بروز نشانه هایی از تضادهای قوی در ائتلاف سعودی-اماراتی-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش بلومبرگ:

بروز نشانه هایی از تضادهای قوی در ائتلاف سعودی-اماراتی

چند سالی است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سیاست خارجی گام برداشته اند. دوستی نزدیک حاکمان بالفعل آنها، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، مهمترین اتحاد خاورمیانه است. این امر به آنها امکان می دهد تا در مورد شورای همکاری خلیج فارس علی غم نارضایتی سایر اعضا رئیس شوند و برنامه های گسترده تری را برای جهان عرب تنظیم کنند.
تاریخ انتشار: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - 13 March 2021

بروز نشانه هایی از تضادهای قوی در ائتلاف سعودی-اماراتی

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ علاوه بر نشانه هایی که جبرا اقتصاد سعودی و امارات را در مقابل هم قرار میدهد، در سطح منطقه ای نیز وقایعی در حال بروز است که نشان از تنازع این دو در آینده ای  نه چندان دور می باشد. گزارش بلومبرگ ابعاد اقتصادی این تنازع را نشان داده است.

 

چند سالی است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سیاست خارجی گام برداشته اند. دوستی نزدیک حاکمان بالفعل آنها، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، مهمترین اتحاد خاورمیانه است. این امر به آنها امکان می دهد تا در مورد شورای همکاری خلیج فارس علی غم نارضایتی سایر اعضا رئیس شوند و برنامه های گسترده تری را برای جهان عرب تنظیم کنند.

 

این دو رهبر که فضای غرب به MBS و MBZ معروف هستند، ترس از ایران و انزجار ترکیه و اخوان المسلمین را دارند. کشورهای آنها با ائتلافهای دیگر کشورهای عربی برای نبرد در یمن و تحمیل تحریم (که اخیراً لغو شده) علیه قطر را تشکیل داده اند. فراتر از خاورمیانه ، آنها برای همکاری در توافق صلح بین اتیوپی و اریتره و پیگیری اتحاد نظامی و امنیتی در آسیا و آفریقا همکاری کرده اند. آنها حتی در داخل کشورشان و اقصا نقاط دنیا قول همکاری های اقتصادی داده اند.

 

اگرچه آنها بیشتر بر اساس منافع مشترکشان متحد می شوند، اما یک هدف مشترک وجود دارد که آنها را به جدایی و تنازع تهدید میکند. هر دو مشتاق هستند که با تنوع بخشیدن به اقتصاد خود وابستگی خود را به صادرات هیدروکربن کاهش دهند و این آنها را در مسیر برخورد قرار می دهد.

 

سعودی ها و اماراتی ها دنبال تنوع بخشی حوزه های مختلف اقتصادی هستند: گردشگری، خدمات مالی، حمل و نقل، پتروشیمی و فناوری. از آنجا که هر دو فاقد جمعیت مستعد مورد نیاز برای کار در این صنایع هستند، باید برای به دست آوردن متخصص از خارج از کشور و همچنین سرمایه گذاری با یکدیگر رقابت کنند.

 

سرنوشت این رقابت این است که شدیدتر شود زیرا سلطنت های عربی از طریق ثروت جمع شده از دهه ها صادرات نفت و گاز در حال سوختن هستند. صندوق بین المللی پول محاسبه کرده است که صندوق ذخیره گنجینه آنها تا سال 2034 خالی خواهد بود. تأثیر همه گیری بر قیمت نفت همچنین ذهنیت ها را در مورد شورای همکاری خلیج فارس بر ضرورت تنوع متمرکز کرده است.

 

امارات متحده عربی در اینجا مزیت اولین حرکت را دارد: بزرگترین امیرنشین ها یعنی دبی و ابوظبی برای ده ها سال کارگران ماهر یقه سفید را جذب کرده اند. مدت هاست که این کشور قطب ترجیحی منطقه ای شرکت های چند ملیتی است. فقط طی چند سال گذشته رقابت شدیدی برای جذب استعداد میان دبی و سعودی وجود داشته است دلیل دوم و مهمتر این است که این کشور بازار بزرگتری را برای سبک زندگی آزادتر ارائه می دهد.

 

سعودی ها اکنون سهم خود را افزایش داده اند: از سال 2024 ، شرکت های خارجی و نهادهایی که به دنبال قرارداد با دولت هستند، باید مقرهای منطقه ای خود را در پادشاهی مستقر کنند. این یک سیگنال ناخوشایند برای شرکت های مستقر در امارات متحده عربی است: به عربستان سعودی بروید یا فرصت هایی به ارزش یک تریلیون دلار در بزرگترین بازار شورای همکاری خلیج فارس را از دست دهید

 

پادشاهی سعودی همچنین هویج هم در دست دیگر خود گرفته است. اصلاحات اجتماعی بن سلمان برخی از محدودیت های مربوط به سبک زندگی را سست کرده است - به عنوان مثال، اکنون زنان می توانند رانندگی کنند و سینماها مجاز به افتتاح هستند - که همین باعث شده شهرهایی مانند ریاض و جده برای سعودی های خارج از کشور و لیبرال جذاب نباشند. از شهر نئوم در دریای سرخ، پروژه حیوان خانگی ولیعهد ولیعهد، به عنوان یک مکان آزادتر برای زندگی و کار استفاده می شود. حتی شایعات پراکنده و دلهره آور وجود دارد که ممکن است به زودی تابوی الکل برداشته شود.

 

سعودی ها امیدوارند که این ترکیب آمد و رفت روند را تسریع کند. در کنفرانس سرمایه گذاری بن سلمان موسوم به «داووس در کویر» در ژانویه، 24 شرکت چند ملیتی از جمله Deloitte ، Bechtel و PepsiCo گفتند که مقرهای اصلی خود را به پادشاهی منتقل می کنند.

 

اما تحلیلگران خاطرنشان می كنند كه برخی از این شركت ها در عربستان سعودی دفاتر خود را دارند و می توانند با حفظ حضور غالب خود در امارات متحده عربی، نام این دفترها را به عنوان «دفتر مرکزی» تغییر دهند. دیگر شرکت ها نیز ممکن است با اجرای عملیات منطقه ای خود از اروپا از بحث در مورد اصطلاحات اجتناب کنند و این احتمال وجود دارد که برخی از شرکت ها، به ویژه در بخش هایی که ریاض برای جاه طلبی های مختلف خود مهم ارزیابی می کند، بتوانند در مورد معافیت ها مذاکره کنند.

 

این در حالی است که امارات متحده عربی بدون شک با گزینه های متقابل پاسخ خواهد داد. این کشور با اصلاح قوانینی که به آنها امکان مالکیت کامل شرکت ها را می دهد، سهم بیشتری در اقتصاد خود به خارج از کشور می دهد. برخی از دسته های مهاجران به زودی راهی این کشور خواهند شد تا شهروندی این کشور را بگیرند، اقدامی که به ویژه برای گسترش ظرفیت های استعدادی خود طراحی شده است. برای حفظ مزیت امارات احتمالاً دسته های بیشتری اضافه خواهد شد.

 

اماراتی ها همچنین روی مزایای شبکه دبی و ابوظبی کار خواهند کرد، جایی که به اندازه جامعه موجود مهاجران و توده حیاتی خدمات اجتماعی و فرهنگی که از آن پذیرایی می کنند باید مهاجرانی جای گیرند. این کمک می کند تا امارات متحده عربی تصویری بین المللی کاملاً ثابت از نسبتاً لیبرال بودن در عمل داشته باشد، در حالی که عربستان سعودی اخیراً اقدام به آزادسازی قوانین خود کرده است.

اما هنوز تنها روزهای آغازین مسابقه اقتصادی بین نزدیکترین متحدان منطقه است. آزمون های سخت تری از مشارکت آنها پیش رو است.

 

تحلیل

علاوه بر نشانه هایی (که جبرا اقتصاد سعودی و امارات را در مقابل هم قرار میدهد)، در سطح منطقه ای نیز نشانه هایی در حال بروز است، به عنوان مثال در پرونده یمن در صورتی که انصارالله بتواند به مارب تسلط یابد و شاهراه تدارکاتی از خاک سعودی به یمن را قطع کند، موازنه میان عربستان و امارات به این دلیل که عربستان مجبور خواهد شد خط تدارکات را از مناطق تحت تسلط امارات تامین کند به هم خواهد خورد، دلیل اصلی وارد شدن ترکیه پرونده یمن که بازیگری متخاصم با نقش امارات است، همین نکته میتواند باشد. علاوه بر این کاهش همکاری آمریکا با این دو بازیگر میتواند زیرساختی برای تنازع هر چه بیشتر سعودی و امارات باشد.

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار