این مشکل که دولتی ها به آن توجه ندارند چیست؟
دخالت گسترده دولت در عرصه های مختلف اقتصادی مشکل اصلی است و با این دخالت ها طی سالیان اخیر، یک نظم خود انگیخته و قانون مند برقرار نشده و ساختار عریض و طویل دولت در تنظیم بازار، جایگزین مکانیزم بازار و مردم شده است. دخالت های مستمر دولت باعث اختلال در نظام اقتصادی کشور شده است و در شرایط کنونی متغیرهایی که می توانند فعالان اقتصادی را در تصمیم هایشان یاری کنند، ناکارآمد شده اند.
نظام تصمیم گیری کشور در عرصه اقتصادی به درستی عمل نمی کند و وجود قدرت های موازی باعث شده ضمن افزایش هزینه ها، ساختار اقتصادی ناکارآمد باشد.
در شرایطی دولتمردان ما در تمام عرصه های اقتصادی ورود می کنند، که تعریف صحیحی از منافع و خواسته های مردم ندارند و این همان "غرور کشنده"ای است که "هایک" به آن اشاره کرده است. در چنین شرایطی با اتخاذ سیاست های غلط اقتصاد را دچار چالش می کنند.
عملکرد تیم اقتصادی دولت را در تصمیم گیری ها و مواجهه با بحران ها چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه تیم اقتصادی دولت، از افرادی ناآگاه تشکیل شده است که یا درک درستی از مشکلات ندارند و یا اساسا به فکر مسائل اقتصادی مردم نیستند و منافع شخصی و گروهی خودشان را دنبال می کنند.
امروز علی رغم تزریق هزاران میلیارد دلار به اقتصاد کشور، ما شاهد افزایش بیکاری و تورم و مشکلات اقتصادی هستیم و تا زمانی که دولتی ها متوجه نشوند که هیچ جایگزینی برای تصمیم و انتخاب مردم وجود ندارد، بحران ادامه می یابد. تصمیم گیری دولت به جای مردم، حتی اگر از سر دلسوزی باشد نیز، ناکارآمد است چرا که آنها اطلاعات لازم را ندارند و نمی توانند به دست آورند.
تا پیش از نوسانات اخیر، برخی از کارشناسان ارزیابی مثبتی از عملکرد اقتصادی دولت داشتند. شما این عملکرد را از ابتدای دولت یازدهم چگونه دیدید؟
ارزیابی میزان موفقیت سیاست های اقتصادی در شرایط بروز بحران ها ممکن است، رشد سریع کودک در صورت سلامت، دلیلی بر حاذق بودن پزشک نیست و تصمیمات اقتصادی نیز در شرایط حساس باید سنجیده شوند. امروز ما می بینیم که سیاست های موجود، توان حل چالش های اقتصادی را ندارند و زمینه های توسعه و رفاه را فراهم نمی کنند.
امروز مردم احساس می کنند سیاسیون و دولتمردان از هر دو جناح تنها به فکر تامین منافع جناحی و حزبی هستند و پس از به قدرت رسیدن صرفا برای رضایت هم حزبی ها در مواردی مانند استخدام و ارائه امتیازات، تلاش می کنند و خواسته ها، منافع، رفاه و معیشت اکثریت ملت را نادیده می گیرند که این احساس به گسست ملت و سیاسیون منجر می شود.
دولت تا چه میزان در تحقق وعده های خود موفق شده است؟
اکثر وعده های دولت در زمینه اقتصاد محقق نشده و اعتماد مردم به آنها از بین رفته است. در حالی که دولت وعده ارزانی خودرو، مسکن و سایر کالاها و ایجاد شغل و رونق داده، کاملا مسیر متفاوتی طی شده و سرمایه اجتماعی دولت از بین رفته است.
آیا دولت توانست در سال های گذشته شاخص های اصلی اقتصاد را بهبود بخشد؟
ما در سال های گذشته با رکود تورمی مواجه بودیم و با تشدید رکود تورمی، وضعیت اقتصادی کشور بحرانی شده و رشد آمار بیکاری و افزایش قیمت ها حکایت از تعمیق رکود و تورم دارند.
برای حل شرایط رکود تورمی باید هر دو عامل، به صورت هم زمان در نظر گرفته شوند و اینکه ما صرفا بر تورم تکیه کنیم و به دنبال مهار آن باشیم، به نتیجه نمی رسد. همان طور که در علم اقتصاد تاکید شده، در شرایط رکود تورمی، دولت باید از منابع بخش های متورم اقتصاد بکاهد و به بخش های درگیر رکود تزریق کند.
سیاست های اقتصادی باید به صورت خود انگیخته باشند و سودآوری بخش های مولد باید افزایش یابد و هیچ اقتصادی بدون رشد بخش های تولیدی موفق نخواهد بود. در غیر این صورت به فعالان اقتصادی آدرس غلط داده ایم و آنها را گمراه خواهیم کرد.
مهار تورم در سال های گذشته موفقیت آمیز نبوده است؟
تاکید مستمر دولتمردان بر متغیر های مبهم رشد و تورم، دستاویزی برای پوشاندن شرایط واقعی اقتصاد کشور است. متغیر رشد اقتصادی حاکی از رشد مصرف است نه تولید و نباید به عنوان آینه شرایط اقتصادی کشور معرفی شود. شما نمی توانید قیمت ده ها کالا را جمع کنید و میانگین آن را به عنوان وضعیت اقتصادی موجود معرفی کنید، همان طور که استناد به میانگین مجموع درآمد های کشور، بیانگر حقوق و دستمزد اقشار مختلف نیست.
استناد سیاسیون به متغیر های بی معنی اقتصادی، با هدف عوام فریبی و پوپولیزم صورت می گیرد و متاسفانه برخی از اقتصاددانان و روشنفکران کشور نیز به آن دامن می زنند. در اقتصاد، گاهی ممکن است در شرایطی که صنعت و کشاورزی رو به زوال است، آمار رشد اقتصادی که همان رشد مصرف و هزینه است، مثبت باشد.
برای خروج از این شرایط چه رویکردی باید در دستور کار دولت باشد؟
در یک نظام آزاد اقتصادی، مردم می توانند تمام خواسته های اقتصادی شان را اجرا کنند و در آن، نه نیاز به مکانیزم وجود دارد و نه طراح و مهندس. در اقتصاد، با دستور کاری پیش نخواهد رفت و با دستور دولت اقتصاد رشد نمی کند.
علم اقتصاد، علم خرد است و نباید فکر کرد که جامعه تصمیم می گیرد، بلکه افراد تصمیم گیرنده هستند. با توجه به اینکه بسیاری از مولفه های اقتصادی کمی پذیر نیستند، نمی توان به آنها عدد داد و آن را معیار و ملاک تصمیم گیری و عمل قرار داد و اصولا متغیر های فردی مبنای علمی دارند.
اقتصاد یک علم اجتماعی است نه طبیعی و نمی توان از ابطال پذیری پوپری در علم اقتصاد استفاده کرد، چرا که متغیرها عینی نیستند. مانند نرخ بهره و سود و تورم و رکود که در باورها و معانی هستند و متغیرهای ذهنی اند. یکی از اشکالات روشنفکران ما این است که به جای تحلیل کیفی شرایط اقتصادی کشور فکر می کنند اقتصاد علمی طبیعی و قابل پیش بینی است.
پیشنهاد مشخص شما چیست؟
با ادامه شرایط فعلی، هیچ پیشنهاد سازنده ای نمی توان به دولت ارائه کرد، چرا که دولت های ما خود عین مشکل هستند و مشکل، نمی تواند بخشی از راه حل باشد. متاسفانه با حفظ وضعیت موجود، امکان تغییر مثبت منتفی است و تیم اقتصادی دولت نیاز به جراحی دارد.
کشور ایران با منابع و امکانات عالی و بدون مشکلات برون زا و چالش های جمعیتی و تمدن کهن باید یک اقتصاد پیشرو و موفق داشته باشد و نباید آمار فقر و بیکاری به این میزان باشد و مشکل اساسی سیستم مدیریت کلان و تصمیم گیری است.