بررسی بازیگران موثر و جبهه بندی های احتمالی در انتخابات آتی عراق-راهبرد معاصر

بررسی بازیگران موثر و جبهه بندی های احتمالی در انتخابات آتی عراق

با پایان یافتن داعش، اکنون عراق خود را برای انتخابات سال 2018 آماده می کند و در همین راستا، ائتلاف ها و جبهه بندی های جدیدی در حال شکل گیری است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۱ - ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - 2017 December 16
کد خبر: ۵۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ عراق که اکنون وارد مرحله پساداعش شده، همزمان به موعد انتخابات نزدیک می شود. احزاب و گروه های سیاسی مختلف این کشور، هر کدام به نوبه خود، مواضعی را اتخاذ می کنند که تا حدی تازگی دارد و منادی به وجود آمدن جبهه بندی های جدیدی در میدان رقابت سیاسی است. مقتدی صدر، که یک روز پناهنده به ایران بود بیشتر به سوی عربستان گرایش یافته و مواضعی ضد ایران اتخاذ کرده است؛ عمار حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق از این حزب کنار کشیده و حزب جدیدی به نام جریان ملی حکمت را ایجاد کرده است؛ حیدر العبادی، با آن که همچنان خود را در چارچوب حزب الدعوه تعریف می کند ولی به صورت ضمنی تاکید دارد که با طیف بالادستی این حزب (به ریاست نوری المالکی) فاصله دارد؛ هادی العامری، فرمانده سپاه بدر، از ارگان های بسیار مهم و تاثیر گذار اعلام کرده با مشی اداره نوری المالکی موافق نبوده و ممکن است در انتخابات آتی، به العبادی نزدیک گردد. در نهایت، حشدالشعبی، اعلام کرده که در انتخابات شرکت نخواهد داشت. به منظور درک بهتر عرصه انتخاباتی عراق، نیاز است تا موثرترین شخصیت ها و جبهه ها را در انتخابات بازشناسیم.


موثر ترین شخصیت ها و احزاب در انتخابات آتی عراق

· مقتدی صدر: رهبر نسبتا جوان جریان صدر که میراث دار حزبی است که عمو و پدرش آن را پایه گذازی کرده اند، در میان طیف وسیعی از اعراب شیعه جنوب، محبیوبیت دارد. با این حال، محبوبیت وی به معنای تبعیت تمامی طرفداران از او نیست. به عنوان مثال، قیس خزعلی، فرمانده عصائب اهل الق، روزی سخنگوی جریان صدر بود ولی به موازات فاصله گرفتن وی از ایران، جدا شد و جریان خود را تاسیس کرد. مقتدی صدر معروف به تندروی است و از این جهت در میان طبقه نخبه علمی و سیاسی کشورش چندان محبوبیت ندارد. او در اوایل اشغال عراق به دست امریکا، با گروه تحت امرش به نام جیش المهدی ضد امریکایی ها مبارزه می کرد و البته در همان برهه برخی تندروی ها هم داشت. به عنوان مثال گزارش های متعددی رسیده بود که جیش المهدی گاه به سوی شیعیان و سنی های بیگناه مخالف خود هم آتش گشوده است. اما به دلیل مبارزه جدی ضد امریکایی ها و همزمان وهابی ها، جیش المهدی در میان طیف های عمدتا فقیر شیعه محبوبیت بالایی یافت. مقتدی صدر و گروهش در نهایت در نجف به محاصره امریکایی ها در آمدند و اگر نامه آیت الله خامنه ای به آیت الله سیستانی و اقدام متعاقب سید علی سیستانی برای نجات وی نبود، قطعا کشته می شد. پس از نجات از دست امریکایی ها، مقتدی به سوی ایران گرایش یافت و مواضع نسبتا معتدل تری اتخاذ کرد. وی از سال 2009 تا 2011، در قم مشغول به تحصیل بود. در سال 2011، وی به کشورش بازگشت و تلاش کرد که گام به گام جایگاهی همچون آیت الله سیستانی برای خود بسازد. همزمان فراکسیونی منسب به وی، با نام احرار در پارلمان عراق وارد شد تا تفکر صدر وارد جریان قانون گذاری عراق شود، جالب آن که صدر گاه علنا از اعضای این فراکسیون هم انتقاد کرده و این مسئله باعث رنجش خاطر نمایندگان احرار شده است. در ماه های اخیر، صدر بار دیگر یک حرکت تعجب اور آفرید و آن سفر به ریاض، پدر خواندن عربستان برای اعراب، تمجید از ولیعهد سعودی، انتقادات تند از ایران و ورود کامل به محور ریاض بود. از این نقطه به بعد، بر همگان محرز شد که صدر دیگر هیچ قرابتی میان خود و ایران نمی بیند و بنا دارد عراق را به سوی عربستان ببرد تا مبادا ایرانی شود. مقتدی صدر در مصاحبه های خود پس از سفر به عربستان بارها تاکید کرده که نمی خواهد کشورش وارد رقابت های منطقه ای شود و این کنایه ای است به این مسئله که نمی خواهد دولتش نزدیک به ایران تلقی شود. وی همچنین اسلام گرایان را در عرصه اداره کشور شکست خورده خوانده و خواهان ایجاد یک دولت سکولار و تکنوکرات شده است. صدر همزمان انتقادات تندی نسبت به نوری المالکی کرده، وی را فاسد خوانده و از احتمال حمایتش از العبادی سخن گفته است. البته وی دیدارهایی هم با حزب کمونیست عراق داشته و برخی گمانه زنی ها در خصوص احتمال حمایت وی از این گروه وجود دارد. به طور کلی با توجه به اقدامات ناشیانه صدر، تا زمانی که انتخابات برگزار نشود و موضع رسمی وی در مورد کاندیداها اعلام نگردد، نمی توان پیش بینی دقیقی به عمل آورد ولی تا به این لحظه، احتمال ان می رود که صدر از العبادی حمایت کند.

· عمار حکیم: حکیم که به تازگی از حزب سنتی خود جدا شده و حزب جدیدی به نام جریان ملی حکمت تاسیس کرده، از عراقی صحبت می کند که با تمامی طرف های منطقه ای دوست باشد، زمینی برای ایجاد همکاری طرف های منطقه ای و نه رقابت باشد. این گفته هم به معنای دور شدن عراق از ایران و نزدیک شدن به عربستان به منظور ایجاد توازن میان این دو قدرت منطقه ای است. عمار حکیم با تماس تلفنی با کویت، دولتی که تا حدودی ضد ایران است و طلب شفای عاجل برای امیر این کشور، نشان داد که خط مشی مطلوب آن برای عراق، چیزی مشابه کویت است. اخیرا، یکی از نزدیکان به حکیم از مذاکرات حزب جریان ملی حکمت با العبادی و صدر سخن گفته و احتمال داده در انتخابات آتی ائتلافی میان این سه گروه شکل گیرد. البته باید گفت خط فکری حکیم به هر اندازه هم که ملی شود هرگز ضد ایرانی نخواهد شد و در بدترین حالت، در قبال حملات به ایران، سکوت خواهد کرد. هر چند تا به امروز شخص حکیم موضع علنی در خصوص حمایت از العبادی اتخاذ نکرده ولی بر طبق گزارشات می توان چنین گفت که احتمال حمایت وی از العبادی بالاست.

· نوری المالکی: حزب الدعوه، از ریشه دارترین احزاب عراق است. الدعوه سابقه طولانی در مبارزه علیه رژیم صدام دارد و همین موضوع محبوبیت این حزب را در جامعه عراق بالا برده است. با در دست داشتن همین محبوبیت، الدعوه توانست اولین حزبی در عراق باشد کهدر انتخابات به منصب نخست وزیری دست می یابد. البته این پیروزی به معنای مصون ماندن این حزب از شکست نبود. دو مشکل اساسی در این حزب وجود داشت که باعث افت محبوبیت الدعوه شد. اولا اعضای الدعوه دچار تشتت فکری هستند. مثلا العبادی و نوری المالکی که تا حد زیادی تفاوت گفتمانی دارند، هر دو در این حزب عضو هستند. ثانیا، قدرت حزب تا حد زیادی در نوری المالکی تجمیع شده و اشتباهات این شخص به پای حزب نوشته می شود. با تمام این اوصاف، الدعوه در طیف بالادستی سیاسی عراق نفوذ بسیار زیادی دارد و با استفاده از همین نفوذ توانست با آن که حزب ایاد علاوی در سال 2010 اکثریت پارلمان را کسب کرده بود، بار دیگر نوری المالکی را به نخست وزیری برساند. اکنون گمانه زنی های بسیاری پیرامون تمایل نوری المالکی به کاندیداتوری مجدد برای نخست وزیری وجود دارد و ولی او تاکید کرده که قصد کاندیداتوری مجدد برای نخست وزیری را ندارد. مسلما نوری المالکی گزینه مطلوب سپاه بدر به رهبری هادی العامری، جریان ملی حکمت، جریان صدر و جریان سکولار و سنی نخواهد بود و این مسئله باعث می شود که احتمال پیروزی او در کارزار انتخاباتی پایین باشد.

· ایاد علاوی: علاوی بزرگ سکولارهای عراق محسوب می شود. وی پس از اشغال عراق به دست امریکا، به مدت تقریبا یک سال نخست وزیر منصوب کاخ سفید بود. علاوی تاکید دارد که نباید بغداد را به دولت هایی سپرد که مذهب و سیاست را به هم می آمیزند. او به انتقاد از ایران شهره است و همواره تلاش داشته کشورش را به سوی عربستان و غرب سوق دهد. حزب علاوی با نام ائتلاف میهنی عراق، توانست در سال 2010، پس از سیاست های غلط نوری المالکی، اکثریت پارلمان را به خود اختصاص دهد و وی را به یک قدمی نخست وزیری برساند ولی نوری المالکی با لابی گری توانست از وقوع این امر جلوگیری کند. علاوی تاکید کرده که در میان احزاب عراقی، جریان صدر بیشترین قرابت را با آرمان های او دارد. هر چند با ظهور داعش و شکست آن بدست نیروهایی به غیر از نیروهای سکولار اکنون انتظار می رود محبوبیت علاوی پایین آمده باشد، ولی در صورت بالا گرفتن جبهه بندی ها و ائتلاف ها در انتخابات، احتمالا رای وی در سرنوشت انتخابات اثر گذار خواهد بود.

· اسامه النجیفی: النجیفی تقریبا بزرگترین شخص اثر گذار در میان اهل سنت عراق است. وی در ائتلاف با النجیفی است و در مناطق سنی نشین، به ویژه استان نینوی احب نفوذ است. النجیفی به شدت ضد حشدالشعبی است، به شدت ضد نوری المالکی است و تا حدودی با العبادی همراهی می کند. النجیفی نزدیک به عربستان و ترکیه نیز هست و انتظار می رود در انتخابات پیش رو، مصتقلا وارد نشود بلکه با ائتلاف العراقیه وارد عمل شود.

· حشدالشعبی: سازمان حشدالشعبی متشکل از چندین گروه شیعی و سنی است که با تفکرات دینی ضد داعش نقش آفرینی بسیاری داشته اند. این سازمان که به نزدیکی به ایران شهره است، دستاوردهای بسیاری در زمینه ایجاد امنیت در عراق ایفا کرده و از همین رو محبوبیت بالایی در میان عراقی ها دارد. هر چند این سازمان نو پا، شامل گروه هایی هم می شود که چندان با ایران موافق نیستند ولی اثر گذار ترین گروه های آن ها، گروه های نزدیک به ایران هستند. شناخته شده ترین فرد سیاسی این سازمان، هادی العامری است. نامبرده هنگام ظهور داعش وزیر عمران عراق بود و برای مبارزه علیه تروریسم منصب خود را رها کرد و وارد کارزار نظامی با داعش شد؛ همین مسئله محبوبیت هادی العامری را در میان طیف وسیعی از شیعیان بالا برده است. هادی العامری اخیرا اعلام داشته که در انتخابات آتی در لیستی بیرون از ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی شرکت خواهد کرد. وی تصریح داشته بین مدیریت نوری المالکی و العبادی، شیوه دوم را می پسندد و این امر باعث شده تا آن هایی که به دلیل عضویت وی در ائتلاف قانون او را مهره المالکی می دیدند، از نظر خود برگردند. همزمان با این، به دلیل این که دولت عراق شرکت گروه های مسلح در انتخابات را ممنوع اعلام کرده، هادی العامری در راس سپاه بدر در کنار 7 گروه دیگر حشدالشعبی از فاز نظامی خارج شده و ائتلاف سیاسی مجاهدین را تشکیل داده اند که حتی سخنگوی او، احمد الاسدی، همان سخنگوی حشدالشعبی است. به نظر می رسد که مشکل اصلی اکنون برای "ائتلاف مجاهدین"، کمبود نماینده آزمایش شده و کار آموخته سیاسی باشد. به عبارت دیگر، هر شخص منسب به ائتلاف مجاهدین به دلیل محبوبیت حشدالشعبی، پتانسیل پیروزی در انتخابات را دارد به این شرط که اندکی از سابقه فعالیت سیاسی را در پرونده خود داشته باشند و حشدالشعبی از این منظر دچار ضعف است. اما به هر حال، قطعا ائتلاف مجاهدین در اولین حضور خود در انتخابات، تنها با گذشت حدود 6 ماه از تاسیس خود نشان خواهد داد که محبوبیت بالایی دارد. لازم به ذکر است که نزدیک ترین گزینه به ایران در میان طیف های یاد شده، هادی العامری، دوست نزدیک قاسم سلیمانی است.


جبهه بندی های احتمالی آینده

 جبهه صدر-حکیم- العبادی: احتمال می رود که این سه دسته با هدایت عربستان به یکدیگر نزدیک تر شوند و ائتلافی برای شرکت در انتخابات ایجاد کنند. در کنار هم قرار گرفتن این سه جناح، طبیعتا می تواند رای زیادی برای آن ها جمع کند به خصوص که العبادی، نخست وزیر فعلی عراق، اکنون تبلیغات زیادی روی پیروزی بر داعش و جدایی طلبی کردها به عنوان دستاورد دولتش انجام داده، حکیم خود را چهره ای ملی نشان می دهد و مقتدی صدر با دریافت دلارهای سعودی، قدرت رای خریدن بیشتری یافته است.


 جبهه سنی سکولار: احتمالا ائتلاف میان علاوی النجیفی ادامه یابد ولی این گروه می داند که در انتخابات پیش رو توان پیروزی چشمگیر نخواهد داشت از همین رو ممکن است با توجه به اعلام نزدیکی علاوی به صدر، این جبهه به سوی جبهه صدر-حکیم-العبادی گرایش یابد.


 ائتلاف مستقل مجاهدین: حشدالشعبی به احتمال زیاد برای مصون ماندن از اتهامات سایر احزاب، مستقلا وارد انتخابات شود و در اولین گام، به نسبت سایر ائتلاف ها، نمایندگان کمتری معرفی کند.


 ائتلاف دولت قانون: این ائتلاف احتمالا به دلیل خروج سپاه بدر و العبادی، دچار افت آرا می شود و نمی تواند اکثریت کرسی ها را بدست گیرد.


سناریوهای پیش رو

 اتحاد جبهه 1 و 2: در این سناریو، تمامی جریان های حامی بیطرفی عراق و ضد ایران، با یکدیگر متحد خواهند شد و در انتخابات شرکت خواهند کرد. با توجه به بستر متشتت و چند پاره جامعه عراق و با عنایت به این که اتحاد دو جبهه 1 و 2، طیف های متعددی از افکار سیاسی عراق را در بر خواهد گرفت، در صورت وقوع این سناریو احتمال کسب اکثریت پارلمان توسط آن بالاست. البته آن چه که کمی احتمال چنین اتحادی را پایین می آورد وجود طیف النجیفی در آن است که سابقه دیرینه خصومت با حکیم و صدر را دارد ولی با توجه به اظهارات جدید مقتدی صدر و عمار حکیم، امکان فراموش کردن اختلافات گذشته ممکن است.

 شرکت جداگانه هر یک از 4 جبهه در انتخابات: در این سناریو، 4 جبهه یاد شده به توافق برای یک اتحاد نمی رسند و هر کدام جداگانه در انتخابات شرکت خواهند کرد. در چنین صف بندی انتخاباتی احتمالا کرسی های پارلمان به صورت غالب به دست یک جبهه نخواهد افتاد.

 اتحاد جبهه 3 و 4 در مقابل شرکت جداگانه جبهه 1 و 2: در این سناریو، ائتلاف مجاهدین با همکاری ائتلاف قانون، وارد کارزار انتخابات خواهد شد. عنصر اصلی در ائتلاف قانون، حزب الدعوه است و در مقطع کنونی، هر چند این حزب در محافل سیاسی دست بالای عراق، قدرتمند است ولی در میان عامه مردم به دلیل نفوذ نوری المالکی، دچار افت محبوبیت شده است. اگر در حزب الدعوه نقش نوری المالکی کمرنگ تر شود، احتمال اتحاد ائتلاف مجاهدین با الدعوه بالا می رود و در صورت وقوع این امر، نسبت بالایی از کرسی های پارلمان نصیب این اتحاد خواهد شد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده