آبروریزی بزرگ برای کارلوس کی روش-راهبرد معاصر
لیگ نخبگان فوتبال آسیا | خاموشی نیمار در شب پرفروغ الهلال | میتروویچ استقلال را ۳ تایی کرد ۹ مصدوم و ۴ فوتی در تصادف دلخراش محور زابل به زاهدان توقف در دوبی برابر الغرافه؛ پرسپولیس در لیگ نخبگان مردود شد ویدئو | گل اول الغرافه به پرسپولیس بازجویی از ستاره اسبق بارسلونا به اتهام تجاوز کارشناس صداوسیما: در عملیات وعده صادق ۲۴۰ اسرائیلی کشته شدند فاز اول بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی ایران وارد مدار شد حج ۲۰۰ میلیون تومانی در راه است؟ شرایط جدید بازنشستگی اعلام شد + جزئیات دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی: نرخ سوخت هواپیما سال آینده ۱۱ برابر می‌شود دیدار پوتین و وزیر خارجه کره شمالی پزشکیان به باکو می‌رود صابر برزکار شرور مسلح معروف به هلاکت رسید + عکس بخشنامه عارف به کلیه دستگاه‌های اجرایی و استانداری‌ها درخصوص بکارگیری جوانان، زنان و اقوام در سطوح مدیریتی رئیس سازمان نظام پرستاری: ۱۰ هزار پرستار به زودی استخدام خواهند شد‌

آبروریزی بزرگ برای کارلوس کی روش

وحید جعفری، نماینده آل‌اشپورت در خاورمیانه حالا درباره پشت‌پرده‌ قرارداد آل‌اشپورت با فدراسیون فوتبال و نقش عجیب کارلوس کی روش در خوب و بد شدن یک شبه این برند از نگاه مرد پرتغالی ، حقایقی را برملا می کند که جز شرمندگی چیزی برای علاقه مندان راستین تیم ملی و نه عاشقان سینه چاک کی روش که او را یگانه روزگار می دانند ، باقی نمی گذارد !
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۴ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 10
کد خبر: ۴۴۹۶

به گزارش راهبرد معاصر ، آل‌اشــــپورت – کی‌روش ؛ ماجرایی که در فوتبال ایران هیچ‌گاه به یک پایان مشترک نرسید! در دوران همکاری این برند آلمانی با تیم ملی همواره فراز و نشیب‌های زیادی بین طرفین به وجود آمد. گاهی کی‌روش این برند را به عرش می‌برد و گاهی چنان از آن انتقاد می‌کرد که… . علاقه‌مندان به فوتبال ملی به تفصیل از ماجراهای اتفاق‌افتاده باخبر هستند گفت‌وگو با وحید جعفری، نماینده آل‌اشپورت در خاورمیانه را درباره پشت‌پرده‌ آل‌اشپورت با فدراسیون فوتبال بخوانند.

اولین دیدار و آشنایی شما با کی‌روش چه زمانی بود؟

قبل از اینکه کی‌ روش سرمربی تیم ملی ایران شود، زمانی که دیدم تیم ملی البسه‌اش را از برندهای دیگر می‌خرد، به برند آل‌اشپورت در آلمان پیشنهادی دادم و از آنها خواستم درصورت امکان اسپانسرینگ تیم ملی ایران را قبول کنند که این پیشنهاد مورد موافقت آلمانی‌ها قرار گرفت و در ادامه منجر به پیشنهاد بنده به فدراسیون فوتبال شد که بنابه دلایلی در آن مقطع زمانی این پیشنهاد پذیرفته نشد. پس از آن به دفعات آمادگی خود را برای این امر اعلام کردم تا اینکه در سال ۲۰۱۱ کی‌روش به‌عنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد. اوایل که دغدغه‌های او را درباره کیفیت امکانات می‌خواندم، احساس کردم درخصوص البسه تیم ملی دغدغه‌هایمان مشترک است و به همین دلیل دوباره پیشنهاد اسپانسرینگ لباس‌های تیم ملی را برای فدراسیون فوتبال ارسال و حمایت برند آل‌اشپورت و خود را از تیم ملی و فدراسیون ایران اعلام کردم.

و گویا اولین بار کی‌روش را در دفترتان در دوبی ملاقات کردید!

بله. در آن مقطع تیم ملی به جز برند ما، از دو، سه برند دیگر هم پیشنهاد داشت اما گویا این ماموریت را فدراسیون به کی‌روش برای انتخاب البسه تیم ملی داده بود. زمانی که کی‌روش به دفتر بنده آمد، او این ماموریت را علنا به زبان آورد و به من گفت با برندهای دیگر هم مذاکره کرده اما آن چیزی که در لباس‌های ما می‌بیند به مراتب بهتر و فراتر از چیزی است که متصور بوده و از ما به‌عنوان یک گزینه خوب برای همکاری‌های بعدی با تیم ملی ایران یاد کرد.

پس باب آشنایی به بهترین شکل باز شد.

دقیقا! او از البسه ما مرتب تعریف می‌کرد و من هم در ذهنم این بود که او دغدغه آن را دارد که بهترین کیفیت لباس را برای تیم ملی انتخاب کند. اتفاقا البسه ما نیز در آن زمان در خود اروپا دوخته می‌شد و بهترین کیفیت ممکن را داشت. بعد از اینکه برند ما برای تیم ملی نهایی شد، کی‌روش به ما گفت از بازی بعدی با این برند به میدان می‌روند و خودش هم از آنها استفاده خواهد کرد، چون از کیفیت و طرح و نقش لباس‌ها رضایت کامل دارد. بلافاصله البسه تیم ملی را آماده کرده و این تیم در چهار دیدار که به‌نظرم دیدارهای مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۱۴ بود، بدون اینکه قراردادی در کار باشد، از لباس‌های آل‌اشپورت استفاده کرد و پس از رضایت از کیفیت لباس‌ها از ما خواستند تا برای امضای قرارداد به فدراسیون فوتبال برویم اما قبل از امضای قرارداد برخى پیشنهادهای عجیبى دادند. اینکه باید مبلغی را نقدا به کی‌روش بدهیم تا روند کار تسریع شود.

این موضوع را با رئیس وقت فدراسیون مطرح نکردید؟

اتفاقا در جلسه‌ای که با آقای کفاشیان داشتم، به وی گفتم چنین پیشنهادهایی شده است و اگر قرار است منافع شخصی افراد را تامین کنم، من نیستم. همانجا رئیس فدراسیون که بنده ‌خدا بی‌خبر از همه جا بود، دستور داد هفته بعد قرارداد امضا شود و از من خواست این موضوع را تا رسمی شدن قرارداد در جایی مطرح نکنم. اما به شکلی عجیب بلافاصله بعد از این جلسه با رئیس فدراسیون، آقای کی‌روش که با تیم ملی در اردوی خارج از کشور بود با من تماس گرفت و گفت چرا بدون اطلاعش به جلسه با کفاشیان رفته‌ام و مگر قرار نبود کارهایم با اطلاع او باشد، من هم در پاسخ گفتم رئیس فدراسیون از من خواست تا این موضوع را جایی مطرح نکنم. کی‌روش در پاسخ مجدد گفت به احترام من به جلسه امضای قرارداد می‌آید اما بعد از این هرکاری می‌خواهم در فوتبال انجام دهم باید با او مشورت کنم! در ادامه در یک کنفرانس مطبوعاتی قراردادمان امضا شد و کی‌روش حدود ۱۰ دقیقه از برند ما تعریف کرد و گفت این برند می‌تواند برای رسیدن به آرزوها و موفقیت‌مان همکار ما باشد. بعد از جلسه کی‌روش یک‌بار دیگر به صورت خصوصی به من تاکید کرد که درباره همه چیز با او مشورت کنم تا آن زمان احساس می‌کردم کی‌روش برند من را برای کمک و حمایت از فدراسیون فوتبال می‌خواهد.

و در ادامه دعواهایتان هم آغاز شد. ماجرا از چه قرار بود؟

در ادامه تیم ملی دو بازی دیگر با برند آل‌اشپورت انجام داد که در مجموع شد ۶ بازی؛ چهار بازی بدون قرارداد و دو بازی با قرارداد. در این ایام بود که از خارج تماس گرفته و به نقل از کی‌روش گفتند یک برندى به او پیشنهاد مالى هر بازى ١٠ هزار دلار را داده اما چون او شما را خیلی دوست دارد گفته حاضر است برای هر بازی از آل‌اشپورت فقط پنج هزار دلار بگیرد که در پاسخ گفتم با فدراسیون قرارداد دارم و او باید در قالب قرارداد لباس‌های ما را بپوشد و هیچ جای دنیا عرف نیست سرمربی جدای از قرارداد فدراسیون بخواهد برند دیگری را بپوشد. آن فرد به من گفت الان خدمت کی‌روش است و اگر چنین پاسخی را به وی بدهد، خیلی ناراحت می‌شود، چون روی ما خیلی حساب کرده و خواست یک مقدار دیگر روی این موضوع فکر کنم. در جواب گفتم فکر کردن ندارد و من امکان ندارد زیر بار چنین پیشنهادی بروم! گویا این همه به‌به و چهچه‌کردن‌ها برای این بود که یک روز اسپانسر شخصی ایشان بشوم ولی من دنبال تامین کردن منافع شخصی افراد نبودم و این پیشنهاد مورد موافقت من واقع نشد.

در ادامه چه پیش آمد؟

کی‌روش دوباره به دفتر من در دوبی آمد اما این‌بار با چهره‌ای پریشان و با حالتی عصبی و حتی سلام هم نکرد. به من گفت فکر می‌کردم خیلی آدم درستی باشی. پاسخ دادم مگر چه کاری کرده‌ام که این‌طور می‌گویید؟ کی‌روش در پاسخ گفت می‌دانی این قرارداد را من با شما بستم و من هم جواب دادم به دنبال تامین منافع تیم ملی هستم، نه اسپانسرینگ شخصی سرمربی تیم ملی. او اعلام کرد اگر بابت ۶ بازی گذشته تیم ملی با برند آلمانی برای هر بازی پنج هزار دلار و در مجموع ۳۰ هزار دلار به او ندهیم، از بازی بعدی اجازه نمی‌دهد دیگر تیم ملی آل‌اشپورت بپوشد! من هم وقتی دیدم او با تهدید حرف می‌زند گفتم ۲۰ هزار دلار بابت اسپانسرى شخصى به او می‌پردازم و امکان ندارد یک دلار بیشتر بابت چیز دیگرى بدهم که دوباره گفت از بازی بعد لباست را نمی‌پوشم و قراردادت را هم کنسل می‌کنم. بعد از این جلسه با کفاشیان تماس گرفته و ماجرا را با وی بازگو کردم که کفاشیان اعلام کرد حتی اگر یک دلار به کی‌روش بدهیم، قراردادمان را فسخ می‌کند! در پایان جلسه‌ای که داشتیم کی‌روش در را محکم به هم کوبید و رفت اما قبل از آن هم با حالتی بد و توهین‌آمیز به من گفت خودم قرارداد را بستم و خودم هم آن را کنسل می‌کنم، بنده هم در پاسخ گفتم نمی‌تواند و حق هم ندارد مرا تهدید کند.

از فردای آن روز هم مصاحبه‌های هدفمند ملی‌پوشان علیه آل‌اشپورت آغاز شد!

تا آن روز ما بهترین برند بودیم اما به یکباره لباس‌های ما آب رفت و کیفیت‌مان بدترین کیفیت ممکن شد و برخی بازیکنان هم چشم‌بسته و بدون اطلاع از پشت‌پرده‌ از فرامین اطاعت کرده و آن مصاحبه‌ها را در جهت تخریب آل‌اشپورت انجام دادند. در هر صورت دو سال تمام خون جگر خوردم و به جز کفاشیان، هیچ‌کس دیگری پشت من نبود. حتی وی در جلسه‌ای به وزیر وقت ورزش گفت اگر جای ۲۰ هزار دلار، ۳۰ هزار دلار می‌دادیم هرگز این اتفاقات نمی‌افتاد.

کی‌روش اقدامات دیگری هم در آن زمان انجام داد؟

بله. یک‌بار کفاشیان به من گفت برای دیدار ایران و کره‌جنوبی در کره که منجر به صعود تیم ملی به جام‌جهانی برزیل شد، کی‌روش برای ملی‌پوشان لباس نایکی خرید تا با این برند به میدان بروند و اعلام کرد اگر تیم ملی شکست بخورد، مقصر لباس‌ها هستند که کفاشیان تاکید کرده اگر برند دیگری را بپوشند، ۳۰۰ هزار دلار جریمه می‌شوند و آن را از قرارداد کی‌روش کم خواهد کرد، درنهایت خوشبختانه با لباس آل‌اشپورت تیم ملی به مصاف کره رفت و به جام‌جهانی صعود کرد.

بعد هم ماجرای ماقبل جام‌جهانی و آن قرارداد معروف شب اعزام پیش آمد.

در روزهایی که اختلافات تشدید شده بود، یک روز یکی از مسئولان وزارت وقت تماس گرفت و اعلام کرد وزیر وقت ورزش گفته آقای رئیس‌جمهور در جلسه هیات‌دولت خواستار حل مشکلات با کی‌روش شده است. درنهایت بنده هم پذیرفتم به خاطر منافع تیم ملی و کشورم با آقاى کی‌روش مذاکره داشته باشم. در جلسه‌ای که تشکیل شد و ایشان حضور نداشتند به من اعلام شد کی‌روش برای سه بازی در جام‌جهانی خواستار ۶۰۰ هزار دلار در قراردادی جداگانه شده که بعد از چک‌و‌چانه‌های فراوان و باز هم به خاطر اینکه جنجال‌های جدیدی در راستای تخریب نام ایران و تیم ملی ایجاد نشود و بعد از اینکه این مبلغ به ۱۰۰ هزار دلار کاهش پیدا کرد، طرفین روی این رقم توافق کردند، هرچند همانجا گفتم هزار دلار هم حق این مربی نیست، چون طبق قرارداد با فدراسیون باید این لباس‌ها را بپوشند. بعد از امضای قرارداد جدید دوباره همه چیز گل و بلبل شد، کیفیت لباس‌ها دوباره بهترین شد و دیگر هیچ مصاحبه‌ای هم علیه ما انجام نشد!

در ادامه قرارداد ۱۰۰ هزار دلاری‌تان با کی‌روش رسانه‌ای شد. این موضوع تبعاتی نداشت؟

چرا، اتفاقا او فکر کرد من این کار را کرده‌ام و در یک مقطع دیگر همین موضوع دلیلی شد تا دوباره از حمایت از تیم ملی دور بمانیم. در پایان سال ۲۰۱۵ قرارداد ما با تیم ملی تمام شد و خود بنده هم به‌خاطر اتفاقات قبلی هیچ رغبتی برای ادامه همکاری با فدراسیون نداشتم. اگرچه اعلام کردم هر زمانی بتوانم به تیم ملی کشورم کمک می‌کنم، منتها با این رفتارها و تخریب‌هایی که در حق من شد در آن زمان فضا را برای ادامه همکاری مناسب نمی‌دیدم.

تا دوره جدید پیشنهاد و همکاری با تیم ملی سه سال وقفه افتاد.

همین‌طور است. در زمان ریاست آقای تاج در نامه‌ای جدید به فدراسیون اعلام کردم به خاطر حضور کی‌روش و روحیات تخریبی او، رغبتی برای ارائه پیشنهاد دوباره به فدراسیون و تیم ملی ندارم اما گفتم اگر می‌خواهید با برندهای دیگر همکاری کنید، می‌توانم کمک‌تان کنم و به‌واسطه تجربیاتی که دارم وارد مذاکره با برند مدنظرتان شده و امتیازاتی را بگیرم که بعد از مدتى متوجه شدم دوستان به سمت برند آدیداس رفته‌اند و تیم ملی بدون اینکه امتیازی از آدیداس بگیرد، با این برند به جام‌جهانی رفت. این درحالی بود که به آقایان ساکت و عابدینی در تماسی گفتم ابدا خودتان را مشتاق آدیداس نشان ندهید، چون با صعود به جام‌جهانی این برندهای معتبر هستند که باید دنبال ما بیایند و ما خواهان پیدا خواهیم کرد. اما متاسفانه خودمان را در انحصار آدیداس قرار دادیم و برندهای دیگر هم به سراغ ما نیامدند. حتى بنده در همان مقطع از برند کلمه اسپانیا یک پیشنهاد مناسب به دوستان ارائه دادم و گفتم با دست پر برای مذاکره با آدیداس بروید و اعلام کنید از این برند پیشنهاد مالی خوبی به همراه البسه رایگان تیم‌های ملی دارید تا بتوانید از آدیداس امتیاز بگیرید که متاسفانه از این حربه هم استفاده نکردند. شاید هم می‌خواستند استفاده کنند ولى آن آقایی که با ما مشکل داشت این اجازه را نداد. آدیداس هم خیالش راحت بود که تیم ملی ایران در جام‌جهانی برای خودش هست، حال اینکه چرا خیالش راحت بود هم باید بررسی شود. اینکه چرا آدیداسی که به تیم‌های پایین‌تر از ما لباس رایگان می‌داد و مبالغی را به‌عنوان حق جایزه جام‌جهانی پرداخت می‌کرد، به ایران مبلغی که نمی‌داد هیچ، از بابت لباس‌ها پول هم می‌گرفت و ما فقط دل‌مان به این خوش بود که ۷۰درصد تخفیف گرفته‌ایم و چنین برخوردی حق تیم ملی ایران نبود. بعد از جام‌جهانی هم همین آدیداس به صورت توهین‌آمیز ایران را در لیست تحریم‌هایش قرار داد و اعلام کرد آمادگی ادامه همکاری با فدراسیون کشورمان را ندارد، درحالی که ما خریدار اجناس‌شان بودیم!

و شما بعد از حدود سه سال دوباره پیشنهاد همکاری فدراسیون ایران با آل‌اشپورت را مطرح کردید.

به خاطر این اهانت هرچه در گذشته اتفاق افتاده بود را فراموش کرده و دوباره آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردم. این‌بار آقایان در فدراسیون فوتبال از این پیشنهاد استقبال کردند و حتی در سایت فدراسیون نیز از ما به‌عنوان اسپانسر تیم ملی نام برده شد. در ادامه به نتایج خوبی هم رسیدیم اما گفتم اول با کدخدا (کی‌روش) مشورت کنید، چون شاید ایشان رضایت نداشته باشند که من دوباره با برند آلمانی‌ام برگردم. ممبینی گفت با او صحبت کرده‌ایم و وی حرفی نزده است.

پیشنهادتان در مقطع جدید به چه صورت بود؟

قرار بود مبلغی را به‌طور نقدی به فدراسیون فوتبال بدهیم به‌اضافه اسپانسرینگ رایگان البسه تمامی رده‌های سنی تیم‌های ملی. در ادامه برنامه‌هایی هم داشتیم که فدراسیون در قبال فروش البسه تیم ملی در جام ملت‌ها به سود مالی قابل‌توجهی برسد که این بازار هم از دست فدراسیون فوتبال رفت. به جرات می‌توانم بگویم از طریق آل‌اشپورت فدراسیون می‌توانست در همین برهه زمانی جام ملت‌های آسیا میلیاردها درآمدزایی کند اما به خاطر اینکه رضایت دل آقای کی‌روش را فراهم کنند، این فرصت از دست رفت. هواداران تیم ملی هم بدون لباس ماندند، چون آدیداس هیچ بازاری را برای آنها در نظر نگرفته بود و حتی لباس فیکی هم در بازار نبود تا حداقل هواداران را در ورزشگاه از لحاظ سروشکل متحد کند.

پس چه اتفاقی افتاد که این پیشنهاد را قبول نکردند؟

کی‌روش از پرتغال بازگشت و دوباره زیر همه توافقات زد. ما حتی پارت اول لباس‌ها را برای تمرین تیم ملی آماده کرده و به فدراسیون تحویل دادیم و یک تمرین هم با لباس‌های ما انجام شد اما بعد از آن سرمربی تیم ملی به بهانه اینکه لباس‌هایمان کیفیت ندارد، ما را کنار گذاشت. وقتی ماجرا را جویا شدم یکی از دوستان از او نقل قول کرد که بنده قرارداد معروف قبل از جام‌جهانی را رسانه‌ای کرده‌ام، درصورتی که نیاز به رسانه‌ای کردن آن نداشتم و گفتم این قرارداد از طرف من رسانه‌ای نشده است. البته ارگان‌های ذی‌ربطی هم بودند که برای اطلاع‌شان باید یک رونوشت از قرارداد را برای آنها ارسال می‌کردم.

یعنی فدراسیون فوتبال به همین راحتی چنین پیشنهادی را در این اوضاع بد اقتصادی از دست داد؟

من دردم می‌آید از اینکه چرا جرات نداریم از منافع خودمان دفاع کنیم. در هیچ جای دنیا به هیچ سرمربی باشگاهی و ملی اجازه دخالت را در حیطه‌ای که مربوط به او نیست، نمی‌دهند. همچنین انتخاب لباس هم در حیطه انتخاب سرمربی تیم ملی نیست. ما میلیاردها در همین جام ملت‌های آسیا ضرر کردیم، چرا؟ چون خواستیم کی‌روش راضى باشد و در پایان این رضایت سرمربى، برایمان هیچ دستاوردى در رسیدن به جام نداشت. متاسفانه آن کسی که باعث این ناکامی شده است، یک ماه دیگر این اتفاقات را فراموش می‌کند. با همه این تفاسیر بنده بار دیگر اعلام می‌کنم همواره در خدمت تیم ملی کشورم هستم و در همه حال آمادگی حمایت از ملی‌پوشان ایران را داشته و خواهم داشت.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار