
به گزارش راهبرد معاصر؛ در شرایطی که نظارت بر پلتفرمهای نمایش خانگی باید دقیقتر از قبل باشد، فیلیمو بار دیگر به محلی برای تولید برنامههای بدون مجوز، با محتوای غیرمتعارف و بیدر و پیکر تبدیل شده است. «گنگ» مصداق واقعی عادیسازی ابتذال و تخریب مرزهای فرهنگی است.
عبور از خطوط قرمز، نه نوآوری فرهنگی
علی ضیا که سالها خود را فرزند تلویزیون معرفی میکرد، پیشتر با برنامه یوتیوبیاش همه پلهای پشت سرش را شکست و حالا با «گنگ» در نقطه مقابل همه هویت چارچوبمندش ایستاده است.
برنامهای که با اجرای آزاد، گفتوگوهای سطحی، فضای مختلط، شوخیهای غیراخلاقی و حضور رپرهایی با محتوای دور از ارزشهای عمومی، عملاً تمام خطوط قرمز فرهنگی، اخلاقی و رسانهای را زیر پا گذاشته است.
«گنگ» نه تنها هیچ هدف فرهنگی ندارد، بلکه تولید آن نشانهای از سقوط محتوایی است؛ سقوطی از قاب تلویزیون تا باتلاق بیقاعدهی فیلیمو.
برنامههایی مانند «گنگ» هشدار جدیاند برای آینده رسانههای داخلی؛ زیرا نشان میدهند که با بیتوجهی مدیریتی، پلتفرمها میتوانند به نسخههای وطنی «بلاگرشو» و «وایرالشو» تبدیل شوند؛ جایی که هر کاری برای دیدهشدن مجاز است و هیچچیزی کنترل نمیشود.
اگر امروز جلوی این روند گرفته نشود، فردا پلتفرمهای دیگر هم به تقلید از فیلیمو، در مسیر مشابه حرکت خواهند کرد و نتیجهاش چیزی جز فروپاشی مرزهای فرهنگی نخواهد بود.
عادیسازی ابتذال با چهرهای تلویزیونی
آنچه این موضوع را خطرناکتر میکند، چهرهی اجراکنندهی آن است: علی ضیا. مجریای که سالها از قاب تلویزیون جمهوری به شهرت رسید، اکنون همان اعتبار را برای عادیسازی رفتارهای غیرعرفی در رسانهی خانگی خرج میکند.
از گفتوگوهای جنجالی در یوتیوب با بازیگران زن و برخی شخصیتهای مهاجرتکرده گرفته تا حالا رسمیت بخشیدن به موسیقیهای بدون چارچوب در شبکه خانگی، ضیا مسیر آشکاری را دنبال میکند: عبور از عرف، اخلاق و نظارت برای دیدهشدن.
این حرکات نه جسارت است و نه نوآوری؛ بلکه مصداق روشن سوءاستفاده از شهرت تلویزیونی برای ابتذالسازی روندهای فرهنگی است.
ضرورت برخورد رسمی و توقف انتشار
وقتی پلتفرمهای داخلی بدون نظارت چنین محتوایی را منتشر میکنند، در واقع پایههای اعتماد رسانهای را متزلزل میسازند.
امروز لازم است نهادهای فرهنگی و رسانهای با جدیت جلوی انتشار برنامههای بدون مجوز و خلاف عرف را بگیرند و نسبت به عملکرد بیضابطه پلتفرمها هشدار بدهند.
نتیجهگیری صریح
«گنگ» هیچ نقطه مثبتی ندارد. نه فرهنگی است، نه آموزشی، نه هنری.
این برنامه تنها برای تحریک مخاطب و جلب توجه طراحی شده، بیآنکه کوچکترین ارزش هنری یا اجتماعی در خود داشته باشد.
اگر رسانه و سیاستگذاری فرهنگی در برابر چنین نمونههایی سکوت کند، مسیر ابتذال بهصورت رسمی در فضای رسانهای ایران نهادینه خواهد شد.
بنابراین باید گفت: علی ضیا با «گنگ»، نه فقط از تلویزیون فاصله گرفت، بلکه از مسئولیت فرهنگی و اخلاقی خود نیز گریخت.
و فیلیمو با انتشار آن، رسماً از چارچوب مجاز رسانهای عبور کرد. وقت آن رسیده است که جلوی این نوع رفتارهای افسارگسیخته رسانهای و نمایش بیدر و پیکر گرفته شود./تسنیم