به گزارش راهبرد معاصر؛ امسال پیمان NPT به 50 سالگی می رسد. در نیم قرن اخیر این پیمان تحولات شگرفی را تجربه کرده است. این تحولات بازتابدهنده روندهای احتمالی در اینده رژیم عدماشاعه هستهای نیز هستند. کنفرانس بازنگری NPT در 2020 تشکیل خواهد شد و علیالقاعده آخرین تحولات عدم اشاعه در این کنفرانس بررسی میشود. در این مقاله سعی شده اسست روند رژیم در نیم قرن اخیر، چالشها، فرصتها و روندهای آینده تحلیل شود.
رژیم عدماشاعه هستهای نه خلع سلاح
در زمان تدوین پیشنویس پیمان NPT در دهه 60، هند و سوئد بطور جداگانه به دنبال یک "بسته راهحل"[1] بودند این بسته رژیم عدماشاعه را به مجموعهای از اقدامات مرتبط میساخت، مانند توقف تولید تسلیحات هستهای.[2]در مقابل برخی دیگر از دولتها مانند رومانی پیشنهاد داده بود باید مقررهای در NPT گنجانده شود تا دولتها را مکلف به اتخاذ "اقدامات خلعسلاح هستهای مشخص"[3] کند. در آن زمان هیچ کدام از این توصیهها مورد قبول ایالات متحده و شوروی واقع نشد. بنابراین مکزیک یک راهحل جایگزین را ارائه داد. راه حل مکزیک در ماده 6 NPT منعکس شد.[4]
ماده 6 میگوید:
"تمام طرفین متعهد میشوند، مذاکرات به منظور توقف مسابقه تسلیحات هستهای و خلع سلاح هسته ای و انعقاد پیمانی جهت خلع سلاح کامل و عام با مقررات دقیق و مؤثر را با حسن نیت و در اسرع وقت آغاز کنند."
پیشنهاد تعهد به مذاکرات و اساسا هر پیشنهاد خلع سلاح هستهای از سوی پنج کشور دارای تسلیحات هستهای و عضو شورای امنیت همواره رد شده است. فرانسه و چین در 1992 عضو NPT شدند و از همان ابتدا با پیشنهادهای سایر کشورها مبنی بر خلع سلاح هستهای مخالفت کردند. فرانسه اعلام کرده تنها راهحل اجرای ماده 6 NPT، نابودی و انهداک کل تسلیحات هستهای کنونی در جهان و ممنوعیت قابلیت ساخت هر گونه سلاح هستهای استت. فرانسه به این دلایل از همان ابتداد و در 1968 این پیمان را امضا و تصویب نکرد. چین هم سیاست مشخصی در قبال NPT تصویب و اعلام کرده است. چین خود را رهبر و راهبر کشورهای جهان سوم میداند و اعلام کرده ماده 6 NPT برای کشورهای غیرهستهای ظالمانه است. چرا که امید واهی به خلع سلاح هستهای در میان کشورها ایجاد میکند. به نظر میرسد تنها بریتانیا روی خوشی به خلعسلاح هستهای در میان کشورهای دارای بمب اتمی نشان داده است. فرد مولی[5] وزیر خارجه وقت بریتانیا در حین تصویب NPT اظهار کرد: یقینا ماده 6، مهمترین ماده در انعقاد پیمان و یکی از مهمترین مفاد آن است.[6]
شکل 1. میزان اجرای ماده 6 NPT برای کشورهای دارای تسلیحات هستهای و تعداد بمبهای هستهای پنج کشور عضو از زمان انعقاد معاهده.
شکست ماموریت ماده 6 NPT، علاوه بر لحن و ادبیات مبهم این ماده، ناشی از اراده کشورهای دارای تسلیحات هستهای نیز میباشد. البته بجز چین، چهار کشور هستهای مبادرت به کاهش زرادخانههای هستهای خود کردهاند. ایالات متحده 89% و روسیه 85% از تسلیحات هستهای خود را کاهش دادهاند. هر دو کشور در سال اخیر اعلام کردهاند می خواهند نیروهای هستهای و زرادخانهای هستهای خود را "مدرنسازی" کنند. NPT در مورد مدرنسازی سکوت کرده است.
خروج از NPT: افسانه یا واقعیت؟
از NPT نمیتوان به راحتی خارج شد. به عبارت دیگر پیمان NPT محدودیتهای بسیاری برای خارجشدن اعضا از پیمان تحمیل میکند. طبق ماده 10:
"هر دولتی باید حق داشته باشد در اجرای حاکمیت ملی خود در صورتی که احساس کند موارد فوق العادهای در رابطه با موضوعات این پیمان، منافع حیاتی کشورش را به مخاطره انداخته، از پیمان خارج شود. در این صورت باید سه ماه پیش از خروج، به تمام طرفین و شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنین اطلاعیهای باید موارد فوق العادهای که از نظر آن کشور منافع حیاتیاش را به مخاطره انداخته نیز ذکر شود."
به عبارت دیگر این مدت سه ماهه به شورای امنیت فرصت میدهد تا خروج یک کشور از NPT را بررسی کند که آیا این خروج از پیمان صلح و امنیت بینالمللی را تهدید و یا نقض میکند؟
متن این ماده شرایط خروج را برای کشورهای عضو بسیار سخت کرده است. پس از اعلام خروج کرهشمالی از انپیتی، این کشور شرایط حاکم بر آژانس و استاندارد دوگانه و سختگیریهای شدید آژانس را در زمره "رویدادهای فوقالعادهای" دانست که منافع عالی این کشور را به خطر انداخته بود. ولی کشورهای عضو انپیتی و شورای حکام بیانیه و دلایل کرهشمالی را نپذیرفتند.
بلافاصله پس از خروج کرهشمالی از NPT در 2003، شورای امنیت این موضوع را در دستور کار خود قرار داد. شورا و آمریکاییها، پیشنویس قطعنامهای را ارائه کرده بودند که در آن از کرهشمالی تقاضا میشد تا به تعهدات خود ذیل NPT پایبند بماند. ولی این قطعنامه با وتوی چینیها مواجه شد. چین دو بار مسیر شورا برای اتخاذ تصمیم در مورد کرهشمالی را مسدود کرد.
هدف از آگاهکردن شورای امنیت برای خروج از NPT چیست؟ غربیها هدف از این کار را اقدام شورای امنیت میدانند. بنابراین در صورت خروج دولت عضو انپیتی از معاهد شورا دلایل و بیانیه کشور خارجشده را بررسی خواهد کرد و متعاقب آن تصمیم و اقدام مقتضی را اتخاذ خواهد نمود. این اقدام میتواند حتی شامل گزینه نظامی برای شورای امنیت نیز باشد. در آن زمان چین به شدت با ورود شورا به پرونده خروج کرهشمالی از NPT مخالفت کرد. ولی امروزه چین کاملا این حق خود را به امریکا واگذار کرده است. بیانیههای چین در مورد رژیم عدماشاعه هستهای حاکی از سستعنصری این کشور است. بنابراین شوررای امنیت میتواند "حق خروج" هر کشوری از انپیتی را سلب کند و کشور خارجشده را به لحاظ حقوقی مجددا به انپیتی بازگرداند، به زور متوسل شود، یا خروج آن کشور از انپیتی را به تاخیر اندازد. تفسیر از ماده 10 انپیتی (با رجوع به کارهای مقدماتی یعنی مذاکرات زمان انعقاد انپیتی در 1968) نشان میدهد، حق خروج هر کشور از NPT، حقی مطلق نیست. یعنی کشورها به راحتی نمیتوانند از انپیتی خارج شوند و بدین منوال شورای امنیت نیز میتواند این حق را از کشور تحت NPT بگیرد. این استدلال حقوقی چنان جایگاه محکمی پیدا کرده که محمدالبرادعی (تنها مدیرکل معتدل و منطقی آژانس)، نیز اعلام کرده بود "خارج شدن یک کشور از انپیتی باید توسط شورای امنیت مورد بررسی و رسیدگی قرار گیرد."
رویه دولتها در NPT
رویه دولتی برای اجرای مفاد NPT، در سه دسته جای میگیرد: دسته اول کشورهای دارای تسلیحات هستهای. پنج عضو شورای امنیت و چهار کشور دیگر. از سوی دیگر تاکنون 50 کشور خواسستهاند به تسلیحات هستهای ولو در مقیاس آزمایشگاهی به تسلیحات هستهای دست یابند.در اوج جنگ سرد 64 هزار بمب اتمی در جهان وجود داشت. تا 1988 یعنی 20 سال پس از اجرایی شدن پیمان NPT، هیچ کاهش چشمگیری در میزان بمبهای هستهای رخ نداد. تنها بعد از 1988 بود که تعداد بمبهای اتمی جهان کاهش پیدا کرد. هماینک کشورهای هستهای 85 درصد از بمبهای هستهای خود را منهدم کردهاند.
شکل 2. میزان کاهش در تسلیحات هستهای کشورهای دارای بمب اتمی از 1950 تاکنون.
در رویه دولتی، نوع دوم کشورهایی مانند سوئیس هستند. این نوع کشورها در همان ابتدا یعنی 1968، NPT را امضا کردند. ولی تصویب این پیمان را منوط به تصویب دیگر کشورها نمودند. بدین منظور سوئیس تا 1977 منتظر ماند و زمانی این پیمان را تصویب کرد که 99 کشور پیمان NPT را تصویب کرده بودند.
دسته سوم، کشورهایی مانند آفریقای جنوبی هستند که بصورت یکجانبه کلیه تسلیحات اتمی خود را نابود کردند. ار سوی دیگر برخی کشورها مانند بلاروس، قزاقستان و اوکراین کشورهایی بودند که وارث تسلیحات اتمی شوروی شدند. ولی طی یک توافق میان روسیه-آمریکا در دهه نود، این کشورها تسلیحات اتمی را منهدم ساختند.[7] بعد از انهدام تسلیحات هستهای، آفریقای جنوبی حامی منطقه عاری از سلاح هستهای آفریقا شد.
از سوی دیگر مناطق عاری از تسلیحات هستهای، رویکرد منطقهای به موضوع جهانی یعنی خلع سلاح هستهای است. این مناطق ایده خلع سلاح جهانی را در بعد منطقهای عملیاتی کردهاند. هماکنون پنج منطقه عاری از تسلیحات هستهای وجود دارد: آمریکای شمالی، اروپپا، آسیای جنوبی، شرق آسیا و خاورمیانه. هرچند اوردن اسم منطقه عاری از تسلیحات هستهای برای مناطقی چون خاورمیانه با داشتن تسلیحات هستهای اسرائیل و پایگاه اتمی انجرلیک ترکیه مضحک و خندهدار است. انتظار میرود شبهجزیره کره نیز تا 2020 به منطقه عاری از تسلیحات هستهای شرق آسیا بپیوندد.
رویه امریکا؛ بازنگری موضع هستهای (NPR)
انتشار سند «بازنگری موضع هستهای» (NPR)[8]، در ژانویه 2018 باعث بوجود آمدن مباحثاتی در میان کارشناسان خلع سلاح و حقوق عدماشاعه در آمریکا و جهان شد. پیش از این، آخرین بار در 2010 توسط دولت اوباما راهبرد هستهای آمریکا منتشر شده بود. دولت ترامپ به سان سایر راهبردها و سیاستهای خود، در حوزه هستهای نیز موضع بسیار تهاجمیتری اتخاذ کرده و این بر آینده استفاده از تسلیحات هستهای و روندهای حقوقی در جهان نیز تاثیر خواهد گذاشت. این سند پس از انتشار با اعتراض شدید ایران، چین، روسیه و المان مواجه شد. لازم به ذکر است این سند موضع حقوقی-نظامی هستهای آمریکا را برای حداقل 5-10 سال مشخص میکند.
از نقطهنظر حقوقی و طبق گزارش دوم مخبر ویژه کمیسیون حقوق بینالملل یعنی مایکل وود در مورد نحوه شناسایی حقوق بینالمللی عرفی[9] و رای دیوان در فلات قاره، سند NPR، جزء «رویه دولتی بعنوان عمل قوه مجریه»[10] شناخته میشود (ص 22).[11] طبق نظر قاضی شوبل در نظر مشورتی «قضیه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای» در 1996 مسابقه تسلیحاتی، ذخیره و تولید تسلیحات هستهای به مدت قریب به 50 سال میان کشورهای عضو شورای امنیت وجود داشته و این رویه دولتی از طرف همپیمانان و کشورهای جامعه بینالمللی هم پذیرفته شده است. قاضی شوبل اظهار میکند "این رویه متعلق به یک دولت شرور نیست که علیرغم اعتراضات شدید بینالمللی، دوباره به کار خود ادامه میدهد"، این رویه متعلق به دولتهایی است که همپیمانان آنها زیر چتر هستهایشان تضمین امنیتی مییابند(ص 312). بنابراین از نظر شوبل آمریکا کشوری است که "بطور خاص متاثر"[12] شده است.
یکی از نقاط مهم سند موضع هستهای (NPR) 2018، توسیع راهبرد "ضربه نخست"[13] حمله هستهای به حوزه دفاع پیشنگرانه[14] است. در این نوع دفاع، دیگر کشوری مانند امریکا منتظر "وقوع یک حمله مسلحانه" نمیماند و در صورت بروز تهدید "قریبالوقوع" یا "بالقوه" از طرف یک کشور (مانند کرهشمالی)، ایالات متحده ضربه نخست را وارد خواهد آورد. دفاع پیشنگرانه ناظر بر دو نوع جنگ است: (1) دفاع پیشدستانه[15]؛ (2) دفاع پیشگیرانه[16]. در دفاع پیشدستانه، خطر باید قریبالوقوع باشد. مثلا آرایش نیرویهای نظامی به شکل گسترده در مرز را میتوان خطر قریبالوقوعی برای کشور همسایه دانست. ولی در دفاع پیشگیرانه، اگر کشوری در آینده و احتمالا دارای قابلیت حمله به کشور دیگر را (مثلا با تسلیحات کشتارجمعی) داشته باشد، به کشور تهدیدشده این حق را میدهد تا از وقوع جنگ در آینده پیشگیری به عمل آورد. مثلا آمریکا به عراق حمله نظامی میکند، تا از دستیابی عراق به تسلیحات کشتار جمعی و تهدید علیه آمریکا در آینده جلوگیری کند. بنابراین اگر دفاع پیشدستانه مشروعیت "نیمبندی" در حقوق بینالملل را داشته باشد، دفاع پیشگیرانه کاملا از نظر حقوق بینالملل مطرود و ردشده است. سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در 2002 بر دفاع پیشنگرانه تاکید داشته ایالات متحده "میبایست تهدید قریبالوقوع را بر قابلیتها و اهداف دشمنان امروزی اعمال کند."
طبق راهبرد جدید هستهای آمریکا، ایالات متحده علاوه بر آنکه در پاسخ به یک حمله هستهای از تسلیحات هستهای استفاده میکند، بلکه امکان دارد در صورت وقوع یک "تهدید قریبالوقوع" نیز، بدون آنکه حملهای هستهای به آمریکا شود، در پاسخ حمله هستهای کند.
یکی از بندهای سند NPR، مشخصا بر دفاع پیشنگرانه تاکید میکند. به عبارتی جملهی "استقرار تسلیحات هستهای در شرایط حاد برای دفاع از منافع حیاتی ایالات متحده، متحدان و شرکا" (ص 21) در سند بازنگری موضع هستهای، نشان میدهد، ایالات متحده حتی درصورت عدم حمله هستهای به این کشور نیز میتواند از تسلیحات هستهای استفاده کند. زیرا در بندهای بعدی، این نظریه کاملا تایید میشود. استاندارد "شرایط حاد"[17] مندرج در سند راهبرد هستهای، میتواند شامل "حملات بزرگ غیرهستهای"[18] نیز شود.
لازم به ذکر است، سند NPR، کاملا مبتنی و متکی بر بازدارندگی است. اودا، قاضی ژاپنی در نظر مخالف خود که به «قضیه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای» در 1996 منضم کرده، بازدارندگی در حقوق بینالملل را "مشروع و قانونی"[19] اعلام نمود (بند 45 نظر مخالف قاضی اودا). از نظر او، تسلیحات هستهای قابل استفاده موثر بودند، ولی مدتها است هیچ کشوری علیه کشور دیگر از آنها استفاده نکرده است.
سند موضع هستهای 2018؛ مقصود از توانمندیهای هستهای امریکا را "رسیدن به اهداف ایالات متحده، درصورت شکست بازدارندگی" (ص 20) عنوان کرده و هدف نهائی تسلیحات هستهای آمریکا را "هجوم بر خطرات احتمالی و غیر منتظره" (ص 24) ذکر نموده است. منظور از "هجوم بر خطرات احتمالی و غیر منتظره" در NPR، این است که "اعتماد به نفس دشمنان بالقوه را کاهش دهد، به میزانی که آنها نپندارند با توسعه تسلیحات هستهای میتوانند مزیت نسبی داشته باشند." (ص 24). از سوی دیگر این سند، نوع پاسخ هستهای ایالات متحده را نیز مشخص کرده است. تسلیحات هستهای آمریکا، "برای پاسخ به ضربات غافلگیرکننده احتمالیِ یک محیط دائما متغیر" است (ص14). این جمله عامدانه اینگونه مبهم نوشته شده تا میزان واکنش ایالات متحده به تهدیدات را کماکان پیشبینیناپذیر کند.
سند بازنگری موضع هستهای 2018 و سند متعلق به دوران اوباما (2010)، این حق را برای ایالات متحده محفوظ میداند تا به آندسته از کشورهای غیرهستهای که به تعهدات اشاعهای (مانند تعهدات بیولوژیک و شیمیایی) خود پایبند نیستند، حمله هستهای کند.
راهبرد هستهای اوباما (NPR 2010)، توسعه و اشاعه گسترده تسلیحات کشتار جمعی بیولوژیک و شیمیایی را نیز مستحق پاسخ حمله هستهای میدانست. ولی در موضوع هستهای دولت ترامپ (NPR 2018)، پا را فراتر نهاده و تفسیر موسع از این هنجار داخلی آمریکا ارائه داده است. در راهبرد هستهای 2018، "تکامل و اشاعه فناوریهای حمله راهبردی غیرهستهای از سوی یک کشور" (ص 21) نیز میتواند با حمله هستهای از جانب آمریکا پاسخ داده شود. این گزینه درواقع، پیشنهاد حمله هستهای برای مقابله با توسعه تسلیحات متعارف را میدهد. از اینرو سناریوها و راهبردهای قبلی هستهای آمریکا از جنگ جهانی دوم به این سو را که حمله هستهای تنها در مقابله با حمله هستهای خواهد بود را به مغاک فراموشی میسپرد. به عبارت دقیقتر در راهبرد هستهای اعلامشده از سوی ترامپ، دفاع پیشنگرانه به نوع خاصی از تسلیحات کشتار جمعی (مانند دفاع پیشگیرانه و بهانه حقوقی آمریکا برای حمله به عراق در 2003) محدود نشده و تفسیر بسیار موسعی از پاسخ آمریکا به توسعه و اشاعه هرنوع تسلیحات از متعارف تا کشتار جمعی میتواند با گزینه حمله هستهای از جانب آمریکا روبرو شود.
معاهده استارت؛ پایبندی به رژیم عدماشاعه یا ترس از نابودی تضمینشده متقابل؟
در مارس 2018، ولادیمیر پوتین اعلام کرد معاهده استارت جدید بزودی ودر 2021 منقضی میشود. ولی روسیه اماده است گفتگو در خصوص تسلیحات هستهای را با آمریکا ادامه دهد تا رژیم تاسیسشده توسط این معاهده در اینده نیز پابرجا باقی بماند. از سوی دیگر بر کاهش سایر تجهیزات و تاسیسات استراتژیک مانند پرتابههای موشکی گفتگو شود.[20]
روسها موضع ثابتی در سالهای اخیر گرفتهاند. آنها گفتهاند کاهش تسلیحات هستهای منوط به استقرار سیستمهای دفاع موشکی امریکا در اقصی نقاط جهان، توسعه موشکهای با دقت بالا، تسلیحات استراتژیک غیرهستهای تهاجمی[21] و استقرار تسلیحات تهاجمی در فضای ماورا است. از نظر انان این سامانههای معادله نیروهای استراتژیک میان روسیه و آمریکا را بر هم میزند.
در 20 مارس 2018، طی تماس تلفنی میان پوتین-ترامپ طرفین بر کاهش تسلیحات اتمی و مسابقه تسلیحاتی موافقت کردند.[22] نکته جالب توجه آن ست که توافق طرفین بر کاهش نیروهای هستهای نیازی به بازسازی و احیا روابط ورسیه-غرب ندارد. در بدترین و خصمانهترین روابط نیز منافع حیاتی روسیه، آمریکا و اروپا اتخاذ میکند تا از غلتیدن به دام یک مسابقه تسلیحاتی دیگر خودداری کنند.[23]
در فوریه 2018، روسیه و امریکا به توافق رسیدند تا طبق معاهده استارت جدید، محدودیتهای زیادی بر نیروهای هستهای خود اعمال کنند. معاهده در فوریه 2021 منقضی میشود و میتواند با توافق طرفین تا 5 سال دیگر همه تمدید شود. ایالات متحده و روسیه از سیستم راستیازمایی مندرج در معاهده نهایت استفاده را کردهاند و توانستهاند به میزان زرادخانهها و نیروهای هستهای یکدیگر پی ببرند. مجموعهای اقدامات در راستیآزمایی مورد نظر است: تبادل اطلاعات حساس، آگاهسازی از وضعیت نیروهای هستهای و بازرسیها به طرفین امکان پایش نیروهای هستهای را داده است. در 2017 روسیه پیشنهاد تمدید را داده بود، ولی آمریکاییها گفتند باید کلیه مفاد معاهده استارت اجرایی شود و بعد از دستیابی به اهداف سند «بازنگری موضع هستهای» (NPR) حاضر خواهند بود معاهده استارت جدید را را با روسیه تمدید کنند. هر دو هدف آمریکاییها هماینک حاصل شده، زیرا مفاد استارت تقریبا اجرا شده و دستور اجرای سند NPR به نیروهای هستهای امریکا داده شده است.
در 11 آوریل 2018، رابرت سوفر[24] معاون راهبرد موشکی و هستهای وزارت دفاع آمریکا[25] به کمیته نیروهای مسلح سنا گفت دولت ترامپ شروع به بررسی "معایب و مزایای" تمدید استارت جدید کرده است. آنیتا فرید معاون کنترل تسلیحات، راستیآزمایی و پایبندی وزارت خارجه آمریکا گفته "تمدید استارت جدید موضوعی است که ما نیز به آن نیمنگاهی داریم"، ولی زمان خاصی برای پایان بررسی مزایا و معایب تمدید استارت جدید در نظر گرفته نشده است. معاون وزیر خارجه گفته دولت ترامپ، به سابقه روسیه در پایبندی سایر موافقتنامه خلعسلاحی نیز نگاه خواهد کرد و در مجموع به نتیجه خواهد رسید که آیا استارت جدید را تمدید کند یا خیر.[26]
از سوی دیگر پیمان منع موشکهای هستهای میانبُرد (INF)[27] توافقی بود که در ۱۹۸۷ میان ایالات متحده و اتحاد شوروی انجام شد و پایبندی به این معاهده همواره از سوی طرفین مورد اعتراض واقع شده است. روسیه و آمریکا همواره ادعا کردهاند طرف مقابل این معاهده را نقض کرده است. پیمان INF نقشی حیاتی در امنیت اروپا دارد. این پیمان موشکهای با برد 500-5500 کیلومتر زمین به هوا را کاهش میداد. امروزه این معاهده در خطر قرار دارد. آمریکا گفته است اجازه نخواهد داد روسیه با نقض معاهده از آن به طور یکجانبه بهره ببرد و آمریکا تنها طرف پایبند به این معاهد باشد. درصورت فسخ پیمان INF، میتوان آن را آغازگر یک مسابقه تسلیحاتی در موشکهای میانبرد قلمداد کرد. باتوجه به ادعاها و شکایات طرفین از نقض معاهده، اقداماتی برای ادامه حیات معاهده برداشته شده است. کمیسیون ویژه راستیآزمایی که توسط معاهده تاسیس شده، در 2016 و 2017 جلساتی تشکیل داده تا به شکایات طرفین رسیدگی کند. گرچه این اقدامات نمادین بود، ولی نتوانسته به ادعاهای طرفین کاملا رسیدگی کند. آمریکا نسبت به برد موشکهای زمینبههوای 9M729 (SSC-8) مشکوک است و روسیه نسبت به لانچرهای سیستم دفاعی موشکی نوع MK-41 در رومانی و لهستان اعتراض کرده است. روسیه میگوید این لانچرها مجهز به موشکهای نوع Standard Missile-3 بوده و قابلیت تهاجمی دارد.[28]
جلسات در سطح کارشناس برای بررسی وضعیت نیروهای هستهای آمریکا-روسیه بعد از چندین سال وقفه در سپتامبر 2017 تشکیل شده است. روسیه از دکترین"تنشزدایی-تنشزایی"[29] در رابطه با نیروهای هستهای و استراتژیک خود استفاده میکند. در این دکترین، روسیه میخواهد از یک "حمله هستهای محدود" استفاده کند تا از وقع یک "حمله تمامعیار متعارف و غیرهستهای" توسط غرب علیه روسیه جلوگیری به عمل اورد. مقامات روسیه چنین دکترینی را بصورت رسمی تکذیب کردهاند،ولی نوع استقرا، آرایش و شواهد و قرائن در میدان بر این دکترین صحه می گذارد. ناتو و NPR برای این دکترین سناریوهایی را پیشبینی کردهاند.
جمعبندی
هنجارسازی در رژیم عدماشاعه هستهای بصورت ممتد و علیالدوام ادامه دارد. برخی از این هنجارها مانند ماده 10 NPT حوزه جدیدی را در رژیم عدماشاعه و حقوق بینالملل ایجاد کرده است. از سوی دیگر معاهدات دوجانبه و سیستمهای راستیآزمایی انها نیز بر هنجارسازی در حوزه خلع سلاح و عدماشاعه تاثیرات بیبدیلی گذاشته است. هنجارسازی مهمترین موله رژیم عدماشاعه است. کشورهایی توانستهاند در این رژیم نقش کنشگرانه و نه واکنشی را ایفا کنند که این روندها را به درستی شناسایی و مطابق با آن عمل کنند.
[1] "package solution”
[2] Shaker, Nuclear Non-Proliferation Treaty, p. 508.
[3] "specific nuclear disarmament measures.”
[4] Ibid., p. 571.
[5] Fred Mulley
[6] Conference of the Eighteen-Nation Committee on Disarmament, "Final Verbatim Record of the Three Hundred and Fifty-Eighth Meeting,” ENDC/PV.358, January 23, 1968, para. 23.کمگن
[7] see Sara Z. Kutchesfahani, Politics and the Bomb: The Role of Experts in the Creation of Cooperative Nuclear Non-Proliferation Agreements (London: Routledge, 2014).
[8] Nuclear Posture Review (NPR)
[9] Second report on identification of customary international law
[10] evidence of state practice as an act of executive branch
[11] See, for example, North Sea Continental Shelf, Judgment, I.C.J. Reports 1969, p. 3, at pp. 104, 107 (Separate Opinion of Judge Ammoun); See, for example, Dispute regarding Navigational and Related Rights (Costa Rica v. Nicaragua), Judgment, I.C.J. Reports 2009, p. 213, at p. 280 (Separate Opinion of Judge Sepúlveda-Amor); See, for example, North Sea Continental Shelf, Judgment, I.C.J. Reports 1969, p. 3, at pp. 104, 105, 107, 126 (Separate Opinion of Judge Ammoun); Fisheries Jurisdiction (United Kingdom v. Iceland), Merits, Judgment, I.C.J. Reports 1974, p. 3, at p. 84 (Separate Opinion of Judge De Castro).
[12] specially affected state
[13] ‘first use’
[14] anticipatory
[15] Preemptive
[16] preventive
[17] ‘extreme circumstances’
[18] significant non-nuclear strategic arms attacks
[19] ‘legitimized by international law’
[20] Office of the President of Russia, "Interview to American Channel NBC,” March 10, 2018, http://en.kremlin.ru/events/president/news/57027.
[21] non-nuclear strategic offensive arms
[22] "Readout of President Donald J. Trump’s Call with President Vladimir Putin of Russia,” The White House, March 20, 2018, https://www.whitehouse.gov/briefings-statements/readout-president-donald-j-trumps-call-president-vladimir-putin-russia-3/.
[23] Thomas M. Countryman and Andrei Zagorski, Urgent Steps to Avoid a New Nuclear Arms Race, Arms Control Today, June 2018. https://www.armscontrol.org/act/2018-06/features/urgent-steps-avoid-new-nuclear-arms-race#endnote03
[24] Robert Soofer
[25]deputy assistant secretary of defense for nuclear and missile defense policy
[26] Kingston Reif, "Administration to Review New START,” Arms Control Today, May 2018.
[27] Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty
[28] Thomas M. Countryman and Andrei Zagorski, Urgent Steps to Avoid a New Nuclear Arms Race, Arms Control Today, June 2018.
[29] escalate to de-escalate doctrine