به گزارش راهبرد معاصر، عباس عبدی، تئوریسن اصلاح طلبان با انتشار یادداشت قابل تاملی در کانال شخصی خود با عنوان «آيا كرونا برجام را زنده ميكند؟» نوشته است: «رييس دولت گمان ميكند كه اكنون بهترين فرصت براي حل مسأله تحريمها و سپس آغاز گفتگوها است. به ظاهر عناصر واسطه قولهايي نيز داده و اخبارش منتشر شده است هر چند هیچکدام تاکنون نتیجه نداشته است. از اين رو معلوم نيست كه کنترل اپیدمی در ایران به تحقق اين هدف كمك كند. اصرارهاي پياپي براي لغو تحريمها و تهييج احساسات بينالمللي در اين رابطه شواهد این ادعا است. به نظر ميرسد كه اين وجه سياست براي رييس دولت در اولويت قرار دارد».
در روزهای گذشته هم نامه های روحانی در گله گذاری از تحریم های امریکا و توئیت عجیب ظریف در ابراز ناتوانی ایران برای مقابله با کرونا و همچنین سفر مشکوک پزشکان به اصطلاح بدون مرز به ایران باعث ایجاد واکنش هایی در فضای سیاسی کشور شده بود.
ایران به دنبال لغو تحریم های اقتصادی ظالمانه است اما ایالات متحده بر مواضع قدیمی اش پافشاری می کند و با وجود انتقادهایی که از ترامپ بابت ادامه تحریم ها در شرایط کنونی جهان وجود دارد، او تسلیم نشده است.
با بروز بیماری کرونا، سیاست خارجی ایران تمرکز خود را بر روی برداشته شدن تحریم های ظالمانه علیه کشورمان گذاشته است. ایران به درستی به این موضوع تاکید دارد که تحریم های ایالات متحده علیه کشورمان، ما را با مشکلاتی در زمینه تهیه دارو و کمک های بهداشتی در روزگار کرونا رو به رو کرده است که دلیل عمده آن هم تصمیمات ترامپ است. از سوی دیگر امریکا موضوع کمک به ایران را مطرح کرده بدون اینکه اشاره ای به مشکات اقتصادی کند که برای ایران به وجود اورده است. در چنین شرایطی برخی کشورها هم درحمایت از ایران تحریم ها را ناقض حقوق انسانی می دانند. اما درخواست های ایران برای لغو تحریم وتاکید کردن ایالات متحده به تروریسم اقتصادی، نافی این نیست که مردم کشورمان همچنان عزتمندانه زندگی میکنند. قرار نیست برای رفع تحریمهای ظالمانه امریکایی علیه کشور، عزت ملی و غرور عمومی جامعه شکسته شود و یا خدشهای به آن وارد گردد.
علی ربیعی سخنگوی دولت در پاسخ به اظهارات اخیر عباس عبدی، با تاکید براینکه کرونا اصلا بازی سیاسی نیست، گفت «تعداد جانباختگان و عواقب اقتصادی کرونا در ایران و همه جهان نشان میدهد که اعلام آن تابع منطق سیاسی نیست، بلکه صرفاً مسألهای مرتبط با سلامت میلیونها ایرانی است»، «واقعیت آن است که با بروز هر گونه ضعفی – از جمله تعمیق ابعاد بحران کرونا در ایران – انگیزه آمریکاییها برای تشدید تحریمها بیشتر میشود. دولت، دستگاه سیاست خارجی و شخص رئیسجمهور که سالها تجربه مواجهه با رفتار آمریکاییها را تجربه کردهاند، بیش از هر کسی بر میزان غیراخلاقی بودن سیاست خارجی بهطور کلی و سیاست خارجی دولتهای آمریکا آگاه هستند. این تحلیل که دولت قصد دارد از ابزار کرونا برای پیشبرد سیاست خارجی، شکستن تحریمها یا احیای برجام استفاده کند، از اساس غلط و ناسازگار با منطق سیاست خارجی است»، «دولت اولاً تمام نیروی خود را برای مهار بحران کرونا بسیج کرده و از آن استفاده میکند. ثانیاً، بسیج داخلی برای غلبه بر کرونا – و حفظ حتی یک انسان و شهروند ایرانی بیشتر از بیماری کرونا – نافی تلاش برای نشان دادن منطق زورگویی و غیرانسانی آمریکا در تحریم ایران نیست، اما تشدید کرونا هیچ نفعی به حال رفع تحریمها ندارد و هر گونه نشان دادن ضعف از سوی ایران، آمریکاییها را در تحریمها مصممتر میکند. دولت بیش از هر کسی آگاه است که پیروزی در مهار کرونا، ابزار مهمتری برای رفع تحریم است»، «پیوند زدن کرونا و سیاست خارجی نادرست و خسارتبار است. من به عنوان یک شهروند ایرانی توصیه میکنم بگذارید مردم و دولت در کنار هم از درد تحمیلشده بر جامعه به سلامت عبور کنند. تبیینها و نزاعهایتان را بگذارید برای بعد، وقت برای موشکافی همه ابعاد مسأله کرونا بعد از گذر از این بحران باقی است».«این هم از مصائب جامعهای سیاستزده و پرمناقشه است که کرونا را نیز بیشواهد به سیاست داخلی و خارجی پیوند میزند و ثمرهاش جز افزودن بر بیاعتمادیها و تضعیف اراده عمومی برای مقابله با اپیدمی کرونا و خسارت بیشتر برای مردم نیست».
اظهارات ربیعی به خوبی بازتاب دهندهی موضع منفی دولت نسبت به اظهارات عباس عبدی و تاکید بر تمرکز دولت_فارغ از میزان بضاعت فکری و توان اجرایی_ روی مسئله حل بحران کرونا است. دولت تاکید دارد که بنای استفاده سیاسی از بحران کرونا در کشور را ندارد اما نمی تواند تاثیر تحریم های ظالمانه بر روند کمک رسانی به مردم را نیز کتمان کند.
اکنون آمریکا مدعی می شود که با توجه به تجربه چهاردهه خود هرگونه برداشتن تحریم ها می تواند جهان را به خطر بیاندازد! با توجه به رویکرد هر دو طرف دعوا یعنی ایران و ایالات متحده، نمی شود امیدی به تلاش هایی داشت که به دنبال برداشته شدن تحریم های ظالمانه علیه ایران است. اما ایالات متحده می گوید که تلاش می کند از روزنه هایی که وجود دارد به ایران در رفع مشکل کمک کند؛ مسئلهای که برای آشنایان با سیاست های آمریکا و جنگ جاری میان حق و باطل، به مثابه یک جُک میماند.
موضع گیری وزارت خارجه امریکا در مقابل بیانات رهبری نشان دهنده رویکرد ایالات متحده است. آنها از تحریم های خود علیه ایران عقب نشینی نخواهند کرد اما تلاش می کنند تا با استفاده از فرصت پیش آمده، با دادن پیشنهاد کمک به ایران تحرکاتی داشته باشند که به دیگر کشورها بگوید آن کسی که کمک ها را رد کرد ایران بوده است. یعنی اتفاقی که عملا میفتد، یک عملیات روانی بر اذهان عمومی برای بازسازی چهرهی آمریکا است و تغییری در معادلات بازی رقم نخواهد خورد.
آمریکا اصرار زیادی دارد که موضوع کمک به ایران را پررنگ کند و توپ را به زمین کشورمان بیاندازد. امریکا می گوید دارو و پول به ایران می دهم اما می خواهم خودم هم بر روند کار نظارت داشته باشم! اینکه ایران این موضوع را قبول نمی کند یک موضع درست و مبتنی بر واقعیات امنیتی است، همانطور که پیشنهاد امریکا هم برای کمک یک پیشنهاد سیاسی و رسانهای به حساب می آید. همه دولتمردان جهان در رقابت های خود اهداف سیاسی را مد نظر دارند اما چگونگی دنبال کردن این اهداف مهم است. آمریکا آشکارا با نظام جمهوری اسلامی ایران سر ستیز دارد. اما در عین حال آنها اعلام می کنند که با ملت ایران مشکلی ندارند و می خواهند که در زمان کرونا به ملت ما کمک کنند. ایران حاضر نیست این شکل از تعامل با امریکا را قبول کند. امریکا افکار را به این سمت هدایت می کند که می خواهد به حکمرانان فشار بیاورد و نه به مردم در صورتی که فشار واقعی تحریمها، مستقیما بر مردم وارد میشود.
جان کلام
اظهارات اخیر عباس عبدی بر چهار گروه اثرگذار بوده و یا به آنها مرتبط است. اول دولت ایران است؛ دولتی که در میانهی مشکلات فراوان قرار دارد، از سویی با اجرای پروژه عبور از روحانی، هویت آن از سوی اصلاح طلبان انکار میشود، از سوی دیگر از صدر تا ذیل خودش را درگیر با بحران ناکارآمدی میبیند و از طرف دیگر، سیاستهای خارجی منفعلانه آن باعث شده تا برجامی که روزی بزرگترین دستاورد دولت بود، امروز بلای جان آن شده تا دولت را گرفتار کسری بودجه و مسائل عدیده مالی نماید. این دولت با همه مختصاتش امروز درگیر بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا هم شده است. تمام تمرکز دولت باید روی مهار کرونا باشد اما متاسفانه برخی اقدامات دولت مانند تعلل آن در ایجاد محدودیتهای رفت و آمد و اظهارات ذلیلانه وزیر خارجه دولت که بوی ضعف و استیصال میدهد، موجب شده تا علاوه بر نارضایتی عمومی از عملکرد دولت، یک چهرهی اصلاح طلب نزدیک به دولت مانند «عباس عبدی» به خود اجازه دهد تا سیاستهای دولت مطبوعش را در راستای بالا بردن آمار جان باختگان در کشور و عدم مقابله جدی با کرونا ارزیابی کند. این موضوع باید باعث شود تا به قول معروفِ ایرانی، دولت «کلاهش را بالاتر بگذارد!»
طرف دوم قضیه، دولت ایالات متحده است. دولتی که در سالهای اخیر تمام تلاش خود را به کار گرفته تا به انحاء مختلف موجبات تغییر حکومت در ایران را فراهم اورد. از فتنه 78 و 88 و 96 و 98 تا جنگ هشت ساله و مذاکرات هستهای دهه هشتاد و برجام و ترور شهید سپهبد سلیمانی. در موضوع کرونا، در حالی که دولت امریکا یکی از متهمان جدی ساخت و انتشار ویروس کرونا در جهان است اما تلاش میکند تا با اظهار علاقه به ارسال کمک برای مردم ایران، خود را طرفدار صلح و دولتی انساندوست نشان دهد. دولت ایالات متحده در طول سالیان متمادی اظهار میکرد تحریمهای ظالمانهاش علیه ملت ایران شامل تحریمهای دارویی و درمانی نمیشود اما مسئله بحران کرونا به خوبی نشان داد این اظهارات دروغ محض بوده و دشمنی آمریکا صراحتا با مردم ایران است. ادعای تلاش برای کمک به مردم ایران نیز در راستای بازسازی چهرهی ضدانسانی امریکا در اذهان عمومی ملت ایران است. تازه اینها در حالی است که آمریکا رکورد چین را در تعداد مبتلایان به کرونا شکسته و خود درگیر بحران جدی است. حافظ شیرازی به خوبی گفته است که «سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد».
در سوی سوم این اتفاق، مردم ایران هستند. خسته از تنبلی دولت، بیزار از آمریکای جهانخوار و علاقمند به آرمانهای اصیل انقلاب. از طرفی درگیر مبارزه با بحران کرونا و در انتظار عواقب اقتصادی نگران کننده آن هستند، از سویی عملکرد دولت در تعلل برای اتخاذ تدابیر جدی انها را نگران میکند و از سویی میدانند به قاتلان شهید سپهبد سلیمانی هیچ امیدی برای کمک به مردم ایران نیست. مردم به خوبی اگاه هستند که تحریمهای آمریکا باعث شده تا کشور با بیپولی و کسری بودجه مواجه شود و این موضوع کار مبارزه با کرونا را سخت کرده است و البته افکار عمومی به این نتیجه رسیده است که دولت تدبیر و امید «امامزادهای است که خودمان ساختیم!». مردم از سوی دیگر مطمئن هستند اخبار مبنی بر کمک امریکا به ایران و یا کمک سازمان بهداشت جهانیِ صهیونیستی به ملت ایران، عملیات روانی است و با نیت اثرگذاری بر افکار عمومی مطرح شده است. به قول معروف از غیرِ خودمان «آبی گرم نخواهد شد».
طرف چهارم این موضوع، عباس عبدی است. عبدی که در ماههای گذشته با ایدهی «استعفای روحانی» حاشیه ساز شده بود، این بار دولت مورد حمایت خود را به نوعی «خیانت» متهم کرده است. او نوشته است بیعملی دولت در مبارزه با کرونا برای زنده کردن «برجام» است. بنا بر روایت «من أحب شیئا حشره الله معه»، علاقهی وافر اصلاح طلبان به برجام، در نهایت آنان را با برجام محشور خواهد کرد!
تحلیل اخیر عبدی جدای از اینکه به زعم عدهای میتواند یک افشاگری بزرگ باشد، و فارغ از اینکه نشان میدهد در تمام سناریوهایِ حتی خیالیِ اصلاح طلبان نیز سفرهی مذاکره پهن است، اما به خوبی فاش میکند که ممکن است چه مسائلی در ضمیر اصلاح طلبان بگذرد. ضرب المثلها میگویند شاید عبدی به نوعی «بند را به آب داده است!»