ابوظبی و تل آویو؛ بازیگری در عرصه ژئوپلیتیک منطقه ای-راهبرد معاصر
سرنوشت کنشگری امارات چه خواهد شد؟

ابوظبی و تل آویو؛ بازیگری در عرصه ژئوپلیتیک منطقه ای

اگرچه همکاری های میان تل آویو و ابوظبی در سطح منطقه ای از تبعات توافق سازش است اما به نظر می رسد آنچه می تواند به عنوان متغیر اصلی در روابط میان آنها مورد استناد باشد و نقش انگیزشی داشته و به مثابه کاتالیزور عمل کرده، ترس امنیتی طرفین در عرصه معادلات منطقه ای بوده است.
مصطفی مطهری؛ دکترای علوم سیاسی
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۸ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ - 2021 February 16
کد خبر: ۷۷۷۰۲

ابوظبی و تل آویو؛ بازیگری در عرصه ژئوپلیتیک منطقه ای

 

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ امارات از پیشگامان عربی توافق سازش با تل آویو بود. همزمان با نهایی شدن توافق میان طرفین با میانجی گری آمریکا در ماه های گذشته و علنی کردن روابط، تحلیل های مختلفی درباره آن به انجام رسید. تحلیل های گوناگونی که عمدتاً در ذیل روابط دو جانبه میان آنها با توجه به سفرهای طرفین و افتتاح سفارت خانه ها در ابوظبی و تل آویو صورت گرفت.   

 

با این حال دامنه این تحلیل ها به ارزیابی موارد ذکر شده ختم نشد بلکه آینده روابط و کیفیت سطح روابط برای همکاری های دو جانبه در راستای مسائل نظامی – امنیتی – اقتصادی و تجاری نیز که بواسطه متغیر سیاسی زمینه های آن هموار شده است نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفت.

 

یکی از سطوحی که در این باره مورد توجه اجمالی تحلیل گران در این عرصه قرار گرفت میزان همکاری های دوجانبه طرفین در سطح منطقه ای بود. بنحوی‌که آنچه در این باره در بیشتر تحلیل ها بدان اشاره شده است تبیینی کلی و تشریحی اجمالی از میزان همکاری ها میان تل آویو و ابوظبی بود.

 

با این حال آنچه کمتر به آن توجه شد و به ندرت بدان پرداخته شد بررسی ماهیت روابط میان ابوظبی و تل آویو است. در واقع اگرچه همکاری های میان تل آویو و ابوظبی در سطح منطقه ای از تبعات توافق سازش است اما به نظر می رسد آنچه می تواند به عنوان متغیر اصلی در روابط میان آنها مورد استناد باشد و نقش انگیزشی داشته و به مثابه کاتالیزور عمل کرده، ترس امنیتی طرفین در عرصه معادلات منطقه ای بوده است. به عبارت بهتر اینکه معادله قدرت در حوزه فعالیت های منطقه ای و چالش امنیت موجب پیوند روزافزون میان آن ها شده است. از این رو با عادی سازی روابط و تلاش برای راهبردی کردن آن درصدد هستند تا از قابلیت های یکدیگر در مسیر برطرف کردن تهدیدات علیه یکدیگر در قالب اتحاد، جلوگیری به عمل آوردند.

 

علاوه بر این، آنها در مسیر روابط تنها به دفع خطرات و تهدیدات بسنده نخواهند کرد بلکه سعی دارند تا با حضور شانه به شانه در میدان های بحران منطقه ای به بدیل سازی های امنیتی در برابر تهدیدات بالقوه علیه خود مبادرت ورزند. در واقع تل آویو و ابوظبی در مسیر توانمندسازی خود در برابر تهدیدات، علاوه بر طراحی برنامه های دفاعی، استفاده از الگوهای امنیتی در قالب رهیافت های سرزمینی و بسط ژئوپلیتیک خود را با شاخص کاربردی اولویت بندی کرده و در صدر همکاری های منطقه ای خود قرار داده اند.

 

 یکی از میدان های منطقه ای که در شرایط فعلی می تواند اهداف بالقوه ابوظبی و تل آویو را به فعلیت برساند، یمن است. در واقع شرایط بحران در یمن و آشفتگی های سیاسی – امنیتی – نظامی حاصل از بحران در پی تجاوز ائتلاف سعودی به یمن که ابوظبی نیز در کنار ریاض عضو فعال آن است، بسترهای رفتار متجاوزانه ابوظبی را در جنوب یمن فراهم کرده است. از این رو ابوظبی برای تکمیل پروژه نفوذ و گسترش دامنه آن و تثبیت و تحکیم جایگاه خود در جنوب، تل آویو را در ذیل رویکرد همکاری وارد میدان جنوب یمن کرده است.

 

به علاوه اینکه ابوظبی با اتخاذ تصمیم ورود رسمی تل آویو به یمن، نه تنها در راستای برنامه تقویت همکاری ها با تل آویو حرکت خواهد کرد، بلکه با پشتوانه تل آویو و سهیم کردن آن در دستاوردهای متجاوزانه خود در جنوب یمن، خواهد توانست در برابر طرح های دستوری و برنامه های محدودیت محور ریاض جهت کنشگری ابوظبی در جنوب یمن تعادل ایجاد کند و خود را از زیر سایه ریاض خارج کند. 

 

نکته قابل توجه این است که میدان های منطقه ای مانند یمن برای ابوظبی و تل آویو کارکردهایی فراتر از غارت منابع و رویکرد تجاوزکارانه آنها به جغرافیایی سرزمینی دارد؛ به عنوان مثال اگرچه یمن به عنوان مقصد اولیه همکاری های راهبردی میان ابوظبی و تل آویو در سطح منطقه ای مورد نظر است اما باید تأکید کرد که ورای اهداف مطمع نظر در یمن از سوی ابوظبی و تل آویو، دلایل ژئوپلیتیکی و کدهای مرتبط بر متغیر مزبور نیز در زمره شاخص های مهم در این باره می باشد. بطوریکه کنش گری های همپوش و همسو در قالب همکاری های منطقه ای این قابلیت را دارا می باشد تا تل آویو را از حصار ژئوپلیتیک و ابعاد تحمیلی آن خارج کند؛ و این بدان معناست که رژیم صهیونیستی از این به بعد خواهد توانست به عنوان یک واحد جغرافیایی در عرصه منطقه ای در قالب قواعد و مناسبات شناخته شده به فعالیت و کنشگری بپردازد. از سوی دیگر ابوظبی نیز از طریق تل آویو خواهد توانست بر وزن فعالیت های منطقه ای خود در نقاط مختلف منطقه بیافزاید.

 

در واقع از نظرگاه ابوظبی، تل آویو این توانمندی را دارد تا امارات و راهبرد حضور فعال منطقه ای اش را که در سال های اخیر بشدت به دنبال آن بوده است، تقویت کند و در پر کردن خلاء های ژئوپلیتیکی ابوظبی کارساز باشد. به شکلی که می توان ادعا کرد ابوظبی و تل آویو خواهند توانست از طریق همکاری راهبردی با هم از تعارض ساختاری موجود در حوزه منطقه سود ببرند و از نقش پوششی یکدیگر جهت تأمین منافع و امنیتشان استفاده کنند.

 

بنابراین با توجه به آنچه بیان شد باید تأکید کرد عادی سازی روابط میان ابوظبی و تل آویو، مقدمات آغاز فعالیت های دوجانبه راهبردی میان آنها در سطوح منطقه ای را شکل داده است؛ بطوریکه منافع و دستاوردهای مبتنی بر رهیافت همکاری های راهبردی دوجانبه در پادارادیم های امنیتی – اطلاعاتی می تواند بر کنشگری آنها در میدان منطقه ای با شاخص رقابت و حتی تقابل با دیگر قدرت منطقه ای بیافزاید. به عبارت جامع تر اگرچه ماهیت روابط میان طرفین سنتزی از موضوعات امنیتی با ویژگی هایی در دو سطح ذکر شده می باشد اما آنچه در رهاورد توافق سازش برای طرفین مهم می باشد تغییر معادلات در عرصه منطقه ای با کمک یکدیگر و برای همدیگر است.

 

 

ارسال نظر