به گزارش راهبرد معاصر؛ روز دوشنبه و بلافاصله پس از اعلام مقامات سازمان انرژی اتمی مبنی بر وقوع حادثه در تاسیسات هستهای نطنز، رسانههای صهیونیستی در اقدامی کم نظیر به میدان آمده و ضمن انتساب این حادثه به سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل (موساد)، آن را هشداری مهم به تهران جهت عدم عبور از خطوط قرمز اسرائیل قلمداد نمودند. نکته حائز اهمیت دیگر اما به مواضع صریح رهبران سیاسی-نظامی رژیم صهیونیستی در این باره باز میگردد که بی پردهتر از هر زمان و بر خلاف مشی هفتاد ساله این رژیم مبنی بر سکوت پیشه کردن در برابر حوادث اینچنینی و عدم بر عهده گرفتن مسئولیت آن، صراحتا به اظهار نظر پرداخته و ضمن خرسندی، بر موضع صریح اسرائیل در این باره تاکید ورزیدند. آویو کوخاوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل در جمع نظامیان اسرائیلی با اشاره تلویحی به حادثه یاد شده، اظهار داشت: «در برابر چشم دشمنان در منطقه، اهداف خود را پیش میبریم» او گفت که اسرائیل «آماده است که وارد عملیات بزرگتر و جدیتر شود». رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل گفت: «دشمن به خوبی از تواناییهای اسرائیل آگاه است و گامهایی خود علیه این رژیم را با هوشیاری برمیدارد».
وقوع حادثه خرابکارانه فوق همزمان با سفر وزیر دفاع آمریکا به اسرائیل و برگزاری نشست ۱+۴ با ایران در وین صورت پذیرفت، نشستی که به زعم برخی تحلیگران، آغازگر راهی برای ورود آمریکا به برجام و گفتگوی مستقیم با تهران ارزیابی میشود. از همین روست که تحلیگران از قصد اسرائیل برای بر هم زدن پروسه مذاکرات سخن به میان آوردهاند. با این حال از زمان وقوع این حادثه، مقامات آمریکایی نه تنها به تقبیح آن نپرداخته، بلکه به تصمیم ایران مبنی بر غنی سازی ۶۰ درصدی واکنش نشان داده و ابراز نگرانی عمیق خویش از این اقدام تهران را بیان نمودهاند، امری که احتمال چراغ سبز نشان دادن آمریکا به رژیم صهیونیستی را برای حمله به این تاسیسات بیش از پیش متحمل نشان می دهد. نکته حائز اهمیت در این باره آن که روزنامه جروزالم پست در گزارشی پیرامون حادثه یاد شده مینویسد که شرایط و لوازم وقوع انفجار در نطنز از مدتها پیش فراهم شده و اسرائیل منتظر زمان مناسبی برای عملیاتی کردن این واقعه بوده است. از همین رو در این نوشتار به بررسی اهداف احتمالی رژیم اسرائیل از مبادرت ورزیدن به چنین اقدام تحریک آمیزی در مقطع کنونی پرده برداری خواهیم نمود.
از زمان پیروزی جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، سیاستمداران کاخ سفید در راستای بررسی مسیرهای تحقق وعده وی مبنی بر بازگشت به برجام گام برداشتهاند. نکته حائز اهمیت آن که با وجود مشارکت عمدهی اعضای تیم دیپلماسی بایدن در پروسه برجام در خلال دوران ریاست جمهوری اوباما، رئیس جمهور مستقر در کاخ سفید بر خلاف سلف پیشین و دموکرات خود تصمیم گرفت تا با وجود اطلاع از موضع اسرائیل در مخالفت با بازگشت به برجام، به جای ایجاد تنش رسانهای در پی یافتن راهحلی دوجانبه با تلآویو بر سر حل مسئله ایران گام بردارند. از همین روست که کابینه اسرائیل و شخص نتانیاهو از هرگونه انتقاد علنی به بایدن ابا ورزیده و کوشیدهاند تا با تداوم همکاریهای محرمانه در پی یافتن مسیری درست با هدف مهار ایران گام بردارند. سفر لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به سرزمینهای اشغالی و سفر در پیش یوسی کوهن رئیس موساد به آمریکا نیز صرفا و صرفا در راستای نحوهی مقابله با برنامه هستهای ایران صورت پذیرفته است. آنچنان که تایمز اسرائیل در گزارشش مینویسد که یوسی کوهن، رئیس موساد، قصد دارد در روزهای آینده، با هدف ارائه مدارکی از تخلفات هسته ای ایران و ارائه یک رشته اسناد فوق محرمانه که اسرائیل توسط همکاران خود در ایران به دست آورده به آمریکا سفر کند. بر اساس این گزارش، یوسی کوهن مدارکی که نشان میدهند ایران اطلاعات مربوط به برنامه هستهای خود را مخفی کرده و در این مورد به جامعه بینالمللی دروغ گفته است، را به مقامات آمریکایی ارائه می کند. لوید آستین وزیر دفاع آمریکا نیز در سفرش به سرزمینهای اشغالی ضمن تاکید بر تضمین برتری نظامی اسرائیل در منطقه درگفتو گو با بنی گانتز در مورد تهدیدهای امنیتی منطقه، افزود: «از نگاه واشنگتن، همپیمانی با تلآویو برای امنیت منطقهای، اهمیت محوری داشته و بر پایههای ثابت و محکمی قرار دارد.» بنی گانتس نیز در کنفرانس مشترک گفت: « ما برای اطمینان از این که توافق با ایران، جلوی مسابقه تسلیحاتی درمنطقه را خواهد گرفت، با آمریکا همکاری خواهیم کرد.»
برآیند مواضع یاد شده، همزمان با آغاز گفتگوها در وین، موجب شده تا شماری از محافل امنیتی از مطلع بودن آمریکا از اقدام خرابکارانه اسرائیل در تاسیسات هستهای نطنز سخن به میان آورند. از همین رو بود که بلافاصله پس از وقوع این حادثه خرابکارانه مقامات آمریکایی و اروپایی به تکاپو افتاده تا با سلب مسئولیت در این باره و رد هر گونه اطلاع از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای نطنز، زمینه تداوم مذاکرات با تهران را مهیا سازند. اسپوتنیک عربی در همین باره نوشت: «یک مقام عالیرتبه دولت بایدن گفت که ایالات متحده در بروز اختلال در سیستم برق تأسیسات هسته ای نطنز دست نداشته است. این مقام گفت: ما خبر بروز حادثه در تأسیسات هسته ای نطنز را دیدیم. آمریکا در این قضیه دست ندارد و ما نمی توانیم توضیح دیگری به گزارش مربوطه اضافه کنیم». جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید نیز به میدان آمده و هرگونه اطلاع آمریکا از برنامه خرابکارانه را رد نموده است. مقامات اروپایی نیز در این باره به اظهار نظرهای مشابه پرداخته اند.
با وجود تکذیب مشارکت ایالات متحده و دولتهای اروپایی در اطلاع از حادثه تروریستی نطنز، بی گمان دولتهای فوق بیش از هر کشوری از وقوع این حادثه خرسندند. آغاز فرآیند غنی سازی بیست درصدی از سوی ایران و افزایش قابل توجه حجم اورانیوم غنی شده در کنار عقب نشینی گام به گام تهران از مفاد برجام از جمله بکارگیری سانترفیوژهای نسل جدید به نگرانی فزایندهای برای غرب در فرآیند مذاکره با ایران تبدیل شده بود. اکنون اما طرف غربی با خیالی آسوده و بدون وجود بازهی زمانی محدود برای پیشروی ایران به سوی آنچه سلاح اتمی نامیده میشود به گفتگو با تهران مبادرت خواهند ورزید. به واقع رژیم صهیونیستی با وجود اعلام اختلاف نظر در مورد بازگشت آمریکا به برجام، همچون جاده ساف کنی در مسیر خواستههای آمریکا و تروئیکای اروپایی گام برداشته و دست آنها در فرآیند گفتگو با تهران بدون هیچ گونه نگرانی باز گزارده است.
اعلام آغاز غنی سازی شصت درصدی و همچنین افزایش یکهزار سانتریفیوژ دیگر با 50 درصد ظرفیت بیشتر به ماشینهای موجود در نطنز تدبیری آنی بود که ایران برای جبران خسارت وارده در میز مذاکره با ۱+۴ بکار بسته است. امری که خشم طرف غربی را در برداشت. در همین راستا، کاخ الیزه فرانسه در بیانیهای اعلام کرد که پاریس اعلام ایران درباره آغاز غنیسازی ۶۰ درصد را تحولی جدی دانسته که نیازمند واکنشی هماهنگ شده از سوی کشورهای مشارکت کننده در مذاکرات هستهای است. کاخ الیزه فرانسه در ادامه اضافه کرد که این هماهنگیها در حال انجام است.
برگزاری چهارمین انتخابات پی در پی در سرزمینهای اشغالی در ظرف دو سال اخیر در حالی در ماه گذشته به پایان رسید. که همچون دفعات پیشین هیچ یک از فراکسیونها و احزاب موفق به کسب اکثریت پارلمان نشده و در دستیابی به ائتلافی درون پارلمانی در این باره ناکام ماندهاند. وضعیت فوق الذکر از آن رو برای نتانیاهو خطیر تر شده است، که حتی شماری از احزاب دست راستی علنا خواستار کناره گیری وی از قدرت شده اند. برگزاری دور جدید دادگاه وی و تلاش مخالفینش برای ممانعت از تصدی مجدد کرسی نخست وزیری، عرصه را بیش از پیش برای نتانیاهو تنگ نموده تا بدان جا که برخی متحدینش برای تداوم حضور سیاسی وی در قدرت، دست به دامان احزاب عربی موجوددر سرزمینهای اشغالی شده اند.
وقوع حادثه خرابکارانه نطنز در مقطع کنونی دو امتیاز بالا را برای نتانیاهو در صحنه داخلی اسرائیل در برخواهد داشت. از یک سو با طرح مجدد خطر دستیابی ایران به سلاح اتمی، خود را ناجی قوم یهود قلمداد نموده که با حمله به این تاسیسات در فرآیند اتمی شدن ایران خلل وارد نموده و از سوی دیگر، با تاکید بر امنیتی شدن فضای منطقه، زمینه را برای جلب نظر افکار عمومی و احزاب دست راستی به خود فراهم خواهد ساخت. طرح مباحث امنیتی و تلاش برای ایجاد نابسامانی از جمله ترفندهایی بوده که نتانیاهو در خلال سالیان اخیر به کرات از آن بهره برده است. حملات پی در پی اسرائیل به مواضع مقاومت در سوریه و مسئولیت پذیری صریح در این باره از سوی مقامات اسرائیلی و تلاشهای مخرب در ترور اشخاص (نظیر شهید فخری زاده) و ضربه زنی به کشتیها یا مواضع ایران، با علم به این مسئله از سوی نتانیاهو صورت می پذیرد که بوضوح می داند که فرجام چنین رفتاری زمینه آغاز نبردی مقطعی و یا فراگیر را میان تهران و تلآویو فراهم خواهد ساخت. «عاموس یادلین» رئیس پیشین دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در اشاره به خرابکاری اخیر در تاسیسات هستهای نطنز در ایران، گفته است که روند تایید عملیاتهای امنیتی حساس در این رژیم رعایت نمیشود و «بنیامین نتانیاهو» بدون داشتن مجوز دست به چنین اقداماتی میزند. حملات تلافی جویانه ایران به کشتیهای اسرائیلی در خلیج فارس، دریای عمان و عرب و حمله به موضع صهیونیستها در اربیل عراق از جمله موارد یاد شده است. تداوم این رویه به رویارویی طرفین منتهی خواهد شد. فضایی که ضمن واداشتن آمریکا به حمایت صریح از اسرائیلی در این نبرد و خاتمه بخشیدن به فرایند بازگشت واشنگتن به برجام، در عرصه داخلی، دست بالا را از آن نتانیاهو ساخته و زمینه بقای حکومت وی در داخل را فراهم خواهد ساخت.
بالا گرفتن نزاع میان تهران و تلآویو و وقوع یک رویارویی نظامی نه تنها به خاتمه همیشگی برجام منتهی خواهد شد، بلکه به زعم صهیونیستها به ایجاد یک اجماع فراگیر در منطقه منجر خواهد شد، اجماعی که یک بار برای همیشه و در برخورد با حکومت ایران در پی براندازی و سقوط آن گام خواهد برداشت. ورود نظامی اسرائیل به نبرد نظامی با تهران، علاوه بر آمریکا، پای دول عربی منطقه را نیز به میدان نبرد خواهد کشید. واکنشهای تلافی جویانه ایران به متحدین عرب اسرائیل از قبیل بستن تنگه هرمز و یا حمله موشکی به پایگاههای آمریکا در شیخ نشینهای خلیج فارس، فضای مساعد را برای ایجاد یک نزاع فراگیر در سطح منطقه فراهم خواهد ساخت. نزاعی که در آن اسرائیل با پرداخت حداقل هزینه و با وارد ساختن امکانات لجستیکی، مالی و انسانی آمریکا و شیخ نشینهای خلیج فارس تحت عنوان مقابله با ماجراجوییهای تهران، در راستای مقابله با دشمنش خواهد پرداخت.