به گزارش گروه فضای مجازی «راهبرد معاصر»، موسیقی برآمده از «کی پاپ»(K Pop) یا پاپ کرهای، را با تعداد زیاد اعضای گروه، ریتمهای تند موسیقی الکترونیک، ملغمهای از رپ کرهای-انگلیسی، تصاویر پر زرق و برق و اصلاحا شیک و لاکچری با رنگها شارپ و «انرژی» فراوان و حتی بعضا مبالغهامیز آن می شناسند، با متن ترانههایی ظاهرا سبک و نه چندان پیچیده که باب دل طیف نوجوان یا تینایجر است.
اما در پس این ظاهر فریبنده و فانتزیگونه، بخشها و رازهای سیاه و مروزی وجود دارد که یکی از خروجیهای آن، شیوع نسبتا بالای پدیده «خودکشی» در بین فعالان جوان صنعت پاپ کرهای است.
به چهرههای معروف صنعت موسیقی در کره، «idol» یا بُت می گویند. مسیر تبدیل یک استعداد به یک بت در کره، بسیار سختتر و بیرحمانهتر از مسیر ستاره شدن در هالیوود است. وقتی یک استعداد جوان یا نوجوان با یک کمپانی حوزه موسیقی در کره جنوبی قرارداد بست، تقریبا تبدیل به یک برده در دست کمپانی می شود.[1] تمرینها و آموزشهای بسیار سنگین، چارچوبهای کاملا مشخص شده و تخطیناپذیر زندگی حرفهای و فشار وحشتناک روحی که از سوی مدیران کمپانی بر این نوجوانان یا جوانان وارد می شود، روزهای سیاهی را برای ایشان رقم می زند.[2] این مسیر سخت، با ارزیابیهای سختگیرانهای که در فواصل معین توسط مدیران کمپانی از فرد تحت قرارداد صورت می گیرد، تکمیل می شود و در صورتی که نتوانند نظر مدیران را در هر مرحلهای جلب کنند، بی درنگ قراردادشان باطل می شود.[3]
ورزشهای سنگین روزانه برای شکل دادن به اندام مورد نظر و استاندارد از نظر صنعت کی پاپ و انواع جراحیهای پلاستیک، بخشی دیگر از شکلگیری و خلق یک ستاره در پاپ کرهای است.
وقتی یک استعداد جوان به نقطهای می رسد که می تواند اجرای صحنهای داشته باشد، کوهی از بدهی پشت سر خود به جا گذاشته که حاصل سرمایهگذاری چند ساله کمپانی روی اوست. این بدهی سنگین، بردگی او را برای کمپانی تشدید می کند، چرا که تعداد بسیار محدودی از فعالان پاپ کرهای به آن درجه از شهرت می رسند که پول زیادی بسازند و بدهیهای قبلی خود را تسویه کنند. از این رو، داشتن شغل دوم حتی در بین بسیاری از ستارگان پاپ در کره، مسالهای معمول است. از سوی دیگر، ماراتن تسویه بدهیها باعث شده تا بسیاری از گروههای پاپ کرهای که به شهرتی رسیدهاند، برنامههای سنگین و بسیار شلوغی برای اجرای روزانه داشته باشند و حتی در یک روز از شهری به شهر دیگر بروند تا کنسرت بدهند. خستگی و فرسودگی حاصل از این برنامههای فشرده عمدتا منجر به پناه بردن به الکل و مواد مخدر و بعد از مدتی اعتیاد سنگین در اغلب ستارگان پاپ کرهای می شود.[4]
از قضاء، زرق و برقی که اطراف گروههای اصلی پاپ کرهای چون بی تی اس را احاطه کرده، اجازه نمی دهد که سیاهی عمیق این صنعت بیرون بزند. سیاهی که عمدتا حول قراردادهای بردهوار، اختلالات روانی همچون آنورکسیا(وحشت از چاق شدن و در نتیجه ترس از غذا خوردن)، سوء استفاده جنسی گسترده و خودکشی دور می زند. این صنعت که طبق برخی تخمینها، حدودا 5 میلیارد دلار گردش مالی دارد، قربانیان زیادی، به ویژه در سنین پایین، می گیرد.[5]
کمپانیهای اصلی کی پاپ که کلید موفقیت را در این صنعت در دست دارند، کمپهای آموزشی برای استعدادهای پذیرفته شده در گزینشهای اولیه دارند که قوانین پادگانی سنگینی و سختی بر آنها حاکم است. در این کمپها، حتی کودکانی در حوالی 10 سال هم هستند که علاوه بر آموزشهای چندین ساعته برای رقص، آوازخوانی، زبان خارجه و مدلینگ، باید رژیمهای سخت غذایی را هم تحمل کنند. هر صبح و هر شب وزن افراد اندازه گرفته می شود و به سرمربی کمپ گزارش می شود. هر گرم وزن اضافه توبیخ و تبیه به دنبال دارد. از همین رو، گرسنگیهای طولانی و تحمیلی، امری رایچ در این کمپهاست.[6]
کیم مین-سئوک، سرمربی آموزش یکی از کمپهای شرکت «»(یکی از سه کمپانی اصلی این صنعت در کره جنوبی)، در مصاحبهای با مجله وایس گفت:
" اصل، داشتن هیکل مناسب است. قیافه مشکلدار را با جراحی رو به راه می کنیم."
برای نوجوانان در این کمپها، بسته به شانس و اقبال و مسایل دیگر، بین 6 ماه تا ده سال طول می کشد که فرصت «ستاره شدن» مهیا شود. تازه وقتی این «موفقیت» حاصل شود، اول بدبختی است، چرا که قراردادی موسوم به «قرارداد بردگی» بین فرد و کمپانی منعقد می شود که برای 15 سال تقریبا «هیچ» پولی عاید شخص او نمی شود، بلکه هر چه عایدی از اجرای اوست، خرج بازپرداخت بدهیها به کمپانی می شود. هر گونه تلاش برای تخطی از این قرارداد، به واسطهٔ بندهای حقوقی، منجر به جریمههای سنگین و طاقت فرسای مالی می شود که راهی جز رفتن به زندان باقی نمی گذارد. البته سوء استفادههای جنسی مدیران کمپانیها از افراد تحت قرارداد نیز بسیار بسیار در صنعت کی پاپ رایج است. البته این بهرهکشی جنسی در بخشهای دیگر صنعت سرگرمی کرهای از جمله فیلم و سریال هم بسیار شایع و رایج است.[7]
وقتی هنرپیشه زن کرهای، جانگ جا-یئون، در سال 2009 خود را کشت، در یک نامه 7 صفحهای که از خود به جا گذاشت، رواج گستردهٔ بردگی جنسی را در صنعت سرگرمی کرهای شرح داد.
در فوریه 2019، رسانههای کرهای خبر دادند که «سئونگری»، ستارهٔ گروه پاپ «بیگ بنگ» در کلاب شبانهٔ خود در سئول به نام «آفتاب سوزان» به مشتریان معروفش خدمات جنسی پیشنهاد می داد و بدون اطلاع ایشان از آنها فیلمبرداری می کرد.[8]
سئونگری
بعدتر، گزارشهای رسانهای دیگری منتشر شد که نشان می داد منطقه «گنگنام-گو» که با موزیک ویدیوی «گنگنام استایل»(از PSY) شهرت جهانی پیدا کرد و در واقع منطقه مرفهنشین سئول است، چندین کلاب و محفل مخفی دارد که در آن ستارگان کی پاپ و مدیران صنعت سرگرمی، عیاشیهای جنسی وحشیانه از جمله تجاوز، آزار فیزیکی زنان و دختران، بهرهکشی از دختران کم سن و دیگر جنایات جنسی صورت می دهند و صدها هزار دلار پول خرج می کنند.[9]
در 12 مارچ همان سال، جونگ جون-یونگ، ستاره سینما و موسیقی هم اعتراف کرد که از رابطه جنسی خود با زنان فعال در صنعت سرگرمی مخفیانه فیلم می گرفته و در یک چت روم خاص با دیگر اعضاء به اشتراک می گذاشته است.[10]
جونگ جون-یونگ
تنها دو روز بعد، یعنی در 14 مارچ، دیگر ستاره موسیقی پاپ کرهای به نام «چوی جونگ-هون»، توسط دستگاه قضایی کره متهم شد که علاوه بر آزار جنسی و تجاوز به زنان و دختران، از آنها مخفیانه فیلم نیز می گرفت.[11]
چوی جونگ-هون
انتشار این خبرها، جنجال زیادی در کره جنوبی به پا کرد و رسواییها به بار آمد. در پیگیریهای رسانهای معلوم شد که چت رومهای خاصی وجود دارد که در آنها، ستارگان صنعت سرگرمی کره، فیلمهای رابطه جنسی خود را که مخفیانه فیلمبرداری شده بود با دیگر اعضاء به اشتراک می گذاشتند!
علاوه بر این، فشارهای روانی و جسمی ناشی از عقدهٔ «خوش سیما» بودن و «گرسنگی» برای اندام مناسب در صنعت سرگرمی و به طور خاص «پاپ کرهای»، منجر به برخی خودکشیهای پرسرو صدا در این صنعت شد. [12]
در سال 2017، کیم جونگ-هون، هنرپیشه مرد محبوب و مشهور کرهای، خودکشی کرد. در کنار جنازه او یادداشتی یک جملهای به این مضمون بود: «از درون ویران شدم»
کیم جونگ-هیون
البته سابقه خودکشی در بین ستارگان کی پا به همان اوایل رونق این صنعت باز می گردد. در سال 1996، خوانندهٔ 19 ساله پاپ کرهای به نام «چارلز پارک» با اسم هنری «سئو جی-وون» خودکشی کرد. خودکشی او درست چند روز بعد از ان صورت گرفت که آلبوم موسیقی او در راس جدول فروش کره قرار گرفت.[13]
چارلز پارک یا «سئو جی-وون»
در 24 نوامبر 2019، جسد خواننده وهنرپیشه زن 28 ساله کرهای، «گو هارا»، در خانهاش پیدا شد که اقدام به خودکشی کرده بود.
قبر گو هارا
***
***
خودکشی او تنها چند هفته بعد از آن انجام گرفت که دوست صمیمی و همکار او در صنعت کی پاپ به نام «سولی» در اکتبر 2019، خود را کشت و مرگ او انتقادات شدیدی را نسبت به ابعاد سیاه پشت پرده صنعت کی پاپ برانگیخت.[14]
پیامهای «سیاه»، پشتپرده پسران «ملوس»
هواداران صدها میلیونی این گروه موسیقی پاپ کرهای خود را «ارتش» می دانند. چندی پیش، صاحب یک رستوران در سئول، تنها به دلیل این که گفت که فلان گروه از این گروه بهتر است، از اعضای این «ارتش» کتک مفصلی خورد. بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان در کره جنوبی و کشورهای غربی از شکلگیری یک «فرقه» یا «کالت» پیرامون این گروه سخن می گویند: BTS
بدون تردید، BTSمعروفترین و پرطرفدارترین گروه موسیقی صنعت «کی پاپ» است که موزیکویدیوهای ان در یوتیوب بیننده میلیاردی دارد!
گروهی هفتنفره که اعضای ظاهرا مذکر آن، فاقد هویت جنسی قطعی هستند. از قضاء، این مساله، یعنی هویت مرزی جنسی، یکی از محورهای شکلگیری «پروژهٔ BTS است. پسرانی جوان با اندام، پوشش و هیاتی پسرانه، اما با چهرههایی به شدت ظریف و زنانه که استفاده از میکآپ و زیورآلات زنانه، تشخیص هویت جنسی آنان را دشوار کرده است.
تغییر «هویت جنسی» بشر و افزودن شاخههای جدیدی بر آن چه که طبق شرع و عرف و سنت، هزاران سال هویتهای جنسی پذیرفته شده نوع بشر است(زن و مرد)، یکی از برنامههای اصلی یک شبکه جهانی است که ستاد فرماندهی نظام لیبرال سرمایهداری را تشکیل می دهد. در سالهای اخیر، با اعمال نفوذ این شبکه قدرتمند، بحث «دگرباشی» جنسی و هویتهای جنسی جایگزین، حتی به صورت دستوری و آمرانه(از معبر سازمانه و نهادهای بینالمللی تحت سلطهٔ این شبکه جهانی) وارد سیاستگذاری کشورهای مختلف دنیا شده که «سند اهداف توسعه پایدار» یا ان چنان که در کشور ما معروف شده، «سند 2030» یک نمونه از این تحمیلگری شیطانی است. وقتی بحث الزام دولتها به پذیرش و رسمیتبخشی به هویتهای جنسی جدید و «دگرباشی جنسی»، فرضا جزو شروط نهادهای مالی «بینالمللی» برای اعطای وام به کشورهای در حال توسعه می شود، یعنی با یک شبکه مخوف جهانی طرف هستیم که دستکاری در هویت بشر را هم از طریق نرم(فرهنگ سازی» و هم سخت(ساز و کارهای قانونی) در دستور کار گذاشته است.
در دو سه سال اخیر، واژه LGBT(تشکیل شده از اول نام هویتهای جنسی جعلی و برساخته جدید) و نماد «رنگین کمان» به نحوی جنونآسا پربسامد شده، چنان که گویی به واژه و نماد مقدس نظام لیبرالسرمایهداری مبدل گشته اند.
اخیرا برخی گروههای «دگرباش»، حرف جدید «Q» را به این واژه اضافه کردهاند. Q حرف نخست واژه «queer» است. کوئیر با معنای اصلی «عجیب و غریب» یا «عوضی»، واژهای است که به صورت کلی برای افرادی به کار می رود که هویت جنسی نامشخصی دارند.
وبسایت «رادیو زمانه»، وابسته به دولت هلند، که فعالترین وبسایت فارسیزبان در اشاعه فرهنگ دگرباشی جنسی است، کوئیر را اینگونه تعریف کرده است:
" کوئیر کسی است که هویت جنسی ثابتی را نمیپذیرد و به طبقهبندیهای جنسی/جنسیتی معمول و متعارف در فرهنگ غالب تن نمیدهد. در واقع، سیالیت هویت جنسی یکی از مبانی اصلی نظریه غیرهنجارگذار (non-normative) کوئیر است. بنا بر این نظریه، حرفزدن بهطور کلی از «زنان» یا «همجنسگرایان» یا گروههای دیگر بیمعناست، چرا که این هویتها برساختههایی اجتماعی شامل عناصر گوناگون، متفاوت و گاه متضادی هستند که تقلیل آنها به یک عامل مشترک چندان معنادار نخواهد بود. نظریهپردازان کوئیر از قضا بر آناند که عامدانه این هویتهای بهظاهر سلب را بشکنند و دستهبندیهای درونی، تقسیمبندیها و طبقهبندیهای هویتی/جنسیتی را زیر سوال برند."
به طور مشخص کوئیر و حتی «کوئین» در ادبیات جنسی که در سالهای اخیر، در رسانههای جریان اصلی نظام لیبرالسرمایهداری جعل شده، به افرادی گفته می شود که به لحاظ شناسنامهای و فیزیولوژیک «مرد» هستند، اما کنش و سلوک و پوشش و آرایش آنان زنانه است. تبلیغ و ترویج هویت «کوئیر»، به صورت مستقیم و غیرمستقیم دستکم در 5 سال اخیر، به طرز ملموسی شدت گرفته است، چنان که جشنوارهها، مسابقات تلویزیونی، شوها و رویدادهای بزرگی در اقصی نقاط جهان ترتیب داده شده که محل تجمع و جلوهگری مردهای «کوئیر» است. گویی یک دست پنهان جهانی به نبرد هویت «مردانه» رفته تا هر چه بیشتر مردان را «مُخنّث» بسازد.
کسانی که به صورت تخصصی مباحث مربوط به فرقههای مخفی و محافل ماسونی را دنبال می کنند، به خوبی می دانند که مسایل مرتبط با «ستارهشناسی»، طالعبینی یا استرولوژی چه اندازه در تفکرات این محافل و فرقههای محوریت دارد. در نوامبر سال 2011، یک رویداد نادر نجومی بعد از حدود 2160 سال به وقوع پیوست. ستارهٔ «رگولوس»(یا قلب الاسد) از صورت فلکی «لئو»(اسد یا شیر) به صورت فلکی «ویرگو»(دوشیزه) رفت. در مکاتب پاگانی(کافرانه) باستان و محافل شیطان پرست کنونی، این رویداد به مفهوم رفتن قدرت از ساحت مردانه به ساحت زنانه است. از آنجا که در تفکرات کافرانهٔ این محافل، شیطان یا «لوسیفر» هرمافرودیت یا دوجنسه است، با رفتن ستاره رگولوس از صورت شیر به صورت دوشیزه، نوبت به سلطهٔ وجه زنانهٔ لوسیفر بر جهان رسیده است. بسیاری از تحرکات القایی رسانهای را که در ده سال اخیر، با غلظت و شدت بیشتری به دنبال جا انداختن هویتهای جنسی جدید و به طور خاص، «مردانگی زدایی» از مردان است، می توان در همین پازل دید.
کِیتی پِری، خواننده آمریکایی در مراسم سوپربال XLIX سال 2015، سوار بر عروسک یک شیر بزرگ به اجرای ترانه پرداخت که نشان از همان عقاید کفرآمیز مرتبط با ستاره رگولوس داشت.
از قضاء، نژادهای شرق آسیا(تایلند، ژاپن و کره جنوبی)نقش محوری در القاء و ترویج هویت «کوئیر» در نظام رسانهای لیبرال سرمایهداری جهانی دارند. «کی پاپ» یکی از محملها و معابر تبلیغی این انحراف هویتی و شخصیتی است که یک شبکه جهانی شیطانی قصد دارد به عنوان یک «هنجار» به دنیا غالب کند.
به صورت معمول در ویدیوهای گروه BTS هیچ جنس مخالف یا دختری نیست. حتی در آهنگ ظاهرا عاشقانهای به نام «به تو نیاز دارم» که در ان خطاب به مخاطبی فرضی گفته می شود: به تو نیاز دارم دختر!»، عملا هیچ دختری در ویدیو وجود ندارد. این مساله، به صورت ناخودآگاه به «خودبسندگی جنسی» و اختلال و آمیختگی هویت جنسی در بین اعضای گروه اشاره دارد.
در ماجرای قوم لوط، خداوند قوم لوط را از این رو عذاب می کند که برای رفع نیاز غریزی، مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء می کردند و به هر دو گروه، ابلیس بود که همجنس بازی را آموزش داد.[15]
یکی از معروفترین نمادهای لوسیفر یا ابلیس در فرهنگ غربی، «بافومت»، موجودی با سر بز و بالدار و پیکره انسانی است که روی پیشانی آن نماد پنتاگرام یا ستاره پنجپر دیده می شود. از خصوصیات بافومت، داشتن خصوصیات فیزیکی توامان مردانه و زنانه است.
اما بی تی اس فقط یک گروه کی پاپ از پسران دخترنمای شیکپوش که اشعار رمانتیک با ریتمهای تند و ملغمهای کرهای و انگلیسی محاورهای می خوانند، نیست. از قضاء، متن ترانهها، صحنهپردازی، نمادها و داستانهای بههم پیوسته موزیک ویدیوهای این گروه، کاملا هدفمند و دارای لایههای پنهان طراحیشده است. پیامهای «زیرآستانهای» که بی تی اس سعی دارد به مخاطبان عمدتا نوجوان خود القاء کند، برآمده از دنیای «تاریکی» است.
به طور مشخص، تمام موزیک ویدیوهای گروه قطعات یک پازل هستند و یک داستان کلی را تعریف می کنند. حتی این که عضو کلیدی گروه نام «Jin» دارد، برای اهل فن قابل تامل است، چرا که این واژه در زبان انگلیسی به مفهوم «جن» است. حضور ثابت عناصری موتیفوار چون «آتش» و «مثلث» هم در ویدیوهای تصادفی نیست، چرا که برای محافل رازآمیز و مخفی، این عناصر کاملا معنادار و مهم هستند. این که سکانس پایانی موزیک ویدیوی «عشق جعلی»(Fake Love)، اعضای گروه را می بینیم که شنل کلاهدار سیاهرنگ پوشیدهاند و در فضایی کاملا شبیه فضای مناسک شیطانی حاضر می شوند، در همین پازل معنا می شود.
حتی آلبوم آخر آنها با نام «عاشق خودت باش»، باز یکی از آموزههای محوری آیین ابلیس یا لوسیفر است که «نفس پرستی» و تقدیس «ایگو»(خود در روانشناسی فرویدی) را تبلیغ می کند.
گروه بی تی اس در سال 2018 به سازمان ملل دعوت شد و سرپرست گروه، نامجون سخنرانی کرد که گزاره کلیدی ان چنین بود: عشق حقیقی اول از عشق به «خود» آغاز می شود.
حضور گروه در سازمان ملل(2018)
اولین آهنگ کاملا انگلیسی بی تی اس به نام «دینامیت»، مشخصا درباره «ستاره» و «روشنی» است و این مساله نیاز به توضیحی مختصر دارد. در سنت مسیحی، نام ابلیس قبل از سقوط از درگاه خداوند، «لوسیفر» بود. ریشه نام لوسیفر از زبان لاتین به معنی آورنده نور است. در متون لاتینی پیش از مسیحیت لوسیفر نامی بود که به سیاره زهره اطلاق شده بود. عناوین «ستارهٔ صبحگاهی» و «ستارهٔ شامگاهی» تنها برای نورانیترین سیاره یعنی سیارهٔ زهره(ناهید) به کار میرفت. سیارهٔ زهره بسیار درخشانتر از ستارههای حقیقی آسمان بوده، چشمک نمیزند بلکه با نوری ثابت و نقرهفام نورافشانی میکند. علاوه بر این، در سنتهای مسیحی، در تطبیقی بین لوسیفر و ماجرای «پرومته»(پرومتئوس) در اساطیر یونان که علیه خدای خدایان یا زئوس، طغیان کرد و آتش را برخلاف نظر زئوس به آدمیزاد هدیه داد، لوسیفر را کسی می دانند که «آتش» را از بهشت دزدید به آدم هدیه داد. حال شاید روشنتر باشد که وقتی مرتب در این موزیک ویدیو، بر جمله «من آتش آوردم و شب را روشن کردم» تاکید می شود، منظور چیست.
«نگاهم کن، برایم آتش بیاور و شب را نورانی کن!»
در بخشی از این ترانه، آمده است:
" سعی می کنم از خودم پاک بشوم و عروسک تو باشم."
ترجیع بند این ترانه «از آن بیشتر و بیشتر می خواهم" است. یکی از اصول و مبانی کلیسای شیطان(که توسط فردی به نام آنتوان زاندور لاوی در آمریکا تاسیس شد) این است که برای راضی کردن نفس یا «ایگو»، هر کاری انجام دهی، کم است و همیشه باید بیشتر بخواهی. این درست در نقطه مقابل تعالیم اخلاقی ادیان ابراهیمی مبنی بر کفّ نفس و کنترل شهوات و تمنیات نفسانی است. جالب اینجاست که وقتی اولین بار این جمله را در ترانه می شنویم، در موزیک ویدیو ضیافت شامی «آیینی» می بینیم که اعضای گروه در لباس سفید دور میزی نشستهاند(طعنه به شام آخر مسیح) و در بشقاب هر عضو گروه، یک «سیب سرخ» است.
«بیشتر و بیشتر می خواهم»
«سیب سرخ»، نماد مقدس شیطانپرستان، در سنت مسیحی همان میوهای است که شیطان یا لوسیفر به آدم و حوّا تعارف کرد و با خوردن آن، حس عریانی پیدا کردند و از بهشت رانده شدند. در روایت کابالیستی، سیب سرخ، میوه «درخت زندگی»(مفهوم محوری در کیهان شناسی کابالیستی) بود که لوسیفر برای دانایی به آدم و حوا داد، اما (نعوذ بالله) چون خدا نمی خواست بشر به دانایی برسد، بر آدم و حوا خشم گرفت و ایشان را از بهشت راند!
ادامه دارد...
[1] https://www.allure.com/story/k-pop-stardom-dark-side
[2] https://www.koreaboo.com/lists/8-disturbing-stories-trainees-kpops-dark-side/
[3] https://www.grunge.com/92002/disturbing-truth-behind-k-pop-music/
[4] https://www.theguardian.com/global/2020/mar/29/behind-k-pops-perfect-smiles-and-dance-routines-are-tales-of-sexism-and-abuse
[5] https://www.bbc.com/news/stories-51476159
[6] http://novasiagsis.com/kpop-scandal/
[7] https://unitedkpop.com/2019/07/op-ed-sickness-starvation-and-solitude-a-critique-of-the-kpop-slave-contract/
[8] https://meaww.com/k-pop-seungri-lawyer-big-bang-ex-member-son-byung-ho-protect-actress-burning-sun-scandal
[9] https://www.bbc.com/news/world-asia-48702763
[10] https://www.billboard.com/articles/columns/k-town/8502216/jung-joon-young-confesses-filming-women-without-consent-south-korean-sexual-crime-ring
[11] https://www.bbc.com/news/world-asia-50596943
[12] https://people.com/music/inside-heartbreaking-kpop-suicides-the-loneliness-settles-in-says-singer-amber-liu/
[13] https://theculturetrip.com/asia/south-korea/articles/the-extreme-and-sometimes-deadly-pressures-of-being-a-k-pop-star/
[14] https://www.theguardian.com/music/2019/oct/18/k-pop-under-scrutiny-over-toxic-fandom-after-death-of-sulli
[15] https://www.hawzahnews.com/news/938845
خبرگزاری فارس