به گزارش راهبرد معاصر؛ پیروزی جو بایدن و رفتن ترامپ از کاخ سفید موجب خوشحالی بسیاری از مردم جهان شد، اینکه مردم ایران از بابت رفتن آقای ترامپ اظهار خشنودی می کنند نه به دلیل روی کار آمدن یک شخص از حزب دموکرات است بلکه، مردم ایران به دلیل شکست ترامپ خوشحال هستند. خوشحالی از شکست مردی که به مردم ایران گفت آماده باشید که با تحریم ها می آیم! علی رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران به همه ی تعهدات بین المللی خود در قبال برجام پایبند بود، ترامپ با ترغیب عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به یک باره برجام را کنار گذاشت و عملا گسترده ترین تحریم های طولانی تاریخ را علیه ملت ایران قبل و بعد ازکرونا اعمال کرد، قطعا مردم ایران از رفتن چنین فردی باید خوشحال باشند، چرا که فردی از عرصه سیاست بین الملل کنار گذاشته شد که هیچ منطقی نداشت و روابط و حقوق بین الملل را به اسم منافع آمریکا نادیده می گرفت.
رفتارها و سیاست های ترامپ عملا به آمریکا هم ضربه زد. بی تفاوتی وی در برابر شیوع بیماری کرونا و تهدید جان مردم کشورش، موجب مرگ بیش از 230 هزار آمریکایی در 9 ماه گذشته شد، بی تردید این وجه قضیه شادی مردم ایران یا سایر کشورها از رفتن ترامپ بسیار درست و تعیین کننده است.
در این موضوع تردیدی وجود ندارد که روسای جمهوری آمریکا دنبال منافع ملی آمریکا هستند، اما آنها برای سیاست های خود روش های متفاوتی را دنبال می کنند، بنابراین با توجه به اینکه اهداف سیاستمداران آمریکایی یکسان است لذا ما باید هوشمندانه روش ها را شناسایی کنیم. مسئولان جمهوری اسلامی باید درک مناسبی از تحولات بین المللی و رویکردهای آمریکا داشته باشد تا متناسب با آن در داخل کشور برنامه ریزی شود و موضع گیری به گونه ای نباشد که موجب سوء استفاده طرف مقابل شود.
درک مهم از تفاوت در سیاست گذاری های آمریکا به شدت به نفع ماست، چرا که درک ما از تفاوت سیاست گذاری ها بسیار مهم است که چگونه در قبال مردم آمریکا عمل کنیم. از سوی دیگر اینگونه نیست که ایران در برابر آمریکا و سیاست های روسای جمهور این کشور دست و پا بسته است و جمهوری اسلامی ایران فقط ناظر و تماشاگر است بلکه سیاست هایی که درایران اتخاذ می شود قطعا روی رفتارهای امریکا تاثیر گذار است و تاثیرات متقابلی به جا می گذارد هر چند می تواند به یک اندازه نباشد.
تاثیر گذاری سیاست های دو دولت ایران و آمریکا باید مورد تحلیل های کارشناسی شده قرار بگیرد، قطعا سیاست های آمریکا در اقتصاد ما و در صحنه بین المللی موثر است، اگر تحلیل گران و سیاست مداران ایرانی مسائل را منطبق با واقعیت های روز تحلیل کنند می توانیم بسیاری از مسائل را برای خود و فی مابین حل کنیم لذا نباید به هیچ وجه اسیر کلیشه ها شویم. تبیین بد و نامطلوب مسائل بین ایران و آمریکا و گیر نیافتادن در حاکمیت کلیشه هایی که هیچ گاه از ذهن پاک نمی شود، بایستی مدنظر قرار گبرد، یکی از این کلیشه ها تاثیر گذاری لابی های صهیونیسی بر انتخاب رئیس جمهور آمریکاست.
ترامپ درمیان روسای جمهوری آمریکا بیشترین خدمت را به صهیونیستها انجام داد. وی تنها رئیس جمهوری بود که بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی کرد، موضوعی که هیچ کدام از روسای جمهور آمریکا تا قبل از ترامپ به رسمیت نشاخته بودند. ترامپ در چهار سال گذشته برای عادی سازی ارتباط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بسیار تلاش کرد که تا حد زیادی هم موفق به انجام این موضوع شد، ترامپ بنا به خواسته های اسرائیلی ها برجام را شکست خورده عنوان کرد و به سادگی کنار گذاشت لذا ترامپ به لابی های صهیونیستی خدمات شایان توجهی ارائه داد اما در انتخابات پیروز نشد، این کلیشه با عدم انتخاب ترامپ شکسته شد و نشان داد که صد درصدی نیست، هر چند لابی های صهیونیستی یک عامل تعیین کننده است اما سایر بازیگران عرصه قدرت نیز در این موضوع به شدت تاثیر گذارند، بنابراین نباید در این موضوع دچار انحراف شویم و برداشت های غلط موجب اتخاذ سیاست های غلط ما شود، چرا که دراین صورت نمی تواند موجب ارائه راهکارهای خوبی برای حل چالش های مختلف بین ایران و آمریکا باشد. حل برداشت های کلیشه ای از سیاست های آمریکا و شناخت واقعیت ها متناسب با آن برای حل مسائل و چالش های بین ایران و آمریکا در روند تصمیم گیری های مطلوب و دست بالا بودن ایران بسیار حائز اهمیت است.