به گزارش راهبرد معاصر؛ بامداد شنبه (11 آبان) بود که خبری ابتدا به صورت غیررسمی اعلام و دست به دست در شبکه های اجتماعی چرخید و توجه افکار عموی و البته دنبال کنندگان سپهر سیاست ایران را به خود جلب کرد. خبری که نخستین منبع آن شبکه تلویزیونی «العربیه» بود ولی چندی بعد نه تنها گروهک تروریستی الاحوازیه طی بیانیه ای رسما گفته های این شبکه تلویزیونی را تایید کرد بلکه سبب شد تا کانال های تلگرامی و رسانه های ارتباط جمعی یکی پس از دیگری اقدام به انتشار خبر بازداشت حبیب کعبی معروف به حبیب اسیود از عناصر سرکرده گروهک تروریستی حرکت الانفصال (جدایی طلبان اهواز) کنند. وبسایت «جنبش آزادی بخش احواز» نیز با انتشار بیانیهای که به طور ویدئویی هم خوانده شده، بازداشت حبیب اسیود را تایید کرد اما نکته قابل تامل آن جاست که این گروهک تروریستی برای آن که دستگیری رهبر این گروهک زیاد خبر ساز نشود، فرد دیگری را فورا به عنوان رهبر این گروهک معرفی کرد تا اسیود را به عنوان رهبر سابق این گروه تروریستی معرفی کند.
جنبش «الاحوازیه» نام عامی برای گروهکهای تروریستی تجزیهطلب در خوزستان است که ادعای جدا کردن و استقلال خوزستان از ایران را با عملیات مسلحانه و تروریستی دارند. معروفترین این گروهها شامل حرکه النضال العربی لتحریرالاحواز، جبهه العربیه لتحریر الاهواز و حزب النهضه العربی لتحریر الاهواز هستند. بزرگترین و خشنترین گروهک این جریان «حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» است. مقر اصلی این تجزیهطلبان و تروریستها که گرایشات ضاله وهابی نیز دارند در لندن پایتخت انگلیس است. از عمده اقدامات تروریستی این گروهک میتوان به بمب گذاری بانک سامان اهواز، منابع طبیعی اهواز، انفجار در خطوط لوله نفت و دهها مورد بمب گذاری، ترور و سرقت مسلحانه اشاره کرد.
این گروه تروریستی در روز 31 شهریورماه 1397 به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز حمله کرد و دستکم 25 نفر را به شهادت رساند و حدود 70 نفر را زخمی کرد. تعداد زیادی زن و کودک -که تماشاگر مراسم رژه بودند- نیز در این حمله تروریستی شهید یا زخمی شدند و رسانههای حامی تروریستها نیز به پوشش گسترده رسانهای این گروه پرداختند. پس از حمله تروریستی به رژه اهواز، چندی گذشت و نامی از این گروه در میان نبود تا اینکه دانمارک رسما خبر از بازداشت ۳ نفر از اعضای این گروهک تروریستی به جرم «جاسوسی برای عربستان علیه ایران» داد. پس از دانمارک، هلند نیز وارد پرونده شد و رسما اعلام کرد که «جنبش عربی آزادی بخش الاحواز یک شاخه نظامی دارد و در ایران حملات مسلحانه انجام داده که در اکثر موارد اهداف آن سپاه پاسداران یا تاسیسات و میادین نفت و گاز بوده است.»
پس از دستگیری زنده عبدالمالک ریگی، روح الله زم، شارمهد و اینک با دستگیری حبیب اسیوند از رهبران گروهک تروریستی الاحوازیه، کلکسیون دستگیریهای اطلاعاتی ایران به طرز قابل توجهی متنوع شده است و نکته قابل توجه در این میان آن است که هیچ یک از این سه «شکار» نیروهای امنیتی ایران در یک کشور خاص صورت نگرفته است. در موضوع روح الله زم، پای عراق و نهادهای امنیتی این نهاد در میان است و در موضوع جمشید شارمهد، خانواده اش از اقامت او در دوبی گفته بودند و در ماجرای «اسیود» نیز نام ترکیه و قطر به عنوان کشورهایی که با ایران برای بازداشت سرکرده گروهک تروریستی الاحوازیه همراهی کرده اند، رسانه ای شد.
همزمان با هر دستگیری، در داخل و خارج از ایران با رویکردهای متفاوتی به نحوه این دستگیریها نگاه شده است. سرویس های امنیتی دشمن و رقیب ایران از طریق رسانههای به ظاهر ایرانی خود همانند بیبیسی فارسی، اینترنشنال، رادیو فردا و.... تلاش میکنند که از ارزش اطلاعاتی این دستگیریها بکاهند و عموما تلاش میکنند که نقش برخی کشورها همانند ترکیه، عراق، قطر، عمان و... را به عنوان همکار امنیتی ایران در این دستگیریها پررنگ کنند.
در چند ماه اخیر نیز لیدرهای ضدانقلاب نیز با انتشار مطالبی به دوستان و همکاران خود اعلام کردند که به برای جلوگیری از به دام افتادن نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به کشورهای همسایه ایران سفر نکنند و حتی فهرستی از کشورهای که برای ضدانقلاب و تروریستها ناامن هم است را برای کمک به همکارانشان منتشر کردند.
اینکه ایران توانسته کشورهای همسایه خود را وارد یک دوره از همکارهای گسترده اطلاعاتی بکند، خود به تنهایی نشانه یک توانمندی استراتژیک در مدیران اطلاعاتی ایران است و در واقع یک نقطه قوت بسیار بزرگ محسوب میشود. اهمیت این همکاری معنایش این است که ایران توانسته در یک جغرافیانی بسیار وسیع در کشورهای اطراف خود یک تور و سپر اطلاعاتی بزرگ در برابر تروریستها و چهرههای ضد ایرانی ایجاد کند.
یک فرضیه مهم نیز این است که درباره برخی از کسانی که ادعا میشود در کشورهای همسایه توسط نیروهای امنیتی ایران دستگیر شدند، هیچ بعید نیست که پای همکاری خاصی نیز در کار نبوده و حتی سرویس های آن کشورها نیز در جریان این مساله نبوده باشند. بنابراین نمیتوان به صورت قطعی همه دستگیریها را هم به همکاریهای دوجانبه ربط دارد.