به گزارش راهبرد معاصر؛ مسائل اقتصادی تنها با اتخاذ راهکارهای اقتصادی و ریشه یابی صحیح مشکلات و تمهیدات لازم برای کاهش آنها از بین می رود، لذا اگر مسوولین جمهوری اسلامی ایران حل مشکلات اقتصادی اولویت و دغدغه آنهاست و اگر مسائل بخش مسکن به یک معضل بزرگ تبدیل شده است، قبل از اینکه طرحی چون فروش متری مسکن در بورس ارائه شود، بهتر است مسولین به دنبال پاسخ چرایی مشکلات مسکن باشند که چرا بخش مسکن در ایران دچار این همه نوسان است؟ اگر به این پرسش های اساسی پاسخ درستی داده شود، قطعا به دنبال راهکارهای ایده آل برای حل مشکل مسکن نیز خواهند بود.
یکی از مهم ترین پاسخ هایی که به چرایی افزایش نرخ مسکن می توان داد، تورم انتظاری است که یکی از اصلی ترین ریشه های گرانی مسکن به شمار می رود. سالهاست به دلیل کاهش ارزش پول ملی، مردم مترصد افزایش دارایی فیزیکی خود هستند، به این معنا که پول نقد خود را به مسکن یا ملک تبدیل می کنند، موضوعی که خود به خود موجب ایجاد تقاضا می شود، لذا پیش از طراحی عرضه مسکن در بورس باید معضل گرانی مسکن از سرچشمه خشک شود، یعنی دولت راهکاری ارائه دهد که تورم انتظاری کاهش بیابد و سیاست های کلان اقتصادی اصلاح شود، در غیر این صورت نه تنها با عرضه مسکن آن هم متری در بورس اتفاقی به نفع کاهش قیمت ها و دسترسی آسان مردم به خانه نخواهد بود، بلکه روند دلالی در این بخش شتاب بیشتری به خود می گیرد.
چطور می توان انتظار داشت که نهاده ای مثل میلگرد قبل از نوروز تاکنون کیلویی ٧هزار تومان افزایش بیاید، آن زمان انتظار داشته باشیم با عرضه متری مسکن در بورس قیمت کاهش بیابد؟! مشخص است قیمت مسکن هم راستا با رشد قیمت مصالح و تورم و دستمزد کارگر ساختمانی افزایش می یابد، در این شرایط مسوولین چگونه امیدوار هستند با فروش مسکن در بورس آن هم متری، قیمت مسکن را کاهش دهند! اگر کاهش نرخ مسکن دغدغه مسوولین است باید برای کاهش تورم و تورم مصالح ساختمانی برنامه ریزی کنند، باید بازار تولید را آنقدر جذاب کنند که مردم حاضر نباشند پول خود را وارد بازارهای دلالی کنند. آمارهای رسمی بانک مرکزی بیانگر آن است که شبه پول در حال تبدیل شدن به پول است، یعنی سپرده های بلند مدت به سپرده های کوتاه مدت تبدیل میشود و از بانک به سمت بازارهای کالایی و دلالی در حال حرکت است. مسوولین برای حل معضل مسکن با ریشه های دلالی در اقتصاد مبارزه کنند، و مسائل اقتصاد کلان را با قاطعیت و به طور صد درصدی اصلاح نمایند. اگر دولت با توجه به همه ی عوامل تاثیر گذار بر قیمت مسکن به دنبال تعیین قیمت دستوری برای مسکن در بورس باشد باز دچار اشتباه بزرگ تری شده است، چرا که عرضه کننده در بورس با قیمت دستوری کار نمی کند، لذا محصول خود مثلا همان میلگرد را به جای عرضه در بورس در بازار آزاد می فروشد، لذا به جای اینکه روزانه 40 هزار تن عرضه کند10هزار تن به صورت قطره چکانی عرضه می کند، بنابراین کمبود عرضه، عاملی برای رشد مجدد قیمت می شود و فرصت آربیتراژ ایجاد می شود، اینجا دلال یک بار دیگر از چنین طرحی سود می برد، از اين رو هر چه قدر به سمت شفافیت برویم مردم بیشتر درک می کنند، افزایش قیمت مسکن به دلیل حجم بالای تقاضا و معاملات در این بازار است یا ناشی از دلایل دیگری می باشد، به این دلیل در بخش مسکن نیازمند راه اندازی سامانه ای برای ثبت همه معاملات ملکی هستیم، این سامانه باید آنقدر قوی باشد که کوچکترین معاملات بازار مسکن در سامانه ثبت شود و وصل شدن آن به سرور مرکزی زمینه ساز ارائه گزارشات معاملات مسکن روزانه به مردم شود، مردم با این ابزار متوجه نوسانات واقعی و کاذب بازار مسکن می شوند، لذا کمتر دچار هیجان زدگی در بازار مسکن خواهند شد، ما برای ارز هم نیازمند چنین سامانه ای هستیم چرا که نشان دادن حجم معامله موضوع بسیار مهمی است و به ما کمک میکند در هیجانات کاذب بازار دخیل نشویم. اگر چنین سامانه ای راه اندازی شده بود مردم متوجه کسادی بازار مسکن و بازار گرمی دلالان می شدند، با اینکه حجم معاملات بسیار پایین است، اما سوداگران به گونه ای فضا را نشان می دهند که مردم را به خرید مسکن گران ترغیب کنند، به عبارت دیگر سوداگران از فقدان شفافیت در همه ی بازارها سود می برند.
بی تردید کشور نیازمند طراحی سامانه جامعی است که مردم معاملات را روزانه و ساعتی رصد کنند، یعنی هر شهری نمودار معاملات مسکن خود را داشته باشد تا مردم متوجه حجم معاملات مسکن و روند قیمت ها باشند، تا هیجانات کاذب بازار بر روند تصمیم گیری های اشتباه مردم تاثیر چندانی نگذارد.