به گزارش "راهبرد معاصر"؛ با توجه به تجربه اصلاح طلبان در مدیریت شهری می شد حدس زد که شهرداری به به باتلاق این جریان سیاسی تبدیل می شود و در حال حاضر نیز شواهد همین را نشان می دهد، فارغ از فشارهای دقیقه نودی، محمد افشانی، برای سمت شهردار تهران انتخاب شد، نام او برای خیلی ها آشنا نیست و ظاهرا در انتخاب او باز هم پای زد و بند و لج و لجبازی سیاسی در میان بوده است، چرا که این انتخاب حاصل ائتلاف کارگزاران و اعتماد ملی بود و باعث شد تا اتحاد ملت شکست بخورد.
از همان ابتدا هم مشخص بود که در پس پرده؛ اتفاقات دیگری در حال شکل گیری است. اتفاقاتی که صدای برخی از اعضای شورا را هم درآورد و می شد حدس زد که حزب کارگزاران این بار می خواهد به هر طریق ممکن حرف خود را به کرسی بنشاند، حتی اگر این کار باعث ایجاد شائبه رانت شود.
وقتی افشانی و مکارم به عنوان دو گزینه نهایی انتخاب شدند، یاشار سلطانی در اعتراض به این روند گفت: « انتخاب شهردار یک روند من درآوردی بود. آدم متوجه نمیشود از کجا آمده است. چرا هرکس چند نفر معرفی کرد که لیست ۲۸ نفرهای بسته شود؟ چرا خروجی لیست ۲۸ نفره ۷ نفر بود نه ۹ نفر؟ چرا از این ۷ نفر، دوباره به ۲ نفر رسیدند و از همان ۷ نفر کسی که بالاترین رای را به دست آورده را انتخاب نکردند؟ با این مراحل این شائبه ایجاد میشود که فضایی برای ایجاد رانت شکل میگیرد. در هر کدام از این مراحل اگر کسی بخواهد از رانت استفاده کند به راحتی میتواند. موضوع دیگر این است که اگر شورای شهر اعلام میکند این انتخابها ما بر اساس شفافیت صورت گرفته، پس چرا رای اعضا مخفی بود؟»
کارگزارانی ها به دنبال شکست اتحاد ملت بودند
این سخنان نشان می دهد که کارگزارانی ها و اعتماد ملی برنامه ریزی کرده بودند تا با تمام توان خود اتحاد ملت را شکست دهند، حتی به قیمت حمایت از فردی که چهره شناخته شده و ملی نیست، وقتی از میان 28 گزینه، 7 گزینه برای نامزدی شهرداری تهران انتخاب شد، کارگزاران برای اینکه بتوانند موقعیت و سهم خود را از مدیریت شهری تهران حفظ کنند، پشت حجتی ایستادند اما بعد از انصراف او از این سمت، لابی های سیاسی قوت گرفت تا اتحاد ملت نتواند گزینه خود را راهی ساختمان بهشت کند، براین اساس ائتلافی با اعضای حزب اعتماد ملی شکل گرفت و از «سید محمدعلی افشانی» حمایت کردند.
کارگزارانی ها از همان ابتدا دلشان با محسن هاشمی بود اما به علت مخالفت و برگ برنده اتحاد ملتی ها، نتوانستند گزینه مورد علاقه خود را در قامت شهردار تهران ببینند. به همین خاطر انتخاب افشانی و حمایت از او، انتقامی سخت از اتحاد ملت به شمار می رود.
حال پرسش بسیاری از صاحب نظران این است که افشانی چه سابقه ای در حوزه مدیریت شهری دارد و چگونه ناگهانی توانست بر کرسی مدیریت شهری تهران تکیه بزند؟ طبعا پاسخ به این پرسش همان است که پیش از این مطرح شد. این اتفاق تنها به خاطر لجبازی سیاسی رخ داد. برای اینکه کارگزارانی ها به اتحاد ملت نشان بدهند که باید حرف، حرف آن ها باشد.
افشانی کیست و چگونه می تواند به فعالیت بپردازد؟ آیا فردی که استاندار فارس بوده، توان اداره پایتخت با مختصات و مشاخصه های متفاوت با دیگر شهرهای کشور را دارد؟ آنچه مسلم است اینکه گزینه ناشناخته صرفا برای انتقام گیری و دهن کجی به اتحاد ملت انتخاب شده است. هرچند که برخی از اصلاح طلبان این صحبت ها را بی پایه و اساس می دانند و در باب کارنامه افشانی سخن می گویند.
محمد حقانی، عضو سابق شورای شهر تهران در این زمینه گفته است: «افشانی استاندار فارس بوده است. نمیدانم چه تعداد شهردار زیر نظر او بوده، اما قطعا با مسائل شهری بیگانه نیست. افشانی همچنین ضمن آنکه در وزارت کشور معاونت هماهنگی امور عمرانی مناطق را برعهده داشته، رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور بوده است که سیاستها و راهبردهای شهرداری را تعریف میکند» و شاید این سخن هم دفاعیه ای درباب آشنایی افشانی با امور شهرداری است. دفاعیه ای که همانند بسیاری از صحبت های ضد و نقیض اصلاح طلبان حکایت از آن دارد که آتش اختلافات نه تنها فروکش نکرده، بلکه بیشتر هم شده است.