به گزارش راهبرد معاصر؛ نبرد مقاومت فلسطینی علیه اشغالگران صهیونیست در حالی وارد پنجمین روز خویش شده، که به باور ناظرین منطقهای شدّت و حدت نزاع فیمابین فراتر از انتظار بوده و طرفین با حداکثر امکانات خویش مبادرت به حمله علیه رقیب نموده اند. زمینهساز وقوع جنگ یاد شده اما به تحولات صورت پذیرفته در بیتالمقدس شرقی باز میگردد. مکانی که در آن صهیونیستها به ضرب و شتم شدید فلسطینیها پرداخته و زمینه را برای حضور میدانی حماس در نبرد یاد شده فراهم آوردند. اکنون و با گذشت تنها شش روز از آغاز نبرد یاد شده، شواهد از تشدید رایزنیهای صهیونیستها و متحدینشان برای خاتمه این جنگ دارد. حضور میدانی نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور صلح و گفتگو با مقامات ارشد اسرائیلی و تشکیلات خودگردان فلسطینی گواهی بر این مدعاست. با این حال و با وجود گذشت کمتر از ۱۵۰ از زمان آغاز موشک پراکنی حماس به سوی سرزمینهای اشغالی و واکنش سهمگین اسرائیل به آن، جنبش حماس دستاوردهای گستردهای را کسب نموده که در این نوشتار به اهم آنان خواهیم پرداخت.
از زمان ارائه طرح معامله قرن از سوی دونالد ترامپ و تلاش نتانیاهو برای الحاق دره اردن به سرزمینهای اشغالی، مسئله فلسطین در جهان عرب اولویت کلیدی خویش را از دست داده و به مسئله پیش پا افتاده بدل شده بود. پذیرش سیاسی ماهیت رژیم اشغالگر قدس از سوی امارات متحده عربی، بحرین، مراکش، سودان و کوزو، گواهی بر صحت این مدعاست. اکنون و با بالا گرفتن نزاع در فلسطین اشغالی و خشم افکار عمومی، شماری از دولتهای عربی به ناچار وارد میدان شده و در قالب بیانیههای به محکومیت رژیم اسرائیل پرداخته اند. از همین رو قابل انتظار است که تداوم پروسه سازش (با وجود تایید دولت بایدن بر تداوم این مسیر)، تا مدت قابل توجهی به محاق خواهد رفت.
از زمان برگزاری انتخابات پیشین در سرزمینهای فلسطینی در سال ۲۰۰۶ و پیروزی جنبش حماس، تشکیلات خودگردان فلسطینی و جهان غرب از پذیرش پیروزی حماس در انتخابات امتناع ورزیده و زمینه نزاع میان دو جریان فلسطینی را فراهم آوردند، امری که به استیلای حماس بر باریکهی غزه و فتح بر کرانه باختری منتهی شد. از زمان رویارویی طرفین در ۲۰۰۷ تا به اکنون، عموم هواداران حماس در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی با محدودیتهای بالایی روبرو بوده و دائما زیر ضربه سیستم امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطینی قرار داشته اند.
وجود شکاف میان فتح و حماس از یک سو و عدم ارتباط فیزیکی کرانه باختری و نوار غزه در خلال سالیان اخیر، با خرسندی فزاینده صهیونیستها همراه شده است. ممانعت صهیونیستها از عدم برگزاری انتخابات اخیر در سرزمینهای فلسطینی نیز در همین راستا صورت پذیرفته است. به باور صهیونیستها، جدایی این دو منطقه، عملا به بی تفاوتی ساکنین هر منطقه، نسبت به سرنوشت منطقه دیگر به گذر زمان خواهد شد، امری که امکان ایجاد دولت مستقل فلسطینی را در آینده به حداقل می رساند. مداخله کنونی حماس در حمایت از فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس شرقی و کرانه باختری را می توان خط بطلانی بر خواست صهیونیستها در این رابطه قلمداد کرد. التیماتوم حماس به صهیونیستها مبنی بر ضرورت توقف سرکوب فلسطینیها در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی و اعلام آمادگی برای موشک پراکنی به سرزمینهای اشغالی و انجام این اقدام، به میزان چشمگیری بر محبوبیت حماس در کرانه باختری افزوده و موجبات همدردی و همسویی مناطق فلسطینی در قبال یکدیگر را فراهم آورده است.
از زمان اشغال سرزمینهای فلسطینی در ۱۹۴۸، نظام اسرائیل بر مبنای یک قانون آپارتاید تلاش نموده تا به تمامی دعاوی یهودیان درباره هرگونه املاک خویش در سرزمینهای فلسطینی ولو در قرن گذشته رسیدگی نماید. قانون یاد شده، صرفا محدود به یهودیان بوده و مشمول صدها هزار آواره فلسطینی نخواهد شد. طرح دعاوی یاد شده از سوی شماری از صهیونیستها و تلاش برای غصب محله شیخ جراح و یهودی سازی آن؛ زمینه آغاز بحران اخیر در سرزمینهای اشغالی را فراهم آورد.
مقامات اسرائیلی پس از استیلا بر بیتالمقدس غربی و پایتخت آن، با ساخت شهرکهای غیر قانونی، در پی جدا سازی بیت المقدس شرقی از کرانه باختری برآمده و در پی انضمام این منطقه به بیت المقدس غربی اند. بخش اعظمی از اماکن مقدس مسلمانان، یهودیان و مسیحیان در بیت المقدس شرقی قرار داشته و از زمان اشغال این منطقه در ۱۹۶۷ تا به امروز، به مرور بر دامنه یهودی سازی این منطقه افزوده شده است. محله شیخ جراح در مرز میان بیت المقدس شرقی و غربی قرار داشته و تلاش برای اخراج این مسلمانان از این ناحیه در راستای هدف کلان صهیونیستها قابل ارزیابی است. اکنون و با بالا گرفتن نبرد در سرزمینهای اشغالی، دادگاه های اسرائیلی روند بررسی این قانون آپارتاید در شیخ جراح را به تعویق انداخته و احتمالا به دلیل نگرانی از عواقب احتمالی آن، تا مدت ها در پی طرح این ادعای گزاف برنخواهند آمد.
گنبد آهنین، یک سامانه دفاع هوایی کوتاه برد که قادر است تا راکتها و گلولههای توپ را در فاصله ۴ تا ۷۰ کیلومتر هدف قرار دهد. این سیستم از راداری چندمنظوره و یک یا چند راکتانداز با ۲۰ لانچر شلیک موشک تامیر تشکیل میشود که قادر است محل اصابت راکت دشمن را پیش بینی کرده و به منظور صرفهجویی در هزینه راکتهایی را که محل برخورد آنها در مناطق خالی از سکنه است، نادیده بگیرد. از زمان خروج صهیونیستها از باریکهی غزه در دورهی صدرات شارون و استیلای مقاومت بر این منطقه، صهیونیستها جهت مقابله با راکت پراکنی مقاومت به طراحی پدافندهای مختلفی پرداخته اند. از گنبد آهنین به عنوان کاراترین سیستم در این باره نام برده می شود. با این حال و در خلال جنگ کنونی، سیستم یاد شده نهایتا و در بهترین حالت از توانایی هدف گیری ۸۰ درصد موشکهای حماس برخوردار بوده است، امری که بر تردیدها در رابطه با کارآمدی این سامانه در میان صهیونیستها افزوده است. به گفتهی مقامات اسرائیلی قریب به ۴۰۰ موشک از ۲۰۰۰ موشک شلیک شده از باریکهی غزه به سرزمینهای اشغالی رسیده و زمینه خسران و زیان بالایی را برای صهیونیستها در بر داشتهاند.
نکته حائز اهمیت دیگر در این باره آنکه که فرماندهی ایالات متحده آمریکا در منطقه (سنتکام) در پی حملات گاه و بیگاه نیروهای مقاومت در عراق به مواضع آمریکاییها در پی خرید این سامانه از اسرائیل بوده است. اکنون و با وقوع این جنگ و اثبات ناتوانیهای گنبد آهنین بر میزان استیصال آمریکایی ها در مقابله با حملات احتمالی مقاومت در عراق افزوده خواهد شد.
حمله همه جانبه صهیونیستها به باریکهی غزه در حالی در تحقق خواست ابتدایی خویش ناکام مانده، که رژیم صهیونیستی در خلال دو سال اخیر شاهد برگزاری چهار انتخابات بوده است. انتخاباتی که در آن هیچ یک از احزاب و ائتلاف ها موفق به تشکیل کابینه نشده و زمینه بی ثباتی سیاسی در سرزمینهای اشغالی را فراهم آورده است. ناکامی صهیونیستها در مقابله با حماس، بیشترین پیامد منفی را در مقطع کنونی برای نتانیاهو در بر خواهد داشت. سلسله حملات راکتی حماس به توقف تمامی پروازهای بینالمللی به اسرائیل منتهی شده و میلیونها دلار برای اسرائیل خسارت در بر داشته است.
از سوی دیگر و پس از برگزاری چهار دوره انتخابات، نتانیاهو که با پروندههای متعدد فساد در دستگاه قضائی دست و پنجه نرم می کند، اکنون و پس از ناکامی در ایجاد ائتلاف در کابینه، در موضع ضعف قرار گرفته و بیم آن می رود که یائیر لاپید نامزد تعیین نشده از سوی رووین ریولین رئیس جمهور اسرائیل در مقطع کنونی با بهره گیری از ناکامی اسرائیل در نبرد یاد شده بر میزان حملات بر علیه نتانیاهو بیافزاید و زمینه را برای ایجاد ائتلاف میان رقبای وی فراهم آورد.
بر مبنای قانون مصوبه پارلمان اسرائیل، این رژیم به عنوان کشور یهود در جامعه بینالمللی شناخته می شود. با این حال و از زمان اشغال سرزمینهای فلسطینی در سال ۱۹۴۸ و پیشرویهای صهیونیستها در جنگهای ۵۶، ۶۷ و ۷۳، بخش اعظمی از فلسطینی ها از فرار از خانه و کاشانه خویش امتناع ورزیده و به مرور تابعیت اسرائیلی را اخذ نمودهاند. این بخش از جمعیت شامل اقلیت عربهای اسرائیلی است که از نظر میراث فرهنگی فلسطینی و از نظر تابعیت و حقوق شهروندی اسرائیلی هستند. اسرائیل کمی بیش از نه میلیون نفر جمعیت دارد و تقریباً یک پنجم این افراد - یعنی تقریباً ۱.۹ میلیون نفر - عربهای اسرائیلی هستند.
از زمان بروز تنشها جدید در بیتالمقدس شرقی و حمله صهیونیستها به باریکهی غزه، شاهد آغاز دور جدیدی از نزاع میان یهودیان و اعراب اسرائیلی هستیم، امری که به گفتهی برخی مقامات اسرائیلی، بی شباهت به جنگ داخلی نبوده و پیامدهای امنیتی سنگینی را به صهیونیستها تحمیل نموده است. عربهای اسرائیل در خلال دهههای اخیر مدعیاند که در این رژیم و با وجود دارا بودن تابعیت اسرائیلی در معرض تبعیض قرار دارند و چند سازمان مدافع حقوق بشر نیز وجود تبعیض علیه این گروه از شهروندان را تایید کرده است. آغاز دور جدیدی از تنشها میان حماس و رژیم صهیونیستی، نه تنها به ایجاد ائتلاف و همسویی میان تمامی فلسطینیها ساکن در کرانه باختری، نوار غزه و بیتالمقدس شرقی شده، بلکه با همدردی گسترده اعراب اسرائیلی نیز روبرو شده است، امری که بر دامنه تنشها و استیصال روزافزون اسرائیلی در صحنه داخلی و منطقهای افزوده است.