به گزارش راهبرد معاصر؛ افزایش اقدامات ضدایرانی دولت بایدن، افکار عمومی به ویژه جریان تحریف را که معتقد بودند رویکرد دولت دموکرات ایالات متحده با دولت سلف خود (ترامپ) متفاوت است، به این نتیجه رسانده که تفاوتی ماهوی میان دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا وجود ندارد. همان نکتهای که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تاکید داشتند. در حالی که که غربگرایان و جریان تحریف با بزک کردن دولت بایدن، امیدوار بودند دولت بایدن سیاستهای ضدایرانی ترامپ را متوقف کند، ظریف و برخی از مقامات دولت صراحتا اعلام کردند سیاست بایدن نسبت به ایران همان سیاست فشار حداکثری ترامپ است. در همین خصوص محمدجواد ظریف در شبکه اجتماعی توئیتر به رفتار ترامپگونه بایدن انتقاد کرد و نوشت: ««ایالات متحده ادعا میکند که از دیپلماسی حمایت میکند نه از سیاست شکست خورده «فشار حداکثری»، اما با این وجود، آنتونی بلینکن، وزیر خارجهاش مفتخر است که مانع انتقال پولهای خودمان از کره (جنوبی) به کانال سوئیس میشود؛ کانالی که فقط برای مواد غذایی و دارویی است. تکرار همان سیاست قدیمی (فشار حداکثری) نتایج جدیدی نخواهد داشت. تنها راه این است؛ تعهد، اقدام، جلسه.»
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا پنجشنبه گذشته در نشست کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان بار دیگر به طور یکجانبه از تهران درخواست کرد تا به توافق هستهای پایبند شود. وی با بیان اینکه «تا زمانی که ایران به تعهدات برجامی خود بازنگردد آمریکا تحریمها را لغو نخواهد کرد»، به اعضای این کمیته اطمینان داد «دولت بایدن هیچ امتیازی به تهران واگذار نخواهد کرد». این اظهارات تنها مواضع ضدایرانی روزهای اخیر وزیر خارجه آمریکا نبوده، وی ضمن اذعان به سنگاندازی آمریکا در مسیر آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران، با رد خبرهای منتشر شده در خصوص آزادسازی اموال بلوکهشده مردم ایران در کرهجنوبی تاکید کرده بود به عنوان وزیر خارجه آمریکا مخالف آزاد شدن پولهای ایران در کره جنوبی است. سخنگوی وزارت خارجه امریکا نیز با بیان اینکه «ما برای ترغیب ایرانیها برای آمدن به میز مذاکره هیچ حرکت و مشوق یکجانبهای به آنها پیشنهاد نخواهیم کرد.» گفت: «اگر برداشت ایرانیها این است که بدون انجام هیچ اقدامی از سوی آنها در جهت پایبندی کامل به برجام ما امتیازها یا گامهای یکجانبهای به آنها پیشنهاد خواهیم کرد دچار سوءبرداشت شدهاند.»
این اظهارات در کنار اقدام دولت بایدن در تمدید «وضعیت اضطرار ملی» در قبال ایران و همچنین اقدام وزارت خارجه آمریکا در 19 اسفند 99 در تحریم دو مقام ادعایی عضو سپاه پاسداران نشان از تداول سیاست فشار حداکثری آمریکا توسط دولت بایدن دارد. دولتی که در ابتدا بر شکست سیاست ترامپ در قابل ایران تاکید داشتند و از دیپلماسی سخن میگفتند. البته این رویکرد دولت بایدن مورد اقبال برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس و محافل صهیونیستی قرار گرفته است به نحوی که سران 51 سازمان یهودی-آمریکایی با صدور بیانیه ای اعلام کردند « ما اقدام دولت بایدن را در اتخاذ تصمیم درست مبنی بر اعمال تحریم علیه دو مقام ادعایی سپاه را تحسین میکنیم».
رویکرد دولت بایدن در نزدیک به دو ماه گذشته بار دیگر این واقعیت را به اثبات رساند که تحریم و فشار حداکثری، مهم ترین ابزار در دکترین سیاست خارجی آمریکا علیه ایران، فارغ از قدرت داشتن دموکراتها یا جمهوریخواهان در کاخ سفید است. در ادبیات سیاسی مقامات آمریکا «رفع تحریمهای ایران» به عنوان امتیاز و ابزاری برای چانهزنی دیپلماتیک قلمداد می شود. این در حالی که رفع تحریمها نه لطف غرب به ایران، بلکه وظیفه قانونی یک دولت در قبال توافقی بین المللی است. با این وجود دولت آمریکا با کمک هژمونی رسانهای خود درصدد ایجاد فضایی است که در آن با متهم سازی جمهوری اسلامی به نقض برجام، تلاش میشود اینگونه وانمود کنند که ایران از توافق هستهای خارجشده و تعهدات خود را نقض کرده است. این فضاسازی یکی از مصادیق «وارونهنمایی» است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود بهمناسبت سالروز بعثت پیامبر به آن اشاره داشتند.
وزیر خارجه ایالات متحده در نشست کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان با ابراز تأسف از پاسخ منفی ایران برای حضور در نشست غیررسمی گروه 1+5 در اروپا برای بررسی بازگشت به برجام، مدعی شد: «به نظرم اکنون توپ در زمین ایران است و باید دید که آنها چقدر [برای بازگشت به برجام] جدی هستند» این ابراز تاسف از آنجایی است که آمریکا تلاش میکند در یک فرآیند گامبهگام و مرحلهبهمرحله، دور جدیدی از مذاکرات را با یک فرآیند بسیار پیچیده حقوقی کلید بزند که در پی آن با اضافه کردن موارد همچون توانمدی موشکی ایران، حضور ایران در منطقه و موضوعات حقوق بشری به برجام، تحریمها را چندلایه و دائمی کند. مذاکراتی که با توجه به مشخص نبود چارچوب آن، آیندهای مبهم را در مقابل منافع ملی ایران قرار خواهد داد.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی با توجه به تجربه ثابت شده نسبت به بدعهدی مقامات واشنگتن در اجرای تعهدات بین المللی و با درپیش گرفتن سیاستی منطقی و عقلانی تاکید دارد که همه تحریمها باید بهصورت یکجا رفع شود تا مسیر اجرای دوباره تعهدات هستهای ازسوی ایران فراهم آید. شرط ایران همان «رفعتحریمها»ست و با استفاده از تجربه مذاکره با 1+5، براساس وعدههای نسیه در دام تلههایی مانند «مذاکره مجدد» و «طرح گام به گام» نخواهد افتاد. در هر صورت کشورهای غربی ۳ ماه فرصت دارند با ایران درباره لغو تحریمها توافق کنند، در غیر این صورت ایران تعهدات باقیمانده نظارتی مورد توافق با آژانس از جمله ضبط و فیلمبرداری از تاسیسات هستهای را کنار میگذارد.
نتیجه گیری
امروز که رفع تحریمها به عنوان پیش شرط ایران برای بازگشت به تعهدات خود در برجام با اما و اگرهای مقامات آمریکا روبرو شده و دولت بایدن با ادامه سیاست فشار حداکثری ترامپ تاکنون هیچ تحریمی را لغو نکرده؛ باید به دو نکته توجه داشت؛
اول اینکه با پرهیز از خوش بینی و اعتماد به دولت بایدن و رفع تحریمها، می بایست سیاستگذاریهای کلان اقتصادی بر پایه اقتصاد مقاومتی و با فرض ادامهدار بودن تحریمها صورت گیرد و از تصور ایجاد گشایش اقتصادی به واسطه رفع تحریمها چشمپوشی کرد. به اذعان کارشناسان و در واقعیتهای میدانی، علاوه بر اینکه تاثیر تحریمها کاهش یافته و ایران در حال عبور از اوج تحریمهای است، شرایط اقتصادی ایران نیز با مقاومسازی درونی نسبت به سالهای اخیر سر و سامان بهتری به خود گرفته به نحوی که به گزارش رسانهها فروش نفت ایران تنها به کشور چین مرز ۸۰۰هزار بشکه در روز را رد کرده و بعد از مدتها رشد اقتصادی ماهانه کشور مثبت شده است.
نکته بعدی حفظ وحدت و یکپارچگی داخلی و شنیده شدن صدایی واحد از مسئولان کشور در خصوص برجام است. در آستانه انتخابات 1400 باید مراقب بود وعدهها و امیدواریهای کاذب دولت بایدن موجب دو قطبیهای سیاسی و جناحی و شعارهای انتخاباتی نشود و و مسائل داخلی را تحت تاثیر قرار ندهد. به عبارت دیگر باید در مقابل کشورهای خارجی وحدترویه و نظر در کشور وجود داشته باشد و فرد یا گروهی نباشد که از دل حاکمیت یا از میان مسئولان سیاسی و فعالان حزبی معتقد به سازش و تقدیم امتیازات بیشتر به ایالاتمتحده باشد که اگر غیر از این باشد طرف مقابل امیدوار به موفقیت و تداوم فشارها خواهد شد. راهبرد قاطع جمهوری اسلامی در قبال برجام، طرفهای مقابل را مستاصل و سردرگم کرده و آنچه باید در شرایط کنونی به آن توجه داشت؛ ادامه ایستادگی بر مواضع منطقی خود است. در این مسیر دیگر نیازی به توافق دوباره، میانجیگیری كشورهای دیگر و تبلیغات سیاسی نیست، زیرا تمام ابعاد برجام مشخص و واضح بوده و حالا نوبت اجرای بیقید و شرط این قرار داد توسط ناقض آن [آمریکا] است.