به گزارش راهبرد معاصر، در روزهایی که مردم منطقه، ملت ایران و تمامی آزادیخواهان جهان در سوگ شهادت سپهد سلیمانی هستند به سراغ آقای رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه رفتهایم تا با او گفتگویی داشته باشیم. وی بر این باور است : آمریکایی ها نمی توانند منافع خود را در ثبات و آرامش کشورهای منطقه تامین کنند. منافع آمریکایی ها در به هم ریختن ثبات و در درگیری و تنش است. وقتی ریشه های ایجاد گروههای تروریستی و درگیری ها بررسی می شود به سرویس های امنیتی آمریکایی و مداخلات دوستان آمریکا می رسیم.
ترامپ به دلیل عدم تعادلی که در رفتار و کردار خود دارد اقدامات این چنینی بسیاری دارد. کم کم این رفتار و وجود افرادی که در اطراف او وجود دارد باعث تصمیمات تندی می شود که می توان گفت طبیعی شده است. وقتی مشاورین ایشان رسما از تروریست ها و جنایتکاران دفاع می کنند و با رژیم صهیونیستی ارتباطی تنگاتنگی دارند، همچنین در جلسات منافقین شرکت می کنند و با کسانی که دستشان به خون مردم ما و مردم عراق آلوده بود هم پیمانی می کنند، طبیعی است که رفتار جنایتکارانه ترامپ جای تعجب نداشته باشد.
این اولین اقدام غیر منطقی و حتی خارج از چهارچوب ترامپ در آمریکا بود که می تواند تبعات زیادی برای او داشته باشد. ایشان رسما تروری کاملا طراحی شده را هدایت کرده و به خاک کشوری ثالث تجاوز کرده است که یکی از بالاترین مقامات نظامی کشوری دیگر را ترور کرد. این مساله می تواند تبعات سنگینی برای او و آمریکا داشته باشد. اقدام تروریستی که به شکل دولتی صورت می گیرد چه با مجوز کنگره باشد و چه بدون مجوز از نظر بین المللی محکوم است و باید رییس جمهور آمریکا به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاههای بین المللی محاکمه شود.
او روی کسی دست گذاشته است که تروریستهای داعش را نابود کرد و اجازه نداد جنایتکاران داعش در سوریه و عراق به اهداف خود برسند. وقتی آمریکا ادعا می کند قصد مبارزه با تروریسم را دارد با چنین خطاهایی دروغ او آشکار می شود. فرمانده عملیات مبارزه با داعش توسط او ترور شده است. بنابراین باید دید پشت صحنه ای که در طراحی های او وجود دارد چیست. تصور ایشان این است که اوضاع داخلی ایران بر اثر فشار تحریم ها به نوعی عدم انسجام تبدیل شده و می تواند کارهایی خارج از عرف انجام بدهد و دست به جنایت بزند و کسی با او مقابله نخواهد کرد.
تحلیل او در مورد حوادث آبان سیگنال های غلطی به او داده است و او با جسارت و گستاخی دست به جنایت می زند. عدم همراهی و اطلاع کنگره نمی تواند مقامات آمریکایی را از عواقب این جنایت مصون بدارد. آنها باید نسبت به این جنایت عکس العمل خوبی نشان بدهند. جامعه بین الملل این جنایت را پیگیری خواهد کرد. در هر صورت جبهه مقاومت عکس العمل مناسبی نشان خواهد داد.
به طور طبیعی دو هدف اصلی در دستور کار است. در کوتاه مدت عکس العملی که به این جنایت نشان می دهند هوشمندانه تعریف خواهد شد و مسئولیت آن توسط افرادی که در تصمیم گیری مشارکت دارند خواهد بود. در درجه اول باید هدف اصلی ما بیرون کردن آمریکایی ها در کوتاه مدت باشد. آمریکا باید از عراق اخراج شود. سفارت و هر گونه دفاتر آمریکایی ها در منطقه با مشکل روبرو خواهد شد. البته بعید می دانم آمریکا بتواند به راحتی در منطقه تردد داشته باشد. مردم منطقه آنها را جنایتکار می دانند و حتما واکنش نشان خواهند داد.
جبهه مقاومت می تواند هدف گذاری های موردی در منطقه داشته باشد. اما به عنوان کار بلند مدت با وجود سابقه مداخله ۱۰۰ ساله آمریکا در کار ملت ما و با وجود ۴۰ سال دشمنی آمریکایی ها مشخص می شود این دشمنیها رویه ای طولانی مدت دارد و با این جنایت تمام نمیشود. برای مقابله با آمریکا و جلوگیری از سیاستهای آنها باید برنامه ای بلندمدت داشته باشیم. آمریکا سعی می کند با فشار بر مردم و با تحریم ها در داخل کشور از هم گسیختگی ایجاد کنند. برای مقابله ریشه ای با آمریکا باید زیرساختهای کشور را به سمتی ببریم که آمریکا بهانه ای برای تاثیر گذاری دشمنی خود نداشته باشد. برای مقاوم سازی کشور همانقدر که در ابعاد دفاعی توانمند شده ایم و توطئه ها و طراحی های آنها را خنثی کردیم در سایر بخش ها از جمله بخش اقتصادی و مدیریت داخلی نیز به نقطه ای برسیم که مردم با تمام توان خود پشت کشور بایستند.
برای جنگ تمام عیار با آمریکا باید در همه ابعاد قدرتمند بود و اقتدار داشت. مشارکت مردم در صحنه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور آمریکا را خلع سلاح می کند. و کشوری تاثیر گذار ایجاد می کند. باید پاسخ این اقدام جنایتکارانه در کوتاه مدت به بهترین شکل داده شود و باید برنامه ریزی کشور به سمتی باشد که اجازه فشار و تاثیر گذاری به آمریکا داده نشود.
آمریکایی ها نمی توانند منافع خود را در ثبات و آرامش کشورهای منطقه تامین کنند. منافع آمریکایی ها در به هم ریختن ثبات و در درگیری و تنش است. وقتی ریشه های ایجاد گروههای تروریستی و درگیری ها بررسی می شود به سرویس های امنیتی آمریکایی و مداخلات دوستان آمریکا می رسیم. اقداماتی که در لبنان و عراق انجام شد و بعدها سعی شد در ایران پیگیری و اجرا شود در راستای به هم ریختن کشورهایی بود که در جبهه مقاومت قرار دارد. ولی نتوانستند آن برنامه را به ثمر برسانند. ترامپ و دوستانش وعده سرنگونی نظام را در سال ۹۸ دادند و با درگیری هایی که در داخل بوجود آمد و برنامه ریزی غلط مسئولین دولتی در طرح افزایش قیمت بنزین نارضایتی ها را به حدی رساند که آمریکا فکر کرد می تواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد. ولی این اقدام جدای از همه طراحی ها بود و می تواند جزو سیاست های کلی آمریکایی ها باشد. این جنایت ورود به حریم هایی است که خطوط قرمز را رد می کند و مستقیما درگیر شدن با جمهوری اسلامی ایران و ورود به تروریسم دولتی است که قضیه را کاملا عوض می کند. مردم منطقه، آمریکا را با این رفتار نمیپذیرند. آمریکا باید تبعات کارهای سنگین خود را بپذیرد.