به گزارش راهبرد معاصر؛ درباره ارسلان مطهری نیاز به کنکاش آن چنانی نیست. او را میشناسیم. مطهری بازیکنی است که قابلیت بازی در پستهای وینگر را هم دارد و از شم گلزنی نسبتاً مطلوبی بهره میبرد. این بازیکن که همواره خود را دلباخته استقلال معرفی میکرد حالا به همان تیمی ملحق شده که شاید سالها آرزوی پوشیدن پیراهنش را داشت. استقلال البته به بازیکنانی نیاز دارد که در میدان بازی قابلیتهای خود را به رخ بکشند وگرنه استقلالیتر از امین منوچهری در سالهای اخیر ندیدیم. مهاجمی که هرگز در ترکیب این تیم موفق نبود. به هر حال ارسلان اکنون در گروه مهاجمان جدید استقلال است و باید او را در کنار ایبینی دو بازیکن تازهوارد به ترکیب آبیها خطاب کنیم.
ایبینی نیز در سالهای اخیر عملکرد چندان درخشانی نداشته است. به طور کلی او در تمام لیگهایی که به میدان رفته 193 بار حضور در ترکیب تیمهای خود را به ثبت رسانده که در این تعداد بازی فقط 35 گل به ثمر رسانده است. آمار چندان امیدوارکنندهای از این بازیکن نیجریهای-استرالیایی به یادگار نمانده اما به هر شکل باید به حضور او در ترکیب استقلال امیدوار بود و اینطور به ماجرا نگریست که جذب این بازیکنان دستکم میتواند انگیزه دیگر بازیکنان را به نقطه اوج برساند. به خصوص دیاباته که جزو مردان کلیدی استقلال در نیم فصل اول به حساب میآمد و حالا با آمدن ایبینی احتمالاً انگیزههای متفاوتی را برای گلزنیهای بیشتر خواهد یافت تا جایگاهش در خط حمله را از دست ندهد. در کنار این 3 بازیکن که شانس زیادی برای بازی در خطوط هجومی دارند باید مهدی قائدی و مرتضی تبریزی را هم قرار داد. تکلیف قائدی که روشن است. او به احتمال فراوان در نیم فصل دوم هم یکی از ارکان هجومی استقلال خواهد بود و در کنار دیاباته قرار خواهد گرفت. اگر قائدی به مانند نیم فصل اول در فرم بدنی مطلوب قرار داشته باشد، راهی برای مجیدی وجود ندارد جز اینکه همچنان به این بازیکن ریز نقش و تکنیکی میدان دهد. اما پرسشی که شاید خود مجیدی هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکند این است که با این حجم از مهاجمان که در نیم فصل دوم در ترکیب استقلال قرار دارند چگونه 11 مرد اصلی تیمش را برگزیند. شاید اگر تبریزی از استقلال جدا میشد انتخاب بازیکنان اصلی برای سرمربی آبیها قدری آسانتر بود اما برخلاف اخباری که در آخرین ساعات روز گذشته منتشر شد، تبریزی در استقلال ماند تا دایره مهاجمان استقلال 5 ضلعی شود.
این وضعیت در حالی در استقلال نیم فصل دوم حاکم شده که انتظار بود با توجه به کاستیهایی که در بخشهای دفاعی استقلال دیده میشود، خطوط دفاعی تقویت شود اما تمرکز یارگیران باشگاه استقلال بیشتر روی خطوط هجومی بود. حتی قرار است یک بازیکن خارجی دیگر که در پستهای هجومی بازی میکند به استقلال ملحق شود. این سیاستگذاری ممکن است در میانههای راه برای استقلال گران تمام شود چرا که در بازیهای حساس و سرنوشتساز آسیایی بیشتر از بازیهای لیگ داخلی لزوم برخورداری از یک خط دفاع منسجم و کمنقص احساس میشود. در بازیهای هفتههای پایانی نیم فصل اول به وضوح دیده شد که روزبه چشمی و عارف غلامی در شرایط سخت هرگز مدافعان بیاشتباهی نیستند. البته درباره چشمی باید این واقعیت را پذیرفت که پست تخصصی این بازیکن در قلب دفاع نیست و باید در پست هافبک دفاعی به میدان برود اما مربیان استقلال غالباً به استفاده از چشمی در پست دفاع تمایل نشان میدهند که این حربه چندان هم با موفقیت همراه نبوده است. حربهای که نشان میدهد هرازگاهی باید تغییراتی در خط دفاع انجام شود تا شاید انگیزه به ساقهای دیگر بازیکنان بازگردد که این کار باید با استفاده از مدافعان تخصصی انجام شود که متأسفانه دست مربیان استقلال برای بهرهبرداری از چنین بازیکنانی باز نیست و اکنون که خبر میرسد سیاوش یزدانی نیز بازی با الکویت را در مرحله اول پلیآف از دست داده این نگرانی بیشتر هم میشود.
به هر حال استقلال با رویکردی که دیدیم گام به نیم فصل دوم گذاشته است. رویکردی که بیشتر تکیه زده بر بازیکنان هجومی و خط حملهای که شاید نیازی به تقویت نداشت و گلزنیهای دیاباته و قائدی کفایت میکرد تا به خطوط دیگر رسیدگی شود.