به گزارش راهبرد معاصر؛ وقتی راجع به کرونا صحبت میکنیم بحث مدیریت در یک کشور است، وقتی یک مسالۀ فردی باشد میتوانیم با طرف صحبت کنیم و مشکل را حل کنیم. وقتی مساله اجتماعی میشود دیگر افراد در آن کارهای نیستند، «من کارهای نیستم» به سیاستهایی که در جامعه حکم فرماست و برمیگردد یعنی سیاست اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، همۀ اینها با هم جمع میشود و آن کشور را تشکیل میدهد، حالا شما فکر کنید در کشوری که کرونا به این شکل است، هر کدام از مسئولین یک حرفی میزنند، رئیسجمهور یک چیزی میگوید، وزیر بهداشت یک چیزی میگوید، یکی میگویند وضعیت کرونا بهتر شده، یکی میگوید بدتر شده است، مردم از این چند دستهگویی خسته شدهاند، اصلاً نمیدانند حرف چه کسی را باید باور کنند عملاً روز به روز آمار فوتیها در کشور بیشتر میشود اما کسی در این کشور کاری انجام نمیدهد، یعنی رها کردیم هر چه پیش آمد و واقعاً مسالۀ کرونا در کشور رها شده است و هیچ مسئولی ندارد. اگر وزارت بهداشت مسئول آن است باید وزارت بهداشت صحبت کند و امکانات دولت برای وزارت بهداشت باید در گِروه دستورالعملهای آن باشد اما اینطوری نیست، یعنی هر کسی در هر جایی برای خودش قدرت دارد حرف خودش را میزند.
شما در هیچ کجای دنیا نمیبینید از 10 جا صحبت شود از یکجا بیشتر صحبت منتشر نمیشود و تمام مسائل از آن قسمت گفته میَشود. تمام قسمتهای یک کشور، رئیسجمهور و سایر بخشها در اختیار وزارت بهداشت و درمان آن کشور قرار میگیرند و این بخش مسئول پاسخگویی است و باید پاسخ بدهد، متاسفانه در کشور ما تنها جایی که مسئول نیست وزارت بهداشت و درمان است، حرف کسی که به عنوان مسئول کرونای شهر تهران است اصلاً اجرا نمیشود و کسی به حرف او اهمیت نمیدهد در صورتی که میگویند تعداد فوتیها بسیار زیاده شده است ولی از آن طرف میگویند 4، 5 شهر کشور وضعیت خطرناکی دارند، این مسائل مردم را داغان کرده است و به همین دلیل به حرف هیچ مسئولی گوش نمیدهند.
از نظر کاری کسی نمیداند چه قرار است بشود، طرف بیکار میشود، اخراج میشود دولت میگوید بیکاری به من ربطی ندارد، دولت برای اینکه کشور را اداره کند اجناس را گران میکند و از مردم مالیات بیشتری میگیرد و دولت هر قسمتی را گران میکند، مردم برای زندگی کردن چه باید بکنند؟ از طرف دیگر میگوید خانههای خالی باید مالیات بدهند، مفهومش این است که کسی که باید مالیات خانۀ خالیاش را بدهد سه برابر روی اجارۀ خانه و قیمت خانه میکشد و باز هم مردم باید این پول را بدهند. از آن طرف دولت اعلام میکند ما 50 میلیون به اجارهنشینها میدهیم از آن طرف قیمت خانهها دو برابر میشود، بعد طرف اگر بخود بهره این 50 میلیون را بدهد کار ندارد که بتواند بهره را بدهد، چه کسی میخواهد ضمانت آن 50 میلیون را بکند؟ ما همه جا را داریم بهم میریزیم و مردم را سردرگم کردیم.
با توجه به این شرایط بی ثباتی که داریم می توان گفت نداشتن مسئول، همان چیزی که رهبری گفتند. همیشه رهبر انقلاب به تمام روسای جمهور در این 40 سال دو چیز را گفته است یکی شایستهسالاری و یکی هم پاسخگویی، یعنی آدمی را سر کار بگذاریم که شایسته آن پست باشد و بعد هم در مقابل مردم پاسخگو باشد. ما اگر مدیریت درست داشته باشیم و این مسائل را ببینیم طوری رفتار میکنیم که مردم بتوانند درست زندگی کنند، چرا همه چیز روز به روز گران میشود؟
مشکل این است که این رئیسجمهور هم نمیتواند کاری بکند برای اینکه در این 8 سال کاری نکرد، حالا رئیسجمهور بعدی میآید، اگر او هم بخواهد کار بکند نمیتواند چون زیرساختها مشکل دارد، این رئیسجمهور بعدی چه کسی خواهد بود؟ افراد شایسته را انتخاب نمیکنیم افراد شایسته یعنی در آن کار تخصص داشته باشند، یعنی یک متخصص اطفال را رئیس مرکز آسیبهای اجتماعی نمیگذارم، این چقدر خندهدار است که من به عنوان وزیر بهداشت بشوم و بخواهم جراحی هم انجام بدهم! با این کار مردم را میکُشم. پس اگر به این شکل عمل کنیم همه چیز از هم میپاشد.
اواخر دولت است و آنها هم هیچ کاری نمیکنند، کلیه وزرای کشور منتظر هستند که این 7، 8 ماه هم تمام شود و بروند، چون هیچ زیرساختی را درست نکردند هر کسی از الان شروع به کار کند حداقل 5 یا 10 سال طول میکشد تا این چیزهایی را که خراب کردیم روی غلتَک بیاوریم و شروع به ساماندهی کنیم.