تجاوز اسرائیل به قنیطره در سایه سکوت رژیم جولانی وزیر خارجه پاکستان: اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم فؤاد حسین پیشنهاد نشست مشترک شورای همکاری خلیج فارس، عراق و ایران را مطرح کرد پیش‌نویس نشست دوحه: روند عادی‌سازی با حمله به قطر مورد تهدید قرار گرفته است دیدار وزرای خارجه ایران و لبنان/ رایزنی درباره روابط دو جانبه و اقدام فوری جامعه جهانی برای توقف جنایات اسرائیل ادعای رسانه عبری: ترکیه نگران وقوع عملیات موساد است هشدار ترکیه: اسرائیل به دنبال کشاندن منطقه به یک فاجعه نظامی است رایزنی عراقچی با همتایان پاکستانی، سومالیایی، مصری و عراقی در قطر اسلامی: وضع قانون ممنوعیت حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای ضروری است الشمری: همکاری ایران و عراق منجر به بازداشت قاچاقچیان خطرناک مواد مخدر شد جزئیات دیدار وزیران خارجه ایران و قطر در دوحه اتحادیه عرب: تجاوز اسرائیل به قطر ناشی از ترس، خیانت و حماقت است رئیس سازمان انرژی اتمی وارد وین شد هشدار شدید اللحن نخست وزیر پاکستان به طالبان ونزوئلا: کشتی جنگی آمریکا به کشتی ماهیگیری ما حمله کرد
یادداشت بسام روبین، کارشناس نظامی اردن؛

آمریکا، مسئول اصلی شکست مذاکرات

هر بار که طرف‌های درگیر به راه‌حل نزدیک می‌شوند، واشنگتن مداخله می‌کند یا با شروط ناممکن، تحریم‌های ناگهانی یا حتی حمایت پنهان از یکی از طرف‌ها باعث اختلال در روند مذاکرات و از بین بردن هرگونه فرصتی برای دستیابی به توافق می‌شود.
بسام روبین؛ کارشناس نظامی اردن
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 31
کد خبر: ۲۸۴۹۳۲

آمریکا، مسئول اصلی شکست مذاکرات

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در جهانی که اصول ناپدید و اخلاق در پشت پرده منافع پنهان می‌شود، آمریکا در قامت قدرتی رخ می نماید که به دنبال ثبات نیست، بلکه هرج و مرج ایجاد می‌کند تا جهان را در چنگال خود نگه دارد. مذاکرات شکست خورده، بحران‌های بی‌پایان و جنگ‌های پشت سر هم تنها حلقه‌ای از زنجیره طولانی سیاست‌های آمریکایی مبتنی بر اصل هرج و مرج خلاق هستند؛ نظریه‌ای که واشنگتن به عنوان بهانه‌ای برای دستیابی به هژمونی جهانی خود از آن استفاده کرده است.

حقیقت انکارناپذیر آشکار می‌شود و آن، اینکه آمریکا خواهان راه‌حل‌های واقعی نیست، زیرا راه‌حل‌ها به معنای پایان هژمونی هستند

نکته عجیب اینکه آمریکا همیشه ادعا می‌کند حامی صلح و میانجی صادق در مناقشات بین‌المللی است، اما واقعیت کاملاً برعکس آن را نشان می‌دهد. هر بار که طرف‌های درگیر به راه‌حل نزدیک می‌شوند، واشنگتن مداخله می‌کند یا با شروط ناممکن، تحریم‌های ناگهانی یا حتی حمایت پنهان از یکی از طرف ها باعث اختلال در روند مذاکرات و از بین بردن هرگونه فرصتی برای دستیابی به توافق می‌شود. این تصادفی نیست، بلکه سیاست ساختاری با هدف حفظ بی‌ثباتی منطقه و جهان است، زیرا هرج و مرج محیط ایده‌آلی برای دستیابی به منافع آمریکاست.

در جنگ ظالمانه علیه غزه، فضای سیاسی در حال تغییر و واشنگتن سال‌هاست بازی دوگانه‌ای را پیش گرفته است. در حالی که شعار صلح سر می‌دهد، همچنان از اشغالگری حمایت می‌کند و به آن سلاح و پوشش سیاسی می‌دهد، که این موضوع هرگونه مذاکره جدی را به نمایشی مضحک تبدیل کرده است.

فراموش نکنیم در افغانستان چه اتفاقی افتاد، آن نمایش غم‌انگیز که دو دهه به طول انجامید و پس از 20 سال حضور نظامی و مذاکرات واهی، نظام وفادار به واشنگتن در مدت چند ساعت فروپاشید و شکست آمریکا آشکار شد، زیرا تمام مذاکرات تلاشی جز برای خرید زمان و توجیه حضور نظامی شکست‌خورده‌اش نبود.

اینجا حقیقت انکارناپذیر آشکار می‌شود و آن، اینکه آمریکا خواهان راه‌حل‌های واقعی نیست، زیرا راه‌حل‌ها به معنای پایان هژمونی هستند. کشورهای باثبات به قیمومیت آمریکا، پایگاه‌های نظامی و خرید سلاح از آنها نیاز ندارند. بنابراین، واشنگتن ترجیح می‌دهد درگیری‌ها را در شعله‌های آرام نگه دارد، زیرا هر لحظه امکان دارد شعله‌ور شوند و این موضوع ادامه نفوذش را تضمین می‌کند.

سؤال مهم اینجاست، چه زمانی مردم و دولت‌ها متوجه خواهند شد آمریکا میانجی صادقی نیست؟ بلکه طرف کلیدی در ایجاد بحران‌هاست. چه زمانی جهان متوجه خواهد شد مسیر صلح واقعی با مخالفت با هژمونی آمریکا و جست وجوی شرکای واقعی که به عدالت و ثبات اعتقاد دارند، آغاز می‌شود؟ 

ملت‌ها تا چه زمانی به واشنگتن اعتماد خواهند کرد، واشنگتنی که جهان را از بحرانی به بحران دیگر سوق می‌دهد؟ غرب آسیا را در آتش نزاع و جنگ نگه می‌دارد، اقتصادها را نابود می‌کند، مردم را گرسنه نگه می‌دارد و منابع منطقه را تصرف می‌کند تا همچنان ضعیف و فقیر بماند و رژیم صهیونیستی، دشمن تاریخی اعراب و مسلمانان بر منطقه تسلط داشته باشد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار