چرا شاخص بورس صعودی شده است؟-راهبرد معاصر

چرا شاخص بورس صعودی شده است؟

هجوم نقدینگی های سرگردان در اقتصاد ایران به سمت بازار بورس همچون قیچه دو لبه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ایران تحت تاثیر قرار داده است.
میثم مهرپور؛کارشناس اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 April 28
کد خبر: ۴۱۵۳۸

به گزارش راهبرد معاصر؛ در سال‌های اخیر عمده جهش‌ها و نوسانات قیمتی در بازارهای مالی ایران تحت تاثیر عامل هجوم نقدینگی یا حملات سوداگرانه نقدینگی به بازار ها بوده است. طبیعی است وقتی نقدینگی از رقم ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان نیز عبور کند ورود کمتر از ۵ درصد از این حجم نقدینگی به هر بازاری می‌تواند آن بازار را با نوسانات شدیدی مواجه کند.

 

نقدینگی؛ متهم اصلی رشد بی رویه شاخص بورس

نقش نقدینگی در بازارهای مالی ایران به قدری است که رد پای آن از افزایش قیمت مسکن و ارز تا طلا و شاخص های بورس کاملا محسوس است. رشد شاخص بورس طی یک سال اخیر و بازدهی حدود ۱۵۰ درصدی بورس در سال ۹۸ در حالی رخ داده که میانگین بازدهی سایر بازارها مانند طلا و دلار در سال ۹۸ چیزی کمتر از ۳۰ درصد بوده است. این بازدهی باعث شده علاقه و تمایل افراد دارای پس انداز یا منابع ریالی مازاد به این بازار در سال جاری نیز تداوم یافته و حتی رکودهای جدیدی در میزان افراد جدید دارای کد بورسی و شرکت کننده در عرضه های اولیه و.... شکسته شود.

 

هجوم نقدینگی به بازار بورس در روزهای اخیر به حدی رسیده است که ورود نقدینگی به بازار سرمایه برای اولین بار در تاریخ، از میزان سود سپرده ای که بانک ها ماهیانه به سپرده های بانکی پرداخت می کنند بیشتر شده است. این موضوع نشان دهنده افزایش حضور و البته اعتماد مردم به بازار بورس است.

 

اگر چه حضور افرادی که کمترین اطلاعات، شناخت و آگاهی از ماهیت بورس و عملکرد آن ندارند می تواند تبدیل به تهدیدی برای اقتصاد ایران شود. چرا که عمده افراد جدیدالورود به بورس صرفا با توجه به بازدهی بالای این بازار در ماه های گذشته و به انگیزه سفته بازی و نه سرمایه گذاری وارد بورس شده اند. از سوی دیگر این تردید جدی وجود دارد که بخش قابل توجهی از افزایش قیمت ها در بورس حباب و غیر واقعی است. برای پاسخ به این سوال که رشد شاخص‌های بورس و قیمت سهام در بازار بورس ایران چقدر واقعی و چقدر دارای حباب است توجه به چند نکته ضروری است:

۱) افزایش قیمت سهم شرکت‌های حاضر در بورس از دو طریق قابل افزایش است:

الف) افزایش بازدهی این شرکت ها: در این حالت با توجه به اتفاقات واقعی اقتصادی در بنگاه یا شرکت مورد اشاره با افزایش تولید و بازدهی آن شرکت، سود و ارزش سهام شرکت نیز افزایش پیدا کند در این حالت افزایش قیمت سهم نیازمند یک بازه زمانی و تحقق سود و بازدهی است.

ب) گاهی اوقات افزایش قیمت سهم به دلیل افزایش تولید و بازدهی نبوده بلکه ناشی از افزایش قیمت و ارزش دارایی های این شرکت است. برای مثال حتی اگر شرکتی بازدهی و تولیدی نیز نداشته باشد با گذشت زمان و وجود مواردی چون تورم و افزایش نرخ ارز قیمت و ارزش امکانات و تجهیزات سخت افزاری آن شرکت با افزایش مواجه می شود. در این شرایط ممکن است قیمت سهم یک شرکت بدون بازدهی نسبت به سال گذشته بیش از ۵۰ درصد افزایش یابد در حالی که این افزایش قیمت به هیچ وجه در بازدهی شرکت دیده نمی شود بلکه صرفا به دلیل افزایش قیمت سوله ها، دستگاه ها، تجهیزات و... این شرکت است. در واقع دلیل اصلی  افزایش قیمت سهم در این حالت کاهش ارزش پول ملی از طریق افزایش تورم یا افزایش نرخ ارز است.

 

با این حال آنچه امروز در افزایش قیمت سهم برخی از شرکت های بورسی دیده می شود آنقدر جهشی است که نه مبتنی بر افزایش بازدهی این شرکت ها بوده و نه به واسطه افزایش قیمت دارایی‌های آن شرکت است. برای مثال قیمت سهمی نسبت به سال گذشته حدود ۴۰ برابر افزایش یافته است که طبیعتا این افزایش با فضای اقتصاد ایران هیچ همخوانی ندارد. یا شرکت های دیگر در بورس مورد معامله قرار گرفته و قیمت آن ها هر روزه شاهد رشد است که اصولاً این شرکت ها وجود خارجی ندارند که اصطلاحا به عنوان شرکت های کاغذی شناخته می شوند. یعنی شرکتی که هیچ فعالیت اقتصادی در آن رخ نداده و حتی وجود خارجی ندارد در بازار بورس با رشد قیمت هر روزه مواجه می شود. این اتفاقات تنها به دلیل هجوم نقدینگی و حملات سوداگرانه افراد حقیقی یا حقوقی دارای منابع مازاد ریالی به سهام این شرکت ها رخ داده است. وقتی هر بازاری شاهد افزایش تقاضا باشد قیمت کالای آن بازار با افزایش مواجه می شود که برای ایجاد تعادل در آن بازار باید عرضه آن کالا تقویت شود اما در بازار سرمایه یا حتی دلار و طلا و... ایران در سال های گذشته این تجربه وجود دارد که به رغم عرضه سکه های پیش فروش در سال ۹۷ یا تزریق میلیاردها دلار ارز به بازار یا افزایش عرضه اولیه شرکت های بورسی قیمت ها نه تنها متعادل نشده بلکه بر خلاف مبانی علم اقتصاد افزایش داشته است که تنها دلیل آن را می توان حملات سواداگرانه نقدینگی به این بازارها دانست.

 

بورس؛ قیچی دو لبه

در باب تبعات و خطرات این موضوع می‌توان گفت رشد شاخص های بورس می تواند مانند یک قیچی دولبه عمل کند به نحوی که عرضه شرکت های دولتی  و حاکمیتی در بورس در کنار افزایش رغبت مردم به حضور در بازار سرمایه به شرط آموزش شهروندان، افزایش سواد بورسی و نظارت دولت بر این بازار می تواند منجر به افزایش شفافیت و به تبع آن بازدهی این شرکت ها شده و گام مهمی در مردمی سازی اقتصاد ایفا کند. در کنار این موضوع در صورتی که این موارد مراعات نشده و هیچ نظارتی از سوی دولت وجود نداشته باشد ایجاد اتفاقات و نوسانات اقتصادی می تواند منجر به خروج نقدینگی از بازار سرمایه شده و جامعه با سیلی از معترضین مواجه خواهد شد. معترضینی که تنها شناخت آنها از بورس فضای سبز و رشدهای هر روزه بورس بوده و بدون شناخت کافی از ماهیت بلند مدت بازار سرمایه وارد آن شده و حالا سرمایه خود را از دست داده اند.

ارسال نظر