابتدا مداوم تکرار میکرد ایران نمیتواند بمب اتمی داشته باشد. در حال حاضر عبارت تکرار شونده او فرق کرده و میگوید «ایران نمیتواند غنی سازی داشته باشد».
میگویند با بنیامین نتانیاهو اختلاف نظر دارد؛ اما نمیدانیم دقیقا در چه موردی، چرا که آنچه نتانیاهو خواسته در حال انجام است
در رابطه با مسأله هستهای، موارد کاملا روشنی وجود دارند؛ آمریکا باید تحریمها را لغو کند و با غنی سازی ایران با درصد مجاز مخالفت نکند. ایران هم تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت صلح آمیز هستهای خود را ادامه دهد. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان بر همین اساس توافق را در دور پیش روی بسیار در دسترس خوانده است.
ترامپ اما این مسأله را خیلی پیچیده کرده است. او یا نمیخواهد یا نمیگذارند که به توافقی با ایران دست یابد . در آخرین اظهار نظر، ترامپ اعلام کرد نسبت به توافق با ایران، عمده امید خود را از دست داده است؛ بنابراین شاهد وعده دیگری هستیم که فعلا به جایی نرسید، تا در دور آتی چه رخ دهد. همچنین ترامپ بارها گفته است اگر توافق صورت نگیرد ایران بمباران خواهد شد؛ این یکی وعده هم به جایی نمیرسد.
- جنگ تعرفه ها و مسأله مهاجرت: آمریکا سالها مبدع و مدیر سازمان تجارت جهانی بوده و یکی از اهداف اولیه آن حذف تعرفههای تجاری است. چطور ممکن است ناگهان آمریکا برای واردات کالا به کشورش تعرفههای سنگین وضع کند و میراث لیبرالی اقتصاد خود را از به کل نادیده بگیرد. ضمنا مخارج بالای تولید در آمریکا ازجمله حقوق کارگر و جایگاه دلار در تاراج تولیدات دیگر کشورها چه میشود؟
جنگ تعرفه ای در حال حاضر با بسیاری از کشورها به جز چین موقتا به حال تعلیق در آمده و با چین هم دیر یا زود تعدیل خواهد شد. اما اصولا مسایل در اقتصاد به این سادگی که ترامپ میاندیشد نیستند؛ به عنوان نمونه، سیاست تعرفهای ترامپ برای خودروهای برقی موجب بروز اختلاف شدیدی بین او و ایلان ماسک شد که نهایتا انشعاب ماسک از دولت ترامپ را رقم زد.
درباره مهاجرت و سیاستهای شتابزده ترامپ در این زمینه، حاصل، ناآرامیهای لس آنجلس است که در ایام اخیر شاهد آن هستیم. ناآرامیهایی که واشنگتن سعی دارد با توسل به زور و اعزام غیر قانونی نیروی نظامی، آنها را سرکوب کند؛ در حالی که مقام های ایالتی کالیفرنیا به شدت با این رویه مخالف هستند.
تسری ناآرامیها به چند ایالت دیگر نشان دهنده ریشههای عمیق مسأله مهاجرت در آمریکاست. شکافهای اجتماعی میان ایالتهای آمریکا و وجود ظرفیت اختلاف و تفرقه، ذهن را به یاد فیلم پسا رستاخیزی «جنگ داخلی» میاندازد. آمریکا آبستن حوادث داخلی زیادی است که ظاهراً ترامپ، راهکار مقابله با آن را در خشونت و سرکوب میبیند، نه راه حل حساب شده و ریشهای .
حکایت ترامپ، داستان فردی است که معرکه گرفت و به مردم وعده داد اگر سکهای به وی بدهند، از میان حلقهای به اندازه بند انگشت رد خواهد شد. اما وقتی سکهها را گرفت عزم رفتن کرد و گفت: فرضا من گفته باشم که با این اندام پهلوانانه، از حلقهای کوچک رد میشوم، شما باید باور کنید ؟!
در مجموع، باید گفت 6 ماه به نظر زمان کافی برای رنگ باختن وعدههای ترامپ بوده است. در آینده، هر چند امور ممکن است در مواردی سامان بگیرند، اما مسایل به طور کلی پیچیدهتر و ریشهدار تر از آن هستند که با صرف دستور ترامپ سر و سامان بگیرند. اگر واقعا عزمی برای اصلاح مسایل وجود دارد، دولت ترامپ و شخص او باید در درجه نخست حقایق موجود را بپذیرند و در وهله بعد اقدامات عملی را در راستای آن انجام دهند.