با حاج‌کاظم و حاج حیدر ما چه می‌کنی آقای پرستویی؟-راهبرد معاصر

با حاج‌کاظم و حاج حیدر ما چه می‌کنی آقای پرستویی؟

حضور پررنگ پرویز پرستویی در فضای مجازی و بازنشر مطالب مختلف از سوی او باعث شد صفحه شخصی و مسیری که طی کرده را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۶ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ - 2019 April 18
کد خبر: ۸۹۴۲

به گزارش راهبرد معاصر ، فضای مجازی محل مناسبی برای حضور افراد شناخته شده و ارتباط مستقیم آن‌ها با مردم است. جدای از اینکه این ارتباط و حتی بازخورد صحبت‌های این افراد در فضای مجازی بازتاب‌های زیادی دارد، می‌تواند مخاطب را با بخشی از شخصیت‌ها و روحیات این افراد هم آشنا کند. در همین چند سال گذشته بسیاری از صحبت‌های مخصوصاً هنرمندان و موضع‌گیری‌هایی که داشته‌اند، حتی واکنش‌های عمومی را برانگیخته است.

 

در این میان بدون شک پرویز پرستویی یکی از افرادی است که حضور در فضای مجازی بیشتر از اینکه پل ارتباطی میان او و علاقه‌مندانش باشد، باعث موضع‌گیری‌های تندی علیه‌اش شده است.

 

پرویز پرستویی نیاز به معرفی ندارد، همه ما او را می‌شناسیم. چه خودش و چه فیلم‌هایش را که همیشه جزو آثار به یاد ماندنی بودند، از حاج کاظم آژانس شیشه‌ای تا رضا مارمولک و حاج حیدر ذبیحی در بادیگارد. او آنقدر نقش‌های خوب بازی کرده و به قدری همان نقش‌ها را عالی ایفا کرده که همان یک حاج کاظم برای یادآوری‌اش کافی به نظر می‌رسد. همچنین برگزاری بزرگداشت‌های مختلف برای او نشان از جایگاه ویژه‌اش در خانواده سینما و میان همکاران و دیگر هنرمندان خبر می‌دهد.

 

اما جریان حضور این بازیگر کهنه‌کار در فضای مجازی تا جایی پیش رفته که در ارتباط با سیل اخیر کشور، بسیاری نسبت به حرف‌های پرستویی واکنش‌های تند نشان دادند و حتی شوخی‌های تلخی هم در ارتباط با حضور او در فضای مجازی کردند؛ از جمله اینکه «کاش کسی برای پرویز پرستویی صفحه اینستاگرام درست نمی‌کرد!» یا «کاش اوقات فراغت پرستویی کمتر بود!»

 

اولین پست اینستاگرام پرستویی برای ۱۱ فروردین ۹۴ است، یک عکس از هوای بارانی که متنی هم زیر آن نوشته نشده است. عکس‌های ابتدایی که در صفحه‌اش می‌بینیم، بیشتر خودش در نقش‌های مختلفی است که بازی کرده، در میان آن‌ها عکس‌های خانوادگی، عکس جایی که در آن متولد شده، حتی عکس‌هایی از همکارانش مانند عزت‌الله انتظامی که او را استاد بزرگ خطاب کرده است را می‌توان دید. در ابتدا بیشتر عکس‌ها متنی نداشتند یا توضیحاتی کوتاه در حد چند خط را شامل می‌شدند. مرحله بعد اضافه شدن پست‌ها و متن‌های مناسبتی بود؛ مثل روز کودک، بزرگداشت روز حافظ و شب یلدا.

 

از اواخر سال ۹۴ بیشتر پست‌های پرستویی متن‌های طولانی داشت و عکس‌های سوزناکی که در فضای مجازی منتشر می‌شدند را در صفحه‌اش بازنشر می‌داد. در کنار آن‌ها عکس از فیلم‌ها با متن‌های پرمغزی که با یک جستجوی اینترنتی می‌توان پیدا کرد هم به پست‌ها اضافه شد. اما کم کم اظهار نظرهای این بازیگر کهنه‌کار سینما به سمتی رفت که بیشتر از اینکه بر اساس حقایق باشد، بازتابی از فضای مجازی و کپی ناشیانه‌ای از احساسات لحظه‌ای مردم شده بود.

 

این ماجرا از حدود یک سال و نیم پیش غلیظ‌تر شد، جایی که به نظر رسید پرویز پرستویی واقعاً بدون در نظر گرفتن اصل اتفاقات و تنها بر اساساً حواشی که بیشتر در فضای مجازی و گاهاً کاملاً اشتباه شکل گرفته بود، حرف‌هایی را باز نشر داد. حتی در چند مورد اشتباه او از غیرواقع بودن متن و تصویر منتشر و او مجبور به حذف آن‌ها شد.

 

سیل روزهای ابتدایی سال باعث شد خیلی‌ها برای کمک به این مناطق بروند. در این میان پست‌های پرویز پرستویی واکنش‌های زیادی را در برداشت، از انتشار تصویر اجساد کشته شده در همان ساعات ابتدایی تا موضع‌گیری‌هایی که داشت باعث شد خیلی‌ها به او نقد کنند. اما نکته ماجرا به دو کامنت پر از عصبانیت و کینه پرستویی برمی‌گردد که به حضور روحانیون در محل سیل اعتراض کرده بود.

 

از برخی واکنش‌ها به این اتفاق می‌توان به صحبت‌های زیر اشاره کرد، بانوی ایرانی نوشته «پرویز پرستویی با کارهایش تمام تصورات در مورد خودش رو بهم ریخت!»

‏لامصب تو که زیر پتو می شینی و پست می‌گذاری و به حزب اللهی‌ها توهین می‌کنی چرا در همه فیلم‌ها نقش یک آدم حزب اللهی و بازی می‌کنی؟»

 

زنبق آبی هم گفته بود «آقای پرویز پرستویی می‌دونید چند هفته از سیل گذشته و شما نشستید در کنار خانواده و اپوزیسیون نظام و ملت شدید؟ مردم از تفرقه افکنی شما به ستوه آمدند درمان که نیستید حداقل درد نباشید. تا کی می‌خواهید در جهت اهداف دشمنان حرکت کنید؟ اگر مَردید بروید و بیل به دست کنار مردم باشید و اگر نیستید ساکت شوید.»

 

حالا دیگر این بازیگر سینما مدت‌هاست بدون در نظر گرفتن صحت حوادث و تأثیری که ممکن است روی مخاطبان داشته باشد، هر خبری را بازنشر می‌دهد. هرچه تصویر دلخراش‌تر و خبر دردناک‌تر باشد، برای بازنشر جذاب‌تر به نظر می‌رسد، دیگر شهوت لایک و دیده شدن در فضای رسانه‌ای آنقدر زیاد شده که مهم نیست چه چیزی منتشر می‌شود، مهم این است که صفحه خالی نماند و روزانه متن جدیدی در آن بالا رفته باشد.

ارسال نظر