به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران با شکست تل آویو در تحقق هدف اصلی اش، یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی پایان یافت. حمله اولیه ارتش صهیونیستی در سپیده دم ۱۲ ژوئن با هدف ترور عناصر اصلی و ارکان نظام انجام شد و هدف اصلی رژیم صهیونیستی، ترور آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.
در نخستین ساعات تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی، سرخوشی صهیونیست ها به حدی رسید که وزیران کابینه صهیونیستی هدف واقعی نبرد را فاش کردند؛ وادار کردن ایرانیان به تظاهرات علیه جمهوری اسلامی و سرنگونی آن. نخستین کسی که روز پس از تجاوز، مردم ایران را مخاطب قرار داد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر دشمن صهیونیستی بود و از آنها خواست تا علیه نظام جمهوری اسلامی اقدام کنند.
پس از آنکه ایرانیان دیدند حملات رژیم صهیونیستی نه تنها تأسیسات نظامی، موشکی و هستهای، بلکه قابلیتهای اصلی کشور را نیز هدف قرار داده است، این احساس در آنها تقویت شد که رژیم صهیونیستی به دنبال تجزیه کشور است
با وجود این، مردم ایران دور پرچم کشورشان متحد شدند، رژیم صهیونیستی از خیزش مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ناامید شد و ناظران منطقه ای و بین المللی از پاسخ منفی ایرانیان به درخواستهای نتانیاهو با وجود راه اندازی کمپین تحریکآمیز و پخش اعلامیه در خیابانهای تهران که مردم را به تظاهرات دعوت میکرد، شگفتزده شدند.
همزمان با اینکه ایران توانست از شوک اولیه خارج شود، بمباران تلآویو به سرعت آغاز شد و ایران به ترورها پاسخ داد. در ادامه، دشمن صهیونیستی و آمریکا جاهطلبیهای خود را کاهش دادند و ادعا کردند هدف از حمله، برچیدن تأسیسات هستهای و موشکی ایران بود.
رئیس برنامه ایران در مؤسسه امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در مقالهای که روزنامه یدیعوت آحارونت منتشر کرد، واکنش منفی مردم ایران به رژیم صهیونیستی را اینگونه توضیح داد: تا زمانی که جنگنده های نیروی هوایی بر فراز ایران پرواز میکنند و تصاویر خسارت ها، مرگ و میر و مجروحان غیرنظامی در رسانههای محلی و شبکههای اجتماعی منتشر میشود، خشم مردم در وهله نخست متوجه دشمن خارجی است، نه ایران.
وی افزود: ایرانیان از ترس تجزیه کشور، دور پرچم ایران جمع شدند، یعنی دور دولت ایران. پس از آنکه ایرانیان دیدند حملات هوایی رژیم صهیونیستی نه تنها تأسیسات نظامی، موشکی و هستهای، بلکه قابلیتهای اصلی کشور را نیز هدف قرار داده است، این احساس در آنها تقویت شد که رژیم صهیونیستی به دنبال نابودی قابلیتهای نظامی ایران یا تغییر نظام نیست، بلکه به دنبال تجزیه کشور است. این موضوع به ترس واقعی از افتادن به ورطه هرج و مرج و جنگ داخلی دامن زد.
رژیم صهیونیستی می پنداشت، اگر هدف قرار دادن قابلیتهای ایران برای تضعیفش کافی نباشد، «ضربه زدن به سر آن» برای تغییر نظام کافی خواهد بود. بنابراین، نتانیاهو به وضوح از احتمال ترور رهبر انقلاب اسلامی سخن گفت. با وجود تهدیدات، برخی تحلیلگران درباره اثربخشی آن تردید داشتند و گفتند، ترور رهبر انقلاب اسلامی ایران به معنای سقوط نظام نخواهد بود.
رئیس برنامه ایران در مؤسسه امنیت داخلی رژیم صهیونیستی گفت، جمهوری اسلامی برخلاف حزبالله یا حماس، مبتنی بر عرصه سیاسی سازمانیافته، ساختاریافته و چندسازمانی است و برای شورای نگهبان متشکل از ۸۸ فقیه خبره که مسئول تعیین رهبر هستند، یافتن جانشین ایشان دشوار نخواهد بود.
دیگر صداهای راستگرای رژیم صهیونیستی خواستار ترور اعضای شورای عالی امنیت ملی در بحبوحه جنگ شدند. رئیس بخش غرب آسیای مؤسسه مطالعات امنیتی رژیم صهیونیستی در مقاله ای نوشت، «مقام های ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی معتقدند حذف هسته ایدئولوژیکی حاکم بر ایران، تنها راه فروپاشی نظام است».
وی فاش کرد، موساد و ارتش صهیونیستی قصد داشتند این عملیات را در بحبوحه جنگ انجام دهند و به نقل از یک منبع ارشد امنیتی گفت، چنین حملهای میتوانست به فروپاشی نظام منجر شود، گرچه این موضوع تا حد زیادی به واکنش مردم ایران بستگی داشت.
مقام های امنیتی ادعا کردند، فروپاشی هسته ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، بدون چارچوب جایگزین از پیش تعیینشده، میتواند ایران را به هرج و مرج بکشاند. این موضوع با توجه به اینکه «ایران درگیر تنش داخلی خواهد بود و قادر به حمله به رژیم صهیونیستی یا ازسرگیری برنامه هستهای خود نیست، در خدمت منافع راهبردی رژیم صهیونیستی خواهد بود.
طبق مطالعه دیگری که به وسیله مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی انجام شد، با اعلام توقف جنگ، ایران توانست انسجام داخلی را حفظ کند، عزم و اراده خود را نشان دهد و صفوف خود را در مواجهه با تهدید خارجی متحد کند. درباره پرونده هستهای، به گفته این مؤسسه صهیونیستی، «ایران ضربه شدیدی متحمل شده است، اما انتظار نمیرود این ضربه ایران را به تسلیم یا کنار گذاشتن جاهطلبیهای هستهای خود سوق دهد. برعکس، احتمالاً عزم تهران را برای پیشروی به سمت دستیابی به توانایی هستهای نظامی افزایش میدهد».
نتانیاهو در جلسه کابینه رژیم صهیونیستی به شکست هدف اصلی جنگ، یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی اعتراف کرد. وی به وزیرانش گفت، رژیم صهیونیستی آماده است در صورتی که ارزیابیهای اطلاعاتی نشان دهنده احتمال سرنگونی نظام باشد، حمله به ایران را ادامه دهد.
پس از آنکه رژیم صهیونیستی شکست در سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را تأیید کرد، تل آویو بمباران خود را بر تأسیسات هستهای و موشکی ایران متمرکز کرد. با وجود دخالت مستقیم آمریکا و بمباران رآکتورهای هستهای در نطنز، فردو و اصفهان و لاف زدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا درباره اقداماتش، ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره اثربخشی این حمله تردید ایجاد کرد.
یک منبع اطلاعاتی صهیونیست در گفت وگو با شبکه خبری ای.بی.سی یافتهها را کماهمیت جلوه داد و آنها را چندان خوب توصیف نکرد. این شبکه به نقل از یکی از منابع گفت: تعیین جزئیات امکان دارد ماهها طول بکشد یا ناممکن باشد.
این موضوع خشم رئیس جمهور آمریکا را برانگیخت، به رسانه های آمریکایی حمله و سندی را که به وسیله کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی منتشر شده بود، نشان داد که در آن ادعا شده است، «حمله آمریکا به تأسیسات فردو، زیرساختهای حیاتی این سایت را نابود، تأسیسات غنیسازی را غیرقابل استفاده کرد و توانایی ایران برای توسعه سلاح هستهای را سالها به عقب انداخت».
مقام های امنیتی ادعا کردند، فروپاشی هسته ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، بدون چارچوب جایگزین از پیش تعیینشده، میتواند ایران را به هرج و مرج بکشاند
رژیم صهیونیستی میداند هر کاری بکند، ایران را از دنبال کردن انرژی هستهای صلحآمیز باز نخواهد داشت. امروز، پس از توقف جنگ، صداهایی که توانایی تلآویو را در متوقف کردن پروژههای هستهای و موشکیاش زیر سؤال میبرند، بلندتر شده است. ران بن-یشای، تحلیلگر نظامی یدیعوت آحارونت گفت: در شرایط فعلی توصیه میشود رژیم صهیونیستی فوری در چندین حوزه کلیدی به طور مؤثر عمل کند تا اطمینان حاصل شود ایران با استفاده از اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی باقیمانده و صدها سانتریفیوژ پیشرفته پنهانشده در نقطه ای نامعلوم، برای دستیابی به سلاح هستهای ساده (مانند یک بمب) تلاش انجام نمیدهد.
وی با توجه به شفاف نبودن گزارش ها درباره نتیجه تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران عنوان کرد، «نکته اصلی اینکه تلاشهای جمعآوری اطلاعات باید به هر طریقی افزایش یابد تا میزان دستیابی به اهداف اعلام شده جنگ، میزان آسیب دیدن تأسیسات هستهای، به ویژه تأسیسات غنیسازی و میزان اورانیوم غنیشده ای که ایرانیها موفق به پنهان کردنش شدهاند و میتوانند در مدت کوتاهی برای ساخت بمب از آن استفاده کنند، تأیید شود».
بن یشای درباره توانمندی موشکی ایران گفت، مشخص نیست تواناییهای موشکی ایران تا چه حد کاهش یافته و چه چیزی از آن ازجمله موشکهای بالستیک، پهپادها و موشکهای کروز باقی مانده است. این احتمال وجود دارد هنوز قابلیتهای قابل توجهی در این زمینه وجود داشته باشد که تهدیدی برای رژیم صهیونیستی خواهد بود.
از آنجا که دشمنان آمریکایی و صهیونیستی واقعاً از آنچه به دست آوردهاند مطمئن نیستند، برخی تحلیلگران صهیونیست معتقدند، کلید تعیین اینکه آیا اهداف جنگ محقق شده است یا خیر، نظارت بر عملکرد ایرانیان در میز مذاکره با آمریکاییها و میزان تمایل شان به دادن امتیازات مورد نظر واشنگتن است. بن یشای گفت، «باید نظارت کنیم که آیا آنها حاضر به کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم در خاک خود و محدود کردن برنامه موشکی شان هستند یا خیر. سرعت مذاکرات و رفتار ایران در آن، به ویژه اینکه آیا آنها با نظارت بسته و اعلام نشده آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت میکنند یا خیر، از موضوعات بسیار مهمی است که میزان دستیابی جنگ به اهدافش را تعیین میکند».
با توجه به اطمینان نداشتن و تردید مداوم رژیم صهیونیستی درباره سرنوشت جنگ، صرف نظر از آنچه نتانیاهو در داخل برای بهکارگیری در رقابت های انتخاباتی آینده تبلیغ میکند، برخی تحلیلگران صهیونیست معتقدند، «تلآویو باید برای دور جدیدی از جنگ آماده شود، زیرا اگر ایران حاضر به کنار گذاشتن برنامههای هستهای و موشکی خود نباشد، رژیم صهیونیستی مجبور خواهد شد در نحوه عملکردش تجدیدنظر کند. هر دو فرآیند (ارزیابی خسارت ها و مذاکره برای توافق هستهای جدید) حدود 6 ماه طول خواهد کشید. اگر نتیجه از دیدگاه رژیم صهیونیستی رضایتبخش نباشد، لازم است برای دور دیگری از جنگ، شاید با هماهنگی آمریکا آماده شود».
همه در حال ارزیابی خسارت ها و تعیین دستاوردهای جنگ ایران و رژیم صهیونیستی هستند. آنچه مسلم است، اینکه با وجود غافلگیری اولیه در جنگ، ملت ایران پیروز میدان شدند، نظام جمهوری اسلامی پابرجا باقی ماند و ارادهاش برای ادامه مقابله با تجاوز باقی است.