نشست آنکارا؛ کنفرانس یالتای جنگ سوریه-راهبرد معاصر

نشست آنکارا؛ کنفرانس یالتای جنگ سوریه

سران سه کشور اصلی تاثیر گذار در جنگ سوریه اینبار در آنکارا گرد هم آمدند تا نقشه راه آینده این دولت را در دوره پسا غوطه شرقی و پسا عفرین نمایان سازند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۹ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۷ - 2018 April 05
کد خبر: ۲۹۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ نشست سه جانبه روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه در آنکارا، به لحاظ منطقه ای و بین المللی دارای پیام های بسیار مهمی بود که افق های ایجاد نظم امنیتی منطقه ای جدیدی با حضور گسترده تر روسیه و کمرنگ تر امریکا را ترسیم کرد. اگر چه جزئیات این نشست همچون نشست سوچی پوشیده مانده ولی با توجه به تحولات اخیر کشور سوریه شامل سقوط عفرین به دست نیروهای ترک و آزادسازی غوطه شرقی، اظهارات مقامات سه کشور و اختلافات این سه با دولت امریکا در عرصه سوریه می توان تا شکلی مبهم به گمانه زنی پیرامون بروندادهای این نشست پرداخت. پیش از پرداختن به توافقات صورت گرفته در پشت پرده پیرامون سوریه، نیاز است تا توافقات علنی انجام شده را مورد بررسی قرار دهیم از همین رو، ابتدا به سخنان روسای جمهور مسکو، آنکارا و تهران در جمع خبرنگاران می پردازیم و سپس مباحث احتمالی مورد مذاکره را معرفی می نماییم.


ابعاد آشکار نشست آنکارا

تاکید بر آستانه و نه ژنو: پوتین و روحانی هر دو در نشست خبری مشترک، بر اهمیت روند "آستانه" و نه "ژنو" تاکید داشتند. حل معضل سوریه از طریق فرایند آستانه تا حد زیادی، "غیر غربی" تر از ژنو است. به عبارت روشن تر، اگر فرایند سیاسی مدنظر در سوریه بخواهد بر طبق مذاکرات ژنو حل شود، نقش قدرت های غربی همچون امریکا و اتحادیه اروپا در آینده سوریه بسیار پر رنگ تر خواهد بود و دولت فعلی دمشق شانسی برای باقی ماندن در قدرت نخواهد داشت. اما حل سیاسی بحران سوریه از طریق مذاکرات آستانه، زمینه ساز حضور دولت فعلی دمشق در انتخابات خواهد بود و دست غربی ها را در آینده سوریه تا حد زیادی کوتاه خواهد کرد. بنابراین می توان گفت که از این لحاظ، نشست آنکارا تا حدودی منافع محور مقاومت را لحاظ داشته است. البته عدم اشاره اردوغان به فرایند آستانه خود قابل تامل است. هرچند که نمی توان به قطعیت گفت که عدم اشاره به آستانه در سخنان اردوغان عمدی بوده ولی در هر حال می توان به یقین گفت که ترکیه به ناچار به آستانه رضایت داده و در صورت نبود اختلاف با غرب و عدم جدیت روسیه، مطمئنا به ژنو تمایل پیدا می کرد.


تاکید بر حفظ یکپارچگی سرزمینی سوریه: اردوغان و روحانی بر لزوم حفظ انسجام سرزمینی سوریه تاکید ورزیدند. چنین تاکیدی احتمالا به معنای لزوم حفظ دولت مرکزی قدرتمند در سوریه است که هر گونه فدرالیسم کردی را نفی می کند. در این میان دو نکته قابل توجه است: اول آن که در بیانات پوتین تاکید بر ثبات وجود داشت ولی همچون اردوغان و روحانی، اشاره ای به یکپارچگی سرزمینی سوریه به عمل نیاورد. آن چه که بیش از هر چیز یکپارچگی سرزمینی سوریه را به مخاطره انداخته، تجزیه طلبی کردی است که در مقطع کنونی خود را در قالب "فدرالیته گرایی" نمایان ساخته است. روسیه چه در عراق و چه در سوریه نشان داده که جدیت لازم را برای سد تجزیه طلبی کردی ندارد. به عنوان مثال، در پرونده برگزاری رفراندوم جدایی اقلیم کردستان، مسکو هیچ موضع قاطعی در مخالفت با بارزانی نگرفت و حتی بر خلاف نظر بغداد، راسا با اربیل برای استخراج و صادرات نفت وارد مذاکره شد. در خصوص کردهای سوری هم، روسیه با وجود مخالفت های صریح ترکیه و بی تفاوتی نسبی ایران، دائما از لزوم مذاکره با آن ها سخن می گوید. در آخرین مورد، پوتین شخصا خواستار حضور کردها در مذاکرات آینده سوریه شد. لازم به ذکر است موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال کردهای سوری نه حذف آن ها بلکه مذاکره با آن ها در قالب هیئت معارضان است. به بیان روشن تر، ایران خواهان مذاکره با گروه هایی تجزیه طلب کرد نیست بلکه خواهان به رسمیت شناخته شدن کردها به عنوان شهروندان سوری است و در همین چارچوب خواسته های آن ها را می پذیرد. در مجموع به نظر می رسد که در آینده نزدیک، ایران و ترکیه روند تجزیه طلبی کردهای سوری را سد کنند و روسیه هم به علت نزدیکی کردها به امریکا، مشکل خاصی در قبال مخالفت های تهران و آنکارا به عمل نیاورد.


نکته دوم در رابطه با بحث یکپارچگی سرزمینی سوریه در نشست آنکارا، تفاوت سیاست های اعمالی و اعلامی اردوغان است. دولت ترکیه مناطقی همچون عفرین را که از دست گروه های کرد یا داعش آزاد کرده به نیروهای ارتش آزاد سپرده است. ارتش آزاد هر چند به لحاظ قومیتی زمینه ساز تجزیه سوریه نخواهد بود ولی پشتیبانی های اردوغان از آن برای کنترل بخشی از اراضی سوریه، باعث ایجاد نوعی موازی کاری سیاسی می شود. در واقع دولتی تحت الحمایه ترکیه در سوریه در کنار دولت مرکزی ایفای نقش می کند.


بستن درها به روی امریکا و فرانسه: اصولا هدایت جریان بحران سوریه از سوی دولت های سه گانه، به معنای نادیده گرفتن امریکاست؛ سوای این، مسیری که جنگ سوریه در سایه نظرات آنکارا، تهران و مسکو می پیماید، به هیچ عنوان مطلوب واشنگتن نیست در نتیجه نشست هایی از این دست، به معنای به حاشیه رانده شدن کاخ سفید در معادلات غرب آسیاست. در خصوص فرانسه هم باید متذکر شد که بنا به نقل وزارت خارجه ترکیه، ماکرون درخواست حضور در نشست آنکارا را داشته که با وتوی تهران مواجه شده و در نتیجه نتوانست آن طور که مایل بود، در بحران تعیین کننده سوریه نقش ایفا کند. نباید غافل شد که درخواست ماکرون برای حضور در نشست آنکارا در واقع مهر تائیدی بر قدرت برتر روندهای غیر غربی در جنگ سوریه است.


بعد پنهان نشست آنکارا

مذاکره در رابطه با دوره پسا غوطه شرقی و عفرین: اکنون روشن شده که عملیات عفرین و غوطه شرقی یکی از محور های مذاکرات سوچی بوده است. این که به چه شیوه ای میان دولت ها در خصوص عفرین و غوطه توافق حاصل شد، همچنان در پرده ای از ابهام است ولی به احتمال زیاد بده بستان هایی در کار بوده است. بر این اساس، مذاکرات آنکارا در دوره پسا عفرین و غوطه انجام شده و مسلما مباحث مربوط به استقرار ثبات در این نواحی مورد بررسی قرار گرفته است. از این جهت می توان نشست آنکارا را مشابه نشست یالتا در اواخر جنگ جهانی دوم دانست که سرنوشت مناطق آزاد شده از دست آلمان ها در دوره پسا جنگ مورد بحث قرار گرفت. البته پایان جنگ سوریه به مراتب پیچیده تر از جنگ جهانی دوم است و نمی توان انتظار داشت با یک نشست سرنوشت دوره پساداعش به پایان برسد.


نقطه بعدی که نیروهای ترک یا سوری وارد می شوند کجاست؟

هرچند پرونده داعش تقریبا به طور کامل در سوریه بسته شده ولی پرونده کردها در شرق و جبهه النصره در ادلب همچنان باز است. بنابراین، این دو پرونده گام بعدی است که احتمالا در مورد سرنوشت آن ها تا دوره بعدی نشست ها توافق به عمل آمده است. اینک باید منتظر بود که یکی از شهرهای کردنشین یا استان ادلب در تمرکز رسانه ها قرار گیرند.


ایران؛ نماینده سوری نشست آنکارا

تشبیه نشست آنکارا به کنفرانس یالتا نباید ما را به این جمع بندی برساند که جمهوری اسلامی ایران همچون بریتانیا، شوروی و یا امریکا بدون در نظر گرفتن سرنوشت کشورها، به تعیین سرنوشت آن ها دست زده است. مواضع جمهوری اسلامی ایران در هماهنگی کامل با دولت دمشق بوده است. البته به طور کلی، مواضع سیاست خارجی تهران همخوانی بسیاری با دمشق داشته به نحوی که حتی پیش از سال 2011، بیشتر تحلیلگران، دولت سوریه را متحد عربی ایران محسوب می کردند. بنابراین می توان گفت که ایران مدافع منافع مردم سوریه در نشست آنکارا بوده و اولویت های بشار اسد هم مد نظر قرار داده شده است.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده