به گزارش «راهبرد معاصر»؛ یکی از مباحث مهمی که در روزها و ماه های اخیر در رسانه های خارجی مورد بررسی قرار گرفته است توانایی استمرار مقاومت انصارالله یمن است. جنبش انصارالله یمن در دهه اخیر به یکی از بازیگران اصلی و تأثیرگذار در معادلات ژئوپلیتیک غرب آسیا تبدیل شده است. تحلیل عمیق منابع و شواهد نشان میدهد انصارالله با تکیه بر ریشههای داخلی، تنوعبخشی به منابع حمایت و همسویی با منافع قدرتهای جهانی، توانایی قابل توجهی برای ادامه مقاومت و مبارزه از خود نشان داده است.
انصارالله در حال توسعه قابلیتهای تولید بومی تسلیحات است
یکی از دلایل اصلی پایداری انصارالله ریشههای عمیق آنها در ساختار اجتماعی و مذهبی یمن است. این جنبش برساخته ایران نیست، بلکه گروهی قبیلهای و زیدی است که در دهه ۱۹۹۰ در شمال یمن در واکنش به فساد، تبعیض و به حاشیه رانده شدن سیاسی شکل گرفت. در واقع می توان گفت، این جنبش دارای بستری اجتماعی و از بطن مطالبه مردمی برخاسته است. این خاستگاه داخلی به انصارالله پایگاه اجتماعی و مشروعیت محلی بخشیده که بقای آن را تضمین میکند.
کنترل آنها بر بخشهای وسیعی از خاک یمن از جمله پایتخت، صنعا و مناطق پرجمعیت به آنها اجازه میدهد از منابع داخلی، مالیات و درآمدهای گمرکی برای تأمین مالی خود بهرهبرداری کنند. این استقلال مالی نسبی، وابستگی آنها به کمکهای خارجی را کاهش میدهد.
علاوه بر این، انصارالله با کنترل بر سواحل راهبردی دریای سرخ، بهویژه تنگه بابالمندب، اهرم فشار ژئوپلیتیکی قدرتمند در اختیار دارند. این تنگه یکی از حیاتیترین مسیرهای تجارت دریایی جهان است و حدود ۱۰ درصد نفت دریایی و ۳۰ درصد ترافیک کانتینری جهان از آن عبور میکند. توانایی تهدید این مسیر تجاری به انصارالله قدرت چانهزنی قابل توجهی در عرصه بینالمللی داده و آنها را به بازیگری تبدیل کرده است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. این موقعیت راهبردی به آنها اجازه میدهد تا منافع خود را دنبال کنند و حتی در صورت کاهش حمایت ها، همچنان بهعنوان نیروی تأثیرگذار باقی بمانند.
اگرچه حمایت های مستشاری جمهوری اسلامی ایران، نقش مهمی در تقویت توان نظامی انصارالله داشته است، اما شواهد نشان میدهد این گروه بهطور فزایندهای در حال متنوعسازی منابع تسلیحاتی خود است. همچنین انصارالله در حال توسعه قابلیتهای تولید بومی تسلیحات است. آنها با مهندسی معکوس و ارتقای فناوریهای موجود، در حال ساخت و مونتاژ پهپادها و موشکهای خود هستند. این تلاش برای خودکفایی، وابستگی آنها به واردات را کاهش داده و به آنها اجازه میدهد تا حتی در شرایط تحریمهای شدید، به عملیات نظامی خود ادامه دهند. این اکوسیستم نظامی-صنعتی در حال رشد، یکی از پایههای اصلی استقلال عمل انصارالله در آینده خواهد بود.
هرگونه سیاستگذاری در قبال یمن باید این واقعیت پیچیده را در نظر بگیرد که انصارالله قدرتی منطقهای با اهداف و منابع مستقل هستند
برخی کشورها دارای منافع راهبردی در حمایت یا همکاری با انصارالله هستند. در رأس این کشورها، چین قرار دارد. برای پکن، حمایت از گروهی که میتواند زنجیرههای تأمین آمریکا و اروپا را در نقطه ای راهبردی مانند بابالمندب مختل کند، ارزش راهبردی بالایی دارد. چین، انصارالله را بهعنوان اهرم فشار علیه رقبای غربی خود میبیند و انتظار میرود به حمایت از آنها بهعنوان نیروی تأثیرگذار در شبهجزیره عربستان ادامه دهد.
روسیه نیز دیگر بازیگری است که به انصارالله نزدیک شده و با هدف به چالش کشیدن نظم جهانی به سرکردگی آمریکا، از هر فرصتی برای تضعیف نفوذ واشنگتن در غرب آسیا استفاده میکند. گزارشهایی مبنی بر ارسال مشاوران نظامی روسی به مناطق تحت کنترل انصارالله و اجازه عبور امن به کشتیهای روسی و چینی از دریای سرخ، نشاندهنده سطح بالایی از هماهنگی و منافع مشترک است.
علاوه بر قدرتهای جهانی، انصارالله در حال ایجاد روابط با بازیگران غیردولتی مانند گروه الشباب در سومالی است تا بتواند به توسعه نفوذ خود فراتر از منطقه بپردازد.
گرچه حمایت مستشاری ایران در رشد و تقویت انصارالله یمن نقشی انکارناپذیر داشته، اما این جنبش در حال تبدیل شدن به بازیگر مستقل و پایدار در منطقه است. ریشههای عمیق داخلی، کنترل بر منابع و سرزمینهای راهبردی، تنوعبخشی به منابع تسلیحاتی و همسویی منافع با قدرتهای جهانی مانند چین و روسیه و نیز توسعه روابط منطقه ای به انصارالله امکان میدهد به بقا و تأثیرگذاری خود ادامه دهند.
بنابراین، هرگونه سیاستگذاری در قبال یمن باید این واقعیت پیچیده را در نظر بگیرد که انصارالله قدرتی منطقهای با اهداف و منابع مستقل هستند.