به گزارش راهبرد معاصر؛ مردی سابقهدار که بعد از مصرف مواد وارد خانه زن همسایه شده و به او تعرض کرده بود، بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه میرود.
متهم که جوانی ۳۳ ساله است، دو هفته قبل با شکایت زنی جوان بازداشت شد.
زن جوان به مأموران گفت: صبح خیلی زود بود و شوهرم سر کار رفته بود. من هم در خانه خواب بودم که یکدفعه متوجه حضور یک نفر در اتاق خواب خانهام شدم. مرد به من حمله و آزار و اذیت کرد و بعد هم از خانه بیرون رفت. او مرد همسایه بود و من چهرهاش را بهوضوح دیدم.
زن جوان به پزشکی قانونی فرستاده شد و متخصصان در گزارشی اعلام کردند او مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. به این ترتیب، با شکایت این زن و شوهرش، مرد همسایه بازداشت شد.
متهم در بازجوییها تعرض به زن جوان و ورود به عنف را قبول کرد و گفت: من به مواد مخدر اعتیاد دارم. مدتی بود که موادفروش محل یک ماده جدید آورده بود که به من داد تا امتحان کنم. از وقتی آن مواد را مصرف کردم، در حال خودم نبودم.
با اینکه یک هفته قبل از حادثه مواد مصرف کرده بودم، اما همچنان در هپروت بودم. مرد موادفروش گفته بود این مواد به دلیل ماندگاری زیادی که دارد، بهصرفه است و به همین دلیل هم من از آن استفاده کردم.
متهم در ادامه گفت: شب حادثه تا نزدیکیهای صبح نخوابیدم هوا گرگومیش بود که تصمیم گرفتم به خانه همسایه بروم. از دیوار به داخل خانه آنها پریدم.
شوهر زن که البته دوستم هم بود، در خانه نبود. وارد منزل شدم و به زن تعرض کردم. وقتی داشتم این کار را میکردم، اصلا در حال خودم نبودم. نمیدانم چرا در آن لحظه کنترلم را از دست دادم. من برای شوهر زن شاکی که دوستم بود، احترام زیادی قائل بودم و رفاقت چندینساله با هم داشتیم. هر وقت خانه نبودم، همسرم را به او میسپردم و از کاری که کردم، بسیار پشیمان هستم.
متهم درباره اینکه از چه زمانی مواد مصرف میکند، گفت: ۱۴ سال قبل وقتی نوجوان بودم من را به اتهام قتل نزدیکترین دوستم بازداشت کردند. من و سعید سالهای زیادی بود که با هم دوست بودیم. وقتی او کشته شد، من خیلی حالم بد شد.
پلیس چندین نفر را به اتهام قتل او بازداشت کرد و با توجه به شکایت پدرومادرش من هم یکی از متهمان بودم. چندین ماه بازداشت بودم و بعد هم محاکمه شدم، اما، چون مدرکی علیه من نبود، مرا آزاد کردند و از اتهام قتل دوستم تبرئه شدم. اما خاطره آنچه در آن مدت اتفاق افتاده بود، من را رها نکرد.
برای اینکه بتوانم اتفاقات آن زمان را فراموش کنم به سمت مواد رفتم. اول فکر میکردم اگر تفننی مواد مصرف کنم، حالم کمی خوب شود، اما بعد از مدتی چنان به مواد وابسته شدم که دیگر نتوانستم ترک کنم.
این مرد ادامه داد: وقتی ازدواج کردم سعی کردم با تشکیل زندگی اتفاقی که برایم افتاده بود را فراموش کنم، اما نشد، با این حال، همسرم کنارم ماند و طلاق نگرفت. متهم درباره اینکه آیا با همسرش مشکلی داشت که دست به چنین کاری زد، گفت: همسرم زن بسیار خوبی است.
ا اینکه من اعتیاد دارم و گاهی او را هنگام خماری اذیت میکنم، اما تحمل میکند و چیزی نمیگوید. زمانی که من به خانه زن همسایه رفتم، همسرم در خانه خواب بود و متوجه نشد که من چه میکنم. ما هیچ مشکلی با هم نداریم و زندگی خوبی داریم. مشکل من این بود که نمیتوانستم ماجرایی را که ۱۴ سال قبل برایم رخ داده بود، فراموش کنم.
ضمن اینکه وقتی خیلی بچه بودم پدر و مادرم را از دست دادم و همیشه تنها زندگی میکردم و کسی را نداشتم که دلداریام بدهد. در نوجوانی در یک کارگاه مشغول به کار شدم تا تراشکاری یاد بگیرم البته تراشکار خوبی هم هستم و شغلم را دوست داشتم، اما بعد از اینکه معتاد شدم دیگر به من کار ندادند و مجبور شدم با موادفروشی امرار معاش کنم.
با تکمیل تحقیقات ابتدایی و ارسال پرونده به شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران، بهجز زن جوان که مجازات متهم را درخواست کرد، شوهر او نیز شکایتی به دادگاه ارائه داد و گفت: بعد از اینکه متهم به همسرم تجاوز کرد، همسرم حالت عادی ندارد. او هر شب از خواب میپرد.
او میترسد در خانه تنها بماند و زندگیاش خیلی سخت شده است. مدام گریه میکند و زندگی برای ما تلخ شده است. من درخواست مجازات دارم تا شاید حال همسرم کمی بهتر شود.
بعد از گفتههای شکات پرونده و بازجویی از متهم، پرونده برای محاکمه در دادگاه آماده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
منبع: شرق