به گزارش «راهبرد معاصر»؛ کمتر از 100 ساعت مانده به اهدای جایزه صلح نوبل، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «سوشیال تروث» از توقف جنگ دوساله در نوار غزه و تبادل اسیران صهیونیستی - فلسطینی خبر داد. براساس توافق انجام شده میان طرفهای مذاکره، جنگ غزه از ساعت 12 روز پنج شنبه متوقف میشود و سپس قرار است روزهای یکشنبه و دوشنبه اسیران صهیونیست زنده و مرده تحویل تلآویو شوند.
اداره غزه برای سه الی پنج سال به سازوکار بین المللی واگذار و سپس قدرت به تشکیلات اصلاح شده فلسطینی تحویل داده خواهد شد
براساس بیانیه صادر شده از سوی کاخ سفید، ظاهراً قرار است ترامپ برای سخنرانی در کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) راهی سرزمینهای اشغالی شود. پس از اعلام رسمی خبر توقف جنگ در جغرافیای فلسطین اشغالی، بسیاری از ناظران بیرونی و نیروهای درگیر مناقشه غزه بیمها و امیدهای خود را درباره بازگشت سایه جنگ به منطقه اعلام کردند.
گروهی معتقدند، در شرایط کنونی چشم انداز روشنی برای دستیابی به صلح ایجاد شده است و این اقدام میتواند مقدمهای برای پایان جنگ در سراسر منطقه غرب آسیا باشد. گروهی دیگر با رد این ادعا معتقدند، در شرایط کنونی رژیم صهیونیستی و حماس تنها با اصل توقف جنگ و تبادل اسیران موافقت کردند، اما آنچه سبب میشود تا این جنگ به صورت پایدار «منجمد» شود، پاسخ قطعی به دو سؤال درباره خلع سلاح حماس و آینده اداره غزه است.
در مقام مقایسه، طرح 20 مادهای ترامپ برای مردم غزه دارای نقاط قوت و ضعفی است که میتواند در آینده نزدیک سرمنشاء اختلافات و مناقشات جدید در باریکه غزه باشد. به عنوان نمونه، پاسخ روشن ندادن به شیوه اداره غزه سبب میشود نیروهای فلسطینی با نگرانی تحرکات آمریکا و رژیم صهیونیستی را دنبال کنند و نگران فلسطینی زدایی از این منطقه باشند.
با افشای بخشی از طرح تونی بلر، نخست وزیر اسبق انگلیس، اداره غزه برای سه الی پنج سال به سازوکار بین المللی واگذار و سپس قدرت به تشکیلات اصلاح شده فلسطینی تحویل داده خواهد شد. پیشتر راستگرایان صهیونیست مانند ایتامار بن گویر وزیر امنیت داخلی و بتصلائیل اسموطریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی خواستار اشغال کامل، آغاز شهرک سازی، کوچ اجباری ساکنان محلی و به دست گرفتن اداره غزه شده بودند.
حال به نظر میآید پایداری افسانهای محور مقاومت و در عین حال موج گسترده مخالفتها از سوی جامعه بشری سبب شده است تا کفه ترازو به نفع طرف فلسطینی سنگینی کند و نخست وزیر منزوی رژیم صهیونیستی تن به پایان جنگ در غزه دهد.
ابهام جدی دیگر درباره طرح 20 مادهای ترامپ را میتوان در امکان سنجی اجرا شدن یا نشدن طرح خلع سلاح حماس در نوار غزه مشاهده کرد. براساس نص صریح متن آتشبس، نیروهای جنبش حماس تنها زمانی مشمول قاعده عفو خواهد شد که پس از آزادی اسیران، وارد فرآیند خلع سلاح شوند و سپس اعلام کنند دیگر قصدی برای مبارزه با رژیم اشغالگر قدس ندارد.
نکته کلیدی آنکه طرف فلسطینی هنوز این شرط را نپذیرفته است و بعید به نظر میآید حاضر به تسلیم سلاح خود در برابر دشمن متجاوز باشد. برهمین اساس برخی رسانهها اعلام کردند، تام باراک نماینده ویژه آمریکا همانند پرونده لبنان به طرف فلسطینی پیشنهاد داده است تا این گروه صرفاً اقدام به تسلیم تسلیحات سنگین خود به رژيم صهيونيستی کند.
این نقطه اختلاف در کوتاه مدت میتواند بهانهای برای آغاز دور جدید تجاوزات رژیم صهیونیستی در باریکه غزه شود. آنچه اهمیت دارد، همانند پرونده حزب الله، ماشین جنگی رژيم صهيونيستی دیگر دست به لشکرکشی گسترده نمیزند، بلکه بهوسیله حملات روزانه و هدفمند سعی میکند به هدف خود دست یابد. در سوی مقابل، حماس نیز به جای تسلیم کامل سلاح یا بازگشت مجدد سایه جنگ وارد درگیری فرسایشی محدود شود که درنهایت به خلع سلاح کامل این گروه منجر نمیشود.
در کنار بندهای مناقشه برانگیز، برخی مفاد طرح یاد شده دارای امکانهای جدیدی برای طرف فلسطینی است که میتواند در کوتاه مدت و میان مدت سرمنشاء احیای حاکمیت فلسطینی و بازسازی نوار غزه شود. نخستین موضوع حیاتی بازشدن 10 مسیر در نوار غزه برای ورود روزانه 400 کامیون حامل کمکهای بشردوستانه و ماشینهای سنگین برای آواربرداری و بازسازی نوار غزه است.
تام باراک نماینده ویژه آمریکا همانند پرونده لبنان به طرف فلسطینی پیشنهاد داده است تا این گروه صرفاً اقدام به تسلیم تسلیحات سنگین خود به رژيم صهيونيستی کند
دیگر نکته مهم عقب نشینی مرحله به مرحله ارتش صهیونیستی به حاشیه رفتن گزینه کوچ اجباری ساکنان غزه و در عین حال قوت گرفتن امکان احیای حاکمیت فلسطینی در نوار غزه پس از حاکمیت کوتاه دولت تکنوکرات یا تشکیلات خودگردان با نمادی جدید است. وجود بن مایه تفکر اخوانی و اعتقاد به اسلام سیاسی میان ساکنان غزه ایجاب میکند تا در صورت فراهم شدن فرصت جدید برای برگزاری انتخابات در نوار غزه، بار دیگر نیروهای وابسته به حماس و جهاد اسلامی بتوانند سکان اداره امور را به دست بگیرند.
در نهایت با وجود ابهام، مهمترین امتیاز دریافت شده از سوی طرف فلسطینی را میتوان آغاز مذاکرات بر سر تشکیل کشور فلسطین دانست. پس از بیانیه نیویورک و رأی 143 عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تشکیل فلسطین، فرصت مناسبی برای پرداختن به این آرمان تاریخی و در عین حال مهار ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فراهم شده است.
طرح جامع و درعین حال مبهم ترامپ درباره جنگ غزه سبب میشود در روزها و هفتههای آینده زمینه لازم برای لابیگری و فشار بازیگران مختلف جهت تحقق خواستههایشان فراهم شود. به عنوان نمونه، ارتش صهیونیستی سعی خواهد کرد در برداشتی یک طرفه از طرح ترامپ بار دیگر تجاوز و دخالت در امور نوار غزه را به بهانه کنترل امور امنیتی در این باریکه در دستورکار قرار دهد.
همچنین این امکان وجود دارد رژیم صهیونیستی با اعمال فشار بر آمریکا سهم خود را در سازوکار بین المللی اداره غزه افزایش دهد. در سوی مقابل، جنبش حماس نیز میتواند بهوسیله «بازگشت به جامعه» و ورود به امور مدنی، در سایه فعالیت آشکار نداشتن به بازسازی سازمانی- انسانی خود بپردازد.
در مرحله نخست این توافق قرار است 45 درصد سرزمین غزه از دست ارتش صهیونیستی آزاد شود، اما همچنان کنترل شمال، شرق، خان یونس و رفح در دست نیروهای اشغالگر باقی خواهد ماند. افزایش فشار برای خروج نیروهای صهیونیست از 55 درصد باقی مانده از نوار غزه دیگر مأموریت مهمی است که مقاومت، گروههای فلسطینی و حامیان غزه در سراسر جهان دنبال خواهند کرد.