به گزارش راهبرد معاصر؛ بررسی تاریخ روابط بین الملل نشان می دهد که نظام بین المللی همواره با معمای نظم و امنیت عجین شده است و دوره های تاریخی آن مملو از جنگ ها و بحران های مختلف بین واحدهای تشکیل دهنده نظام بین الملل بوده است. بسیاری از این کشورها در نتیجه چنین جنگ هایی از گستره سرزمینی حذف شده یا بخش های مهمی ازسرزمین خود را از دست داده اند یا مجبور به تحمل استیلا و سلطه قدرت های قوی تر شده اند و در چنین دورانی، هویت و عزت ملی خود را خدشه دار دیده اند. به همین سبب کشورها به دنبال یافتن راه و روش هایی بوده اند که از بروز جنگ علیه خود جلوگیری کرده و در صورت بروز چنین جنگی کم ترین خسارت را متحمل شوند.
چنین علاقه و ضرورتی به شکل گیری نظام های مدیریتی مختلف مانند موازنه قوا، اتحاد و ائتلاف، پیمان های نظامی دوجانبه و چندجانبه، شکل دادن به کنفدرالی از دولت ها و بازدارندگی منجر شد که در این میان نظام های قدرت محور بازدارندگی و موازنه به عنوان دو سامانه اصلی مقابله با تهدیدات راهبردی موجود در چرخه راهبردی کشورها بیش از دیگر موارد مدنظر قرار گرفت.
بازدارندگی از جمله رویکردهای رایج و کارامدی است که به دلیل ویژگی های راهبردی آن امنیت بیشتری را برای کشورها در نظام آنارشیک در پی دارد. به همین جهت سامانه دفاع موشکی به عنوان یکی از ابزارهای کاربردی قدرت و سلاح آماده شلیک از سوی قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است. سامانه های موشکی یکی از سامانه های فرعی و تکمیل کننده و قوام دهنده بازدارندگی پس از سلاح هسته ای می باشد. جمهوری اسلامی ایران به نوبه خود در راستای مقابله با تهدیدات ملموس و دشمنان خود راهبرد بازدارندگی و ارتقای فناوری نظامی را اتخاذ کرده و با بهره گیری از سامانه های موشکی توانسته است به حفظ و امنیت خود در منطقه آشوب زده غرب آسیا کمک کند.
در نظام بین الملل کنونی برای بقای سیاسی و حفظ اقتدار، کشورها علاوه بر تکیه بر بازدارندگی سرزمینی و دفع تهدیدات در محیط امنیتی خود نیازمند گسترش و تقویت سیاست بازدارندگی در ورای مرزهای خود هستند تا با تهدیداتی که از دور متوجه حاکمیت و اقتدار آن هاست مقابله کنند. هدف از راهبرد بازدارندگی کاهش یا از بین بردن خطر حمله با افزایش هزینه هاست تا مهاجم را به این نتیجه برساند که هزینه های حمله بیش از منافع آن است. برای کاربست این راهبرد داشتن دو نوع توانمندی بسیار حیاتی و کلیدی می باشد اولین توانمندی داشتن قابلیت دفاعی مستحکم و قوی است که باعث می شود مهاجم برای شروع حمله خود احتیاط بیشتری به خرج داده و تامل بیشتری کند. مورد دوم توانمندی قابل ملاحظه اقدامات تلافی جویانه است. اگر تعدادی از مهاجمان با اقدامات تلافی جویانه شدیدی روبرو شوند به احتمال زیاد مهاجمان دیگر از روی آوردن به حمله نیز خودداری خواهند کرد. بازدارندگی فضای روانی است که در آن ، نمایش استفاده از زور نقش مهمی دارد. در این سیاست سعی می شود تا تصور خطرهای تحمل ناپذیر طرف مخالف را از ارتکاب به عمل باز دارد.
در شرایط بی ثباتی منطقه غرب آسیا، راهبرد دفاعی و انتخابی جمهوری اسلامی ایران بر محور بازدارندگی منطقه ای طرح ریزی شده است. در این میان سامانه های دفاع موشکی مهم ترین ابزار بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای فرارو ایران از جمله التهاب دائمی فضای امنیتی غرب آسیا، برتری توان نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا در عرصه نیروهای هوایی، محدودیت های آن در دسترسی به فناورهای پیشرفته نظامی و همچنین دشمنی قدرت های بزرگ بعد از پیروزی انقلاب، بازدارندگی متعارف دفاعی را در دستورکار خود قرار داده است و نیازمند توسعه توان نظامی و موشکی است تا در زمانی کوتاه تر و با صرف هزینه کم تر توان دفاعی خود را افزایش دهد و با تقویت قابلیت های موشکی بازدارندگی فرامرزی خود را به نحو موثرتری ایفا کند.
موشک برگ برنده دیپلماسی
شلینگ نظریه پرداز مطرح حوزه سیاست نظامی و امنیتی معتقد است که موشک ها ابزار قدرت صدمه هستند و به این معنا که با شلیک آن ها، اهداف و منافع دشمن آسیب می بیند اما توان نظامی او نابود نمی شود. به این ترتیب موشک ها با برخوردای از چنین خواصی دارای خشونت نهفته هستند و ابزار مناسبی برای بازدارندگی می باشند زیرا به این ترتیب می توانند رفتار دشمن را کنترل کنند.کشورها به منظور اجتناب از جنگ به دیپلماسی روی می آورند و موشک ها ابزار دیپلماسی می شود و موشک های می توانند برای تکمیل دفاع و بازدارندگی از طریق انکار نیز به کار روند.
نقش موشک های بالستیک در امنیت ملی ایران در دهه 1980م برجسته شد زمانی که اعلب شهرها در برابر موشک اسکاد و حملات هوایی عراق از سوی صدام بی دفاع بودند. دستیابی ایران و استفاده از موشک های کوتاه برد خود به عنوان نقطه عطف مهمی در جنگ ایران و عراق به شمار می رود. از آن به بعد اهمیت موشک های بالستیک برای ایران مورد توجه بیشتری قرار گرفت.
یکی از راهبردهای همیشگی آمریکا این است که با ایجاد تهدید ساختگی از ایران حضور نظامی خود در منطقه خلیج فارس را گسترش دهد. لذا به شکل مداوم این انگاره ترویج می شود که در صورت نبود یک « نظام امنیتی آمریکا محور» در خلیج فارس، ایران نیات تجاوزکارانه خود عملی خواهد کرد. در سایه همین ایران هراسی مشروعیت لازم برای حفظ پایگاه های آمریکایی در کشورهای عربی ایجاد شده و همچنین تجارت تسلیحات و تجهیزات نظامی در منطقه خلیج فارس رونق گرفته است. آمریکا با سیاست کهنه ایران هراسی و با فروش تسلیحات مدرن در غرب آسیا و استقرار سامانه های موشکی به اهداف زیر است:
نتیجه گیری
دشمنی قدرت های بزرگ بعد از پیروزی انقلاب باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران بازدارندگی متعارف دفاعی را در دستورکار سیاست دفاعی خود قرار دهد. مهم ترین محور بازدارندگی متعارف ایران تقویت سامانه دفاع موشکی می باشد که علاوه بر تامین امنیت و برقراری بازدارندگی و ثبات منجر به افزایش امنیت در سطح منطقه غرب آسیا و تقویت قدرت نظامی شده است.