چرا شهادت سپهبد سلیمانی یوم الله است؟-راهبرد معاصر
رئیس‌جمهور عازم قاهره شد رئیس‌جمهور فردا به مصر می‌رود تاجگردون: ۱۱ میلیارد دلار برای کالا‌های اساسی تخصیص یافت  بودجه ۱۴۰۴ به شورای نگهبان ارسال شد استاندار تهران: تعطیلی‌ها روزانه اعلام می‌شوند ربیعی: رئیس‌جمهور قانون حجاب و عفاف را در دستورکار شورای امنیت ملی قرار داد وکیل پرونده «کنسرت فرضی»: بازداشت پرستو احمدی در مازندران سخنگوی دولت: افزایش دو یا سه برابری بودجه نیرو‌های مسلح صحّت ندارد امام جمعه موقت تهران: هدف رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است / جامعه جهانی برای توقف این رژیم به پا خیزد  واکنش صمصامی به گران سازی نرخ ارز؛ وزیر اقتصاد استیضاح شود + عکس اطلاعیه سپاه: شبکه ضد امنیت ملی در قزوین متلاشی شد بیانیه سپاه / آغاز دورانی نوین از پروسه شکست دشمنان امت اسلامی و غلبه جبهه مقاومت بر توطئه ترکیبی جبهه باطل سخنگوی دولت: اغلب بنزین تولیدی کشور مطابق با استانداردهای یورو ۴ است ابراهیم‌پور: مطالبات معلمان بازنشسته نیمه دوم ۱۴۰۰ در سال آینده پرداخت می‌شود آملی لاریجانی: در مجمع با شفافیت مخالف نیستیم، اشکال ما مساله خروج مجلس از حدود اختیارات خود بود
دست خدا در شکستن هیمنه آمریکا پیدا بود؛

چرا شهادت سپهبد سلیمانی یوم الله است؟

تبدیل شهادت شهید سپهبد سلیمانی از یک مصیبت به یک حماسه‌ جریان‌ساز، پاداشی است که خدای متعال به پاس مجاهدت‌های مخلصانه‌اش به وی هدیه کرده است. در تبیین مدل مواجهه‌ی آتی انقلاب اسلامی و جریان کفر و الحاد باید به این نکته توجه نمود که خداوند از این «یوم الله» ها زیاد در آستینش دارد واز هر کدام بسته به ظرفیت ما و مشیت‌اش، رونمایی خواهد کرد.
میلاد خدائی؛ دبیر سرویس سیاسی
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۵ - ۲۸ دی ۱۳۹۸ - 2020 January 18
کد خبر: ۳۳۷۹۷

چرا شهادت شهید سپهبد سلیمانی یوم الله است؟

 

به گزارش راهبرد معاصر، رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه روز گذشته فرمودند:

«یک آیه پر مضمون مثل آیات دیگر در سوره ابراهیم است، که بحث امروز من درباره همین سوره است. موسی پیامبر عظیم الشان الهی مامور است که ایام الله را یاد مردم بیاورد، ایام الله آیه و نشانه و دلیل راه هستند، برای کسانی که صبار هستند و شکورند، معنی صبار استقامت و صبر است. در آیه بعدی میفرماید حضرت موسی به این دستور عمل کرده است. در آیه بعدی نتیجه کلی از این مطالب می‌فرمایند که اگر کفران نعمت کردید و وظایف شکر را به جای نیاوردید عذاب الهی است و مشکلات زیادی پیش خواهد آمد».

«دو هفته‌ای که بر ما گذشت دو هفته استثنایی بود، ماجرا‌های تلخ و شیرین، حوادث درس آموز برای ملت ایران پیش آمد، یوم الله یعنی روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند. آن روزی که ده‌ها میلیون در ایران در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابان‌ها آمدند و بزرگترین تجمع جهان ر شکل دادند یکی از ایام الله است. آن روزی هم که موشک‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایام‌الله است. در دو هفته گذشته در مقابل چشمان ما ملت ایران مشاهده کردید، این روزهای نقطه عطف تاریخ هستند، روزهای عادی نیستند. اینی که یک نیرو و ملتی، این قدرت را دارد، این توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، این نشان‌دهنده دست قدرت الهی است؛ پس آن روز جزء ایام الله است.

حضور ده‌ها میلیون مردم ایران، صدهزار نفر در عراق و دیگر کشورها به پاس خون فرمانده سپاه قدس در خیابان و تشکیل بزرگترین بدرقه جهان، جزء ایام الله است.

من عرض می‌کنم ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی این جمعیت بی نظیر را کدام دست قدرتی آورد؟ این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی می‌توانست یک چنین معجزه‌ای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ کسانی که دست قدرت خدا را می‌توانند در این حوادث ببینند و تعبیر‌های مادی در این مسائل می‌کنند عقب می‌مانند».

 

تاملی درباره کلید واژه جدید رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب در دو سخنرانی اخیرشان بعد از «یوم الله قیامت مردم» و «شلیک به حیثیت آمریکا»، در مرحله «چه باید کرد» فرمودند: «باید قوی شویم».

این نکته، تعبیر جدیدی نیست اما یک تاکید مجدد در ماموریت‌هاست. گوئی زمانه، زمانه جدی‌تر این مطالبه و ارتقای قدرت مقاومت است. مقاومت در موضع واکنش است و قوی شدن یک کنش فعال می‌طلبد. هرچند در بطن مقاومت نیز قوی شدن وجود دارد اما این‌بار رهبر معظم انقلاب اصل «قوت» در دل مقاومت را از اجمال خارج و برجسته ساختند. ایشان «قوی شویم» را بارها صریحا و مضمونا فرموده‌اند، اما تاکید این روزهایشان بدون رمز و راز نیست. سوال اینست که نسبت این تاکید مجدد با «ایام الله» چیست؟

این تاکید مجدد، ناشی از یک ارتقای داخلی است که می تواند شنیدن این ماموریت و حرکت بر آن را محسوس‌تر سازد.

یوم الله اول، محشر مردم بود. فرمودند: «اشتباه نکنید. این حضور مردم یعنی بیعت مجدد با مکتب امام. حضور خروشان مردم، باطنی دارد و آن نیز انقلابی بودن و انقلابی ماندن است».

یوم الله دوم، شلیک به حیثیت و ابهت و هیبت استکبار است. رهبرانقلاب ریشه این یوم الله را نیز در یوم الله اول می‌دانند. فرمودند: «درخواست انتقام مردم، سوخت اصلی این موشک ها بود».

 

چرا شهادت شهید سپهبد سلیمانی یوم الله است؟

 

تجلی «دست خدا» در تحقق «یوم الله»

رهبر معظم انقلاب از روز تشییع پیکر شهید سپهبد سلیمانی و روزی که در آن سیلی موشکی سپاه پاسداران در گوش تروریست‌های آمریکایی نواخته شد، با عنوان «یوم الله» نام بردند. ایام الله از جمله روزهای مبارکی هستند که به تعبیر علامه طباطبایی(ره) قدرت و حقانیت خدا در آن روز تجلی پیدا می کند. البته تمامی روزهای سال متعلق به خدا هستند، اما چون در این روزها قدرت خدا بیشتر نمود پیدا کرده به این عنوان نام‌گذاری شده‌اند. روزهایی مانند عید غدیر، عید فطر، عید مبعث و یا اتفاقات معاصر مانند 22 بهمن که به گفته امام خمینی(ره) روز تجلی قدرت خدا بود، از ایام الله هستند.

 

«یوم الله» چه ویژگی‌هایی دارد؟

در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام به ویژه در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، ملت ایران شاهد روزهایی بوده که در آنها دست قدرت خداوند به روشنی دیده شده است. از 22 بهمن 57 که دست قدرت خداوند از آستین باکفایت امام خمینی «ره» درآمد و حکوت طاغوت را سرنگون کرد تا فتنه 88 که در آن همه‌ی جبهه‌ کفر و نفاق متحد شده بودند تا انقلاب را به زوال بکشند و به قول رهبر معظم انقلاب «نظام را تا لبه‌ی پرتگاه سقوط برده بودند»، اما ناگاه «ید الله» در 9 دی بار دیگر «فوق ایدیهم» بودن خود را به رخ همه جهان و جهانیان کشاند. یعنی اینکه در یوم الله، قدرتی مافوق قدرت‌ها و اراده‌ای مافوق اراده‌ها تجلی می‌کند و معادلات دنیایی را بهم می‌ریزد.

 

چرا شهادت شهید سپهبد سلیمانی یوم الله است؟

 

برتری «مستضعفین» بر «مستکبرین» در «یوم الله»

در فرهنگ دینی و انقلابی ما دو واژه‌ی مستضعف و مستکبر، همیشه در مقابل هم تعریف شده‌اند. اصلا وقتی به گفتمان ناب انقلاب اسلامی، مصرح در بیانات حکیم اندیشمند زمان، امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) برگردیم، می‌بینیم فارغ از همه‌ی دوگانه‌های فرعی، بدون اولویت و گاها کاذب، یک دوگانه در منظومه فکری ایشان مورد تاکید است و آن دوگانه‌ی «مستضعف/مستکبر» است. مستضعف در لغت از ریشۀ (ض ع ف) است و در باب استفعال، به معنای کسی است که او را به ضعف کشانده و در بند و زنجیر کرده‌اند. «مُسْتَضْعَفْ» در لغت به کسی گویند که دیگران او را ضعیف می‌شمارند.  اما در این معنا به «مؤمنانی» می‌گویند که در برابر مستکبرین می‌ایستند و با اینکه از طرف آن‌ها مورد ظلم واقع می‌شوند، در برابر آنها مقاومت می‌کنند تا به پیروزی نهایی برسند. این معنا را به وضوح در آیه‌ی: «قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ» می‌توان دید. آیه می‌فرماید: «سران مستکبر قوم صالح که رسالت او را نپذیرفتند، به ناتوان شمرده‌شدگان جامعه که ایمان آورده بودند گفتند: آیا میدانید که صالح از جانب پروردگارش به رسالت فرستاده شده است؟ گفتند: بی‌گمان، ما به آنچه او بدان فرستاده شده است ایمان داریم. در مقابل، مستکبران گفتند: تردید نکنید که ما به آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید کافریم».

ویژگی یوم الله این است که مستضعفین را در برابر مستکبرین، یاری می‌کند. در بهمن 57 و در دی 88، مستضعفین به واسطه مشیت و اراده الهی، یاری رسانده شده و بر مستکبرین پیروز شدند.

 

چرا روز تشییع شهید سپهبد سلیمانی «یوم الله» است؟

همه‌ی جهانیان شاهد آنچه در روزهای تشییع شهید سپهبد سلیمانی، شهید ابومهدی مهندس و شهدای همراهشان در شهرهای مختلف ایران و عراق، از بغداد و نجف و کربلا و کاظمین، تا اهواز و مشهد و تهران و قم و کرمان اتفاق افتاد بودند. اتفاقی که میلیون‌ها انسان را فارغ از گرایشات مذهبی، سیاسی و اجتماعی و ورای تفاوت‌های نژادی و زبانی و جغرافیایی، گرد هم می‌آورد و حول محور «حق» و مبارزه با «باطل»، متحد می‌کند. شاید فقط خون پاک شهید سپهبد سلیمانی بود که می‌توانست این‌چنین «شورآفرینانه»، «شعور آفرینی» کند. اصل ایجاد این «اتحاد حول محور حق»، از ویژگی‌های یوم الله است. در شرایطی که جبهه‌ی کفر به سرکردگی آمریکا، با همه‌ی توان و ظرفیت‌اش پای‌کار آمده بود تا با بلوا و فتنه در منطقه غرب آسیا، این منطقه را بیش از گذشته تضعیف و مردمش را تسلیم نماید، اما «خون حاج قاسم»، جوشید و یک یوم الله را رقم زد. اما به واقع چرایی یوم الله بودن روز تشییع شهید سپهبد سلیمانی را می‌توان در ثمرات حاصله از شهادت وی جستجو کرد.

 

حیات انقلاب

از جمله خطوط اصلی جنگ روانی دشمنان ایران طی این سال‌ها، دمیدن در تئوری «مرگ انقلاب» بوده است. دشمن بیرونی، اذناب داخلی و برخی وادادگان همواره از این نکته سخن گفته‌اند که با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر و تحولات رخ داده در متن جامعه، امروز موجود زنده‌ای تحت عنوان «انقلاب اسلامی» وجود ندارد. در این خط تبلیغاتی که بعضا با پشتیبانی فکری و محتوایی چهره‌های تئوریک نیز همراه شده، ادعا بر این است که آرمان‌ها، ارزش‌ها و خط سیر حاکم بر انقلاب ملت ایران از بین رفته و آنچه باقی مانده صرفا نظامی سیاسی است که کاملا به دور از ارزش‌هاست. از سوی دیگر ادعا می‌شد ملت از اهداف انقلابی و آرمان‌خواهانه خود انصراف داده و به دنبال سبک زندگی و خواسته‌های دیگری است. اما همه‌ی اینها با حادثه‌ی شهادت شهید سپهبد سلیمانی در چشم‌بر‌هم‌زدنی نیست و نابود شد. حضور چند ده میلیونی مردم در مراسم تشییع شهید سپهبد سلیمانی و حضور توده‌های ملت از انواع طبقات اجتماعی و گرایشات سیاسی، با قاطعیت به دنیا اعلام کرد که نه تنها انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده‌ی انسانی زنده به حیات خود ادامه می‌دهد، بلکه مردم نیز پای آرمان‌ها و اصول و ارزش‌های این انقلاب ایستاده و از استمرار خط انقلابی‌گری در کشور حمایتی همه‌جانبه و مستحکم می‌کنند. حقیقت این است که «حاج قاسم» فراتر از یک فرد و به مثابه‌ی یک نماد بود. او نماد و تجسم آرمان‌گرایی انقلابی، پایبندی به ارزش‌ها، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن و مبارزه جدی و مستمر با استکبار و نظام سلطه بود.

 

گشایش چشم‌های غبار گرفته و دل‌های آلوده به زنگار

حجم گسترده‌ی جنگ روانی و تهاجم فرهنگی و فکری، خواه ناخواه موجب برخی مسمومیت‌های ذهنی و فرهنگی شده بود که اینها نیز به نوبه‌ی خود اثرات سوء سیاسی و اجتماعی داشت. واقعیت این است که دشمن همیشه در حال برنامه‌ریزی برای منصرف کردن مردم از ارزش‌ها و انقلابی‌گری و وارونه‌نمائی واقعیت‌ها بوده است. از خطوط اصلی دنبال شده توسط دشمن، نابودی خط مقاومت منطقه‌ای و بی‌اعتبارسازی موضوع صدور انقلاب اسلامی بوده است. دشمن همیشه اینگونه القا می‌کرده که منافع ملی ایران در نقطه‌ی مقابل حضور منطقه‌ای و دفاع از مظلومین است. بر همین مبنا هم عده‌ای را فریب داده و در مقاطعی با شعارهای «نه غزه، نه لبنان» آنها را در تقابل با نظام قرار داد.

در این سوی ماجرا اما با این شهادت و وتشییع تحول آفرین، ماجرا از اساس دچار تغییر شد. شهید سپهبد سلیمانی نماد تفکری است که توانست دفاع از ارزش‌های اصولی انقلاب در حضور منطقه‌ای و دفاع از محرومین را در کنار تلاش برای تحقق منافع ملی و سروسامان دادن به اوضاع داخلی کشور، به شکلی توامان همراه کند. حاج قاسم با شهادتش موجب یک بیداری و بصیرت ملی شد و در تشییع باشکوه او بود که این بصیرت و بیداری، تبدیل به انگیزه در تحقق آرمان‌های وی برای نفی ظلم و استکبار و تلاش برای آبادانی ایران و اسلام شد.

 

درس دشمن شناسی

حقیقت این است که انقلاب اسلامی ایران، ضد آمریکایی بود و این گزاره را به وضوح می‌توان در شعارهای اولیه انقلاب و سیر تحولات طی شده در سال‌های پس از آن مشاهده نمود. در سال‌های پس از انقلاب، عده‌ای تلاش نمودند تا این خط اصولی را «توهم توطئه» نشان دهند و برای گندزدایی از چهره‌ی آمریکا تلاش کنند. پروژه‌ای که توسط رهبر معظم انقلاب «بزک آمریکا» نامگذاری شد. با شهادت شهید سپهبد سلیمانی توسط نیروی نظامی آمریکا و با دستور مستقیم رئیس جمهور این کشور، عموم مردم به روشنی دیدند که دشمن با اصل ایستادگی و اقتدار ملت ایران مشکل دارد و در مسیر دشمنی خود نیز بسیار شدید است. مردم به روشنی دیدند که مسئله نه هسته‌ای است و نه موشکی بلکه اصل اقتدار و استقلال ملت ایران مورد هدف است. در شهادت شهید سپهبد سلیمانی هم دشمن همین ارزش‌ها را مورد هدف قرار داد چرا که حاج قاسم سلیمانی، مدافع واقعی همین ارزش‌ها بود. به عبارت بهتر، شهادت شهید سپهبد سلیمانی، پشتوانه‌ی نظری و فکری شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران و منطقه را تقویت کرد.

 

خونِ وحدت آفرین

از جمله مولفه‌های کلیدی در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم انسجام ملت ایران در روزهای پس از انقلاب، وحدت بوده است. وحدت حول اصول و اهداف و آرمان‌ها موجب پیروزی و اقتدار شد. این مولفه‌ی کلیدی نیز آماج توطئه‌ها و طراحی‌های دشمن و وابستگان به دشمن قرار گرفت. دوقطبی‌سازی‌های اجتماعی و سیاسی، انشقاق در اقشار گوناگون ملت و ایجاد اختلاف و بدبینی داخلی از جمله خطوط همیشگی دشمن بوده است. یکی از نقاط اصلی مورد هدف دشمن در فتنه 88 و اغتشاشات ضدامنیتی، تضعیف وحدت و انسجام ملت ایران بود که البته در برخی برهه‌ها نیز به آن دست یافت. یکی از ثمرات و برکات شهادت شهید سپهبد سلیمانی، وحدت حداکثری ملت ایران بود زیرا حاج قاسم سلیمانی فرزند رشید و مجاهد ایثارگری بود که ره‌آورد جهاد شبانه‌روزی‌اش، عزت و امنیت برای ایران و همه‌ی ملت بود.

 

شکست هیمنه دشمن

دشمن در محاسبات خود دچار این اشتباه شده بود که برخی مشکلات اقتصادی و نارضایتی‌های پیش آمده از پس آن، ملت ایران را در فشاری قرار داده که ضربه‌ی به شهادت رساندن شخصیتی چون حاج قاسم سلیمانی نیز بر این مشکلات افزوده و موجب اضمحلال ایران اسلامی می‌شود.اما ترور ناجوانمردانه و خون بر زمین ریخته شده وی، آنچنانی که اقتضای یوم الله است، معادلات را به نفع جمهوری اسلامی و ملت ایران تغییر داد و هیمنه‌ی دشمن دون را در هم کوبید.

 

سیلی سخت در یوم الله

در اقدامی تاریخی، جمهوری اسلامی از خاک خود به پایگاه اصلی نیروهای آمریکایی حمله‌ی سنگین موشکی کرد و ضربات سهمگینی را به دشمن وارد آورد و البته این ضربه سخت را فقط یک سیلی دانست. از سوی مقابل آمریکا از دادن پاسخ نظامی ناتوان ماند. این رخداد به خودی خود نقطه عطف تاریخی در تغییر هندسه‌ی عالم به ویژه منطقه غرب آسیا محسوب می‌شود. در پرتو این اقتدار ملی، جمهوری اسلامی ایران رسما گفتمان و راهبرد «اخراج آمریکا» از منطقه غرب آسیا را کلید زد. اینک مبارزین عراق و لبنان و یمن و ... در این گفتمان و راهبرد با جمهوری اسلامی همراه شده و ابهت آمریکا به عنوان راس نظام سلطه و قدرت مادی برتر در دنیا شکسته شده است و این‌چنین بود که دشمنان در مقابل عظمت ملت ایران، احساس خضوع کردند.

 

اراده خداوند متعال بر پیروزی ملت ایران

چرا خون شهید سپهبد سلیمانی اینقدر بابرکت بود؟ قطعا باید علت را در صفا و اخلاص و صدق نیت وی جستجو کرد. اینکه شهادت شهید سپهبد سلیمانی که یک مصیبت به نظر می‌رسید، بدل به یک حماسه‌ جریان‌ساز شد، پاداشی است که خدای متعال به پاس مجاهدت‌های مخلصانه‌اش به وی هدیه کرده است. در تبیین مدل مواجهه‌ی آتی انقلاب اسلامی و جریان کفر و الحاد باید به این نکته توجه نمود که خداوند از این «یوم الله» ها زیاد در آستینش دارد واز هر کدام بسته به ظرفیت ما و مشیت‌اش، رونمایی خواهد کرد. با تاملی در اتفاقات اخیر و بیانات رهبر معظم انقلاب می‌توان دریافت «اراده خداوند متعال بر پیروزی ملت ایران است»، ان‌شاء‌الله.

 

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار