ژست‌های روشنفکری کیومرث در تشییع هنرمند بی‌حاشیه-راهبرد معاصر

ژست‌های روشنفکری کیومرث در تشییع هنرمند بی‌حاشیه

پوراحمد به جای تشکر و قدردانی از مواهب نظام که فرصت و بودجه همیشگی برایش فراهم کرده تا فیلم بسازد، از بحران متوهمانه ای سخن می‌گوید که حداقل برای امثال او وجود خارجی ندارد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 March 03
کد خبر: ۵۹۰۱

به گزارش راهبرد معاصر؛  خشایار الوند در کمال بهت و تعجب اهالی هنر، دستش از دنیا کوتاه شد و بار دیگر خاطره اسفندهای تلخ 96 را تکرار کرد. در طول دوران کار حرفه‌ای مرحوم الوند، او یکی از خلاق ترین نویسنده های کمدی مفهومی بود که از حاشیه بیزار بود. او از این بستر آن چنان خوب استفاده کرد که حتی نام وی بر نام برادرش سنگینی داشت و او را بیش از برادرش می‌شناختند.

 

اگر او در دوران حیات خود کم حاشیه بود اما مراسم تشییع او با حاشیه همراه شد. ظاهرا رسم همیشگی هنرمندان است که به بهانه یافتن تریبون، سخنی به دور از انصاف بگویند و و ظاهرا "منفعت طلبي" همان واژه گم شده اي است که باعث شده اين روزها عده اي از اين کلاه نمدي براي خود ببافند.

 

این بار کیومرث پوراحمد که با اقبال کم در جشنواره فجر حاضر شد و چندان سنخیتی با فضای کاری الوند نداشت، سخنانی گزاف و فراتر از آیین تشییع به زبان آورد که گویی می خواهد نمکدان بشکند.

 

چگونه شده است که بحرانی توصیف کردن چهل سال اخیر انقلاب، در مراسم‌های ترحیم و تشییع سینمایی به تدریج گسترده‌تر می‌شود و ژست روشنفکری هنرمندان می‌شود. مثل رضا کيانيان که ۲۹ مردادماه در مراسم تشییع پیکر مرحوم سید ضیاءالدین دری گفته بود: در ۴۰ سال بعد از انقلاب، هیچگونه خیری ندیده‌ایم و هر سال اوضاع کشورمان بدتر شده است.

 

همانطور که رضا کیانیان در این چهل سال بحرانی در اغلب پروژه‌های دولتی و حکومتی حضور داشت و بیشترین دستمزد را دریافت می‌کرد، تمامی پروژه‌های سینمایی پوراحمد غیر از چندین مورد مشمول همین اتفاق است. یعنی در زمانی که سینما دیجیتالی نشده بود (اشاره به ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۲)، بنیاد سازمان سینمایی فارابی به فیلمسازانی نظیر پوراحمد، نگاتیو و پوزتیو رایگان برای فیلمبرداری و نمایش اعطا می‌کرد.

 

کاش پوراحمد برای جبران فیلم شکست‌خورده ای مثل تیغ و ترمه  همانگونه که باید حداقل به فیلمنامه نویس جوانی اعتماد کند و خود را به او بسپارد، این بار هم نه برای خودنمایی نقد غیرمنصفانه کند بلکه با واقعیت برخورد حقیقی داشته باشد. او باید زمانه خود را خوب بشناسد. شاید اینگونه بتوان این مسیر رو به نزول را احیا کرد و قدر جایگاه ومرتبتی که از برکت جنگ و انقلبا را به دست آورده بداند و نمکدان نشکند.

 

 و چگونه است که او اکنون دست از ساخت فیلم سفارشی برداشته است، نظام برایش تلخ شده است؟

 

و ایضا چه خوب بود حداقل در مراسم تشییع هنرمندی بی حاشیه سکوت پیشه کند و سخنان بی پروا را آبروی شغل حرفه ای خود نسازد.

 

خوب است ایشان که از روزگار تلخ نظام صحبت کرده اند از روزگاری هم صحبت کنند که در زمانه اوج خودش دستمزدهای نجومی میگرفته و ژست روشنفکری چندروزه به خود نمی‌گرفت.

 

متاسفانه در این میان، نه تنها پوراحمد، بلکه معتمد آریا، کیانیان، پرستویی و ... از جمله هنرمندانی بوده اند که شهرت خود را پس از انقلاب به دست آورده اند و صدالبته از موهبت های مادی پس از انقلاب هم بهره برده اند.

 

تلخ کامی ماجرا آنجاست که کسی از تلخی صحبت میکند که همیشه همکار ثابت تلویزیون، بنیاد فارابی، بنیاد روایت فتح و… بوده است.

 

ظاهرا که دست انقلاب نمک ندارد! زير سايه همين انقلاب رشد کردند و به موفقيت رسيدند و به راحتي هر گونه اظهار نظري را بيان مي کنند. و ای کاش به جای تجربه برای آیندگان در سپاسگزاری و قدردانی، تبدیل به عبرت نشویم.

 

 

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده