به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ اسرائیل حمله هوایی غافلگیرکنندهای علیه تأسیسات نظامی و هستهای ایران آغاز کرد. هدف از این حمله، خنثی کردن قابلیتهای هستهای تهران بود که براساس گزارش تلآویو، در آستانه تولید سلاح است. در مقابل، ایران با پرتاب رگباری از صدها موشک و پهپاد به سمت اسرائیل، آن را تلافی کرد.
واشنگتن تقریباً ۵۰ هزار نیرو را در ۱۹ پایگاه کشورهای خاورمیانه ازجمله بحرین، قطر، عربستان سعودی، عراق و امارات متحده عربی دارد
۲۱ ژوئن ۲۰۲۵ دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده اعلام کرد، نیروهای آمریکایی سه تأسیسات هستهای ایران شامل فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کردند. در این حملات از بمبهای نفوذگر مهمات انبوه (MOP) از نوع GBU-57 استفاده شد که مکانهای عمیق را هدف قرار میدهند. تنها این نوع مهمات میتوانست به فردو، مستحکمترین تأسیسات میان آنها نفوذ کند.
واشنگتن تصریح کرد، این حملات در راستای تغییر رژیم ایران نیست و آنها بهوسیله منابع دیپلماتیک این موضوع را به تهران اطلاع دادهاند. اما ایران نسبت به «خسارت جبرانناپذیر» هشدار و وعده تلافی داد.
باید توجه کرد، افزایش اقدامات امنیتی اسرائیل به تعطیلی مدارس و مشاغل منجر شد.
سناریوی ژئوپلیتیکی
دخالت ایالات متحده، به ویژه بهوسیله حملات هوایی مستقیم به زیرساختهای هستهای ایران، نشاندهنده تغییر قابل توجه در موضع واشنگتن است. همچنین احتمال انتقامجویی ایران علیه پرسنل، داراییها و شرکای ایالات متحده در منطقه را افزایش میدهد. این تحولات میتواند درگیری را فراتر از اسرائیل و ایران افزایش دهد.
اگر ایران به دنبال نظامی کردن تنگه باشد، این موضوع میتواند باعث درگیری مستقیم با ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین شود. همچنین، احتمالاً به افزایش قیمت نفت، اختلالات زنجیره تأمین جهانی و بیثباتی قابل توجه در لجستیک دریایی منجر خواهد شد.
حملات مداوم حوثیها میتواند کشتیرانی دریای سرخ را مختل کند، هزینههای شرکتهای لجستیک جهانی را افزایش دهد و تأثیر راهبردی نیروهای دریایی غرب را در منطقه تضعیف کند. این تحولات فشار بر بازارهای انرژی و کالا را که از قبل با تهدیدات تنگه هرمز زیر فشار بودند، افزایش میدهد.
بنابراین، ایالات متحده با تهدیدات دریایی همزمان در دو آبراه راهبردی مواجه است. این تحولات انعطافپذیری عملیاتی را محدود، حضور دریایی بیشتر را ضروری میکند و خطر درگیریهای چندجانبه با پیامدهای سیاسی و اقتصادی را افزایش میدهد.
حملات مداوم حوثیها میتواند کشتیرانی دریای سرخ را مختل کند، هزینههای شرکتهای لجستیک جهانی را افزایش دهد و تأثیر راهبردی نیروهای دریایی غرب را در منطقه تضعیف کند
حملات هوایی آمریکا به سایتهای هستهای ایران، درگیری اسرائیل و ایران را به بحرانی منطقهای با پیامدهای جهانی تبدیل کرده است. برنامههای اعلامشده تهران برای تلافیجویی علیه اهداف آمریکایی، همراه با توانایی آن در ایجاد اختلال در خطوط کشتیرانی حیاتی، به شدت بازار انرژی و تجارت جهانی را تهدید میکند.
باید توجه کرد، نفوذ منطقهای ایران به ویژه بهوسیله شبکههای همسو مانند حوثیها همچنان ادامه دارد. احتمال افزایش تنشهای منطقهای پایدار، به ویژه با توجه به حضور نظامی ایالات متحده و محاسبات راهبردی ایران همچنان بالاست.
این درگیری خطرات ژئوپلیتیکی و اقتصادی قابل توجهی به ویژه در حوزههای انرژی، کشتیرانی و امنیت به همراه دارد و باعث ارزیابی مداوم و آمادگی برای شرایط پیشبینی نشده میشود.
بخشهای دولت، دفاع، لجستیک و انرژی باید انتظار بیثباتی بیشتر در خاورمیانه داشته باشند و برای سناریوهای احتمالی افزایش تنش، ازجمله اختلال در مسیرهای کشتیرانی، نوسانات قیمت نفت و گسترش مناطق درگیری نظامی آماده شوند.