شورش کرونایی، پروژه‌ای سفارشی یا روندی طبیعی؟-راهبرد معاصر
رئیس‌جمهور عازم قاهره شد رئیس‌جمهور فردا به مصر می‌رود تاجگردون: ۱۱ میلیارد دلار برای کالا‌های اساسی تخصیص یافت  بودجه ۱۴۰۴ به شورای نگهبان ارسال شد استاندار تهران: تعطیلی‌ها روزانه اعلام می‌شوند ربیعی: رئیس‌جمهور قانون حجاب و عفاف را در دستورکار شورای امنیت ملی قرار داد وکیل پرونده «کنسرت فرضی»: بازداشت پرستو احمدی در مازندران سخنگوی دولت: افزایش دو یا سه برابری بودجه نیرو‌های مسلح صحّت ندارد امام جمعه موقت تهران: هدف رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات است / جامعه جهانی برای توقف این رژیم به پا خیزد  واکنش صمصامی به گران سازی نرخ ارز؛ وزیر اقتصاد استیضاح شود + عکس اطلاعیه سپاه: شبکه ضد امنیت ملی در قزوین متلاشی شد بیانیه سپاه / آغاز دورانی نوین از پروسه شکست دشمنان امت اسلامی و غلبه جبهه مقاومت بر توطئه ترکیبی جبهه باطل سخنگوی دولت: اغلب بنزین تولیدی کشور مطابق با استانداردهای یورو ۴ است ابراهیم‌پور: مطالبات معلمان بازنشسته نیمه دوم ۱۴۰۰ در سال آینده پرداخت می‌شود آملی لاریجانی: در مجمع با شفافیت مخالف نیستیم، اشکال ما مساله خروج مجلس از حدود اختیارات خود بود
چرا این روزها اصلاح‌طلبان سعی در تهدیدنمایی روزهای پساکرونایی دارند؟

شورش کرونایی، پروژه‌ای سفارشی یا روندی طبیعی؟

در اثر پروانه‌ای آشوب در یک نقطه منجر به بروز آشوب در سایر نقاط سیستم می‌شود، اما این روند بازگشت‌پذیر و قابل حل است، اما غرب‌گرایان سعی دارند با ترکیب اثر پروانه‌ای و نظریه انفجارهای زنجیره‌ای این فضا را غیرقابل بازگشت بدانند. با درنظر گرفتن همه این نکات باید گفت که اثر پروانه‌ای کرونا طی ماه‌های آینده یک روند طبیعی است که می‌توان آن را کنترل و تبعاتش را کم‌اثر کرد، در حالیکه آنچه هسته امنیتی جریان غرب‌گرا تبلیغ می‌کند سلسله بحران‌هایی است که باید رخ دهد!
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۲ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 April 24
کد خبر: ۴۱۱۳۱

شورش کرونایی، پروژه‌ای سفارشی یا روندی طبیعی؟

 

به گزارش راهبرد معاصر، بعد از شیوع ویروس کرونا و همه‌گیر شدن آن به تدریج اثرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن در سراسر جهان نمایان شد. از همین رو استراتژیست‌ها و تحلیل‌گران برجسته جهان در مقالات و گفتگوهای متعدد خبر از تغییر و تحولات عمیق در کشورهای مختلف و دگرگونی چهره جهان دادند. این مساله در کشور ما نیز دستمایه تحلیل‌های گوناگونی شد که البته بیشتر تکرار سخنان دیگران بود!

اما از دو هفته قبل هسته امنیتی جریان غرب‌گرا با تغییر لحن خود، دگرگونی‌های مورد تاکید کارشناسان را به آشوب و ناامنی گسترده تعبیر کرده و گفتند که در عصر پساکرونا شاهد وقوع تغییراتی بنیادین در کشور به روش اعتراض سیاسی و ناامنی خواهیم بود.

این تحلیل تا چه حد با واقعیت‌های ایران امروز تطابق دارد؟

 

  • اثر پروانه‌ای کرونا

اثر پروانه‌ای نام پدیده‌ای است که به دلیل حساسیت سیستم‌های آشوب‌ناک به شرایط اولیه ایجاد می‌شود. این پدیده به این اشاره می‌کند که تغییری کوچک در یک سیستم آشوب‌ناک می‌تواند باعث تغییرات شدید در آینده شود. اثر پروانه‌ای به این معناست که تغییر جزئی در شرایط اولیه می‌تواند به نتایج وسیع و پیش‌بینی نشده در ستاده‌های سیستم منجر گردد و این سنگ بنای تئوری آشوب است. در نظریه آشوب یا بی‌نظمی اعتقاد بر آن است که در تمامی پدیده‌ها، نقاطی وجود دارند که تغییری اندک در آن‌ها باعث تغییرات عظیم خواهد شد و در این رابطه سیستم‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سازمانی از اثر پروانه‌ای برخوردارند.

این پدیده در کشور ما نیز صدق پیدا می‌کند. ساختار سیاسی قدرت، روندهای چندگانه و متناقض در جامعه، تهدیدات و ضربات اقتصادی پی‌دری دشمن و الگوهای رفتاری تشنج‌زای گروه‌های سیاسی همگی تایید می‌کنند که ساختار کلی جامعه ایرانی یک سیستم آشوب‌زا است.

بعد از شیوع کرونا و بررسی رفتار و تصمیمات مسئولان شاهد هستیم که این تصمیمات منجر به بروز تغییرات جدی در جامعه شده است. در حوزه اقتصادی شاهد انقباض بیشتر و در نتیجه تشدید مشکلات هستیم. فنر تورمی سال 99، تورم بیش از 40 درصدی سال گذشته، بیکاری گسترده در اقشار میانی و پایین و نگرانی از موج گرانی‌ها در ماه‌های آینده همگی برآیندی نگران‌کننده از ماه‌های پیش‌رو را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر در حوزه سیاسی شاهد هستیم که نزاع بین اجرای مختلف ساختار قدرت این روزها قوت بیشتری گرفته است. تکذیب و تاییدهای متعدد بخش‌های مختلف علیه یکدیگر جوی از بی‌اعتمادی نسبت به کلیت نظام را پدیدار کرده است. همچنین برخی کارشناسان از تنش‌های احتمالی بین دولت روحانی و مجلس آینده نگران هستند و معتقدند که در صورت بروز این تنش‌ها شاهد رفتارهای واکنشی تند از هر دو سو خواهیم بود که باعث تشدید دوگانه‌ها در ساخت سیاسی کشور خواهد شد.

در بعد اجتماعی اما آنچه دیده می‌شود رهاسازی کلی فضای جامعه از سوی حاکمیت و تسلط جریان‌های ضد دینی و ضدساختار بر آن هستیم. اگر فضای مجازی را به عنوان تابلویی از جامعه قلمداد کنیم، آنچه به مردم نشان داده می‌شود رهاشدگی کامل این فضا، القای احساس تضعیف جامعه دینی و اجبار جامعه به پذیرش واقعیت‌های مجازی است.

 

  • از «عام‌البلوی» تا «کشتی تایتانیک ایرانی»

واقعیت آن است که کرونا و تبعات چند وجهی آن طی ماه‌های آینده با قوت یا ضعف اثرات خود را نشان خواهد داد و باید گفت که اثر پروانه‌ای کرونا یک حقیقت است. این در حالی است که هسته امنیتی جریان غرب‌گرا سعی دارد با محتوم، شدید و چاره‌ناپذیر معرفی کردن این پدیده چنین القا کند که کرونا عامل تغییرات بنیادین و حتی براندازانه برای جمهوری اسلامی است!

این در حالی است که با نگاهی به سخنان و مواضع مسئولان رسمی کشور، وقوع این تغییرات یک امر پذیرفته شده قلمداد شده که می‌توان با مدیریت منابع، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد اما جریان فوق‌الذکر سعی دارد کار را تمام شده فرض کند.

همچون فتنه‌های امنیتی دو دهه اخیر کشور، رد پای القای این موضوع به «سعید حجاریان» بازمی‌گردد. وی سال گذشته و بعد از اغتشاشات آبان‌ماه با انتشار یادداشتی با عنوان «آخرین راه راست» بر «عام‌البلوی» شدن شرایط جامعه ایرانی و احتمال بروز شکاف و رویارویی مردم و نیروهای امنیتی تأکید کرد.

وی در این یادداشت پار را فراتر گذاشته و دستورالعمل این رویارویی یعنی نافرمانی مدنی خیابانی و خشن را هم اعلام می‌کند: «نافرمانی مدنی را گروه‌های دیگری به‌جز اصلاح‌طلبان هم می‌توانند نمایندگی کنند و نیازی به اصلاح‌طلبان نیست. در پاسخ باید گفت، نافرمانی مدنی در خلاء شکل نمی‌گیرد. پیش از آن، ابتدا باید تجمع سلولی داشت و اقداماتی مانند کتاب‌خوانی، جزوه‌خوانی و... صورت داد و سپس تجمع‌های موضوعی و بعد هم تجمع‌های سراسری انجام شود. بعد از این‌هاست که نوبت نافرمانی فرامی‌رسد. در نافرمانی مدنی، افراد با علم به جریمه شدن دست به عمل می‌زنند. مثلاً حکومت رفتن به یک مجلس ختم را منع می‌کند، ولی همگی به شکل سازمان‌مند به مجلس می‌روند به قیمت آنکه همگی دو ماه زندان بروند و آزاد شوند. این‌ها همچنان در ظرف پروژه اصلاحات می‌گنجد ولی شرط آن ابتکار، سازمان‌مندی و تحلیل درست از شرایط است».

نکته مهم در سخن حجاریان، استفاده از بستر مشکلات فزاینده اقتصادی و آنچه خشم پنهان در اقشار آسیب‌پذیر می‌خواند، است. وی تاکید می‌کند که به مرور زمان و با تشدید این مشکلات، دیگر نیازی به سیستم‌گرایی اعتراضات نیست، بلکه شورش‌های خیابانی به صورت خودکار آغاز شده و البته خشونت آن هم نسبت به سایر اعتراضات بسیار زیاد است.

وی در یادداشت دیگری با عنوان «راه میان‌بُر؟» نوشته است: «در دوره‌ای که قیمت هر بشکه نفت به‌حدود ۲۰ دلار کاهش یافته و شبح مرگ با ویروس کرونا در جهان پرسه می‌زند و شورش‌های اجتماعی- معیشتی در تقدیر کشور است و تحریم‌ها صورت خشن خود را به‌ رخ‌ کشیده‌اند، سخن گفتن از گام‌های بلند و جهش‌های بزرگ دورنمایی مطلوب تصویر نمی‌کند زیرا راه توسعه پایدار همچنان از آهستگی و پیوستگی می‌گذرد».

این بسترشناسی بحران‌های امنیتی پیش‌رو، مشکلات اقتصادی و آشوب‌های در پی آن را در تحلیل‌های افراد دیگر این جریان برجسته کرده است. شاید بتوان مهم‌ترین نمونه استفاده از ادبیات حجاریان را در تحلیل محمدرضا تاجیک پی گرفت. وی در یادداشتی به تشریح پیش‌بینی خود درباره ایران پساکرونا پرداخته و نوشت: «کرونا می‌آید و می‌رود، بیمار می‌کند، می‌کشد، اقتصاد را به‌هم می‌ریزد، انبوهی را بیکار می‌کند، بحران‌های اجتماعی و سیاسی موضعی و متوالی و متراکم بسیاری را ایجاد می‌کند، و متعاقبا سبک‌های زندگی، منش و خوی و شخصیت آدمیان را و شیوه‌های مدیریتی آنان را تغییر می‌دهد».

وی در این یادداشت تاکید دارد که « کرونا بحران‌های اجتماعی و سیاسی موضعی و متوالی و متراکم بسیاری را ایجاد می‌کند» و چون «دلیلی برای صبر مردم ایران نمی‌بینیم» بروز وقایعی به مراتب شدیدتر از آبان‌ماه 98 را حتمی می‌داند. به تعبیر تاجیک، ایران اسلامی همچون کشتی تایتانیک اسیر گرداب (رابطه پاندولی تشدید مشکلات اقتصادی و بروز رفتار خشن از سوی اقشار مختلف مردم) شده و غرق شدن آن حتمی است و کرونا سرعت این غرق شدن را افزایش داده است!

در کنار این دو تئوریسین اصلی هسته امنیتی جریان غرب‌گرا افرادی هم مانند عباس عبدی و ابراهیم اصغرزاده، سعی دارند شرایط کشور طی ماه‌های آینده را شرایطی وخیم قلمداد کنند که یا به تغییر رفتار حاکمیت منجر خواهد شد و یا براندازی. به عنوان مثال عباس عبدی به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری ایلنا درباره پیش‌بینی خود از سال 99 گفته است: «نمی‌توانیم پیش‌بینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مساله می‌توان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر می‌شود و این بدتر شدن می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است».

همچنین ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با خبرگزاری شفقنا با تاکید بر اینکه «تا ابد که نمی‌شود برای اصلاح منتظر ماند»، می‌گوید: «بسیاری جوانان و دانشجویان از من سؤال می‌کنند تا کی باید برای کسب نتیجه ملموس از یک جنبش اصلاح‌طلبانه باید صبر کرد؟ برای اصلاح تا ابد که نمی‌شود منتظر ماند. بالاخره ۱۰ سال، ۲۰ سال یا ۳۰ سال؛ نکند این همه سرمایه و انرژی در نهایت به کیسه محافظه‌کاران ریخته شود و به تحکیم و تثبیت مواضع ‌ آنان منجر شود؟ تجربه‌های شکست‌خورده در این راستا را تا چه اندازه باید تکرار کرد و آزمود؟ به آنها دلگرمی می‌دهم که اگر ارزش‌ها و جایگاه برخی از نیروهای سابق سیاسی رو به افول و زوال گذاشته ولی نیروهای سیاسی جدیدی ظهور می‌کند و با گسترش جابه‌جایی در نیروهای سیاسی جامعه، توازن قدرت تغییر خواهد کرد، در نتیجه آرایش و صف‌بندی‌های جدید، شکل خواهند گرفت. تجربیات و درس‌آموزی از بحران کرونا اولویت‌های جدیدی را به جامعه دیکته خواهد کرد».

 

نتیجه گیری

این‌ها تنها گوشه‌ای از تحلیل ایران پساکرونایی از سوی افراد شناخته شده فتنه‌های دو دهه اخیر کشور در کنار ارائه دستورالعمل برای نافرمانی مدنی خشن، یا همان اغتشاش گسترده همانند آبان‌ماه 98، است. نقطه مشترک همه آنها هم تشدید غیرقابل درمان مشکلات اقتصادی، تبلور خشونت میان اقشار آسیب‌پذیر یا آنچه حجاریان از آن به خشونت عریان تعبیر کرد و در نهایت حتمی بودن این روند است.

نکته مهم در این میان تفاوت تحلیل اثر پروانه‌ای کرونا و تحلیل‌هایی از این دست است. در اثر پروانه‌ای آشوب در یک نقطه منجر به بروز آشوب در سایر نقاط سیستم می‌شود، اما این روند بازگشت‌پذیر و قابل حل است، اما غرب‌گرایان سعی دارند با ترکیب اثر پروانه‌ای و نظریه انفجارهای زنجیره‌ای این فضا را غیرقابل بازگشت بدانند. (در نظریه انفجارهای زنجیره‌ای، بروز یک انفجار حلقه‌ای کنترل نشده از انفجارهای پی‌درپی را باعث خواهد شد)

با درنظر گرفتن همه این نکات باید گفت که اثر پروانه‌ای کرونا طی ماه‌های آینده یک روند طبیعی است که می‌توان آن را کنترل و تبعاتش را کم‌اثر کرد، در حالیکه آنچه هسته امنیتی جریان غرب‌گرا تبلیغ می‌کند سلسله بحران‌هایی است که باید رخ دهد!

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده