به گزارش راهبرد معاصر مردی 60 ساله امروز در ایستگاه مترو خط 3 اقدام به خودکشی کرد و رئیس اورژانس تهران جزئیات خودکشی در مترو تهران را اعلام کرد. در سال جاری میزان خودکشی در شهرهای مختلف افزایش یافته است. چند کودک در شهرهای مختلف اقدام به حلق آویز کردن خود کردند.
پیمان صابریان، رئیس اورژانس تهران ضمن تائید خبر خودکشی یک فرد در ایستگاه مترو خط 3 گفت: ساعتی پیش مرد 60 ساله ای اقدام به خودکشی کرده است.
او افزود: متاسفانه قطار از روی این فرد رد شده و او جان خود را از دست داده است.
بنا به شواهد یکی از شهروندان و تائید یک منبع آگاه دقایقی پیش، متروی قائم به آزادگان در خط 3 در ایستگاه میدان ولیعصر متوقف شده و احتمال اقدام به خودکشی فردی وجود دارد.
مسافرین در این خصوص از توقف چند دقیقه ای مترو خبر داده و عنوان کرده اند که نیمی از قطار در این ایستگاه داخل تونل مترو مانده است.
در حال حاضر مسئولین مترو ایستگاه را تخلیه کرده و از خروج مسافران از مترو جلوگیری به عمل آورده و در حال کمک به فرد حادثه دیده هستند.
وضعیت فرد حادثه دیده تا این لحظه مشخص نیست و اطلاعات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
افزایش ۲۳درصدی آمار خودکشی در ایران
مریم عباسینژاد در ادامه ادعا کرده 100 هزار مورد اقدام به خودکشی در سال ۱۳۹۷ ثبت شده است. این در حالی است که بیشتر کارشناسان عنوان میکنند این آمار رسمی و دولتی بخش کمی از واقعیت خودکشی است و تنها نوک کوه یخ را نشان میدهد. براساس جدیدترین تحقیقات پژوهشگران رشته علوم اجتماعی آمار خودکشی در ایران طی مدت چهارساله ۱۳۹۸-۱۳۹۴ به میزان ۶۰ درصد افزایش نشان داده و هر سال ۱۵ درصد به آمار خودکشی در کشور افزوده شده است و خودکشیها نیز متعلق به استانهای مرزی و غرب کشور نبوده و دامنه خودکشیها اکنون به سراسر کشور کشیده شده است.نکته قابل توجه اینکه آمار خودکشیها در مدت سه ماهه نخست سال ۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش معنیداری در تعداد پیدا کرده و حتی ماهیت و کیفیت آن متفاوت شده است. آمار خودکشیها در ایران اکنون نسبت به سال ۱۳۹۸ با افزایش ۲۳ درصدی همراه بوده و ماهیت و کیفیت آن هولناکتر و وحشتناکتر بوده و در مدت کوتاه ۱۰روزه استمرار داشته و به صورت زنجیرهای و سریالی در نقاط مختلف کشور مشاهده شده است.
از دیگر نکات حائزاهمیت در خصوص روند خودکشیها در کشور و رفتار افرادی که اقدام به این عمل کردهاند خودکشی فرد آسیبدیده در محیط بیرون از خانه و در محل کار و همچنین در انظار عمومی بوده است. علاوه بر این، خودکشیها در گذشته بیشتر شامل نوجوانان، جوانان و بزرگسالان در سنین ۴۵-۱۵ سال به روشهایی هولناک بود، اما امروزه خودکشیها با روشهای جدیدتر همراه شده و دامنه آن به کودکان نیز منتقل شده است و اخیرا جامعه شاهد خودکشیهای دستهجمعی خانوادگی در کشور بوده و با این وصف میتوان به جرأت از کاهش سن خودکشی و افزایش تلفات خودکشی کشور یاد کرد.
مشکلات اقتصادی، بیماریهای روانی، آسیبهای اجتماعی، مسائل سیاسی و فشارهای اجتماعی و فرهنگی از جمله دلایل اصلی خودکشی در کشور به شمار میآیند و اگر در گذشته عنوان میشد روند اقدام به خودکشی در ایران نسبت به جهان نگرانکننده نیست و ایران در رتبه ۱۵۴ جهان و رتبه سوم خاورمیانه و کشورهای اسلامی قرار داشت، اکنون همزمان با رشد ایران در قعر جدول رتبهبندی شاخص فلاکت و صعود ایران به جایگاه دوم جهانی و رتبه اول خاورمیانه در شاخص فلاکت وضع متفاوت شده است. شرایط جامعه امروز ایران دلیل موجهی بوده که افکار خودکشی در تمام قشرها رنگ بگیرد. در گذشته، شرایط تحریم و امروز علاوه بر تحریمها رشد تعداد مبتلایان به کرونا و مرگومیرهای بیماری و اعمال محدودیتها و ممنوعیتهای داخلی و خارجی در آینده نزدیک میرود که شرایط وخامت اقتصادی و مشکلات مالی در کشور را تشدید کند.علاوه بر این، افزایش فساد در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور و همچنین سوءمدیریت و ضعف مدیریت در ساختارهای اقتصادی کشور همراه با افزایش تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران از اتفاقات مرسوم این روزهاست که تورم، گرانی، بیکاری، فقر و تبعیض بیشتر از همیشه جامعه را ناکام میگذارد و در این شرایط ناهنجار قشرهای مختلف از افراد کمسواد و ناآگاه گرفته تا دانشجویان و نخبگان را به فکر خودکشی وا میدارد و وقتی احساس میکنند شرایط اقتصادی و مشکلات مالی نهتنها پایان ندارد بلکه تشدید هم میشود تصمیم به عملی کردن افکار خود میگیرند.
البته معضل اصلی امروز کشور تنها خودکشی نیست. خودکشی زاییده فقر و فقر حاصل تبعیض، بیعدالتی، بیکاری و نداشتن درآمد مناسب و مکفی به منظور جبران افزایش هزینه سبد معیشتی زندگی است. اکنون پدیده فقر و تبعیض در کشور به گونهای است که خانوادهها و سرپرستان خانوار برای جبران افزایش خط فقر و هزینه سبد معیشت با مشکلات روحی و روانی عدیدهای مواجه شدهاند. در کنار مشکلات اقتصادی و مالی، جبر فرهنگی و اجتماعی موجب رشد میزان خشونت و بروز رفتارهای خشن و ناهنجار در درون خانواده و سپس انتقال آن به سطح جامعه شده است. خودکشی و افزایش آن نیز معلول خشونت نهادینه شده و شکلگرفته در خانواده و جامعه است و خودکشیهای سریالی اخیر در کشور نشان از یک زلزله خشونت و فراگیر در جامعه است.این نکته قابل ذکر است که همانطور که تبعات اجتماعی حاصل از تنزل شاخصهای اقتصادی در دوران کرونا برخی کشورها در آمریکا و اروپا و خاورمیانه را با اعتراضهایی روبهرو کرده است، شرایط اقتصادی و مالی کشور ایران در دوران کرونا اکنون تبعات اجتماعی خودش را در درون جامعه نشان داده و قتلهای ناموسی خانوادگی و خودکشیهای سریالی اخیر در کشور تنها بخش اندکی از تبعات اجتماعی کروناست. تحریمهای اقتصادی و مالی علیه کشور و افزایش دامنه آن در هفتهها و ماههای آینده در کنار عواملی مثل رشد آمار تعداد مبتلایان به کرونا و تلفات انسانی بیماری و بازگشت محدودیتها و ممنوعیتهای گذشته به کشور و همچنین سوءمدیریت و ضعف مدیریت در ساختارهای اقتصادی کشور و افزایش روند فسادهای مالی و اقتصادی سیستماتیک در ساختارهای فعلی نهادهای حاکمیتی و رشد افزایش قیمت ارز و به تبع آن افزایش غیرقابل کنترل و چندبرابری قیمت کالاهای اساسی مردم و همچنین افزایش قیمت خرید و اجاره مسکن، تاب و تحمل اجتماعی را به طور محسوس و معناداری کاهش خواهد داد که نتیجه آن بروز و ظهور تورم و گرانی، بیکاری، فقر و ورشکستگی صنایع و کارگاههای کوچک و متوسط و بزرگ و اخراج کارکنان یا ناتوانی در پرداخت حق و حقوق این بخش از شاغلان کشور است.
با بررسی و مطالعه نقشه استانهای شاخص فلاکت در ایران میتوان به نسبت تورم و بیکاری با بروز اعتراضات اجتماعی پی برد. بخش کوچکی از اعتراضات اجتماعی اکنون در کشور به صورت خشونت، قتلهای ناموسی و خودکشیهای سریالی شکل گرفته و بخش اعظم آن به زودی میتواند بسان اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ درآمده و به سراسر کشور با دامنه گستردهتر و تشدید خشونتها منتقل شود. اگر در آبان سال ۹۸ نام چهار استان دارای شاخص فلاکت بالا بر سر زبانها بود، این بار شاخص فلاکت مختص بخش کوچکی از کشور نیست و تقریبا کل کشور با بحرانهای مالی و اقتصادی دست به گریبان است و کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته است.گفتنی است خودکشیهای سریالی به وقوع پیوسته طی روزهای اخیر به عنوان مهمترین معضل امروز جامعه ایران حاصل ناتوانی مردم در حل مشکلات زندگی خود و عزیزانشان بوده است. اکنون افسردگی و ناامیدی نسبت به آینده در بروز خشونت و خودکشی در جامعه نقش پررنگی داشته است و با عنایت به کاهش محسوس تابآوری اجتماعی و بیاعتمادی عمومی و شکافهای محسوس آن اکنون جمعیت ۸۵ میلیون نفری مردم ایران نیاز مبرم به خدمات مشاورهای دارند. در پایان نیز ضمن فراخوانی اتاقهای فکر امنیتی و اطلاعاتی درون حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به بازسازی ساختارهای درونی خود، از این نهادها دعوت میشود در این برهه حساس به ایفای نقش تاریخی خود در جهت خروج از شرایط بحرانی فعلی کشور بپردازند و ایران و ایرانی را در خروج از وضعیت کنونی یاری و همراهی کنند.