به گزارش راهبرد معاصر، پنج سال فاصله چندان زیادی نیست؛ ۱۲۰ سال پیش و در تابستان ۱۲۷۹ تنها پنج سال از اختراع سینما در جهان توسط برادران لومیر گذشته بود که مظفرالدین شاه قاجار با همراهی ابراهیمخان عکاسباشی نخستین دوربین فیلمبرداری را وارد کشور کرد تا ایران خیلی زود به جرگه کشورهای بهرهمند از این جادوی هزار جدید بپیوندد. حال گیریم که تا سالها این بهرهمندی صورتی کاریکاتوری و درباری داشت و نیاز به گذشت زمان بود تا «سینما» به میان مردم بیاید و ۳۰ سال طول کشید تا اولین فیلم سینمایی در ایران ساخته شود!
با این وجود سفر مظفرالدینشاه در تقویم تحولات تاریخی ایران، مطلع ورود سینما به کشور نام گرفت و بر همین مبنا ۱۰۰ سال بعد، زمانی که مسئولان «خانه سینما» در سال ۱۳۷۹ در تدارک برگزار جشن سینما همزمان با صدسالگی «سینمای ایران» بودند، این ایده مطرح شد که «سینما» میتواند یک «روز ملی» در تقویم رسمی کشور به نام خود داشته باشد. ایدهای که خیلی زود صورت اجرایی هم به خود گرفت.
امروز سینمای ایران ۱۲۰ ساله میشود و برای بیستمین سال اهالی سینما و سینمادوستان «روز ملی سینما» را به یکدیگر تبریک میگویند؛ هرچند همراه با آه حسرت و نگران از خوابی که «کرونا» برای آینده این سینما دیده است!
ثباتی که سینمای ایران تا همین چند ماه پیش و قبل از مواجهه با کابوس «کرونا» به آن دستیافته بود، در دوران پس از انقلاب اسلامی، محصول ۴ دهه آزمون و خطا و تکاپو برای حراست از یک نهال آسیبپذیر و در عین حال امیدآفرین بود. این ثبات هرچند بارها متزلزلشده و رشته حیاتش در مقاطعی به مرز انقطاع رسیده اما «سینمای ایران» هربار نقطه اتکایی برای خود بازیافته و بار دیگر به مسیر رشد خود بازگشته است؛ حتی گاه با قدرت بیشتر.
یک مرور؛ آمار سخن میگویند
براساس مستندات تاریخی موجود سینمای ایران در میانه دهه ۵۰ حالتی نیمه تعطیل داشت و بهرغم پرچمداری برخی سینماگران شاخص و معتبر در میانه میدان «تولید» سیطره فیلمهای خارجی در «اکران» چرخه طبیعی حیات اقتصادی سینمای ایران را با چنان تهدید مواجه کرده بود که تعداد فیلمهای تولیدی هرسال به سختی به شمار انگشتان دو دست میرسید. در این شرایط وقوع انقلاب اسلامی و بروز هیجانات مردمی، برای مدتی کوتاه سینمای ایران را به حالت تعطیلی مطلق درآورد. به رغم نگرانی برخی سینمادوستان و دلبستگان این هنر از پایان کار «سینما»، سخنرانی امام خمینی (ره) در نخستین روز ورود به کشور در ۱۲ بهمنماه ۵۷ و اشاره مستقیم به عدم مخالفت با سینما، این هنر جان تازهای گرفت. چراکه امام (ره) تصریح کردند؛ «سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد.»
چهاردهه از این سخنان میگذرد. سینمای ایران نه فقط در عرصه داخلی، که امروز در عرصه بینالمللی نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این دستاورد مرهون پیروزیها و شکستهایی است که در دورههای مختلف مدیریت سینمای ایران پشتسر گذاشتهایم. مروری کوتاه بر وضعیت آماری اکران فیلمهای سینمایی در ۴ دهه گذشته از انقلاب تاکنون حائز نکات قابلتأملی است.
بر اساس همان شرایطی که اشاره شد سینمای ایران در دهه ۵۰ پشتسر میگذاشت، دهه ۶۰ را میتوان دهه احیای سینمای ایران نام نهاد. دههای که امروز آمار دقیقی از وضعیت تولید و اکران فیلمها در نیمه نخست آن در دسترس نیست اما بنابر آمار رسمی ثبت شده در گزارشهای سالانه سازمان سینمایی، در حد فاصل سالهای ۶۴ تا ۶۹ مجموعاً ۷۰۸ فیلم روانه پرده سینماها شده که از این میزان تنها ۲۹۳ فیلم ایرانی بوده و باقی فیلمهای اکرانشده از آثار دیگر کشورها بودهاند. از این منظر میتوان دهه ۶۰ را تنها دهه سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب دانست که آمار فیلمهای ایرانی اکرانشده در آن پایینتر از تعداد فیلمهای خارجی روی پرده بوده است.
در حد فاصل سالهای ۶۴ تا ۶۹ مجموعاً ۷۰۸ فیلم روانه پرده سینماها شده که از این میزان تنها ۲۹۳ فیلم ایرانی بوده و باقی فیلمهای اکرانشده از آثار دیگر کشورها بودهاند. از این منظر میتوان دهه ۶۰ را تنها دهه سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب دانست که آمار فیلمهای ایرانی اکرانشده در آن پایینتر از تعداد فیلمهای خارجی روی پرده بوده استپرفروشترین فیلم ایرانی دهه ۶۰ فیلم «خواستگاری» به کارگردانی مهدی فخیمزاده بوده که در سال ۶۸ ساخته و روانه پرده سینماها شد و توانست با مجموع فروش ۷۴ میلیون تومانی رکورددار فروش در یک دهه شود. با توجه به تغییرات قیمت بلیت در سالهای مختلف اما در هر دهه الزاماً پرفروشترین فیلم در گیشه، پرمخاطبترین فیلم نبوده است. بر همین مبنا رکورد پرمخاطبترین فیلم دهه ۶۰ را «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در اختیار دارد؛ فیلمی که البته ۶ سال روی پرده بود و در این بازه زمانی بیش از ۸.۵ میلیون مخاطب را به سالن سینما کشاند.
دهه ۷۰ دهه تثبیت جریان تولید در سینمای ایران بود. در این دهه ۹۶۳ فیلم به اکران درآمده که از این تعداد نزدیک به ۷۰۰ فیلم ایرانی بوده است. این به معنای رشد ۱۰۰ درصدی اکران فیلمهای ایرانی در دهه ۷۰ به نسبت دهه ۶۰ است. در این دهه «مرد عوضی» به کارگردانی محمدرضا هنرمند با ۹۰۰ میلیون تومان فروش پرفروشترین فیلم و فیلم «افعی» به کارگردانی محمدرضا اعلامی با نزدیک به ۶.۵ میلیون نفر مخاطب، پرتماشاگرترین فیلم بوده است.
در دهه ۸۰ سیر صعودی آمار فیلمهای ایرانی اکرانشده از مرز ۹۰۰ فیلم عبور میکند اما همزمان شاهد سقوط محسوس آمار فیلمهای خارجی تا کمتر از ۲۰۰ فیلم در یک دهه هستیم. در این دهه فیلم «اخراجیها ۲» مسعود دهنمکی با فروش غیرمنتظره ۸ میلیاردتومانی و استقبال ۵.۵ میلیون مخاطب عناوین پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم را توأمان از آن خود کرد.
در دهه ۹۰ تا به اینجا مجموع فیلمهای اکرانشده در سینماها تغییر محسوسی نسبت به دهه ۸۰ نداشته و بدون احتساب شرایط خاص سینماها در سال جاری آمار فیلمها در مرز ۷۶۵ فیلم باقی مانده است. در این دهه فیلم سینمایی «مطرب» به کارگردانی مصطفی کیایی با بیش از ۳۸ میلیارد تومان فروش عنوان پرفروشترین فیلم را از آن خود کرده اما عنوان پرمخاطبترین فیلم دهه با بیش از ۴ میلیون نفر مخاطب، متعلق به فیلم «هزارپا» ساخته ابوالحسن داوودی است.
یک بررسی؛ امیدها و حسرتهای ۴ دهه سینمای ایران
در مروری فوری بر آمار ثبتشده از کارنامه فیلمهای سینمای ایران در گیشه این نکته حایز اهمیت است؛ برخلاف روند صعودی مجموع فروش فیلمها در هر دهه، تعداد مخاطبان نه تنها سیر صعودی متناسب نداشته که در مجموع با افت قابل ملاحظهای نیز همراه بوده است. در این سیر نزولی البته حتماً باید پارامترهای مهمی چون فراگیر شدن استفاده از ویدئو و ماهواره از میانه دهه ۷۰ و مهمتر از آن سهولت دسترسی به تولیدات جهانی با فراگیر شدن استفاده از اینترنت در دهه ۸۰ و ۹۰ را مدنظر داشت.
در این میان قدرت گرفتن شبکه نمایش خانگی و توزیع گسترده فیلمهای سینمایی و امکان تماشای خانوادگی فیلمهای روز در منزل هم مزید بر علت شد تا بخشی از ظرفیت بالقوه مخاطبان سینما بیخیال حضور در سالنهای سینما شوند.
نمایی از نمایشگاه دستاوردهای فنی سینمای ایران در حاشیه جشنواره جهانی فیلم فجر
فراتر از این اعداد و ارقام اما واقعیت این است که در کنار مرور حسرتهای برآمده از کمیت مخاطبان سینمای ایران و برخی ایکاشها و نگرانیهای مرتبط با غفلتهای محتوایی برخی فیلمها در جریان غالب تولیدات در دورههای مختلف، نمیتوان سیر صعودی کیفیت فنی صنعت سینما در ایران را نادیده گرفت.
دستاوردهای فنی استعدادهای جوان و تازه نفس در میدان فیلمسازی، بهخصوص در دو دهه اخیر، جان تازهای به سینمای ایران بخشیده است. استانداردهای فیلمسازی در ایران امروز به سطحی رسیده است که جدیتر از همیشه سودای حضور در عرصههای جهانی را داریم و این نه یک توهم که برآمده از واقعیت موجود در سینمای کشور است. واقعیتی که حضور پرشمار و درخشان فیلمهای ایران در عرصههای بینالمللی و شکار مهمترین جوایز سینمایی از جشنوارههای معتبر، بهترین گواه آن است.
مروریبر تحولات در دورههای مختلف نشان میدهد جدیترین چالش سینمای ایران همواره سیاستگذاری و مدیریت کلان بوده است؛ چالشی که هم در کمیتهای آماری میتوان رد و نشان آن را رصد کرد و هم در غفلتهای کیفی و محتوایی که اساساً جلوگیری از آنها اصلیترین دستورکار مدیران سینمایی در دورههای مختلف بوده است.
شوک کرونا؛ تهدیدی که خالی از فرصت نیست
بیتردید «سینمای ایران» در طی ۱۲۰ سال گذشته از عمرش فرازوفرودهای بسیاری پشتسر گذاشته است اما احتمالاً کمتر دورانی را بهیاد میآورد که همچون نیمه نخست سال ۹۹ اینچنین ناگزیر از تن دادن به یک رکود خودخواسته بوده باشد! در این شرایط هر سه ضلع «سینمای ایران» شامل فیلمساز، مخاطب و سیاستگذار دچار چالشهای جدی شدهاند.
این شرایط البته مختص سینمای ایران نیست. اساساً مختص «سینما» نیست. ویروس کرونا در چند ماهی که از قدرتنماییاش در اقصینقاط دنیا میگذرد بسیاری از فعالیتها و حتی عادات روزمره آدمها را تحتتأثیر خود قرار داده است و بهتعبیری فرهنگ و سبک زندگی ما، متأثر از این مهمان ناخوانده دستخوش تغییر شده است؛ بیتردید هنر-صنعت سینما هم از این تغییر بینصیب نمانده است.
گوشهای از شوک اقتصادی کرونا به پیکره نحیف «سینمای ایران»
امروز روز ملی سینما را در شرایطی جشن میگیریم و با امیدواری نسبت به آینده به یکدیگر تبریک میگوییم که چرخه تولید فیلمها به دلیل لزوم صیانت از سلامت عوامل پشت دوربین، به حالت نیمه تعلیق درآمده، مخاطبان رمق و انگیزهای برای حضور در سالنهای نمایش ندارند و سینماداران در آستانه ورشکستگی مطلق قرار دارند، اما واقعیت این است که «سینما» هنوز زنده است.
اکران آنلاین و فرصتهای جایگزین دیگر که حتماً در آینده تنوع بیشتری هم پیدا میکنند، فضایی را ایجاد کردهاند که مخاطبان بالقوه سینما بیش از همیشه به تولیدات دسترسی داشته باشند، حال گیریم این دسترسی را هم معضلاتی چون قاچاق و عرضه نسخه غیرمجاز تهدید کند!
مهم این است که بحران کرونا با همه سنگینی و هزینهای که به همه شئون زندگی انسانها تحمیل کرده است، گذرا است و دستاورد سترگی چون «سینما» که ریشه در فرهنگ و هنر یک کشور دارد، قرار نیست متأثر از این مواجهه گذرا، خشک شود و در معرض فراموشی قرار گیرد. «روز ملی سینما» بهترین فرصت و بهانه است برای یادآوری همین واقعیت.
امروز ۲۱ شهریور ماه سال ۹۹، «هنر هفتم» در سرزمین هنرپرور ایران ۱۲۰ ساله شد؛ به احترام این مانایی و به امید آیندهای پرافتخارتر از امروز برای آن، کلاه از سر برمیداریم و به همه آنانی که دل در گرو این هنر فرهنگساز دارند میگوییم؛ «روز ملی سینما مبارکتان باد!»/ مهر