به گزارش راهبرد معاصر محمد امین کریم پور اینفلوئنسر اینستاگرام قرار است فیلم نامه حکم تجدید نظر را به نویسندگی و تهیه کنندگی رضا کریمی را کارگردانی کند. کریم پور شاید سومین اینفلوئنسر اینستاگرام است به دنیای حرفه ای سینما و تلویزیون قدم میگذارد. پیش از وی علی صبوری و جواد خواجوی در چند فیل سینمایی و سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده بودند. ام این نخستیم بار است که یکی از اینفلوئنسرهای معروف اینستاگرام در کسوت کارگردانی ظاهر می شود.
بر اساس اخبار منتشر شده پروانه ساخت فیلم حکم تجدید نظر به کارگردانی این اینفلوئنسر اینستاگرام در جلسه اخیر شورای صدور پروانه ساخت تائید شده است. البته گفته می شود محمد امین کریم پور سابقه دستیاری در سینما را در کارنامه خود دارد .
انتشار خبر کارگردانی کریم پور با انتقادهای بسیاری نیز همراه شده است. برخی معتقدند در شرایطی که بسیاری از فارغ التحصیلان رشته سینما قادر به تولید آثار خود نیستند چطور امکان دارد که یک فعال فضای مجازی برای ورود به این حوزه این چنین حمایت شود.
مدیرکل نظارت بر تولید فیلم و عضو شورای صدور پروانه ساخت در دفاع از این تصمیم گفته است: "امین پور فوق لیسانس سینما دارد و فیلم هم ساخته، تمام فیلمهای کوتاه او هم مورد بررسی قرار گرفته است و صلاحیت کارگردانی فیلم اول را دارد. "
بهمن حبشی در بخش دیگری از صحبتهایش تاکید کرد:"اینکه میگویند ایشان شاخ اینستاگرام است دلیل نمیشود که ممنوعیت قضائی و کاری برای کسی تلقی شود. من که امین پور را نمیشناختم و نمیدانستم در اینستاگرام است؛ چهار نمونه کار از ایشان دیدیم و بعد صلاحیتش را تأیید کردیم. "
آنطور که به نظر میرسد کریمپور توانسته نظر شورای پروانه ساخت را جلب کند، شورایی که جلب نظر آنها کار سختی نیست. سینمای امروز ایران کاملاً در اختیار سینمای تجاری قرار گرفته و کمدیهای مبتذل در صدر ساخت و فروش سینما قرار دارند. این شورا بیشتر بر رعایت خط قرمزها تاکید دارد تا لحاظ کیفیت فرم و محتوا و شاید دلیل اصلی این حجم از ابتذال نیز به این روند برگردد.
کریمپور در راه سختی قدم برداشته، پیش از او چند اینفلوئنسر اینستاگرامی دیگر به دنیای تلویزیون و سینما آمده بودند، اما در قامت بازیگر و در نقشهای کوچک. حالا امینپور گامی بلند برداشته و میخواهد فیلم سینمایی بسازد و کار سختی پیش رو دارد. البته تاکنون برخی از سینماگران از این تصمیم حمایت کردند که در صدر آنها هادی حجازیفر قرار دارد. حجازیفر اعتراض سینماگران به مجوز کارگردانی امینپور را اعتراضی مبتذل خوانده است.
اگرچه مشخص نیست که چه چیزی امینپور را به سینما کشانده، اما حدس آن نیز دور از ذهن نیست. رؤیای فیلمسازی و شهرت و محبوبیت در سینما چیزی است که بسیاری آرزوی آن را دارند. در حال حاضر فضای سینمای ایران آلودگیهای تصویری بسیاری را تجربه میکند، فضایی که ناظم و ناظر درستی بالای سر آن نیست و جریان سرمایه هدایت آن را بر عهده گرفته است.
راهِ بیراهه را سینمای ایران با بیرون راندن بیضاییها و تقواییها و به حاشیه راندن عیاریها همچنین ظهور "تگزاس"، "ما همه با هم هستیم" و "هزارپا"ها به خوبی طی کرده و نشان داده تا چه اندازه میتواند زننده باشد. سینمای تجاری روز به روز قدرتمندتر میشود و آمدن یک فرد معروف در چرخه کارگردانان اخلالی در این روند ایجاد نخواهد کرد. سینماگران اگر دلسوز سینما هستند باید با فعالیت صنفی و مدنی بر متولیان فشار مطالباتی آورده و بدنه سینما را تقویت کنند.
در بازی رسانهها تلویزیون خیلیوقت است که مقابل اینستاگرام بد گُل میخورد و عقب میافتد. آن یکهتاز لیگ رسانهها حالا یک رقیب سرسخت کنار خودش میبیند. رقیبی که تماشاگران بازیاش را بیشتر دوست دارند. سکوهای تماشاچیهایش از سکوهای صداوسیما گرمتر است. مدیران تلویزیون به آب و آتش میزنند تا این رقیب را از گردونه مسابقات به در کنند. اول سعی میکنند از اساس زیرآبش را بزنند و کمیته انضباطی را راضی کنند تا شر این رقیب مزاحم را از سرشان کم کند، بعد که تیرشان به سنگ خورد، شروع کردند به غر زدن سوژهها. نگاه میکردند ببینند چه سوژه و برنامهای در فضای مجازی داغ میشود، آنها هم میرفتند سراغش، ولی این کار هم اقبال تماشاگران را به دنبال نداشت. پس رفتند سراغ جذب ستارههای تیم رقیب. یکییکی شاخهای اینستاگرام دعوت میشوند به صداوسیما، باآنها قرارداد بسته میشود و آنتن را در اختیارشان میگذارند.
نمونه جنجالیاش علی صبوری که با یک قرارداد دهساله به تلویزیون آمده و تعهد داده است در فضای مجازی پستی نگذارد که آبروی مدیران تلویزیون برود. او این شبها با «آخر خط» میهمان خانههای مردم است.
نمونه دیگر جواد خواجوی، همشهری خوب خودمان که دابسمشهایش بازدید میلیونی دارد، ولی بازیاش در «محرمانه» و «سرباز» نتوانست از آن چندمیلیون طرفدار دلبری کند. احتمالا برای همین بیخیال تلویزیون شد و به اتاق فکر «تاکشو»ی مجید صالحی پیوست. احتمالا آنجا ابتکار عمل بیشتری خواهد داشت.
مهسا ایرانیان هم دیگر مهره انتقالی به تیم صداوسیماست. از آن مهرههایی است که مدیران تلویزیون برایش روی آنتن زنده تولد هم گرفتند و کلی حاشیه را به جان خریدند. البته ایرانیان با استندآپ کمدی «خندوانه» دیده شد، ولی به لطف فضای مجازی توانست استندآپ کمدیهایش را ادامه بدهد و برای خودش شهرتی دستوپا کند. او بعد از خندوانه اجرای «ویتامین خ» در شبکه نسیم را بر عهده گرفت و بعدش هم راوی مسابقه «خانواده باحال» بود و بهتازگی هم مجری برنامه «برخط شو»ی شبکه ۵ است.
مطمئن باشید روند جذب شاخهای مجازی به تلویزیون به این زودیها تمام نخواهد شد. احتمالا خیلی زود شاهد حضور چهرههایی مثل مجتبی شفیعی یا سهیل مستجابیان هم در تلویزیون خواهیم بود، بماند که همین حالا مستجابیان پایش به سینما باز شده است. اما دست آخر این بازیکن غر زدن هم درد تلویزیون را چاره نخواهد کرد. صداوسیما دیگر تماشاگرپسند بازی نمیکند. حداقل به اندازه اینستاگرام نمیتواند باز و جذاب بازی کند. ایراد از مدیریت تیم است. درست مثل باشگاههای فوتبال مملکتمان. حالا هر بازیکنی هم که بیاورند، در این سیستم خراب میشود و توی ذوق تماشاچی میزند.