دولت به جای وقت تلف کردن های برجامی باید زودتر با چین به توافق می رسید-راهبرد معاصر
مهدی صفری؛ سفیر پیشین ایران در چین در گفتگوی تفصیلی خود با راهبرد معاصر مطرح کرد:

دولت به جای وقت تلف کردن های برجامی باید زودتر با چین به توافق می رسید

مهدی صفری: ایران با داستان برجام، رابطه با چین را پشت گوش انداخت. درحالیکه حتی اگر آن سوی کار درست می شد، این بالانس مفیدتر به نظر می رسید. ولی متاسفنه دولت این فرصت مهم را کنار گذاشت؛. ایران حتی در حوزه نفت چین را بیرون کرد و چند سال خود را به گروگان توتال مبدل کردیم و در نهایت نیز پروژه های ایران انجام نشد دلیل این مسائل سیاست ها بود. دولت دل خود را به برجام خوش کرد.
مهدی صفری؛ سفیر پیشین ایران در چین
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 August 23
کد خبر: ۵۵۶۱۵

دولت به جای وقت تلف کردن های برجامی باید زودتر با چین به توافق می رسید

 

به گزارش راهبرد معاصر؛تحلیلگران براین باور هستند این قرارداد از سال94 مطرح شد ولی با گذشت این همه سال تازه در رسانه ها تبلور یافته است. چین یکی از  ابرقدرت ترین اقتصادهای جهان را داشته که قرار است طبق برنامه ریزی های پکن تا سال 2025 اولین قدرت اقتصادی در جهان شود. یکی از مهمترین پرسش های مطرح شده در خصوص زمان انعقاد تافهم اولیه اولیه است. به باور برخی کارشناسان، دولت تدبیر و امید در این خصوص وقت کشی کرده و با تمرکز بر پرونده همکاری با کشورهای غربی از این مهم غافل بوده است.


در همین باره مهدی صفری، سفیر پیشین ایران در چین می گوید: ایران با داستان برجام، رابطه با چین را پشت گوش انداخت. درحالیکه حتی اگر آن سوی کار درست می شد، این بالانس مفیدتر به نظر می رسید. ولی متاسفنه دولت این فرصت مهم را کنار گذاشت؛. ایران حتی در حوزه نفت چین را بیرون کرد و چند سال خود را به گروگان توتال مبدل کردیم و در نهایت نیز پروژه های ایران انجام نشد دلیل این مسائل سیاست ها بود. دولت دل خود را به برجام خوش کرد.

 

مساله قرارداد بین ایران و چین چیست و چرا این قرارداد مطرح شد؟

ممکن بود بیست سال پیش چین برای بستن چنین قراردادی آمادگی نداشته باشد چون اولا به این قدرت نظامی و اقتصادی نرسیده بود و تجارت این کشور در دنیا اول نبود و نیاز انرژی او به این حد نبود اما امروز شرایط چین فرق می کند. من در سال 1390 وارد چین شدم آن زمان چین پنچ میلیون بشکه وارد می کرد اما امروز چین یازدهو نیم میلیون بشکه نفت وارد می کند. پس نیاز او به انرژی بسیار بالا رفته است و امنیت انرژی برای چین بسیار مهم است. مساله تامین انرژی یک طرف و امنیت انرژی در سوی دیگر است. آن زمان تجارت چین اول نبود اما امروز اول است. گفته می شود اقتصاد چین در سال 2024 اقتصاد اول خواهد بود ولی من عقیده دارم امروز نیز اقتصاد این کشور در همین رتبه قرار دارد چون آمریکایی ها سالی یه 600 میلیارد پول چاپ می کنند. سرمایه گذاری های چین در آفریقا امریکایی لاتین زیاد شده است.


اوباما اعلام کرد ما باید توجه به شرق و پاسفیک را بالا ببریم. و شروع به انتقال نیرو کرد و اعلام شد باید دو سوم نیروهای ما به آن منطقه منتقل شود. و شروع به احیای پایگاههای خود در کره و ژاپن و فیلیپین کردند. نائوهای آمریکا فعالیت خود را در منطقه بیشتر کرد و در همان زمان در خصوص سه جزیره با ژاپن درگیر شدند. و در خصوص مناطق نفتی با فیلیپین و ویتنام درگیر شدند و داستان نفت جنوب چین مطرح شد که مخازن آن به اندازه مخازن عربستان است.


آمریکا با حرکت هایی که شروع کرد چین را به این فکر انداخت که احتمال دارد ورود انرژی به کشورش با خطر مواجه شود. کشوری که تجارت اول را در دنیا دارد به مسائل تجاری اهمیت بالایی می دهد. تجارت چین بالاست ولی این کشور به واردات متریال نیاز دارد و این بخش به خطر می افتد. چین احساس کرده بود که آمریکا از طرف شرق کشورش را در محاصره گرفته است.


شی جینگ پین احساس خطر کرد و تئوری خط ابریشم را از خشکی مطرح کرد. من این را در چین مطرح کردم. تا از طریق خشکی خود را به اروپای مرکزی و اروپای شمالی و مدیترانه وصل کنند. علت نیازمندی چین به ایران همین طرح بود. این یک فاکتور اصلی است. چون پنجو نیم بشکه از آن یازدوهو نیم بشکه نفت از منطقه خلیج فارس به چین می رود. و ایران با 2200 کیلومتر مرز امنیت این منطقه را تامین می کند. در سفر آقای روحانی به چین رییس جمهور این کشور موضوع استراتژیک بودن روابط کشورش با ایران را مطرح کرد و اعلام کرد به زودی به ایران سفر می کند. طرح 25 ساله ان زمان به ایران آمد و باید در همان زمان امضا می شد.


در طول مدتی که گذشت چین مسیر شمال خود را با روسیه بست ما کاهلی کردیم و از طریق قزاقستان و دریای خزر و گرجستان و دریای سیاه و ترکیه بستند و سر ایران بی کلاه بود. ولی چین می داند که ایران راه کوتاهتری است. ایران کشوری 80 میلیونی با 15 همسایه است و چین این را می داند و می تواند در ایران تولید داشته باشد و صادرات به منطقه کند.


جمهوری اسلامی ابرقدرتی منطقه ای است و می خواهد پارتنر چین انتخاب کند ایران در مقابل امارات و عربستان و کویت استقلال دارد. ولی باید از طرف ما اعلام امادگی می شد که کاهلی صورت گرفت ولی حال که کار به این مرحله کشیده شده باید هر چه زودتر این قرارداد را ببندیم. زمینه های این قرارداد انرژی نفت و گاز است و (بالا دستی و پایین دستی) و در بخش نیروگاههاست حمل و نقل و گردشکری چین می خواهد در این زمینه سرمایه گذاری کند و فاینانس کند. ایران نیز به منابع خارجی احتیاج دارد همچنین گارانتی خرید نفت ایران برای 25 سال مطرح است. مساله اینجاست که اگر توتال فرانسه یا شل هلند می آمد و وارد قرار داد با ایران می شد سوالات امروز مطرح نبود. آنها سالیان پروژه های ایران را گروگان گرفتند و عقب انداختند.


ایران هر بار برای واگن های با سرعت بالا به آلمان رفت گفته شد نمی توانند در اختیار ایران بگذارند ولی امروز چین این واگن ها را به ایران می دهد. کشورهای دیگر چقدر برای ساخت چابهار ایران را معطل کرده اند و کار انجام نشده است؟ چین برای رقابت با ژاپن فایننس اندونزی را 50 ساله انجام داده حال در مورد ایران این قرارداد 25 ساله بسته می شود. امروز سنگ ما درو می زند و به بندر شیائومن می رود و بعد با اینهمه فاصله برای توسعه به سینتیانگ می رود در حالیکه راه حل نزدیک تر وجود دارد. در زیر ساخت حمل و نقلی نه فقط اتوبان بلکه در مسیر ریلی ایران پتانسیل بالایی دارد. همچنین در مورد صنعت توریسم که چین سالانه 250 میلیون توریست دارد. غرب در چین نفوذ داشته و فرهنگ این کشور را از بین می بر اما هنوز هم چینی ها به طور نسبی بهتر هستند. ورود توریست چینی به صنایع دستی ما نیز رونق می دهد. اگر چین با آن جمعیت عظیم فرش ایرانی را به خوبی بشناسد ما حتی مجبور به فروش فرش های خانه هایمان خواهیم شد چون توریست های چینی ها فرش ایرانی را می بر ند. همچنین صنعت سنگ های تزئینی و هربال ایران بازار بزرگی دارد. چین می تواند در زمینه مخابرات با ایران همکاری داشته باشد همانطور که در جنگ با آمریکا اینرنت 5جی را در کشور راه اندازی کرد.


با توجه به همه مواردی که به آنها اشاره کردید باید به این سوال پاسخ داد که چرا این قرارداد اینهمه دیر بسته شد؟

به عقیده من، ایران با داستان برجام این رابطه را شل گرفت. درحالیکه حتی اگر آن سوی کار درست می شد خوب بود و بالانسی بود. چین تجارت اول بود و اروپا نیز در کنارمان بود. ولی ما چین را کنار گذاشتیم. ایران حتی در حوزه نفت چین را بیرون کرد و چند سال خود را به گروگان انی و توتال مبدل کردیم و در نهایت نیز پروژه های ایران انجام نشد دلیل این مسائل سیاست ها بود. دولت دل خود را به برجام خوش کرده بود. حتی اگر کار ما و غرب درست می شد در نهایت 7 تا 8 میلیارد فاینانس به ایران داده می شد درحالیکه اگر ما با چین کار می کردیم بیست میلیارد فاینانس می گرفتیم. یکی از موارد مهم مبادلات تجاری بدون دلار است و من در این خصوص مساله را به واقع از قصور و کوتاهی دولت سرچشمه گرفته می بینم. امروز هر دو طرف مشتاقند و باید هر چه زودتر قرارداد بسته شود. وقتی غرب چنین عکس العملی نشان می دهد حتما باید دانست که روش درست است و باید به سرعت به سمت امضا این قرارداد پیش رفت. غرب با سیاست آرام براندازی پیش می آمد. اگر عاقلانه فکر می کردیم باید تخم مرغهایمان را در دو سبد می گذاشتیم. چین حضور داشت و چین را رد نمی کردیم و منتظر مشارکت غرب می ماندیم به عقیده من امروز به چین برخورده است. امروز چین مشتاق است و با فاکتور های جدید خود به طرف ایران می آید.


چرا حواشی در این رابطه بسیار است؟

امروز منافقین در آلبانی و عراق و آمریکا و سرتاسر دنیا نشسته اند آنها برای غرب کار می کنند. آقای بولتون و سناتور های آمریکایی در سمینار های منافقین شرکت می کنند مساله کیش و قشم از این ناحیه مطرح می شود. چه کسی می خواهد کیش و قشم را بدهد؟! ما 8 سال برای دو کیلومتر جنگیده ایم! چرا جمهوری اسلامی باید چنین کاری بکند؟ چنین قراردادی می تواند تمام برنامه های آنها را به بنبست برساند.


چرا دولت مساله را باز نمی کند؟

یکی از تاکتیک ها این است معمولا قراردادها و توافقات منتشر نمی شوند. چرا باید چنین کاری صورت بگیرد؟! همه چیز نرمال است مگر فایننس با آلمان یا با اتریش درصد کمتری از این خواهد داشت؟

 

البته در این بین قرارداد با روسیه تمدید شد

قرارداد باروسیه بیست سال پیش امضا شد و این حرکت نیز به زمانی مربوط است که من در روسیه سفیر بودم و امضا این قرداد هر 5 سال یکبار نت می گرفت و تمدید می شد. امروز زمان تمدید رسیده است. روسیه همسایه ایران است ما سه نقطه امنیتی مشترک داریم. مساله قفقاز دریای خزر و آسیای مرکزی بین ما مطرح است. امنیت روسیه از جنوب با ما است و ما از شمال با آنها رابطه امنیتی داریم. روسیه در زیرساخت های علمی اگر در دنیا اول نباشد قطعا در میان پنج کشور اول است. ریاضی و فیزیک و شیمی روسیه شماره یک است. تکنولوژی روسیه شاید آ نباشد ولی به درد ایران می خورد هرچند که ما در ارتباز با غرب نمی توانستیم تکنولوژی آ را به دست بیاوریم همانطور که غرب این تکنولوژی ها را در اختیار چین نیز قرار نداده است. رشد چین از آلمان و ژاپن و کره بود و بیشترین همکاری ها را با این کشور ها داشت آمریکا چیزی به چین نداده است و حتی می توان گفت چینی ها تکنولوژی را دزدیده اند. اکتشاف اکثر معادن ایران با روس ها بود بیس وزارت صنایع و معادن ما ذوب آهن بود و فولاد به دنبال آن درست شد. ما 60% جدول مندلیف را داریم. همکاری با روسیه موجب توسعه صنایع می شود. در مورد مترو و صنایع هوا فضا روسیه حرفی برای گفتن دارد. کسی که قدرت نظامی اول را دارد و 15 سال زودتر از آمریکا ایستگاه فضایی میر را داشتند. روس ها در نفت و گاز و نیروگاهها موفق هستند. ایران به سراغ آلمان و فرانسه رفت ولی به ایران راه ندادند. اروپا ترس از آمریکا دارد و سیاست های صهیونیستها به اروپا فشار می آورد. امروز کره پول های ایران را نه داشته است ولی چین فایننس کرد. این کشور ها تا نیمه راه می آید و به محض تحریم کار را ول می کنند. البته من نمی گویم چین کامل است ولی می توان با چین مذاکره کرد.


آیا با توجه به مسائل سیاسی ایران در غرب تعریف مذاکره و همکاری در کشورمان متفاوت است؟

هر کشوری به دنبال منافع خود است. آن کشورها از مواضع بالا برخورد می کنند و شما را در مذاکرات از موضع ضعف می بینند. در سال های 66 و 67 من معاون مخابرات بودم و در کشوری اروپایی مذاکره می کردم و بحث همکاری های تکنولوژیکی را مطرح کردم به من گفته شد مگر شما چه دارید؟ من شروع به توضیح دادن کردم و او از من عذرخواهی کرد. موضع غرب در مذاکره با ایران به همین شکل است و گمان می کنند همه چیز در دست آنهاست. ایران امروز با ایران سی چهل سال پیش فرق می کند و از نظر قدرت نظامی و تکنولوژی پیشرفته است ما در آی تی بایو و نانو و کاگنتیو در دنیا حرف داریم. ما در نوشتن استانداردهای نانو دخیل هستیم. در بایو و در آی تی در میان ده کشور اول هستیم و برای آینده حرفی داریم.

 

 

ارسال نظر