به گزارش راهبرد معاصر؛ اتحادیه اقتصادی اوراسیا یک سازمان بینالمللی برای ادغام اقتصادی منطقهای است. این اتحادیه حرکت آزاد کالاها، خدمات، سرمایه و نیروی کار را فراهم و سیاستهای هماهنگی بین واحدها را در بخشهای تعیینشده توسط توافق های بینالمللی در اتحادیه دنبال میکند. موضوع پیوستن ایران به این اتحادیه از مباحث با اهمیتی است که اگر چه به صورت علمی و تئوریک چندان به آن پرداخته نشده ولی بسیاری از کارشناسان نظرات مختلفی در این زمینه اظهار داشتهاند. در این نوشتار به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای این اتحادیه با نگاه ویژه به موضوع پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این اتحادیه می پردازیم.
در شرایط فعلی و با وجود تحریمها امضا و اجرایی شدن چنین قراردادی با پنج کشور اوراسیا که روسیه یکی از مهمترین آنها محسوب میشود منافع سیاسی بسیاری برای ایران به همراه داشته است. در شرایط فعلی با توجه به سیاست فشار حداکثری آمریکا هر کشوری حاضر به همکاریهای اقتصادی با ایران نیست؛ ایران در همین وضعیت توانست با اتحادیه اقتصادی اوراسیا موافقتنامهای را امضا کند و آن را به اجرا برساند که در مجموعه اقتصاد خارجی کشور اتفاق خوبی است.
قرارداد تشکیل اولیه اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ۲۹ مه ۲۰۱۴ میلادی میان کشورهای روسیه، بلاروس و قزاقستان منعقد و جایگزین اتحادیه گمرکی اوراسیا شد و سپس کشورهای ارمنستان و قرقیزستان نیز به عضویت آن درآمدند. این اتحادیه کار خود را به طور رسمی از اول ژانویه ۲۰۱۵ آغاز کرد. کشورهای عضو اتحادیه اکنون ۲۰ میلیون کیلومترمربع مساحت و بیش از ۱۸۳ میلیون نفر جمعیت دارند که ۵.۲ درصد جمعیت جهان است. تولید ناخالص داخلی اسمی اتحادیه حدود 1.9 تریلیارد دلار؛ حجم تجارت با جهان: 900 میلیارد دلار و تجارت درون اتحادیه رقم 38 میلیارد دلار میباشد.
طبق نقشه راه اتحادیه که در قالب برخی اهداف از قبیل آزادی سرمایه، تجارت، خدمات، تحرک کالا بوده، ترسیم شده است اتحادیه اقتصادی اوراسیا یکی از کارآمدترین ساختارهایی است که در حوزه شوروی سابق شکل گرفته است. فضایی که برای تحقق اهداف اتحادیه ایجاد شده از قبیل: قوانین گمرکی، قوانین اشتغال، قوانین مالیاتی، پذیرش مدارک تحصیلی، بازار مشترک دارو و محصولات پزشکی و... بسیار مثبت است. یکی از نکات مثبت این اتحادیه موتور متحرک روسیه در آن است. روسیه توانسته است حرکت اتحادیه را رو به جلو حفظ کند.
عدم توازن در میان کشورهای عضو؛ به این مفهوم که کشوری مثل روسیه به لحاظ وسعت، جمعیت، توان اقتصادی و قدرت سیاسی از دیگر کشورها بسیار بزرگتر است.
مطابق با شاخصهای دموکراسی، کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا هیچ پیشرفت یا پیشرفت چشمگیری نداشتهاند. تناقضات داخلی در این اتحادیه باعث میشود اعتماد مردم به آن کاهش مییابد.
عدم وجود هویت واحد اتحادیه. کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی، هنوز از کلیشهها و ترس از گذشته توتالیتر رها نشدهاند. در عین حال این کشورها اکنون کشورهای مستقل هستند که باید از منافع ملی خود محافظت کنند.
کشورهای عضو این اتحادیه در زمینههای توسعه علم و فناوری عقب ماندهتر از رقبای توسعه یافته خود هستند. در این کشورها اقتصاد بر مبنای صادرات مواد خام است و تولید دانش، مشاغل کوچک و متوسط و گردشگری بسیار ابتدایی است.
در کشورهای عضو اتحادیه، شاخصهای بالایی از فساد وجود دارد. بوروکراسی پیچیده و طایفهگرایی از دیگر مشکلات مبتلابه این کشورها میباشد. ساختارهای بین دولتی و قوانین ملی اعضا به سختی هماهنگ میشوند.
وابستگی و تأثیرپذیری شدید اقتصاد این کشورها از عوامل خارجی مانند تحریمهای اقتصادی غرب بر روسیه و همچنین نوسانات قیمتهای جهانی انرژی و منابع طبیعی، نرخ دلار آمریکا و یورو و غیر.
بهرهبرداری روسیه از ظرفیتهای اتحادیه در راستای منافع ملی خود؛ بعد از اعمال تحریمهای غرب، روسیه به دنبال این بود که بتواند اقدامات تلافیجویانه را با استفاده از ظرفیت کشورهای عضو اتحادیه انجام دهد.
نکته دیگر نگاه غربیها به اتحادیه است که نوعی نگاه انتقادی دارند، بهرغم اینکه بعضا در تعارفات سیاسی از همکاری استقبال میکنند اما به طور کلی نگاه مثبتی به آن ندارند. اروپاییها معتقدند که طرح روسیه برای احیای شوروی یا تسلط بر حوزه جغرافیای شوروی یا سد کردن نفوذ غربیها به منطقه از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا دنبال میشود.
تهدیدات اقتصادی ویژه ناشی از دلاریزه شدن بیش از حد اقتصاد ملی برخی از اعضای اتحادیه. مردم همواره ترس از کاهش ارزش پول خود دارند.
از آنجا که اساس اقتصاد اتحادیه صادرات مواد هیدروکربنی و اکسید آهن در بازار جهانی است، اتحادیه به قیمت مواد اولیه و منابع انرژی به شدت وابسته است.
مشکلات اقتصادی و اجتماعی بزرگتری نیز ممکن است به دلیل تحولات مختلف اقتصادهای ملی ایجاد شود. به عنوان مثال، اقتصاد روسیه در مقایسه با سایر کشورهای عضو اتحادیه صنعتی و توسعه یافتهتر است و این مساله موجب رقابت نابرابر و در نتیجه مشکلات زیاد برای تولید کنندگان میشود.
شکل1) آمار صادرات و واردات ایران و اتحادیه اوراسیا
کل صادرات ایران به اوراسیا پس از اجرایی شدن موافقتنامه تا 30 خرداد 99 بالغ بر 681 میلیون دلار بوده که نسبت به دوره مشابه سال قبل 17 درصد رشد داشته است. کل واردات ایران از اوراسیا پس از اجراي موافقتنامه تا 30 خرداد 99 بالغ بر 1736 میلیون دلار بوده که نسبت به دوره مشابه سال قبل 13 درصد رشد داشته است.
شکل 2) اقلام عمده وارداتی ایران از اوراسیا در فهرست ترجیحات اعطایی ایران بر حسب میلیون دلار
شکل 3) اقلام عمده صادراتی ایران به اوراسیا در فهرست ترجیحات اعطایی ایران بر حسب میلیون دلار
پیوستن به این اتحادیه فرصت بینظیری است همین که یک تشکل اقتصادی در فضای زیست محیطی منطقهای ما شکل گرفته است به خودی خود و فی نفسه یک پدیده مثبت است و باعث کاهش تهدیدهای امنیتی میشود. در واقع جمهوری اسلامی ایران هر چقدر از ظرفیت کشورهای منطقه استفاده کند، به نفع کشورهای همسایه نیز هست.
استفاده از تعرفههای ترجیحی، دسترسی به بازار حدود ۱۸۴ میلیون نفری و نیز امکان جذب سرمایهگذاری و مشارکت در بخشهای مختلف تولیدی، از جمله مزایای پیوستن کشورمان به این اتحادیه هستند. تسهیل روابط تجاری با همسایه شمالی یعنی روسیه، در قالب جدید، فرصتهای بیشتری را برای صادرکنندگان ایرانی فراهم خواهد کرد.
پیوستن به این اتحادیه، مزیتهای اقتصادی بسیاری برای ایران به دنبال دارد از جمله آن میتوان به تخفیفهای تعرفهای برای صادرکنندگان ایرانی به کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا اشاره کرد.
از آنجا که اتحادیه اوراسیا با کاهش استفاده از دلار، سهم پرداختهای تجاری با ارز ملی را به ۷۰ درصد افزایش داده، میتوان به کاهش استفاده از دلار در مبادلات تجاری خوشبین بود.
عضویت در این اتحادیه در شرایط تحریم، میتواند نقش مؤثری در عبور از تنگناهای اقتصادی کشورمان ایفا کند و امکان استفاده از تعرفههای تجاری، فرصت سرمایهگذاری و صادرات و تسهیل روابط اقتصادی با اعضای این اتحادیه را فراهم کند.
ورود ایران به اتحادیه را باید از منظر کاهش انزوای نهادی در منطقه دید. دنیای امروز دنیای همگرایی اقتصادی منطقهای است. در بحث همسایگی، گسترش همکاری با این کشورها چه به شکل دوجانبه و چه به شکل منطقهای ضروری است.
از دیگر پیامدهای مثبت ورود ما به این اتحادیه بحث ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی است. ما برای اولین بار وارد یک سازمان منطقهای جدی میشویم و وابستگی متقابل ایجاد خواهد شد. این در همتنیدگی، علاوه بر ثمرات اقتصادی، دستاوردهای سیاسی نیز خواهد داشت.
ایران نقش کلیدی در شاهراههای موجود منطقه یعنی جاده ابریشم، راهآهن سراسری آسیا، تراسیکا و کریدور شمال و جنوب دارد. اقتصاد ایران و کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز از توان همتکمیلی جدی برخوردارند.
از زمانی که بحث تجارت در ایران با بحث صنعت ادغام شده است، بحثهای حمایتگرایی غالب بر تجارت شده است و هم اکنون یکی از بزرگترین معضلات ما در بحث اجرای موافقتنامه تجاری بحث غلبه دیدگاههای حمایتگرایی بر تجارت است. در بحث اجرا همین مشکل را از نزدیک شاهد هستیم.
یکی دیگر از مشکلاتی که ایران در بحث تجارت دارد این است که متولیان متعددی در این حوزه وجود دارند. 30 نهاد متولی حوزه تجارت هستند، این پراکندگی و تعدد متولیان کار تجارت را سخت مینماید.
کیفیت کالاها نیز از موضوعات بسیار مهم است. در داخل ایران هیچ کالای مصرفی با برند روسی وجود ندارد. اگرچه این کشور در زمینه تسلیحات و هوافضا بسیار قوی است. در واقع این سوال مطرح میشود که ایران قصد دارد چه کالاهای مصرفی ضروری را از روسیه وارد کند که تجار واردات این کالاها را به کالاهای شناخته شدهای که در حال حاضر در بازار ایران وجود دارد، ترجیح دهند. همین طور در روسیه هم برند ایرانی شناخته شدهای موجود نیست.
نکته مهمتر از کاهش تعرفهها، مساله تولید باکیفیت و رقابتی و فروش مستقیم، همچنین حفظ و استمرار آن است. همچنین، بازاریابی حرفهای و افزایش تعداد شرکتهای بزرگ اهمیت بسیاری دارد. مقایسه حجم و سهم تجارت خارجی ایران با 5 کشور اتحادیه اقتصادی اوراسیا در برابر چین بسیار ناچیز و قابل اغماض است. کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی ارواسیا در زنجیره تأمین ایران نمیتوانند نقشی بارز داشته باشند.
مساله دیگر وجود چالشهای جدی در آمادگی زیرساختهای تجارت در کشورمان است. برای مثال کریدور شمال – جنوب هنوز بهره برداری نشده است.
به نظر میرسد در نگاه بیشتر صاحبنظران، منافع سیاسی ناشی از پیوستن ایران به اتحادیة اقتصادی اوراسیا، دستکم در چشماندازی کوتاهمدت، پررنگتر از منافع اقتصادی آن میباشد و با توجه به تأکید ایران بر چندجانبهگرایی در سیاست خارجی و تقویت همکاری با کشورهای منطقه، حضور در این اتحادیه را میتوان فرصتی برای کشورمان ارزیابی کرد
.
بهطور کلی سیاست مناسبات تجاری با اعضای اتحادیه میتواند بخش اعظمی از نیازهای کشور را برطرف کند. از این حیث کشورهای اوراسیایی به دلیل ظرفیتهایی که در حوزه خدمات، کشاورزی و صنعت دارند با اهمیت هستند و در مقابل نیز کشورمان میتواند در مراودات اقتصادی به صادرات خود تنوع ببخشد. تعامل با اتحادیههایی مانند اوراسیا فرصت قابل توجهی برای سیاست خارجی و تجارت خارجی ایران فراهم میآورد تا به صورت منسجم با کشورهای همسایه و اتحادیههای مختلف همکاری کند و با تقویت صادرات جایگاه تولید را در کشور بهبود ببخشد.
روسیهمحور بودن این اتحادیه یکی از مسائلی است که در الحاق ایران به این اتحادیه باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
تجارت روسیه با اتحادیه اقتصادی اوراسیا تنها ۵ درصد از سهم کل تجارت این کشور را شامل میشود و بقیه تجارت این کشور با دیگر کشورهاست.
فرصت پیش آمده در توسعه همکاری تجاری با کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا ممکن است محملی برای رقابت منفی بین تولیدکنندگان داخلی، تخریب برند تجاری ایران و ایجاد ذهنیت منفی در مشتریان نسبت به تولیدات ایرانی در بازارهای اتحادیه اوراسیا شود و این بازار مستعد را نصیب رقبای قدرتمند بینالمللی کند. راهکار واقعبینانه در این فرآیند پیچیده پیشرو، ظرفیتسازی در مقیاس صادراتی و تسهیل شرایط تجاری است.
منابع:
1. https://economic.mfa.ir/
2. http://www.tpo.ir/
3. ماهنامه رویدادها و تحلیل ها ، شماره 333 ، مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی ( 6 اردیبهشت 1399 )
4. https://donya-e-eqtesad.com/newsstudios/archive/?query=%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C+%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A7&dateRange%5Bstart%5D%5Bday%5D=01&dateRange%5Bstart%5D%5Bmonth%5D=01&dateRange%5Bstart%5D%5Byear%5D=1385&dateRange%5Bend%5D%5Bday%5D=02&dateRange%5Bend%5D%5Bmonth%5D=06&dateRange%5Bend%5D%5Byear%5D=1399&order=publish_time&newspaperId=&chk%5B%5D=on&button=submit