
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پیروزی زهران ممدانی جوان در کسب نامزدی حزب دموکرات برای شهرداری نیویورک، مهمترین کلانشهر شمال آمریکا با پیشی گرفتن از رهبران دموکراتِ تثبیتشده، به کابوسی ناگهانی برای صهیونیستها و جناح راست نژادپرست آمریکایی تبدیل شد.
رقابت های انتخاباتی وی بر مبنای حمایت از برابری و عدالت اجتماعی، دلجویی از محرومان، حمایت از آرمان فلسطین و مخالفت با اسلام هراسی و نژادپرستی شکل گرفت و حمایت همه اقشار شهر، ازجمله یهودیان غیرصهیونیست را به خود جلب کرد. کمپین انتخاباتی شهردار جدید نیویورک به لحظه تاریخی مهمی برای استقلال هویت یهودیان تبدیل شد، زیرا فرصت یافته اند بیشتر از صهیونیسم جنایتکار فاصله بگیرند. این پیروزی پیامدهای گسترده برای سیاست آمریکا خواهد داشت.
تا قبل از ظهور ممدانی، صهیونیستهای لیبرال با موفقیت محدودیتهای انتقاد از رژیم صهیونیستی را در حزب دموکرات تعریف کردند
فیلیپ وایس، نویسنده یهودی مترقی و پیشکسوت و بنیانگذار و سردبیر وبسایت ضد صهیونیستی ماندویس (Mondoweiss)، پیروزی ممدانی را نقطه عطفی برای هویت و جامعه یهودی دانست، زیرا به یهودیانی که معتقدند یهودیت مترادف با صهیونیسم نیست، قوت قلب میدهد و به رهایی یهودیان و سیاست آمریکا از صهیونیسم کمک خواهد کرد.
یهودیان آمریکا ابراز همبستگی ممدانی را با فلسطینیان پذیرفتند و حتی جشن گرفتند. ممدانی مواضعی اتخاذ کرده است که پیش تر تابوی سیاسی به شمار می رفتند؛ ازجمله اینکه از جنبش بایکوت، سرمایهگذاری نکردن و تحریم (BDS) رژیم صهیونیستی حمایت کرد و گفت، این رژیم در غزه مرتکب نسلکشی شده است و اگر بنیامین نتانیاهو به نیویورک بیاید، به دنبال دستگیری اش به عنوان جنایتکار جنگی خواهد بود.
نیویورک تایمز مجبور شد از گروه ضد صهیونیستی «ندای یهودیان صلح طلب» (JVP) نقل قول کند که در آن از رقابت انتخاباتی ممدانی به عنوان «نبردی برای انسانیت، کرامت و آزادی همه مردم - از نیویورک تا فلسطین» یاد کردند.
وایس عنوان کرد، پیروزی ممدانی با حمایت یهودیان باعث می شود ضدصهیونیستها در جامعه یهودی صدای رسایی برای پرسیدن سؤالات مهم به دست آورند؛ زیرا ملیگرایی یهودی بخشی از ایمان مذهبی است.
تا قبل از ظهور ممدانی، صهیونیستهای لیبرال با موفقیت محدودیتهای انتقاد از رژیم صهیونیستی را در حزب دموکرات تعریف کردند. آنها ادعا میکردند جنبش بایکوت، سرمایهگذاری نکردن و تحریم (BDS) یهودستیزانه است، هر کسی را که از آن حمایت کند، بایکوت میکنند و به رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به اشغال خود فشار نمیآورند. امروزه بسیاری از صهیونیستهای لیبرال در حال کنار گذاشتن این مواضع هستند.
این بحران، چه در ایمان و چه در گفتمان، مدتها بود باید اتفاق میافتاد. بیش از ۷۵ سال است جامعه سازمانیافته یهودیان آمریکا جنایات رژیم صهیونیستی را لاپوشانی کردهاند. تشکیلات یهودی قوانین سادهای را درباره رژیم صهیونیستی وضع کردهاند؛ اینکه باید یک صدا صحبت کنند و هرگز علنی مخالفت نکنند (زیرا در اقلیت هستند) و باید هر آنچه رژیم صهیونیستی میگوید، تأیید کنند.
بنابراین لیبرالترین، ثروتمندترین و تحصیلکردهترین بخش مذهبی جامعه آمریکا، جداسازی نژادی را تأیید کردند و جیمی کارتر را صرفاً به خاطر استفاده از این اصطلاح مورد انتقاد قرار دادند و تقریباً کل جامعه یهودی از قتل عام غزه حمایت کردند.
ربط دادن یهودیت به رژیم آپارتاید ظالم به شدت برای یهودیان زیانبار است. این کار نه تنها سنتهای یهودی را نابود کرده، بلکه باعث ایجاد خشم و دامن زدن به یهودستیزی نیز شده است. بنابراین، ظهور ممدانی فرصت رهایی از صهیونیسم است. این موضوع به یهودیان ضدصهیونیست فضایی میدهد تا اصول اساسی لیبرال را که تشکیلات یهودی نابود کرده است، یعنی تحریم آزار و اذیت و پیگرد جنایتکاران جنگی، بپذیرند.
رسانههای لیبرال تا جایی که میتوانند با این روند مبارزه خواهند کرد. نیویورک تایمز همچنان رژیم صهیونیستی را به عنوان دموکراسی قوی به تصویر میکشد، حتی با اینکه نتانیاهو از خط قرمز عبور کرده است (گویی کشتار مکرر غیریهودیان از ویژگیهای اساسی صهیونیسم نیست). چند روز پیش تایمز بیانیهای مضحک از فرمانده صهیونیست منتشر کرد مبنی بر اینکه رژیم صهیونیستی با «بیش از یک هزار حمله» در سال، آتشبس را به لبنان تحمیل کرده است.
صهیونیسم یک شبه از فرهنگ یهود جدا نخواهد شد و نبرد سهمگین میان نسلها درخواهد گرفت.
به تازگی ریچل، اینفلوئنسر شبکه های اجتماعی که به عنوان صدای پیشروی انسانسازی فلسطینیان در رسانههای جریان اصلی ظهور کرده است، تعریف کرد وقتی سعی داشت در نیویورک فضای بازی برای استقبال از رهف، دختر غزهای که هر دو پایش را در بمباران رژیم صهیونیستی از دست داده است اجاره کند، بارها با پاسخ منفی مواجه شد. ریچل نام کسی را که درخواستش را رد کرد، نبرد؛ اما الگوی نژادپرستی ای که توصیف کرد، مشخصه جامعه یهودیان صهیونیست در نیویورک است.
به تازگی بنیاد Y خیابان ۹۲ سخنرانی عزالدین ابوالعیش، نویسنده فلسطینی که سه دخترش را در بمباران رژیم صهیونیستی از دست داده بود، لغو کرد؛ زیرا نتوانست ابوالعیش را با صدای طرفدار رژیم صهیونیستی متعادل کند.
به تازگی بن لوربر، پژوهشگر سیاسی آمریکایی گفت، مفهوم کنترل سیاست خارجی به وسیله یهودیان، تئوری توطئه یهودستیزانه است. گرچه چنین اظهاراتی امکان دارد یهودستیزانه باشد، اما نظر لوربر با هدف دفاع از لابی صهیونیستی در برابر انتقادات مطرح شد. وی به طور ضمنی گفت، توصیف جناح سازمانیافته صهیونیستهای یهودی (آیپک) به عنوان گروهی که نفوذ و قدرت بیش از حدی دارد، یهودستیزانه است.
صهیونیسم یک شبه از فرهنگ یهود جدا نخواهد شد و نبرد سهمگین میان نسلها درخواهد گرفت
همانطور که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا ماه گذشته در کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) گفت، خانواده میریام ادلسون، از حامیان مالی بزرگ صهیونیسم هر زمان میخواستند به دفترش دسترسی داشتند و «عمدتاً مسئول بسیاری امور بودند». این موضوع شامل تضعیف برجام و به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی میشد.
این جناح سازمانیافته توضیح میدهد چرا باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا هیچ کاری برای جلوگیری از اشغالگری صهیونیست ها انجام نداد، بلکه حزب دموکرات را مجبور کرد سال ۲۰۱۲ میلادی قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توصیف و از قوانین حزب سرپیچی کند.
این جناح سازمانیافته توضیح میدهد چرا جو بایدن و کامالا هریس، رئیس جمهور سابق آمریکا و معاونش بیش از یک سال، حتی با وجود کاهش پایگاه رأی حزب دموکرات، از اعتراف به نسلکشی رژیم صهیونیستی، چه رسد به هرگونه اقدامی برای توقف آن، خودداری کردند.
همچنین توضیح میدهد چرا حکیم جفریز، نماینده ارشد دموکرات تا اواخر اکتبر صبر کرد تا از ممدانی-جفری حمایت کند، کسی که زمانی در جریان حمله رژیم صهیونیستی به غزه در سال 2014 میلادی اعلام کرده بود، «رژیم صهیونیستی امروز، رژیم صهیونیستی فردا، رژیم صهیونیستی همیشه».
وایس معتقد است، «اگر ما آرزوی دستیابی به صلح در غرب آسیا داریم، باید با قدرت لابی صهیونیستی یا گروه فشار مقابله و این لابی باید از درون جامعه یهودی برچیده شود. یهودیان ضدصهیونیست نمیتوانند این کار را به تنهایی انجام دهند».